۱۸ بهمن ۱۳۹۷، ۹:۲۶
کد خبر: 83201107
T T
۰ نفر

پايين كشاندن مجسمه شاه در سنندج آرزوي مان بود

۱۸ بهمن ۱۳۹۷، ۹:۲۶
کد خبر: 83201107
پايين كشاندن مجسمه شاه در سنندج آرزوي مان بود

سنندج - ايرنا - گروه هايي را در چهار نقطه شهر سنندج تشكيل داده و طبق برنامه ريزي همزمان اقدام به دعوت مردم به تظاهرات مي كرديم، هدف و آرزوي ما پايين كشاندن مجسمه شاه در ميدان انقلاب بود. اينها بخشي از خاطرات و فعاليت هاي يكي از انقلابيون كردستان در سال 57 است.

به گزارش خبرنگار ايرنا، احمد سقزي متولد 1331 در مريوان و يكي از فرماندهان دوران جنگ تحميلي و همرزم شهيدان چمران و بروجردي است.
جانباز 35 درصد دوران دفاع مقدس و اكنون معاون امور رزمندگان و نايب رئيس ياد ياوران استان كردستان است.
پدرش روحاني و برادرش طلبه بود و بعد از وقايع 15 خرداد 42 و تبعيد امام به تركيه و عراق، ساواك اقدام به اذيت و آزار روحانيون مي كند كه تير خشونت رژيم شاه خانواده سقزي را هم نشانه مي گيرد.
پدر و برادر اين مبارز انقلابي بدليل مخالفت با سياست هاي شاه و انتقاد از رژيم در سال 56 زنداني و 2 ماه قبل از پيروزي انقلاب آزاد مي شوند اما بدليل جراحات ناشي از شكنجه هاي زياد، مدت كوتاهي پس از آزادي در منزل به درجه رفيع شهادت نائل مي شوند.
مبارزات حاج احمد از سال 56 و با زنداني شدن پدر و برادرش آغاز شد، او در كنار كار كشاورزي به تحصيل مشغول (دبيرستان محله شيخان سنندج) بود و اواخر همين سال مبارزاتش را با رهبري يك گروه محدود سه چهار نفره انقلابي آغاز مي كند.
حاج احمد در گفت و گو با خبرنگار ايرنا گفت: اسفند سال 56 با جذب تعداد زيادي جوان، همان گروه كوچك را به چهار گروه 15 نفري در چهار نقطه شهر سنندج از جمله خيابان انقلاب (سيروس سابق) و محله پيرمحمد، محله شيخان و پل بند، قطارچيان و ميدان آزادي (اقبال سابق) و محله شريف آباد تبديل و سازماندهي كردم.
اعضاي گروه ها در مخفيگاه هايي در زيرزمين خانه رهبران گروه، شبانه پوسترهاي امام را تحويل گرفته و از ساعت 21 به بعد اقدام به نصب پوستر در كوچه و خيابان هاي شهر مي كردند.
بطور همزمان شب هنگام در كنار نصب پوستر، اقدام به شعار نويسي روي ديوارها كرده و مردم را به مبارزه عليه رژيم شاه دعوت مي كردند اين كار ما ماموران شهرباني را به چالش مي كشيد.
اين مبارز پيرو خط امام ادامه داد: اسفند 56 به مدارس سنندج نفوذ كرده و با معلمان صحبت كرديم و موفق شديم 10 روز مانده به پايان همان سال عده اي دانش آموز را در محلات مختلف شهر جذب و وارد تظاهرات و مبارزه ضد رژيم كنيم.
حاج احمد و ديگر مبارزان با تشكيل و برگزاري تظاهرات در سال 57 چندين بار براي پايين آوردن مجسمه شاه در ميدان انقلاب (شاه سابق) سنندج تلاش كردند و هر بار چندين شهيد و مجروح هم تقديم انقلاب كردند، هدف اصلي مبارزات آنان پايين كشيدن مجسمه شاه و شكستن ابهت پوشالي رژيم پهلوي بود.
آنان با نيروهاي مبارز در تهران در ارتباط بودند و طبق برنامه ريزي هاي رهبران انقلاب پيش رفته و نسبت به برگزاري راهپيمايي عليه رژيم اقدام مي كردند.
سقزي به پيوستن كسبه و اصناف به صف تظاهر كنندگان اشاره مي كند و مي گويد: كار به جايي رسيد در جريان تظاهرات و حمله نظاميان به تظاهر كنندگان مردم درِ خانه ها را به روي ما باز مي گذاشتند تا به راحتي بتوانيم از دست ماموران رژيم شاه فرار كرده و جان خود را نجات دهيم اينگونه بود كه بطور علني مردم وارد صحنه مبارزات انقلابي شدند.
او كه رهبري و سازماندهي اغلب تظاهرات و اعتراضات سال 57 در سنندج را بر عهده داشته و تعداد زيادي از مردم سنندج از پير و جوان و زن و دختر را وارد مبارزه عليه رژيم طاغوت كرده است بر نقش روحانيون و بزرگان ديني كردستان در ترغيب و آگاه سازي مردم براي مبارزه با رژيم تاكيد كرد.
اين مبارز و انقلابي به شاطر محمد نامي اشاره مي كند و مي گويد: او نيز اغلب مشغول شعار نويسي و انجام كارهاي مهم بود و ما را در تشويق مردم براي شركت در تظاهرات بسيار ياري داد.
راهپيمايي افتخار آفريني كه هيچگاه از اذهان نسل اول انقلاب پاك نخواهد شد و حاج احمد هم به آن اشاره كرد، تظاهرات 50 هزار نفري مردم سنندج در 9 آبان 57 بود كه جرايد آن زمان به ناچار به آن اشاره كرده و بر گستردگي آن اذعان داشتند.
براساس گفته اين مبارز، روزهاي پاياني حكومت پهلوي، تظاهرات به صورت منظم تر و گسترده تري برگزار شد همچنانكه شعار مرگ بر شاه، مرگ بر بختيار، ارتش تو يار ما باش، درود بر خميني و درود بر شهداي ميدان ژاله سرلوحه شعارهاي آن روزهاي تظاهر كنندگان بود.
او در ادامه خاطراتش مي گويد به روزهاي پاياني عمر رژيم شاهنشاهي كه نزديك مي شويم، اعتراضات مردمي در كردستان بويژه سنندج گسترده تر مي شود و جوانان زيادي از دختر و پسر در جريان آن اعتراضات زخمي شده يا به شهادت رسيدند.
سقزي اظهار داشت: همزمان با فرا رسيدن 22 بهمن و پيروزي انقلاب بالاخره به آرزويمان رسيديم و مجسمه شاه را از بالاي ميدان (انقلاب فعلي) به پايين كشيديم سپس به مقر ساواك در بلوار شبلي حمله كرده و آن را تصرف كرديم.
او اضافه كرد: بعد از سقوط رژيم پهلوي، مردم نظم و امنيت شهر را بدست گرفته و كميته هايي مردمي به رهبري بزرگان مذهبي براي كنترل محلات و ايجاد نظم و امنيت در سنندج تشكيل شد و به مدت چند ماه حفظ امنيت شهر بدست اين كميته ها بود.
اين پايان كار حاج احمد سقزي نبود او بعد از پيروزي انقلاب و استقرار نظام اسلامي در جريان درگيري هاي با ضد انقلاب در كردستان در صف اول مبارزه بود و بعد از شكست آنان براي دفاع از آب و خاك ايران راهي جبهه هاي جنگ تحميلي شد و در بسياري از عمليات ها شركت كرد و در يكي از اين عمليات ها به درجه رفيع جانبازي نايل شد.
آري احمد سقزي ها دين خود را به انقلاب و كشور با به خطر انداختن جان شان در عرصه هاي مختلف ادا كردند و اكنون نوبت جوانان و آينده سازان ايران اسلامي است كه با الگو گرفتن از آنان، ضمن هوشياري در برابر دشمنان در جبهه اي ديگر و در راستاي توسعه روز افزون كشورمان بويژه در حوزه علمي و اقتصادي گام بردارند.
7355/9102