۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴
کد خبر: 82514883
T T
۰ نفر

بحران لیبی و میانجی گری امارات در میان سراج و حفتر

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۳۴
کد خبر: 82514883
بحران لیبی و میانجی گری امارات در میان سراج و حفتر

تهران- ایرنا- رسانه های خبری از توافق 'فایز سراج' نخست وزیر دولت وحدت ملی و 'خلیفه حفتر' فرمانده كل نیروهای مسلح لیبی برای پایان دادن به اختلافات میان خود و برگزاری انتخابات سراسری در آینده نزدیك خبر دادند.

'فایز السراج' رئیس شورای ریاست جمهوری و نخست وزیر دولت توافق ملی لیبی و ژنرال «خلیفه حفتر» فرمانده كل نیروهای مسلح این كشور شامگاه سه شنبه پس از دیدار دوجانبه در شهر ابوظبی، پایتخت امارات، بر سر بیشتر مسائل مورد اختلاف، به توافق رسیدند.
لیبی در حال حاضر دو دولت موازی دارد؛ یكی دولت وفاق ملی به ریاست فائز سراج در طرابلس كه مورد حمایت جامعه جهانی است و دیگری دولت طبرق در شرق لیبی به ریاست ژنرال حفتر فرمانده نیروهای مسلح این كشور.
كشور لیبی از سال 2011 عرصه تنش ها و آشوب های شدید داخلی و اشغال گروه تروریستی - تكفیری داعش بود. قیام مردم لیبی تحت تاثیر انقلاب‌های تونس و مصر آغاز شد و با برخورد خشن و ضد حقوق بشری قذافی دیكتاتور سابق این كشور با این اعتراضات و دخالت ناتو در راستای حمایت از معترضین و مرگ قذافی، بحرانی در لیبی شكل گرفت كه تا امروز ادامه دارد.
لیبی از جمله كشورهای آفریقایی نفت خیز و ثروتمند است كه با ظهور اعتراض های مردمی و برخورد شدید معمر قذافی با این اعتراض ها به درگیری های داخلی كشیده شد و نه تنها دموكراسی در این كشور حاكم نشد بلكه دو دولت در این كشور تشكیل و دخالت های بین المللی رو به فزونی رفت و بحران مهاجرت به كشورهای همسایه نیز در كنار مشكلات دیگر افزوده و این كشور عرصه ای برای تاخت و تاز گروه تروریستی - تكفیری داعش شد.
در مارس 2011 عملیات نظامی ائتلاف چند جانبه در پاسخ به اقدامات قذافی و جنگ داخلی در لیبی در راستای اجرای قطعنامه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط ناتو آغاز شد؛ عملیات ناتو در لیبی در چارچوب اعمال منطقه پرواز ممنوع و حمایت از غیر نظامیان و مناطق غیر نظامی صورت گرفت و در نهایت به سرنگونی رژیم قذافی منجر شد.
با فروپاشی رژیم قذافی در لیبی انقلابیون به دلیل فقدان رهبری و برنامه برای لیبی بعد از قذافی قادر به تحمل و گفتگو نبوده و ساختاری مناسب برای حكومت داری را طرح ریزی نكردند، بنابراین با خلاء حاكمیت، لیبی به سمت جنگ های داخلی بر سر قدرت رفت و در طرابلس و سرت و بنغازی هسته های مدعی قدرت شكل گرفت و در نهایت دولت وحدت ملی به نتیجه نرسید.
درگیری ها در لیبی از سال 2011 آغاز شد و در سال 2014 شدت گرفت. بیشتر این شكاف ها ناشی از اختلاف های ایدئولوژیك، شخصی، مالی و فرا ملی بود؛ این اختلافات با گذشت زمان به قسمت های مختلف لیبی نیز گسترده شد؛ در حال حاضر گروه های نظامی و رهبران سیاسی محلی اوضاع عمومی را به دست گرفتند. تبهكاران و تندروهای افراطی نیز از این شرایط به نفع خود استفاده كردند و توانایی ها و قابلیت های نظامی خود را در لیبی و آن سوی مرز لیبی گسترش دادند.
لیبی به دلیل وسعت زیاد و مناطق گسترده بیابانی و ساختار قبیله ای و فقدان حاكمیت ملی به شدت مستعد حضور نیروهای افراطی و تندرو با رویكرد تروریستی و تكفیری است به خصوص اینكه لیبی بهشتی برای تروریستها برای آموزش سازماندهی و عضوگیری است؛ بنابراین لیبی از اوضاع نابسامان پیش آمده تبدیل شد به مركزی برای آموزش و نفوذ گروههای تندرو و تروریستی كه حمایت های عربستان و قطر را نیز با خود داشتند. تروریست هایی كه در 350 كیلومتری اروپا، نزدیكی با شمال آفریقا و حضور در سوریه را می توانستند به راحتی برای خود فراهم آورند؛ بر همین اساس خطری بزرگتر از فقدان دولت وفاق ملی در این كشور و كشورهای همسایه لیبی، گسترش افراطی گری و تروریسم بود كه در این كشور ریشه دواند و بحران لیبی را پیچیده تر كرد.
هر یك از كشورهای عربستان، قطر و تركیه از بازیگران منطقه ای بحران در لیبی هستند كه پس از سال 2011 به دنبال منافع خود در این كشور هستند.
اولین اقدام این كشورها در اختیار قرار دادن سلاح به گروههای نامتجانس لیبیایی بود تا منافعشان در لیبی تامین شود؛ اولین كشوری كه می توان به آن اشاره كرد عربستان سعودی است كه با تقویت سكولارها و سلفی ها تلاش می كند هم پایگاهی برای تفكرات وهابی در لیبی ایجاد كند و هم سكولارها مانند السیسی در مصر را به قدرت بنشاند؛ همین امر موجب شده تا شكاف بین لیبیایی ها افزایش پیدا كند. تركیه و قطر نیز تلاش دارند تا جریان های اخوانی را تقویت كرده و نفوذ خود را در لیبی گسترش دهند؛ مطلوب این افراد روی كار آمدن اخوانی ها در لیبی همانند مرسی در مصر است؛ مصر نیز درصدد است تا جریانات افراطی اسلامی و اخوانی ها بر مسند كار در لیبی ننشینند و بر همین اساس هریك از این كشورها برای منافع خویش بر جریانات اسلام گرا، سكولار، تكفیری و افراطی اثر می گذارند و با پیچیده كردن اوضاع در لیبی مانع از شكل گیری حاكمیت بر این كشور می شوند و نقشی مخرب ایفا می كنند؛ این اقدامات نه تنها باعث طولانی شدن بحران لیبی شده، بلكه این كشور را به سمت تجزیه و ناامنی بیشتر سوق می دهد.
در مقابل بازیگران داخلی، طرف های غربی و آمریكایی نیز در بحران لیبی نقش اصلی را داشته و ناتو، اروپا ،ایتالیا، آمریكا، بازیگران جهانی هستند كه در بحران لیبی ، چه در شكل گیری و چه در استمرار و طولانی شدن آن نقش داشتند. باراك اوباما رئیس جمهور سابق آمریكا خود اعتراف كرد كه حمله به لیبی بزرگترین اشتباه دوران ریاست جمهوری وی بوده است.
در حال حاضر نیز رقابت قدرت های بزرگ، عامل اصلی تداوم بی ثباتی در لیبی است. دولت وفاق ملی توسط اروپا، آمریكا، چندین كشور آفریقایی و سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است. ژنرال حفتر در طبرق نیز از حمایت روسیه، چین و مصر برخوردار است.
و اما...
چندی پیش «احمد البنداق» نماینده پارلمان امارات از دیدار قریب الوقوع سراج و حفتر در ابوظبی پس از ناكامی دیدار آنها در قاهره در بهمن ماه گذشته، خبر داده بود.
فائز سراج نخست وزیر دولت وفاق ملی و خلیفه حفتر فرمانده ارتش ملی این كشور، بهمن ماه سال گذشته برای دیدار با یكدیگر وارد قاهره شدند.
قرار بود در این دیدار دو طرف درباره حل اختلافات و پایان دادن به بحران لیبی رایزنی كنند كه حفتر با دیدار سراج مخالفت كرد و تلاش های مصر برای یافتن راهكار برای بحران لیبی بی نتیجه ماند.
سراج و حفتر طی دعوتی رسمی روز دوشنبه وارد ابوظبی پایتخت امارات شدند و مورد استقبال مقام های بلند پایه امارات قرار گرفتند.
براساس گزارش ها سراج و حفتر توانسه اند در دیدار با هم به توافق هایی برای حل اختلاف های فی مابین و برگزاری انتخابات در لیبی دست یابند؛ باید دید آیا لیبی پس از شش سال بحران و آشوب خواهد توانست این تنش ها را پشت سر بگذارد؟؛ بحرانی كه از قبل آن بازیگران منطقه ای و خارجی تنها به منافع خود فكر می كنند و این كشور را با تهدید تجزیه و فروپاشی روبرو كرده اند.
خاورم**9366*1275
گزارش از صغری رحیمی*انتشار دهنده: مجید جعفری
۰ نفر