گفتني است بنا به اظهارنظر جامعه شناسان عوامل متعدد باعث افزايش آمار مجردان قطعي در كشور شده است كه يكي از مهم ترين اين دلايل مدرنيته شدن جامعه است، چرا كه بايد در نظر داشت، افزايش افراد مجرد در جامعه يكي از محصولات ابتدايي جوامع مدرن است. هر چند در اين مجال بايد يادآور شد كه امروزه در جامعه بهرغم پيشرفته شدن با تاخر فرهنگي مواجه هستيم كه اين خود باعث افزايش پيامدهاي منفي مدرنيته شده است.
بديهي است كارشناسان مسائل اجتماعي معتقد هستند كه عوامل ديگري نيز مانند افزايش مشكلات اقتصادي، افزايش تجملات در برگزاري مراسم ازدواج، افزايش هزينه هاي تامين و مواردي از اين دست مي تواند در زمره ديگر دلايل افزايش تجردگرايي در كشور قرار گيرد، چرا كه بايد در نظر داشت كه امروزه بسياري از والدين بهدليل شرايط نامناسب اقتصادي كه دارند، ديگر توان تامين هزينه هاي ازدواج فرزندان خود را ندارند كه اين مهم به عاملي دردآور براي خانواده تبديل شده است، چرا كه آثار منفي ازدواج نكردن فرزندان و پيامدهاي منفي طولاني بودن دوران تجردي بيشتر متوجه خانواده و به خصوص والدين مي شود.
مسئوليت پذير نبودن جوانان نيز مي تواند يكي ديگر از دلايل افزايش ميل به تجردگرايي عنوان كرد، چرا كه امروزه در سايه سياست تك فرزندي كه در بسياري از خانواده ها حاكم است، شاهد اين موضوع هستيم كه والدين با وسواس بيشتري فرزندان خود را تربيت مي كنند. به گونه اي كه در بسياري از موارد براي آسايش فرزند خود هيچ گونه مسئوليتي را به او واگذار نمي كنند كه اين خود مي تواند در زندگي آينده فرزندان منجر به بروز آثار منفي شود.
**تنوع طلبي و افزايش تجردگرايي
تنوع طلبي را نيز مي توان از ديگر دلايل افزايش تجردگرايي در جامعه دانست، چرا كه امروزه در سايه وجود آزادي هاي بيش از اندازه شاهد ميل شديد افراد به تنوع طلبي هستيم. از اينرو فرد ديگر حاضر نيست كه ادامه زندگي خود را تنها با يك فرد سپري كنند و در بيشتر ايام جواني خود را به برقراري روابط آزاد و با چندين نفر به صورت همزمان ادامه مي دهد و اگر روزي نيز تصميم به ازدواج بگيرد، به طور حتم احتمال شكست در ازدواج او نيز بسيار پررنگ است، چرا كه ديگر نمي تواند به راحتي به همسر خود اطمينان كند و همچنين احتمال اينكه تنوع طلبي خود را نيز ادامه دهد نيز وجود دارد.
**گسترش فردگرايي در زندگي مجردي
رواج روحيه فرد گرايي را مي توان از ديگر دلايل افزايش آمار مجردان در جامعه دانست. امروزه افراد ديگر تمايل ندارند كه به زير بليت شخص ديگري بروند و براي هر كاري مورد استنطاق همسر خود قرا بگيرند، چرا كه ديگر افراد حتي حوصله پاسخگويي به سوالات والدين خود را نيز ندارند، به عبارت ساده تر ديگر افراد تمايل ندارند كه براي هر گونه عبور، مرور و يا هر كار ديگر به ديگري پاسخگو باشند. بايد متذكر شد كه رواج تصور نادرست به خطر افتادن استقلال شخصي دختر و پسر و محدود شدن و از دست دادن آزادي عمل در زندگي مشترك؛ از جمله خرده فرهنگهايي است كه در سالهاي گذشته در ميان جوانان نفوذ كرده است.
**تجردگرايي زمينهساز بروز مشكلات روحي
بهطور حتم افزايش تجردگرايي در جامعه مي تواند براي فرد، جامعه و خانواده مي تواند آثار منفي را به دنبال داشته باشد، چرا كه طبق تحقيقات به عمل آمده بسياري از مجردان كه سن بالايي نيز دارند، به افسردگي مبتلا مي شوند، چرا كه همدم و هم صحبت يكي از نيازهاي ضروري فرد به خصوص در سنين بالا است. از اين رو افرادي كه در رده هاي سني بالاي 40 سال هنوز مجرد هستند، در بيشتر موارد به افسردگي يا انزوا طلبي مبتلا مي شوند كه اين خود زمينه ساز بروز مشكلات ديگر در فرد مي شود.
يكي ديگر از پيامدهاي كاهش آمار ازدواج تاثير آن بر ساختار جمعيتي يا به عبارتي باروري است، چرا كه در سايه افزايش تجردگرايي به مرور زمان با كاهش نيروي كار و جمعيت فعال در جامعه مواجه خواهيم شد، به گونه اي كه طي سال هاي آتي شاهد سالخوردگي و پيري جمعيت خواهيم بود. از بين رفتن امنيت رواني و اجتماعي در جامعه و ميان افراد را مي توان از ديگر پيامدهاي منفي افزايش آمار مجردان قطعي در جامعه دانست، چرا كه به هنگام افزايش تجردگرايي در جامعه از افراد براي تامين نيازهاي خود وارد حريم خصوصي افراد مي شوند، به گونه اي كه در سايه بالا رفتن آمار تجردگرايي شاهد افزايش آمار تجاوز خواهيم بود. برقراري روابط فرازناشويي نيز يكي ديگر از پيامدهاي منفي تجردگرايي در جامعه محسوب مي شود، چرا كه در سايه افزايش افراد مجرد در جامعه بهطور حتم افراد به روابط فرازناشويي روي مي آورند كه اين خود ميتواند منجر به افزايش آمار ازدواج سفيد در جامعه شود.
به عبارت سادهتر در جامعه هر گاه كاركرد يك نهاد كم رنگ شود، به طور حتم نهاد در سايه آن فعال و پررنگ خواهد شد كه اين مهم نشان از دوري گرفتن افراد از وظايف و كاركردهاي اصلي خانواده است. به طور مثال امروزه طلاق گرفتن يك روند به نسبت سخت از نظر روحي قانوني و اجتماعي است، اما بايد در نظر داشت كه اگر چنانچه يك زوج مي توانستند به راحتي از يكديگر جدا شوند، در درجه نخست ميزان خيانت بالا نبود و در درجه بعدي نيز شاهد افزايش روابط فرازناشويي نبوديم. از اينرو جوانان براي گريز از دغدغه هاي زندگي مشترك و همچنين وجود مشكلات و سختي هاي فراوان طلاق به ازدواج سفيد روي ميآورند كه ديگر مسئوليت هاي كمتري متوجه آنها شود و زندگي كه آنها تمايل دارند، ادامه مي يابد و بعد از آن به راحتي از يكديگر جدا مي شوند.
**بررسي نقش دولت در تجردگرايي
دولت نقش تعيين كننده اي را مي تواند در آمار مجردان كشور بر عهده داشته باشد. به اين معني كه اگر دولت بتواند وضعيت اقتصادي مردم را تا حدودي بهتر كند و تورم را در جامعه كنترل كند، به طور حتم افراد بيشتري مايل به ازدواج خواهند بود، چرا كه امروزه بسياري از افراد تنها به دليل وضعيت نامناسب اقتصادي خود و خانواده از اين امر دوري مي كنند.
از اينرو جامعهشناسان بر اين باور هستند كه تسهيل در شرايط اقتصادي مردم جامعه نقش تاثيرگذاري در افزايش آمار ازدواج به دنبال دارد. يكي ديگر از اقدامات دولت در افزايش آمار ازدواج را مي توان افزايش تسهيلات ازدواج دانست، چرا كه امروزه وام ازدواج پاسخگوي هزينه هاي ابتدايي زندگي مشترك نيست. اين در حالي است كه افراد براي دريافت اين مبلغ ناچيز نيز بايد زمان به نسبت طولاني را نيز صرف كنند و از آنجا كه تسهيلات ازدواج براي بانك ها سوددهي را به دنبال ندارد. از اينرو در برخي از موارد اين وام در برخي از بانك ها پرداخت نمي شود و اينكه براي دريافت آن نياز به معرفي چند ضامن معتبر است. در اختيار قرار دادن خانه هاي ارزان قيمت را مي توان از ديگر وظايف دولت براي آسان شدن امر ازدواج دانست، چرا كه امروزه براي اجاره يك واحد مسكوني كم متراژ نياز به پرداخت هزينه هاي بالاست.
اجاره بهايي كه با متوسط حقوق افراد هيچ تناسبي ندارد، به گونه اي كه طبق اظهار نظر وزير تازه نفس مسكن امروزه 80 درصد از حقوق افراد به پرداخت كرايه تخصيص مي يابد كه اين خود مي تواند زمينهساز بروز مشكلات اقتصادي، روحي و رواني براي افراد شود. بايد يادآور شد كه تنها وظيفه دولت در حوزه تسهيلگري ازدواج تنها مسائل اقتصادي نيست، چرا كه مي تواند از نظر اجتماعي نيز با ارائه راهبردهاي مناسب مي توان انتظار داشت كه ديدگاه افراد نيز به امر ازدواج تغيير يابد. به عبارت ساده تر امروزه سبك زندگي افراد در سايه پخش بسياري از فيلم ها و سريال ها تغيير يافته است و ميل به تجمل گرايي در افراد افزايش يافته است.
از اينرو ديگر افراد حاضر به آغاز زندگي ساده و بي آلايش نيستند كه اين خود عاملي پر رنگ براي افزايش تجردگرايي در جامعه است. به عبارت سادهتر مصرف گرايي، تجمل گرايي، افزايش انتظارها و خواستهها، گسترش تشريفات ازدواج و جهيزيه و بسياري از موارد مادي و فرهنگي ديگر در كنار نبود اطمينان به آينده شغلي از جمله موانع و مشكلهاي زيادي است كه در امر كاهش ازدواج موثر است.
ارائه آموزش هاي لازم و همچنين تقويت الگوهاي سنتي با استفاده از رسانههاي ملي مي تواند عاملي مهم براي افزايش ميل به ازدواج در جوانان شود. با توجه به ارائه نقش دولت در افزايش آمار ازدواج ميتوان به اين مهم دست يافت كه در شرايط موجود اين مهم در اولويت هاي دولت قرار ندارد، چرا كه تا به امروز هيچ اقدام كارشناسي شده و موثري از سوي مسئولان ارائه نشده است.
منبع: روزنامه آرمان؛ 1397.11.02
گروه اطلاع رساني**9370**2002
تهران- ايرنا- طي سال هاي اخير شاهد افزايش تجردگرايي در جامعه هستيم، پديدهاي كه با خود تبعات و عوارض منفي به دنبال دارد.