اين را فروشنده ميگويد در يكي از فروشگاههاي پايين ميدان فردوسي؛ همانجا كه راسته چرم فروشهاست. مغازههاي تك و فروشگاههاي انواع برند چرم ايراني. كفش را در يكي از همان مغازههاي تك ميبينم و به چشمم آنقدر خوب ميآيد كه راحت نميتوانم از آن چشمپوشي كنم. قيمت 180 هزار تومان كه با توجه به نمونه خارجي برندي معروف كه به تازگي ديدهام، يك ششم قيمت آن است. انصافاً هم بهلحاظ زيبايي و ظرافت، تفاوت خاصي بين آنها پيدا نميكنم و اين را با توجه به آن ميگويم كه در انتخاب و خريد كفش تبحر پيدا كردهام و قدرت تشخيصم بد نيست.
به فروشگاههاي ديگر هم سري ميزنم و نميتوانم بگويم باقي مدلها را هم پسنديدهام و همه كفشهاي ساخت وطن، همان ظرافت و زيبايي را داشتهاند كه در كفش دلخواهم ديدهام، اما ميشود ديد كه به نسبت سالهاي قبل پيشرفت خوبي داشتهاند و اگر هنوز صددرصد به نمونههاي خارجي نرسيدهاند، راه زيادي هم ندارند. گرچه هنوز بين بعضي فروشندهها رايج است كه در جواب به اين سؤال كه كفش توليد خودتان است، ميگويند زيرهاش ايتاليايي است يا فلان چيزش مال فلانجا، اما بيشترشان مثل همان فروشنده اول با افتخار ميگويند توليد خودمان است؛ صد درصد: «مردم حالا به چرم ايراني اعتماد دارند. نه اينكه قبلاً نداشتند يا چرم ايران مرغوب نبود اما حالا خيلي فرق كرده. راستش را بخواهيد قبلاً هر مدلي را نميتوانستيم دربياوريم. تواناييمان در توليد كفش محدود بود اما حالا بهخاطر ماشينآلات جديد، اين توانايي را داريم. حساب كفش تمام دستدوز هم كه ديگر جداست و حرف ندارد اما خب گران تمام ميشود».
اين را يكي از فروشندگان راسته چرمفروشها ميگويد و ادامه ميدهد: «ثبت برندهاي چرم ايراني به نظرم كار خوبي بود. ما صادرات داريم و اين درحالي است كه قبلاً چرم ايراني را به اسم چرم ايتاليايي جا ميزدند تا مشتري داشته باشد اما حالا توليدكننده با افتخار توليدش را معرفي ميكند. ما توليدكنندههاي كوچكتر قطعاً توان رقابت چنداني با برندهاي بزرگ نداريم اما به هرحال فروش خودمان را داريم. البته برندهاي بزرگ مثل همينها كه در اين راسته ميبينيد، در مواقعي كه فروش فوقالعاده دارند، مشتريها را خيلي به خودشان جذب ميكنند.
براي ما نميصرفد كه حراجهاي بزرگ بزنيم اما تلاش ميكنيم با تنوع در مدلها و رنگها نظر مشتريها را جلب كنيم. البته اينكه طراحي كنيم خيلي باب نيست. بيشتريها سعي ميكنند از روي مدلهاي خارجي و بيشتر ايتاليايي طرح بزنند تا مورد پسند مشتري باشد.» چرم البته حسابش جداست. خريداران خودش را دارد و به لحاظ قيمت هم جوري نيست كه تمام قشرها به خريدش تمايل نشان دهند.
راسته خيابان «صف» يا همان «سپهسالار» جايي است كه هر مدل با هر تنوع جنس و قيمت را ميتوان در آن يافت. هم كفش چرم پيدا ميشود و هم چرم مصنوعي و هم به قول خودشان پلاستيك. بستگي به اين دارد كه چقدر بخواهيد هزينه كنيد. اينجا جايي است كه كمتر مورد هجوم پاپوشهاي چيني قرار گرفته، گرچه خيلي هم در امان نبوده است. برخي كارگاههاي توليد كفش در اين خيابان تعطيل يا محدود شدهاند اما هنوز هم هستند كارگاههايي كه توليداتشان مستقيم پشت ويترين مغازههاي اين خيابان ميرود.
«ما مدلها را كپي ميكنيم. چاره ديگري نداريم. من خودم عاشق طراحي كفش هستم اما بايد تحصيلات و سوادش باشد. اينكه مدلي را از دوبي و تركيه بخريم و بازش كنيم و از روي آن كپي كنيم، قطعاً هم راحتتر است و هم بيشتر به دل مشتري مينشيند.» اين را احمد يكي از توليدكنندههاي خيابان صف ميگويد و ادامه ميدهد:«ما طراح نداريم. اگر هم داشته باشيم، براي همه توليدكنندهها مقدور نيست كه پول طراحي بدهند و فقط برندهاي بزرگ هستند كه كار طراحي انجام ميدهند كه قطعاً در قيمت تمام شده محصول تأثيرگذار است».
**يادش بخير چكمه فيلي
روزگاري بود كه با آن چكمههاي داخل پشمي كه كنارش طرح فيل داشت، خوش بوديم. هر بچهاي يك جفت از آن چكمههاي فيلنشان داشت و كل زمستان را هم با همان سر ميكرد. كفش كيكرز هم بود. پوتين بنددار كه از آن هم هركداممان يك جفت داشتيم و رنگهايش باهم فرق داشت. بيشترش قهوهاي و سرمهاي و مشكي و گهگاهي پاي كسي زرشكياش را ميديديم كه رنگ تكي بود و به چشم ميآمد يا آن كتانيهاي سفيد زيره سبز كه به اسم «كتوني چيني» معروف بود و پسربچهها آنقدر با آن فوتبال بازي ميكردند كه تكه پاره ميشد و بعدش يكي ديگر ميخريدند و زيرپا ميانداختند.
كفش ملي اسمي آشنا بود برايمان. خريد از آن نه براي كسي افت داشت و نه اصلاً به ذهن كسي ميرسيد كه جايگزين بهتري براي كفش محبوب ايراني پيدا كند. با ورود انبوه كالاهاي چيني اما كفش ملي كم كم روزهاي افول را تجربه كرد. سهم يك و نيم درصدي كفش ملي از 200 ميليون جفت كفش مصرفي در داخل كشور، بخوبي نشان دهنده اين افول است. آن وقتها فروشگاههاي بزرگ كفش ملي را زياد اين طرف و آن طرف ميديديم.
فروشگاههاي آشنا با آن علامت بزرگ فيل كه دوستش داشتيم و به چشممان قشنگ بود. يكي دو تا فروشگاه را در ذهن دارم كه به نظرم هنوز ماندهاند. راهي يكيشان ميشوم. مطمئنم كه تا همين پارسال آنجا بود اما وقتي به مكان مورد نظر ميرسم، با فست فودي دونبشي مواجه ميشوم كه جاي فروشگاه را گرفته است؛ سرنوشتي كه قسمت خيلي از فروشگاهها طي سالها شده است. صاحب فروشگاه كناري از حال و روز بد فروش كفش ملي ميگويد و اينكه تنها با بنهاي ارگاني فروش داشتند.
فعالان صنعت كفش، كفش ملي را قويترين برند كفش ايراني در تاريخ تجارت ايران ميدانند؛ نامي كه حالا ديگر درخششي ندارد و گويا تنها بايد دستي به كمكش بيايد تا شايد اندكي از اقتدار سالهاي گذشته را بازيابد.
اواخر سال گذشته بود كه خبر همكاري كيكرز فرانسه با كفش ملي بعد از 30 سال به گوش رسيد و خاطره آن سالها را زنده كرد. شركت كفش ملي اعلام كرد كه طرح توجيهي اين شركت براي همكاري با كيكرز آماده شده و قرار است توليدات مشترك با سرمايه ٧ هزار ميليون ريالي از سال 97 روانه بازار شود. اين درحالي است كه از 11هزار كارگر كفش ملي ديگر نشاني نيست و اين شركت درحال حاضر ارائهكننده محصولات 160 شركت ديگر است. حتي برخي مشتريان عنوان ميكنند كه در ميان كفشهاي عرضه شده در فروشگاههاي كفش ملي، كفشهاي چيني هم ديده ميشود كه البته مديران شركت اين ادعا را تكذيب ميكنند.
«شما حاضريد از كفش ملي خريد كنيد؟» دختر كمي مردد نگاه ميكند و بعد ميگويد: «اگر خوب باشد، چراكه نه. براي من مهم است كفش زيبا و با كيفيت بخرم و هر توليدي كه اين خصوصيات را داشته باشد، براي من خوب است حالا فرقي نميكند ايراني باشد يا خارجي. قطعاً بين كفش ايراني و خارجي با كيفيت و قيمت مشابه، ايراني را انتخاب ميكنم. اين را هم البته بگويم كه كفشهاي ايراني معمولاً قيمتشان بالاتر از چينيهاست اما كيفيت بهتري دارند».
اين سؤال را از چند نفر ديگر هم ميپرسم و جوابهايشان برايم جالب است. بيشتر آنها معتقدند كه اگر كفشهاي ايراني طراحي خوبي داشته باشند، مشكلي با خريدشان ندارند و از آن استقبال ميكنند چراكه كيفيت رويهشان بالاست و البته زيرههاي خوبي ندارند.
فعالان كفش ملي وعده دادهاند بعد از نوروز 97 فروشگاههاي اين شركت را در مراكز تجاري بازسازي كنند. كاش روزي برسد همانطور كه از ديدن نام برندهاي خارجي در مراكز خريد ذوق زده ميشويم، ديدن تابلوي فروشگاههاي كفشهاي توليد وطن هم ذوقزدهمان كند.
*منبع: روزنامه ايران؛ 1397.1.23
**گروه اطلاع رساني**9370**2002
تهران- ايرنا- «توليد خودمان است.» اين را با افتخار ميگويد. كفش را به شيوه كفاشان قديم از وسط تا ميكند تا انعطافش را نشان دهد. كفش هشت ترك دورنگ، انصافاً زيباست. از نظر ظرافت و دوخت هيچ ايرادي نميتوان به آن گرفت. زيره با دوخت به رويه وصل شده و رنگ كوكها با رويه كفش هماهنگي دارد. «چرم اعلاست.»