در اين يادداشت آمده است:هر چه دولتمردان بر توسعه زيرساخت هاي ارتباطي و برنامه هاي متعدد توسعهاي در اين عرصه تأكيد دارند و به واسطه تغييرات حاصل آمده در اين عرصه، تغييرات محسوسي در سبك زندگي مردم كشورمان ديده ميشود، برخي قشرهاي پردرآمد جامعه از شرايط ناراضي تر ميشوند؛ امثال برخي از پزشكان كه تمايلي به شفاف شدن درآمدهايشان ندارند.
پزشكاني كه منشي هاي مطب هايشان يك جمله ثابت را در مكالمه با هر مريض تكرار ميكنند: «لطفا نقدي پرداخت كنيد چون كارتخوان خراب است!»؛ جمله اي كه معمولا به پيوست آن آدرس دستگاه هاي خودپرداز مجاور مطب بيان ميشود تا بيماران يا همراهانشان را كه به زندگي مدرن خو كرده و پول نقد همراه نميبرند، پول نقد به دست آورده و هزينه ويزيت را نقدي بپردازند.
اتفاقي عجيب كه بروز آن در جامعه پزشكي كه به نوعي سرآمد جامعه هستند، عجيب تر جلوه ميكند و اين پرسش را به وجود ميآورد كه دليل گريزان بودن پزشكان از تكنولوژي پرداخت آنلاين چيست و چگونه در روزگاري كه بقالي ها و مكانيكي هاي بين راهي نيز چندين دستگاه پوز دارند و فروشندگان دوره گرد و حتي دستفروش هاي مترو اين امكان را به مشتريانشان ارائه ميدهند كه با استفاده از كارت هاي بانكي، پرداخت وجه كنند، دستگاه پوز بسياري از مطب ها در بهترين نقاط اغلب شهرها خراب است؟
پرسشي كه پاسخ آن به ترس پزشكان از مشخص شدن درآمدهايشان بازميگردد؛ ترس از اينكه نهادها و افراد مختلف بتوانند سري به حساب بانكي پزشكان بزنند و دريابند كه درآمد روزانه، ماهانه و سالانه ايشان چقدر است؛ درآمدي كه اگر مشخص شود، عواقب بسياري براي پزشكان به دنبال دارد و ممكن است ضرباتي جبران ناپذير به برخي از پزشكان وارد نمايد، به ويژه آن دسته از پزشكان كه درآمدشان به زيرميزي و آفت هايي از اين دست آلوده است.
البته شفاف شدن درآمدهاي مالي نگراني اصلي آن دسته از پزشكان كه از خودپرداز گريزانند نيست، بلكه موضوعي كه موجب شده، برخي از اين افراد داراي درآمد بالا از شفاف شدن درآمدشان حذر كنند، ماليات است؛ مالياتي كه هرچند كارمندان و كارگران توان گريز از آن را ندارند و مردم عادي در تمام مبادلات روزانه خود، سهم آن را پرداخت مينمايند، اما برخي به روش هاي مختلف از پرداختش شانه خالي ميكنند.
امثال پزشكاني كه از منشي هاي مطب هايشان ميخواهند به دروغ از خرابي دستگاه هاي پوز به مراجعان بگويند تا پول نقد از ايشان دريافت كرده و به اين شيوه، مشتشان مقابل نهادهايي مانند سازمان ماليات بسته بماند. وضعيتي كه موجب شده پرداختي ماليات توسط پزشكان، يك چهارم مقداري باشد كه بايد اين قشر ماليات دهند؛ يعني فرار 600 ميليارد توماني پزشكان از پرداخت ماليات.
صحبت درباره درآمدي بسيار هنگفت است كه تنها سهم ماليات آن 800 ميليارد تومان ميشود اما يكي از برخوردارترين اقشار جامعه -يعني پزشكان- از پرداخت آن شانه خالي ميكنند، نه وزارت بهداشت و نه هيچ نهاد ديگري توجهي به قانون شكني ايشان ندارد و تلخ آنكه رنجش بر دوش بيماران است؛ رنج دريافت وجه نقد توسط بيماران يا همراهان بيمار كه به مطب پزشكان ماليات گريز مراجعه ميكنند و هيچ كسي حامي شان نيست.
تابناك/17آذر96
اول*عليرضافرجي
تهران-ايرنا- تابناك در يادداشتي آورده است:جامعه پزشكي بايد رقمي نزديك به 800 ميليارد تومان ماليات بدهد، در حالي كه دست آخر رقمي كه پرداخت ميكنند، نزديك به 200 ميليارد تومان است؛ يعني سهم 600 ميليارد توماني پزشكان از فرار مالياتي در كشور.