۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۷
کد خبر: 82677708
T T
۰ نفر
روایت استاد خوشدل از نیم قرن ماندگاری نوای كاروان

تهران- ایرنا- استاد عباس خوشدل اظهار داشت: با نهایت اطمینان می‌گویم یكی از آثاری كه بعد از انقلاب بازخوانی شد و از نظر قدرت و زیبایی، اجرای خواننده دوم با اجرای خواننده اول فاصله‌ای ندارد، همین قطعه «نوای كاروان» با اجرای آقای گلچین و بازاجرای آقای افتخاری («خدایا عاشقان») است.

«نوای كاروان، امشب زند، آتش به جانم
خدایا برملا شد، برملا، راز نهانم
مران محمل مران، ای كاروان، آهسته‌تر رو
كه من دل‌خسته‌یی، وامانده از، این كاروانم
سراپا سوز و آهم، سرشك من گواهم
به جایی من نجویم، كه من گم‌كرده راهم
نسیم غمش، مرا می‌برد، به شهر بی‌نشان‌ها
من آن آتشم، كه وامانده‌ام، به‌جا از كاروان‌ها
غم دل را با كه گویم، چه آتش‌ها من به جان دارم
نشانی از او نجویم، كه من یاری بی‌نشان دارم
كجا رفتی ای كبوتر زیبا، كه دل به فراقت، اسیر جنون شد
خبر نداری كه از غم عشقت، فسانه شدم من، وفای تو چون شد».
این، متن تصنیفی است در آواز دشتی به نام «نوای كاروان».
تصنیف «نوای كاروان» اوج كار خواننده‌ای است كه با امروز، سه روزی می‌شود كه به آرامی در بسترِ خاك خفته است و از دردِ جسم كه این اواخر امانش را بریده بود، رهایی یافته. «نوای كاروان» یكی از نغمه‌های جاودان موسیقی ایرانی است كه افزون بر ارزش‌های موسیقایی‌اش، ارزشی دیگر نیز یافته است؛ اینكه «نوای كاروان»، امروز یادگاری است از صدای «نادر گلچین»، روانشاد نادر گلچین.
همه آنان كه در آفتابِ دوم مهر ماهِ 96 احساس وظیفه كرده، خود را به تالار وحدت رسانده بودند، این فرصتِ بی‌تكرار را یافتند كه به جای «شنیدن»، این بار آهنگِ «نوای كاروان» را «تماشا كنند»؛ آنجا كه صدای نادر گلچین در فضای تالار وحدت پیچید كه می‌خواند «نوای كاروان» را و ناگهان پیكرِ رنجورش بر دستِ تشییع‌كنندگان آورده شد به محوطه تالار؛ و نیز آنجا كه حرف‌ها و یادخوانی‌ها تمام شد و دوباره پیكرش بر دست‌ها بلند شد تا سوار بر مركبِ چهار چرخِ نقره‌ای بهشت زهرا (س) شود و در منزل نو و ابدی‌اش آرام گیرد، باز صدای او در فضای سنگین محوطه تالار وحدت پیچید كه می‌خواند:
«مران محمل مران، ای كاروان، آهسته‌تر رو
كه من دل‌خسته‌یی، وامانده از، این كاروانم...».
در آیین تشییع پیكر استاد نادر گلچین، همه اندوهگین بودند، اما در آن میان، استاد عباس خوشدل، آهنگساز بزرگ و موی‌سپید كرده‌ی موسیقی ایران، گوشه‌ای نشسته بود و داشت در ذهن خود خاطره‌های روزهای ضبطِ «نوای كاروان» را مرور می‌كرد؛ روزهایی از سال 1345 كه نادر گلچین در استودیو ایستاده بود و آهنگِ او، «نوای كاروان»، را می‌خواند.
شگفت آنكه 31 شهریور ماه، روزی است كه خواننده «نوای كاروان» چشم از دنیا فروبست؛ و فردای آن، یعنی یكم مهر ماه، روزی است كه آهنگسازِ «نوای كاروان» دیده به دنیا گشوده است.
آنچه می‌خوانید، گفتگوی كوتاه ایرنا است با استاد عباس خوشدل، درباره چگونگی ساخته شدنِ تصنیف «نوای كاروان» و نیز باز اجرای آن با شعری از روانشاد قیصر امین‌پور و با صدای خاطره‌ساز علیرضا افتخاری.

** «نوای كاروان» را به یاد دوست مشتركمان ساختم

ایرنا: جناب استاد خوشدل، لطفاً از چگونگی ساخته شدن تصنیف «نوای كاروان» با صدای مرحوم نادر گلچین بفرمایید.
استاد خوشدل: پیشینه قطعه نوای كاروان برمی‌گردد به اینكه متأسفانه یكی از هنرمندان والای ما، نصرت‌الله گلپایگانی، در سال 1341 به علت مشكل گوآتر جراحی شد و از دست رفت. چون خاطره‌های فراوانی من از ایشان داشتم و سال‌ها این افتخار را داشتم كه در اركستر ایشان فلوت می‌نواختم، مرگ ایشان شوك روحی شدیدی به من وارد كرد. برای همین به این فكر افتادم كه یادی از این دوست هنرمندم بكنم؛ و از این‌رو «نوای كاروان» را به یاد نصرت‌الله گلپایگانی ساختم، كه ساخت آن مربوط می‌شود به سال 1345.
روح نادر گلچین شاد؛ چون نادر گلچین نیز سال ها با نصرت‌الله گلپایگانی كار كرده بود، با هم قرار گذاشتیم كه این قطعه را در حالت سوگ به یاد گلپایگانی اجرا كنیم. شعر این اثر از آقای ابراهیم صفایی است؛ با آقای صفایی هم صحبت كردیم و براساس آن چیزی كه من از درگذشت نصرت‌الله گلپایگانی در درونم احساس كرده بودم، ایشان این شعر زیبا را سرود: «نوای كاروان، امشب زند، آتش به جانم...».

**شنوندگانی برای نوای كاروان بعد از 51 سال

ایرنا: چه ‌قدر این قطعه زیبا ساخته و خوانده شده است؛ به نظر شما این زیبایی نتیجه چیست؟
استاد خوشدل: گاهی مواقع جرقه‌هایی در دل زده می‌شود كه دست هنرمند یا آهنگساز نیست؛ یكی از این جرقه‌ها همین قطعه «نوای كاروان» است. با آنكه در سال 1345 این قطعه را ساختم، اما می‌بینیم كه الآن نیز پس از 51 سال هنوز شنونده دارد و می‌توان به آن گوش داد.

** مثلثِ طلاییِ ماندگاری یك قطعه موسیقی

ایرنا: جناب استاد، به نظر شما اینكه یك قطعه ماندگار می‌شود و پس از سال‌ها همچنان شنوندگانی از نسل‌های گوناگون به آن گوش می‌دهند، به چه دلیل است؟
استاد خوشدل: ماندگاری یك قطعه بدین دلیل است كه مثلث آهنگساز، شاعر و خواننده در كنار هم هستند و همدیگر را لمس می‌كنند و با ملودی و با ترانه‌ی یكدیگر ارتباط عمیق عاطفی پیدا می‌كنند. اگر می‌بینید كه قطعه‌های برنامه‌ »گل‌های رنگارنگ» نیز هنوز ماندگار است، به دلیل همین اصل است؛ آنجا نیز بنان، مرتضی خان محجوبی و رهی معیری این مثلث هنری را تشكیل داده بودند.
اگر قطعه‌ای این اصل را نداشته باشد و آهنگساز براساس رنگ و وسعت صدای خواننده كار را ننوشته باشد، نتیجه آهنگی می‌شود شبیه همین آثاری كه امروزه ساخته و پخش می‌شود؛ و جز آهنگی یك یا دو بار مصرف نخواهد بود. شما «نیلوفرانه» را توجه كنید. این اثر را من در سال 1372 با صدای آقای علیرضا افتخاری ساخته‌ام. از آن سال تاكنون هنوز نیلوفرانه، «نیلوفرانه» است. به روایتی می‌گویند پرفروش‌ترین آلبوم تاریخ موسیقی ایران است كه مدیر تولیدش می‌گوید فروش آن از پانزده، شانزده میلیون نسخه گذشته است.

** اگر خواننده فالش می‌خواند، تقصیر او نیست

ایرنا: آهنگسازِ یك تصنیف یا ترانه چه نكته‌هایی را باید در انتخاب خواننده مناسبِ آن اثر توجه كند تا تصنیف و ترانه به بهترین شكل اجرا شود؟
استاد خوشدل: اعتقادم بر این است كه آهنگسازها براساس رنگ صدای خواننده باید آهنگ را بسازند؛ و اگر می‌بینیم كه امروز بسیاری از آهنگ‌ها ناموفق است، بدین سبب است كه متأسفانه آهنگسازها در ساخت آهنگ جایی از صدای خواننده را در نظر می‌گیرند كه خودشان می‌توانند بزنند، نه جایی را كه خواننده می‌تواند اجرا كند. من بارها این مسئله را مطرح كرده‌ام؛ اگر شما احساس می‌كنید خواننده خدای ناكرده فالش می‌خواند یا آنچه می‌خواند، محدوده صدای او نیست و یا اینكه كلام شاعر یا غزل را فدای ملودی می‌كند، به همین دلیل است كه آهنگساز آهنگ را برای جای صدای خواننده ننوشته است.
اگر آهنگساز و تكنواز جای صدای خواننده را رعایت كند، ما صداهای خوبی داریم كه می‌توانند آثار را به خوبی اجرا كنند و اگر این‌ها ناموفق می‌شوند و كار ماندگاری ندارند، به همین دلیل است كه آهنگسازان جای صدا و رنگ صدای آنان را درنظر نمی‌گیرند كه منجر به این وضعیت می‌شود.

** در بازخوانیِ «نوای كاروان» شخصیتِ آهنگ حفظ شد

ایرنا: شما سال‌ها بعد از «نوای كاروان»، ملودیِ آن را در قطعه «خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا كن» با شعر مرحوم قیصر امین‌پور و با صدای آقای افتخاری اجرا كردید. درباره این اثر هم توضیح بفرمایید.
استاد خوشدل: یكی از اصل‌های كار آهنگسازی این است كه آهنگساز وقتی شروع به ساخت آهنگ می‌كند، براساس صدا و حال و احساسی كه از خواننده دارد، اثر خود را می‌سازد. «نوای كاروان» را من با صدای نادر گلچین در فضای سوگِ از دست دادن دوستمان ساختم. سال‌ها بعد نیز آقای افتخاری این اثر را با شعری دیگر خواند كه بسیار هم عالی خوانده است. به هر حال صدای نادر گلچین رَنگ خاص خود را دارد و صدای علیرضا افتخاری نیز رَنگ ویژه خود را دارد. شنونده‌ها نیز براساس سلیقه و احساس خود نسبت به اجرای گلچین یك احساس دارند و نسبت به صدای آقای افتخاری هم احساسی دیگر.

** بازخواندن نوای كاروان از سوی افتخاری با قدرت

ایرنا: پس شما هم كه سازنده اثر هستید، به تمام از اجرای آقای افتخاری راضی هستید.
استاد خوشدل: آقای افتخاری در نهایت قدرت این اثر را خوانده است. به نظر من تنها اثری كه بازخوانی شد و شخصیتِ آهنگ حفظ شد، همین «نوای كاروان» است.

**اجرای نوای كاروان قبل و بعد از انقلاب از نظر قدرت صدا فاصله ندارد

ایرنا: اتفاقاً بنده هم می‌خواستم عرض كنم كه یكی از آثاری كه هم نسخه اولیه‌اش عالی است و هم اجرای بعدی‌اش درجه یك و ممتاز است، همین «نوای كاروان» و «خدایا عاشقان» است.
استاد خوشدل: بله، همین‌طور است. شما نگاه كنید، بسیاری از آثار آهنگسازان بزرگ همچون همایون خرّم یا استاد یاحقی بازخوانی شده است اما شما هیچ‌گاه بهتر از صدای خواننده اولی كه آن‌ها را خوانده نمی‌توانید پیدا كنید. اما با نهایت اطمینان می‌گویم یكی از آثاری كه بعد از انقلاب بازخوانی شد و از نظر قدرت و زیبایی، اجرای خواننده دوم با اجرای خواننده اول فاصله‌ای ندارد، همین قطعه «نوای كاروان» با اجرای آقای گلچین و بازاجرای آقای افتخاری («خدایا عاشقان») است.
البته قطعه‌های دیگری را هم آقای افتخاری خوانده است، مانند قطعه «سرمستان» كه پیش‌تر خانم پریسا آن را خوانده بود كه ناشر آن را بر همان اساس صدای خواننده اولیه برای آقای افتخاری درنظر گرفته بود؛ و اگر شركت به من اطلاع داده بود، «سرمستان» را برای وسعت و رنگ صدای آقای افتخاری تنظیم می‌كردم. البته آن قطعه نیز از قطعه‌های بسیار خاص است كه كم‌تر پیش می‌آید خواننده در ابوعطا چنین قطعه‌ای را اجرا كند.

میزگرد** 3067*1436*گفتگو از: امیرحسین دولتشاهی*انتشار: داود پورصحت*
۰ نفر