روزنامه مردم سالاري در سرمقاله اي به قلم فرضعلي سالاري سردري كنشگر برنامهريزي و توسعه منطقهاي، آورده است: كارآفريني، مفهومي است كه همواره با بشر بوده و تأثير بسزايي در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها داشته و ضامن حيات و بقاي كشورها است. در كشورهاي در حال توسعه، كمبود سرمايه و نيروي كار، مشكل اصلي در توسعه اقتصادي محسوب نميشود بلكه كمبود برنامههاي كارآفريني پويا مشكل اصلي است. نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي، منحصر به افزايش بازده و درآمد سرانه نيست، بلكه شامل پايهگذاري و آغاز اعمال تغييرات ساختاري در فعاليت اقتصادي و اجتماعي است. به همين دليل امروزه نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي كشورها آن قدر كليدي است كه از آن به عنوان موتور توسعه اقتصادي نام برده ميشود.
كارآفريني رويكرد استراتژيك و مزيت آفرين در نظـام اقتصادي، پايهگذار و آغاز اعمال تغييرات ساختاري در فعاليتهاي اقتصادي است. كارآفريني به عنوان يك پديده نوين در اقتصاد نقش موثري در توسعه و پيشرفت اقتصادي كشورها دارد. در يك اقتصاد پويا ايدهها، محصولات و خدمات همواره درحال تغيير است. در مديريت استراتژيك اقتصاد شهري و اقتصاد هوشمند شهري، كارآفريني به عنوان عامل كليدي رشد و توسعه اقتصادي در عصر مدرن شناخته ميشود.
كارآفريني يكي از شاهكليدهاي توسعه اقتصادي و درآمدزايي در شهرها و شهرداريها است. شهرها به عنوان مراكز دانش، توليدات خاص، تسهيل تفكر خلاقانه و نوآورانه، آفرينشگر فرصتهاي ارزنده براي اشتغال و كار آفريني است. عملكرد مديريت شهري در حوزه توسعه كارآفريني با مديريت كارآفريني با رويكردهاي منبع محوري، گسترش فرهنگ كارآفريني، پاداش با تكيه بر استراتژي ساختار مديريت كارآفرين و درآمدزا امكان پذير است. با توجه به اين مهم كه هسته مركـزي كـارآفريني و مديريت استراتژيك بهرهگيري هوشـمندانه از فرصـتها، ظرفيتها و منابع است، لـذا ضـرورت ايجـاد يكپـارچگي بـين كـارآفريني و مديريت استراتژيك اقتصاد شهر ضروري است.
در راستاي توسعه اقتصادي كشورها، مديريت شهري نقش مهمي را ايفا ميكند. شهرها به جاي اين كه مكانهايي بدون بازدهي براي سرمايهگذاري اقتصادي يا تراكم كارگران بيكار با انبوه مشكلات اقتصادي، اجتماعي و محيطزيستي باشند، بايد به مراكز رشد و پويايي اقتصادي و اجتماعي، در چارچوب توسعه ملي تبديل شوند. در واقع ميتوان گفت شهرها نه تنها بايد ايجادكننده فرصتهايي ارزنده براي كارآفريني و اشتغالزايي جمعيت ساكن در آن باشند، بلكه بايد براي جمعيت تمامي كشور، فرصتهايي ايجاد كنند.
كارآفريني نقشي بسيار كليدي در دستيابي به توسعه اقتصادي دارد و از طريق اجراي راهبرد كارآفريني، شرايط مطلوبي براي مديريت شهري فراهم ميشود تا با شناسايي موانع موجود در محيط كسب و كار اقتصاد شهري و تعيين راهكارهاي لازم جهت بهبود آن، گامهاي اوليه براي دستيابي به راهبردهاي عملياتي در بهبود فعاليتهاي اقتصادي شهر بر دارد.
درگير شدن جامعه و مديريت محلي (محيط اجتماعي) با فعاليتهاي كارآفريني، سبب ظرفيتسازي براي توسعه اقتصاي شهر است. شناسايي عوامل مؤثر در گسترش و توسعه كارآفريني ميتواند به مديريت شهري در فراهمسازي بسترهاي ممكن كمك كند تا هم شهروندان و هم مديريت شهري، از اين توسعه منتفع شوند. اقدامات كارآفرينانه در محيط شهري ميتواند در بهبود عملكرد شهري مؤثر باشند؛ بنابراين همواره مورد توجه مديران شهري بودهاند و امروزه مديريت شهري در شهرهاي كلان با برنامهريزي سيستماتيك سعي ميكند تا با فراهم آوردن بستر مناسب براي كارآفرينان شهري موجب رشد و توسعه اقتصادي شهر شود؛ زيرا هزينه كردن براي آمادهسازي اين بستر، نوعي سرمايهگذاري است كه سود نهايي و ارزش افزوده آن در انتها به خود شهر و مجموعه تزريق ميشود.
كارآفرينان تنها به ايجاد فرصتهاي شغلي جديد نميپردازند بلكه با ساختار، تفكر، دست به تخريب خلاق ميزنند تا از دل ويرانههاي كهن، بناي رفيع آباداني و پيشرفت را برافرازند. افراد كارآفرين به عنوان سرمايههاي انساني، منشأ تأثيرات حياتي به شمار ميروند و در روند پيشرفت جامعه و توسعه كشور، مؤثرند.
ارتقاي ميزان مشاركتهاي اقتصادي مردم در قالب توسعه كسب وكار در سطح شهر، راهكاري براي برون رفت از چالشهاي اقتصادي و درآمدي موجود در مديريت شهري است.
تأمين زيرساختهاي سرمايهگذاري، سياست مالي و هدايتي، حمايت و اعتماد به سرمايهگذاري، سلامت نظام اداري، امنيـت اجتمـاعي، ثبـات در سياسـتهاي اقتصادي، قوانين و مقررات مصوب ملي و محلي در مورد كارآفريني و سرمايهگذاري و همچنين كيفيت نظام قضايي، در ايجاد يك كسب وكـار جديـد يـا توسعه كسب وكارهاي قديمي مؤثرند. تغيير در اين عوامل (فراتر از اختيارات و قدرت مديران كسب وكار) ميتواند بر عملكرد كسب وكارهاي مختلف، مؤثر باشد. مجموعه ايـن عوامل كه بر بازده و ريسك سرمايهگذاران نيز تأثيرگـذار خواهد بود را محيط كسب وكار مينامند. يكي از ابعـاد رويكـرد توسـعه پايـدارشهري، بُعد اقتصادي آن است.
پايداري اقتصـادي، بـه معناي برايند تخصـيص بهتـر، مـديريت كـاراتر منـابع و همچنين جريان مستمر سرمايهگذاري خصوصي و دولتي است. صنعت گردشگري، خدمات، زمين، جمعيت و كاربري زمين به عنوان سرمايههاي پويا در زمينه كارآفريني و توسعه اقتصادي شهر است. شهرهاي توريستي نيز با توجه به رويكرد خاص گردشـگري كـه دارنـد بايـد بـه لحاظ توسعه پايدار اقتصادي و توجه به كسب و كار حوزه گردشگري، برنامهريـزي راهبـردي مناسـبي را در سـطح شهري و با اتخاذ رويكرد گردشگري در حوزه كسب وكـارداشته باشند.
بنگاههاي كوچك و متوسط محور توسعه اشتغال، با توجه به اين كه واحدهاي خرد داراي مزايايي هستند كه بنگاههاي بزرگ از آن بيبهرهاند و سريعتر ميتوانند به اشتغال برسند. اين بنگاهها ميتوانند خدمت رسان بنگاههاي بزرگ اقتصادي باشند. البته اين رابطه ممكن است مستقيم نباشد و كار قبل از رسيدن به بنگاههاي كوچك چند بار دستبهدست شود، اما با توجه به اينكه بسياري از شركتها به برونسپاري فعاليتها پرداختهاند، وجود اين بنگاههاي كوچك ميتواند مفيد باشد. در طرح بنگاههاي زودبازده هم بايد بيشترين توجه به بخش خدمات باشد، چون هم با هزينه كمتري از فعاليتهاي توليدي، اشتغالزايي ميكند و هم با گسترش بخش خدمات، ميتوان پشتوانه ساير بخشها بود. اقتصاد شهري بر مبناي بخش خدمات متمركز است. توانمندسازي و مشاركت شهروندان ميتواند به آنها براي توسعه مهارتهاي فني و مديريتي و ارتقاي سطح آگاهي عمومي كمك كرده و فرصتهاي شغلي آنها نيز افزايش يابد. مشاركت شهروندان در افزايش منابع در دسترس براي برنامه توسعه اقتصادي شهر و كارآفريني مؤثر است.
كارآفريني اجتماعي شامل توسعه برنامههاي نوآورانه براي كمك به بهبود معيشت كساني است كه فاقد كسب و كار و قدرت مالي هستند يا در استفاده از فرصتهاي خدمات اجتماعي با محدوديت مواجه هستند. كارآفريني اجتماعي در عرصههاي گوناگون از جمله توسعه پايدار تأثيرگذار است و به تحقق اهدافي مانند معيشت پايدار، اشتغال و درآمدزايي، ظرفيت سازي و توانمندسازي، كاهش فقر، توسعه زنجيرههاي توليد و بازار و مانند آن كمك ميكند و كارآفريني اجتماعي به لحاظ نهادي و ساختاري ممكن است در شمايل نهادهاي مدني، سازمانهاي غيردولتي، بنيادها، بنگاههاي غيرانتفاعي، گروههاي شهروندي و موسسات خيريه ظاهر شود (توانايي استفاده از منابع موجود براي بوجود آوردن فرصتهاي جديد و دستيابيها به درآمدهاي اجتماعي).
توانمندسازي ساكنين شهر در راستاي كارآفريني به اين معني است كه با ارتقاي فرهنگ كارآفريني، استفاده از فرصتهاي موجود در نواحي شهري، مديريت منابع مالي و بكارگيري خلاقيت و نوآوريها و با افزايش فرصتهاي اقتصادي در جهت پايداري اجتماعي تلاش كرد.
فرصتهاي اشتغال و كيفيت افزايش صنايع شهري و اقتصادي در راستاي رفع مشكلات ساكنين، تغيير در ساختار فرصتهاي گردشگري، فراغت، تفريح و كسب و كارهاي نوين با سازگاري كردار مذهبي و فرهنگ بومي و ارزشآفريني ايدههاي شهروندان در مسير نوآوري ارتقاء يابد.
پس از مشاركت، توسعه اجتماعي فرآيندي است كه در آن سطح بالايي از مشاركت فعال مردم در كليه جوانب فعاليتهاي يك مداخله وجود دارد و در واقع مرحله بالاتري از سازماندهي اجتماعي در يك دوره بلند مدت است و در توسعه اجتماعي تأكيد و تمركز به طور عمده بر مداخلهها و برنامههاي روانشناختي و توسعه اقتصادي ميشود و هدف از آن ارتقاء و بهبود همه جانبة تواناييهاي فردي و شاخصهاي اقتصادي از قبيل نرخ رشد، ميزان اشتغال طرحهاي زيربنايي است كه در سازماندهي اجتماعي، ظرفيت و توانايي جوامع در حل مشكلات جديد ضروري افزايش و تسريع ميشود.
در ارتباط با توانمندسازي و ظرفيت سازي و ارتقاء فعاليتهاي كارآفرينانه شهروندان پنج رويكرد؛ توانمندسازي آموزشي، توانمندسازي مالي و اقتصادي، توانمندسازي اجتماعي، توانمندسازي نهادي و شبكه سازي اجتماعي و توانمندسازي فني و محيطي را ميتوان ذكر كرد: توسعه مراكز رشد وكارآفريني، خانههاي كارآفريني در سطح نواحي و محلات، تقسيم عادلانه هزينه خدمات در ميان اقشار و گروههاي اجتماعي، رفع موانع اداري و تسهيل در امور كارآفرينان، تشكيل و راهاندازي موسسات اجتماعي جهت عضويت افراد و گروههاي مختلف مردمي، حمايت و تقويت نهادهاي سنتي موجود در محلات كه از توان رهبري و حمايتي مهمي برخوردار هستند، شبكه سازي و ايجاد ارتباط پويا بين تشكلها، نهادها و كارآفرينان و متخصصين محلي. عوامل اقتصادي مؤثر بر پديده كارآفريني شهري، در قالب پنج رويكرد شامل ابزارها و مكانيزمهاي مالي، اقتصاد هوشمند شهري، مشاغل شهري، تجاري سازي ايدهها، بازارهاي شهري و تحقق اقتصاد هوشمند شهري است.
فرصتهاي بالقوه كارآفريني در شهرها و مزيتهاي بهرهگيري از فرصتهاي كارآفرينانه از طريق ايجاد اشتغال عمومي، توسعه كارآفريني، تشويق فعاليتها به سمت فعاليتهاي مولد، تشكيل سرمايههاي اجتماعي، ارائه فرصتهاي كار در خدمات شهري، ايجاد سرمايه مالي/ اجتماعي/ هنري و محيطي، كمك به توسعه كارآفريني توسط مديريت شهري، مشاركت بيش از پيش و عملي شهروندان در مديريت شهري، ايجاد زمينه خود اتكايي و تأمين بيشتر منابع مالي پايدار شهرداريها، كمك به افزايش سرمايهگذاري و افزايش سرمايه مالي شهروندان و مجموعه شهر امكان پذير است. به طور كلي كارآفريني سبب ايجاد چهار نوع سرمايه ميشود: سرمايه مالي، سرمايه اجتماعي، سرمايه هنري و سرمايه محيطي. سرمايه مالي، ايجاد ثروت كه نتيجه يك كسب و كار انتفاعي است.
سرمايه اجتماعي منابع جامعه را نشان ميدهد كه نوعا نتيجه كارآفريني اجتماعي است. سرمايه هنري چيزهاي ناملموستري را نشان ميدهد كه زندگي شهروندان را پرنشاط كرده و احساس رضايت دروني را ايجاد ميكند. سرمايه محيطي نيز با پايداري منابع طبيعي سروكار دارد. توجه به اين چهار نوع سرمايه كه مستقيما به درون جامعه و بستر زندگي شهروندان وارد ميشود، به مديريت شهري راهكاري براي مبارزه با بسياري از معضلات و ناكارآييهاي شهري را ميدهد.
*منبع: روزنامه مردم سالاري،1397،9،3
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي، منحصر به افزايش بازده و درآمد سرانه نيست، بلكه شامل پايهگذاري و آغاز اعمال تغييرات ساختاري در فعاليت اقتصادي و اجتماعي است. به همين دليل امروزه نقش كارآفريني در توسعه اقتصادي كشورها آن قدر كليدي است كه از آن به عنوان موتور توسعه اقتصادي نام برده ميشود.