يك روز را به نام روز خبرنگار نامگذاري كردند و شايد اين تنها روزي باشد كه ما هم بتوانيم حرف هاي دل خود را بزنيم، عمري هست كه اين حرفها را ديگران زدند و ما نوشتيم، حالا يك روز هم ما مي گوييم، بشنويد اما قضاوت نكنيد.
عمري، ديگران را سوژه كرديم تا كارهاي جامعه سامان يابد، حالا يك روز هم خودمان را سوژه مي كنيم، خدا را چه ديدي! شايد كسي باشد كه از دردهاي ما بنويسد!.
ما خبرنگاران هم از جنس همين مردم هستيم و وقتي تيتر مي زنيم '..... مسئوولان رسيدگي كنند' باور كنيد كه ما هم جزئي از درياي بيكران همين مردميم كه چشم انتظار رفع مشكلي از مشكلات جامعه هست.
سخت است كه از مشكلات بنويسي و قادر باشي همه را راضي نگه داري! خبر، مانند چوب دوسري است كه هميشه يكي را راضي و ديگري را ناراضي مي كند و در اين ميان، فقط نگارنده هست كه بايد هم تمجيد بشنود و هم انتقاد.
مگر مي شود خبرنگار باشي و خبري را بنگاري و همه مخاطبانت به به و چه چه بزنند؟ عمرا ! اگر صد نفر هم راضي باشند بالاخره يك نفر پيدا ميشود كه ساز مخالف بزند.
نگين چرا دارم اين ها را حالا ميگم؟ اگر روزي غير از روز خبرنگار بگم، بي فايده هست چون همه فكر مي كنند خبرنگار فقط بايد از مشكلات ديگران بنگارد و خودش از ازل نه مشكلي داشته و نه دارد!. للعجب!.
ما نگارندگان رسانه هم مثل آدم هاي ديگه، مشكل مالي داريم، بيمار ميشيم، دعواي خانوادگي داريم، نان و گوشت را به قيمت گزاف مي خريم و در كوچه و بازار ظاهر مي شويم.
خبرنگار، واژه آشنا است اما هنوز بسياري از مردم مرارت ها و دشواري هاي اين شغل پر مخاطره را نمي دانند.
يك خبرنگار با خلق بهترين آثار و واژه ها در تلاش است درد و مشكلات همه مردم را بازگو كند اما وقتي كه به مشكلات خود مي رسد چيزي نمي نويسد و حق هم ندارد بنويسد!.
خبرنگار براي همه مي نويسد اما كسي براي او نمي نويسد و اگر شهيد محمود صارمي نبود شايد هيچوقت ديگه هم براي او نمي نوشتند.
سايتها، وبلاگ ها، كانال ها، روزنامه ها و ديگر رسانه ها مدام از مطالب خبرنگاران مي نگارند اما يكبار هم از درد و مشكلات خود خبرنگار چيزي نمي نويسند.
البته خبرنگار از خود نمي نويسد، او براي مردم مي نويسد و مشكل هموطنان خود را مهمتر از مسايل خود مي داند.
خبرنگاري كه براي اطلاع رساني به موقع به تكاپو مي افتد مشكلات زيادي را متحمل مي شود اما بايد در خود بريزد و دم نياورد چون اطلاع رساني ، وظيفه اوست و غير از اين نبايد باشد.
وقتي از عملكرد يك مسوول تمجيد كني خبرنگار وظيفه شناسي هستي اما اگر از همين مسوول انتقاد كني، شايعه پراكني كردي و اذهان عمومي را تشويش نمودي!.
كدام خبرنگاري را مي شناسيد كه استرس نداشته باشد؟، كدام خبرنگاري را سراغ داريد كه ماشين آخرين مدل سوار باشد؟ و يا در برج عاج، منزل گرفته باشد؟ غمگين نشود يا گريه نكند؟.
پس از شهادت محمود صارمي، مسئول دفتر خبرگزاري جمهوري اسلامي در مزار شريف در سال 1377 و در جريان كشتار ديپلمات هاي ايراني در مزار شريف، شوراي فرهنگ عمومي كشور در اولين سالگرد اين رخداد، 17 مرداد ماه را به عنوان روز خبرنگار نامگذاري كرد.
مناسبت هاي تقويمي يا هفتگي است يا 10 روزه و يا اگر هم فقط يك روز است قطعا چند روز قبل و چند روز بعد از آن هم مراسم هايي برگزار مي شود اما روز خبرنگار فقط روز خبرنگار است، نه پيشوند دارد و نه پسوند!.
كسي كه خبرنگاري را انتخاب مي كند قطعا به دنبال كسب درآمد نيست چون نيك مي داند كه از اين راه به نوايي نمي رسد، انتخاب او مرز ميان عشق و جنون است كه يا بايد بماند و همه ناملايمات را تحمل كند و يا بايد برود و از عشق خود دست بكشد و اين همه سرمايه اي است كه يك خبرنگار عاشق دارد.
خبرنگاران سخت كوش و باهوش، نقش واسطه بين مردم و مسئولان را دارند كه از يك طرف درد دل مردم را مي شنوند و به مقامات بالا انتقال مي دهند و از سوي ديگر، پاسخ هاي مسئولان را به آگاهي مردم مي رسانند.
خبرنگار متعهد و متدين و حرفه اي به دنبال سخن چيني، بدگويي و به جان هم انداختن مردم نيست، آنها همواره به دنبال واقعيات هستند و با جنجال و خبرپراكني، فاصله دارند.
17 مرداد ماه، روز خبرنگار را به خودمان تبريك مي گيم!.
6197 خبرنگار ايرنا يزد
يزد- ايرنا- شايد شعر زيباي 'هر كسي از ظن خود شد يار من'، مصداق مناسبي براي معرفي خبرنگار و واكنش مخاطبان به نوشته هاي او باشد.