علي در مركز درمان و توانبخشي روزانه بيماران رواني مزمن برزويه خرم آباد ساعاتي ار روز را سپري مي كند و كاري كه او انجام مي دهد را كسان ديگري هم كه اطراف او دور يك ميز نشسته اند انجام مي دهند آنچنان سنباده را قوي مي كشند كه گويي همه بايد در زماني مشخص كاري كه جلوي دستشان است را تحويل دهند.
علي مي گويد ؛ ازدواج كرده است و 2 بچه هم دارد، وقتي حالش بد مي شود پرخاشگر و عصبي مي شود و گاه هر چيزي كه در دسترس اش باشد را پرتاب مي كند.
او مي گويد؛ از وقتي كه تصميم گرفته روزانه سري به اين مركز بزند، تا حدود بعداز ظهر با تمام تمركز و فكر مشغول كارهاي هنري اعم از خطاطي و طراحي و نقاشي است و تا زمانيكه مشغول اين كارهاست حالش هم خوب است.
مرتضي پسر جوان 20 و چند ساله اي است كه او نيز در مركز روزانه بيماري هاي اعصاب و روان بسر مي برد مي گويد ؛ منتظر برگزاري دادگاه خانواده است تا از همسرش جدا شود.
او كه مي توان ترديد و شرم را در نگاه هاي مردانه اش ديد در حاليكه سرش را پايين انداخته است بدون اينكه از او سوال شود مي گويد كه مشكل او بيشتر عاطفي است كسي ديگر را دوست داشته ام ولي مجبور به ازدواج با كسي ديگر شده ام و اكنون مي خواهم جدا شوم .
نيماي 18 ساله اما همان سنباده اي كه بقيه تمام قدرت خود را بر آن متمركز داشتند را به آرمي بر سطح چوب مي كشد و ارتباط كمتري با اطرافيان خود دارد؛ ارتباط چشمي كمتري برقرار مي كند و از همان نيم نگاه هاي گاه به گاهي كه دارد مي توان متوجه رنگ سبز چشمانش شد.
نيما مي گويد ؛ از اينجا به خانه مي رود و معمولا هيچ دوستي ندارد كه با آنها بخواهد زماني بگذراند.
آن طرف تر از ميزي كه هر كدام بنوعي مشغول كاري دستي هستند ؛ پسري جوان در حاليكه دست هايش را پشت كمر در هم حلقه كرده است با آرامش قدم مي زند و آهنگي يا ترانه اي كه مورد دلخواهش است را زمزمه مي كند.
با دقتي تمام گاهي نگاهش را متمركز كسي يا چيزي مي كند ، نزديك تر مي آيد و گويي پشيمان از انجام كاري شده باشد برمي گردد و مدام اين چرخه را تكرار مي كند.
در كنار اتاق مخصوص مردان سالني مشترك وجود دارد و بعد از آن به اتاقي مي رسي كه خاص زنان است ، زنان و دختراني كه اكثرا هم جوان هستند در طول روز به آنجا مي آيند تا با شركت در كلاس هاي متنوع هنري و دستي براي ساعاتي مشغول شوند و خانواده هاي آنها هم با تمركز بيشتري به كارهاي ديگر خود برسند.
در اينجا نيز زنان به كارهايي مشغول هستند تا دست هايشان سخت به كار گرفته شود و براي ساعاتي اعصاب و روانش استراحت كند با دقت و ظرافتي خاص خانه هاي ريز طرح هاي نقاشي كه روي كاغذهاي سفيد روبرويشان قرار گرفته را نقاشي مي كنند.
هيچ خانه ريزي از زير دست آنها در نمي رود و برش هاي چرمي را كه بايد با هر كدام از برش ها قسمتي از كيف دستي و اداري شكيلي را تشكيل مي دهند را با حوصله دوخت مي زنند؛ دوخت هاي دستي كه بايد فاصله برش ها و محل اتصال به تكه اي ديگر دز آن رعايت شود.
كارهاي دستي كه در اين مركز انجام مي شود در نهايت زيبايي و ظرافت ساخته مي شوند كه در صورت بازار فروش آنها مي تواند كمكي براي بيماران باشد و تا فراهم شدن بازار فروش، دست كم خريدهاي موردي برخي ادارات و دستگاه ها از آنها مي تواند باعث خوشحالي و حال خوب بيماران اين مراكز باشد.
همين ها كه كه سخت مشغول كارند به محض اينكه با آنها سر صحبت را باز مي كني و دست از كار مي كشند؛ يكي از ويلچر نداشته اش مي گويد و اينكه برادرش نيازمند ويلچر است و تقاضاي تهيه آن را دارد.
يكي از مستمري اندك و يارانه اي كه كفاف زندگي را نمي دهد و يكي ديگر از بيكاري و اعتياد شوهرش مي گويد.
زن ميانسالي كه آستين لباسش را بالا زده به اثراتي از جاي زخم و بخيه اشاره مي كند و مي گويد خودزني كرده است وقتي از دست همسرش به تنگ مي آيد خودزني مي كند.
فروزان در حاليكه با شرم نگاهش را به زمين دوخته است مي گويد ؛ وقتي حالم بد مي شود ديگر اختياري به آنچه انجام مي دهم ندارم و يكبار دكمه هاي مانتو را نبسته بودم و بيرون آمده بودم و از اين رفتار خودش ناراحت است.
همه از اينكه ساعاتي از روز را مشغول به كارهاي هنري و فكري مي شوند خرسندند و مي گويند از وقتي در مركز روزانه نگهداري از بيماري هاي اعصاب و روان به سر مي برند آرامش و حال بهتري دارند.
**تكنيك مشغول كردن دست ها
افشين علي پور كارشناس ارشد روانشناسي باليني و مسئول مركز روزانه نگهداري بيماري هاي اعصاب و روان خرم آباد گفت: در اين مركز 50 مرد و 40 زن كه هر كدام به نوعي درگيري بيماري هاي اعصاب و روان هستند ثبت نام شده اند و شايعترين بيماري در آنها اسكيزوفرني، اختلال شخصيت 2 قطبي ، افسردگي و وسواس مزمن است.
وي گفت: بيماران در اين اين مركز از صبح تا حدود 2 بعد از ظهر حضور دارند و علائم و نشانه هاي بيماري آنها تحت كنترل است و با توجه به اينكه بيماري اعصاب و روان ، بيماري مزمني است بيماران را كنترل به موقع به روانپزشك براي تجويز دارو و يا در صورت نياز براي بستري معرفي مي شوند.
به گفته اين روانشناس سعي بر اين است تا از نظر فيزيكي و بخصوص دست ها به كاري مشغول شوند تا فرد با علاقه بر كاري متمركز شود و متعاقب از افكاري كه بر رفتارش اثر منفي مي گذارد فارغ شود.
علي پور با تاكيد بر اثر مراكز روزانه در كاهش شمار بيماران مبتلا به بيماري هاي اعصاب و روان گفت: اين مراكز با كنترل بيماري باعث كاهش تعداد بستري هاي لازم براي يك بيمار مي شود و بيمار مبتلا به اختلالات رواني نياز به بستري كمتري خواهد داشت.
اين كارشناس ارشد روانشناسي باليني افزود: يكي ديگر از مزيت هاي مراكز روزانه اين است كه ساعاتي مهم از روز را بيمار به مركز آورده مي شود و خانواده مي تواند به ساير كاركردها و نقش هاي اصلي خود برسد و بيمار دچار اختلال رواني شب به خانه بر مي گردد و با حال و آرامش بيشتري در كنار خانوده بسر مي برد.
علي پور با اشاره به اينكه مراكز روزانه بيماري هاي اعصاب و روان چند وظيفه اي هستند گفت: در اين مركز كلاس هاي متعدد حرفه آموزي، كاردرماني، موسيقي درماني برگزار مي شود و بيماران در زمان هاي مشخصي توسط پزشك و پرستار ويزنت مي شوند.
اين روانشناس باليني تصريح كرد: درمان بيماري اعصاب و روان در مراحل اوليه بسيار مهم است و با مشاهده اولين نشانه هاي بيماري هاي اعصاب و روان بجاي پنهان كاري بايد به بيمار كمك كرد تا وارد فاز درمان شود.
وي افزود: اقدام به موقع درمان باعث مي شود فرد گرفتار فاز مزمن بيماري نشود.
**موارد موفق درماني بيماران اعصاب و روان
ديدن دختر جواني كه حلقه اي كبود دور مچ دستش افتاده از جمله مواردي است كه اميد به بهتر شدن بيماري را بيشتر مي كند ؛ آن حلقه كبود ؛ جاي دستان مادرش است كه هر وقت به بيرون خانه آمده اند براي اينكه دحترك فرار نكند محكم دستش را گرفته است.
همان دختر اكنون كه در مراكز روزانه نگهداري و توانمندي بيماران اعصاب و روان بسر مي برد و در كنار استفاده از داروها به تعادل قابل قبولي رسيده است كه دست كم خودش روزانه به مركز رفت و آمد كند و با اهل خانواده بدون احساس شرم و خجالت در مهماني ها حاضر مي شود.
دختري كه فحاشي مي كرده و مادر و اطرافيانش را به باد زبان تلخ فحاشي مي گرفته اكنون آرام شده است و اطرافيانش به آسايش رسيده اند.
يا دختر جوان داراي تحصيلات عالي كه خانواده اش از همان ابتداي بروز نشانه هايي از بيماري اعصاب و روان براي درمان او اقدام كرده اند كمك بزرگي به سلامت جامعه كرده اند و اين هوشياري و اقدام به موقع آنها در اينكه از افزايش حتي يكنفر به جمعيت بيماران اعصاب و روان كه نيازمند به بستري هستند را كاهش داده قابل تقدير است.
اكنون همان دختر جوان در زندگي فردي و اجتماعي خود موفق است و به آن بينش و خودآگاهي رسيده است كه هفته اي يكبار مشاوره شود بدون اينكه برچسبي بر او سنگيني كند.
**اختلالات رواني رو به افزايش است
بر اساس اعلام هاي سازمان بهداشت جهاني پيش بيني مي شود سال هاي آينده، افسردگي و اختلالات رواني از بيماري هاي قلبي عروقي، تصادفات جاده هاي و مشكلات زايمان سبقت بگيرد.
دكتر اكبر كردي متخصص اعصاب و روان در اين زمينه مي گويد كه ؛ در حال حاضر پس از بيماري هاي قلبي و عروقي، اختلالات رواني با سهم 14.5 درصد رتبه دوم بيماري ها را در كشور دارد.
وي با بيان اينكه شيوع اختلالات رواني در كشور 23.4 و در لرستان 36.3 درصد است ، تصريح كرد: بر اساس گزارش پزشكي قانوني لرستان با ميانگين 12.4 در هر صدهزار نفر در بازه زماني سال 88 تا 92، بالاترين رقم خودكشي را داشته كه از ميانگين جهاني با 11.4 در هر صدهزار نفر نيز بيشتر بوده است.
وي اضافه كرد: گزارش وضعيت سلامت روان استان در سال 96، تعداد مبتلايان به اختلالات روانپزشكي را 480 هزار نفر برشمرده در حالي كه اين آمار در خصوص مصرف كنندگان مواد 60 هزار نفر است.
اين پزشك متخصص با تاكيد بر آموزش مهارت هاي 10 گانه به جامعه اظهار داشت: روزانه 10 نفر در كشور به دليل خودكشي فوت مي كنند.
دكتر كردي با بيان اينكه ميانگين خودكشي در غرب كشور 2 تا پنج برابر ساير استان ها است گفت: بر اساس آمار سال 96، سه هزار و 230 نفر اقدام به خودكشي كرده اند كه از اين تعداد يكهزار و 869 نفر زن و يكهزار و 361 نفر مرده بوده و در مجموع 101 نفر فوت شده اند.
** اقدام به موقع در درمان و كاهش شمار بيماران مزمن رواني
بيمارني كه با برچسب بيماران اعصاب و روان در مراكز روزانه و يا شبانه بيماران اعصاب و روان هستند فرق زيادي با افراد سالم در مراحل اوليه بيماري نداشته اند و براحتي در همان عود اوليه بيماري قابل درمان بودند اگر بيماري را خانواده پنهان نمي كردند و بجاي مخفي كاري اقدام به مراقبت تخصصي و درمان هاي تخصصي مي كردند.
بنا بر گفته كارشناسان روانشناسي باليني ، احتمال ابتلا به بيماري هاي اعصاب و روان چيز دور از ذهني نيست و بذري است كه در درون همه بوده و اگر شريايي براي بروز باشد نشانه هاي بيماري هم بروز و نشان داده مي شود.
**نتيجه
هواي خود و اطرافيان و عزيران خود در اين زمينه را بايد داشت با مشاهده هرگونه علائم و نشانه هايي از بيماري هاي اعصاب و روان بجاي مخفي كاري و تنش و استرس بيشتر ، عاقلانه وارد فاز درمان شد.
اين حكايت هاي واقعي كه برگرفته از گفته هاي مسئولين آسايشگاه ها و مراكز نگهداري از بيماران اعصاب و روان است بيشتر ما را به اين ضرورت مي رساند كه با تشخيص اوليه بيماري هاي اعصاب و روان آنها را پنهان نكنيم چون هيچ بيماري اعصاب و روني خود بخود خوب نمي شود بايد مورد مداخلات درماني قرار گيرد.
اين در حاليست كه بسياري از بيماران اعصاب روان تا ساليان سال بحال خود در خانواده رها مي شوند و حتي كاركرد خانواده ها را تحت تاثير قرار مي دهد و اعضاي خانواده را ناچار به مراقبت هاي تمام وقت از بيمار مي كند اما حاصلي هم در درمان بيماري ندارد و نهايت يك بيمار مزمن اعصاب و روان كه ديگر اميدي به قطع دارو براي او نيست به جمعيت بيماران رواني مي افزايد كه گاه در سال چند مرتبه نياز به بستري دارند.
1920/6060
خرم آباد - ايرنا - خاك اره اي ملايم از گرد برش هاي چوب چهره اش را پوشانده ، نامش علي است و 35 سال دارد؛ تمام توانش را متمركز كرده و با قدرت بر تخته هاي برش زده از تنه درخت سنباده مي كشد.