به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهش هاي خبري، فيلم تنگه ابوقريب به كارگرداني «بهرام توكلي« كه اين روزها در سينماهاي كشور به اكران درآمده است در سال 1396 توليد و در اولين اكرانش در جشنواره فيلم فجر توانست نگاه تحسين گر منتقدان و مخاطبان را برانگيزد. اين فيلم روايتي سينمايي از دفاع گردان عمار ياسر، لشكر محمد رسول الله، در روزهاي پاياني جنگ در مقابل رژيم عراق است.
يكي از اصلي ترين دلايل جذابيت اين فيلم پايان بندي مناسب و مواجهۀ لحظه آخري مخاطب با حقيقي بودن روايت، آدم ها و شوكي است كه كه از اين شكل مواجهه ايجاد مي شود. در واقع اين روايت از حقيقت كه در دقايق پاياني فيلم، حالتي مستندگونه به خود مي گيرد، در عين شوكه كردن مخاطب، باعث به فكر فرورفتن و تلاش در به خاطر آوردن سكانس ها و ديالوگ ها مي كند.
تنگه ابوقريب اگرچه روايتي از جنگ است، جنگي كه هرگز سوژه اي دلچسب و جذاب نبوده اما نه تنها خسته كننده نيست كه احساس و وجدان مخاطب را، زنده مي كند. در حقيقت تفاوت تنگه ابوقريب با ساير فيلم هاي ژانر جنگ اين است كه تلخي ها و مصيبت هاي جنگ تحميلي را به رغم بارها و بارها گفته شدن، بار ديگر و با وجدان بيدار شده به لطف چيدمان مناسب در اين فيلم، نگاه مي كنيم.
**تكراري اما غيرتكراري
اصولأ رسالت فيلم هاي اجتماعي مواجهۀ هر چه عميق تر مخاطب با واقعيت است. واقعيتي كه هرچه تلخ تر، سنگين تر و دردناك تر باشد به همان نسبت كارِ كارگردان و نويسنده را سخت تر خواهد كرد.
به رغم گذشت سه دهه از وقايع و جنگ تحميلي ايران و عراق و به رغم روايت هاي فراوان و متعدد نويسندگان و فيلم سازان از آن، مطرح كردن و ساختن اين گونه فيلم هايي با چنين موضوعاتي علاوه بر شهامت و جسارت، مهارت و توانمندي بالايي را مي طلبد. گذشت زمان و تكرار سوژه اي خاص در كار افراد متفاوت، هر چقدر هم كه آن سوژه مهم و حساس باشد، دچار پديده اي مي شود كه به اصطلاح آن را نخ نما شدن مي خوانند و اين نخ نما شدن به مرور از حساسيت و علاقه عمومي نسبت به آن موضوع مي كاهد.
يكي از كاركردهاي بازآفريني و ايجاد علاقه در مخاطب نسبت به موضوعي تكراري را مي توان در بهره گيري از عناصر خلاقيت در بيان سوژه عنوان كرد كه از طرق متفاوتي امكان پذير است. نمونه هايي از اين طرق متفاوت را مي توان در «حركت به سمت نوعي از شيوه بيان متفاوت» مانند كاري كه دهنمكي در اخراجي ها كرد، «به روز رساني سوژه ها» همانند كاري كه حاتمي كيا در باديگارد كرد و يا «دست گذاشتن روي موضوعاتي كمتر پرداخته شده» يعني همين كاري است كه توكلي كرده است، ديد.
**كارگرداني موفق
توكلي كارگردان فيلم، متولد 1355 در تهران و داراي فوق ليسانس فيلم نامه نويسي است. وي كه كار خود را از ساخت فيلم هاي كوتاه شروع كرد در طي سالهاي اخير فيلمهايي را كارگرداني كرده است كه از جمله شاخص ترين آنها مي توان به فيلم «اينجا بدون من» اشاره كرد كه اقتباسي كم نظير از نمايشنامه باغ وحش شيشهاي، اثر تنسي ويليامز است.
نكته جالب توجه در مورد توكلي، سن و سال اوست و اين كه با ساخت تنگه ابوقريب نشان داد كه مي توان بدون داشتن تجربه اي زيستي از چيزي، آن را به بهترين شكل روايت كرد. توكلي سابقه حضور در ميادين جنگ و جبهه را ندارد اما همانطور كه مجيدي مجيدي مي گويد: با اينكه در جنگ نبوده اما با يك تصوير حماسي، جنگ را روايت، و مظلوميت و خلوص بچههاي جنگ را به خوبي تصوير كرده است.
**كليشه اي بكر
تنگه ابوقريب بازيگران معروف و به نوعي سوپراستاري ندارد، و به جز مهدي پاكدل و جواد عزتي كه او هم عمده شهرتش را از فيلمهاي كمدي خود دارد، ساير بازيگران براي عامه مردم حتي شناخته شده نيستند.
تنگه ابوقريب حتي داستان منحصر به فردي هم ندارد و در ذات خود چيزي بيش از اعزام تعدادي از رزمندگان به يك منطقه جنگي يا به عبارتي خط مقدم نيست. فيلم حتي كارگردان مشهوري هم ندارد و توكلي هم براي عامه مردم شناخته شده نيست اما يك نكته كليدي در موفقيت اين فيلم وجود دارد كه به قدري قدرتمند بوده كه ساير عوامل مهم را كنار زده و اين فيلم را به يكي از بهترين فيلمهاي ژانر حماسه و جنگ بدل ساخته است؛ قدرت اين فيلم در چينش درست اتفاقات و رابطه اي كه از خلال اين اتفاقات بين شخصيت ها شكل مي گيرد، واقعي بودن و روايتي مستندگونه از حقيقتي تاريخي كه كمتر و شايد اصلأ به آن پرداخته نشده و بيان و انتقال تراژيك واقعيت به صورتي كه مخاطب را تا تيتراژ فيلم، همراه خود بكشاند از جمله كليدي ترين رموز موفقيت اين فيلم است كه شش سيمرغ بلورين را براي كارگردان و عوامل به همراه داشت.
پژوهشم**س-ب**1552
تهران-ايرنا- فيلم سينمايي تنگه ابوقريب روايت جذابي از موضوعي كليشه اي يعني اعزام رزمندگان به خط مقدم است كه با بهره گيري از يك خط داستانيِ چارچوب دار و فيلمنامه اي قوي، به اثري تحسين كننده در تاريخ سينماي جنگ در ايران تبديل گرديده است.