به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا، نشست اول با موضوع اسلامیت در روز 23 بهمن ماه با حضور ابراهیم فیاض و آیت الله محسن
غرویان برگزار شد. نشست دوم با موضوع آزادی در همین روز با حضور محمد صادق كوشكی استادیار علوم سیاسی دانشگاه امام صادق و محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
سومین نشست با موضوع عدالت در روز 24 بهمن ماه با سخنرانی سعید زیباكلام استادیار فلسفه دانشگاه تهران و سید علیرضا بهشتی استادیار دانشگاه تربیت مدرس و چهارمین نشست با موضوع جمهوریت و حضور علیرضا شجاعی زند استادیار جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس و حمیدرضا جلایی پور استادیار جامعه شناسی دانشگاه تهران برگزار شد. آخرین نشست همایش نیز با موضوع استقلال برگزار شد . در این نشست علی باقری معاون سابق شورای امنیت ملی و الهه كولایی استادیار علوم سیاسی دانشكده علوم سیاسی دانشگاه تهران نكات خود را پیرامون موضوع استقلال به سمع و نظر حاضرین رساندند.
در اولین نشست با موضوع اسلامیت آیت الله غرویان اظهار كرد: « پس از انقلاب اگرچه در برخی مولفه ها به رشد دست یافتیم اما از نظر اخلاقی شاهد افت بوده ایم؛ سیاست بر اخلاق غلبه یافته است. به جای اینكه از سیاست و قدرت در دستیابی به اخلاق استفاده شود، علیه اخلاق به كار برده می شود. منظور از اسلامی بودن نیز نظام پس از انقلاب این است كه در جهان بینی و فلسفه، احكام و فقه و اخلاق اسلام در كشور پیاده شود چرا كه جهان بینی توحید و الهی زیربنای مكتب اسلام است. مولفه هایی چون اخلاق، اسلامیت یا جهان بینی كمی نیستند بنابراین معلوم نیست تا چه میزان در دستیابی به این اهداف موفق بوده ایم اما به طور كلی جهت گیری نظام و انقلاب به سوی اسلامی بر این مبانی استوار بود. اسلام نیز قرائت های مختلف دارد. مراجع و تمامی شخصیت های دینی همگی فقه اسلامی را بیان می كنند اما با فتواها و قرائت های مختلف، قرائت های متفاوت از اسلام واحد اجتناب ناپذیر است. »
او در پاسخ به این پرسش كه جمهوری اسلامی در دهه پنجم از عمر خود چگونه اسلامی را باید دنبال كند؟ عنوان كرد: آینده انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی باید در رابطه علم و دین جست و جو كرد. در دهه پیش رو باید پیوند عالمان، متفكران و دانشمندان را با علم برقرار سازیم چرا كه علم و دین تمامی زندگی را در اختیار دارند. باید قرائت های دینی را با رشد علم و فناوری هماهنگ ساخت. ارزش های اخلاقی را حفظ كرد و جامعه را با شیوه جدید زندگی مطابق با فناوری هماهنگ ساخت.
فیاض نیز به عنوان دومین سخنران در پاسخ به این پرسش كه هدف از اطلاق صفت اسلامی به انقلاب چه بود خاطرنشان كرد: انقلاب اسلامی ایران، انقلابی اجتماعی بود كه دلیل تاكید آن بر اسلام این بود كه اسلام دین قسط و عدالت است. از این رو، پیاده سازی عدالت مبنا قرار گرفت
«پس از انقلاب دو جریان با دیدگاه های متقابل در باره عدالت شكل گرفت. نخست جریان عدالتخواه و دیگری جریانی ضد عدالت خواهی. انقلاب برآمده از تفكر امام خمینی (ره) بود. مبانی كلامی و تفكر امام (ره) در دو كتاب كشف الاسرار و ولایت فقیه بیان شده است. وی دو اصطلاح اسلام تحجری و اسلام آمریكایی را مطرح ساخت كه تا امروز نیز ادامه یافته است. فیاض در بخش دیگری از سخنان خود در تحلیل وضعیت دانشگاه های كشور پس از انقلاب گفت: دانشگاه های كنونی كشور حتی از پیش انقلاب غربی تر است و با انواع آسیب های اجتماعی و فرهنگی روبه رو است.»
در نشست دوم با موضوع آزادی ، كوشكی در پاسخ به پرسش كه در انقلاب 57 نگاه و معیار مردم و رهبران انقلاب در خصوص آزادی چه بوده است؟ گفت: باید ابتدا كلمه آزادی مفهوم شناسی شود. در گذشته در اسلام و ایران آزادی را به معنای كنونی نداشته ایم. در عصر قاجار با ورود خارجی ها لیبراته به آزادی ترجمه شد. زمانی كه در دوران انقلاب بحث آزادی مطرح شد با توجه به بیانات امام خمینی مفهوم آزادی از بند قدرت های استكباری و دولت مستبد است. در جامعه 57 خفقان سیاسی بود و در مفهوم شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» استقلال و آزادی در چارچوب دیانت آزادی را تسخیر میكند.
وی همچنین در رابطه با عملكرد چهار دهه در موضوع آزادی گفت: اسلام اصالت را بر پایه آزادی نگذاشته است و آزادی در اسلام به معنای لیبرال نیست. آزادی بدون مسئولیت در افق دینی نیست ، بنابراین آزادی در دین اصل نیست. اگر آزادی اصل قرار بگیرد محصولاتی نامطلوب خواهد داشت كه توجیه ندارد . از این رو مهمترین اقدامی كه در مورد آزادی انجام نشده ، كاربردی نشدن و وجود تفسیر به روز شده از آزادی است. باید برای آزادی اندیشه تمرین كنیم زیرا در این خصوص تجربه وجود ندارد. اگر این نوع آزادی نباشد تمدن سازی و رسیدن به یك زندگی مدنی آزاد نخواهیم داشت. اندیشه ورزان باید تبادل نظر و چارچوب سازی كنند كه آزادی اندیشه به چه چیز نیاز دارد زیرا ضرورت است.
صادقی نیز پیرامون وضعیت و تحلیل كارنامه آزادی در چهار دهه عمر انقلاب اسلامی اشاره كرد: اگر به قانون اساسی مراجعه كنیم «آزادی» همان مفهوم مقابله با استبداد و نفی آن تحت عنوان شیوه حكومت در اسلام است. اصل 3 قانون اساسی در قالب 16 بند وظایف آزادی را ترسیم می كند اعم از نه به استبداد و خود كامگی، آزادی های اجتماعی و تشكل ها، تعیین سرنوشت توسط خود مردم و طرد كامل استبداد. بهشتی در مناظره خود با كیانوری و پیمان در خصوص آزادی با استناد به قرآن حق انتخاب مردم و مقابله با استبداد را مطرح میكند و همچنین تمایزات و ممیزه آزادی را مطرح می كند. در آیات قرآن نیز واژه آزادی معادل لیبرال است و در دین نیز معادل های آزادی با مفهوم لیبرال كم نیست.
شهید بهشتی میگوید: آزادی اصل است اما تا جایی كه محیط را فاسد نكند و هم به آزادی دیگران لطمه نزنیم و از نگاه اسلامی به آزادی خود نیز صدمه وارد نكنیم. دین اصل را بر اساس آزادی می گذارد مگر اینكه قید و بندی خلاف آزادی لحاظ شود كه آن هم نیاز به دلیل دارد. همترین چالش در عصر حاضر نحوه بیان «قیدها» است كه قیدها آزادی انتخاب توسط انسان را تحت الشعاع قرار ندهند.
وی در ادامه ناظر به سخنان كوشكی تصریح كرد: این اشتباه است كه مفهوم آزادی را در لیبرال و دین جدا می كنید. انسان در اسلام آزاد است و اگر محدودیتی هم وجود داشته باشد حتما باید دارای دلیل باشد. در اصل 27 قانون اساسی به خوبی تشكیل اجتماعات و راهپیمایی را توضیح داده است و حتی زمانی كه راهپیمایی با اجازه وزارت كشور به شورای نگهبان فرستاده شد، شورا اعلام كرد این لایجه مغایر با قانون اساسی است. نگاه انقلابیون 57 وحدت، تمامیت ارضی، آزادی، استقلال دولت و مردم را نشان میدهد كه همه در مبنای آزادی خلاصه می شود. در مجلس امسال قانون نحوه اجتماعات و راهپیمایی ها تهیه شده و در چرخه قانونگذاری قرار گرفته و همچنین قانون جرم سیاسی اصلاح و به مجلس تحویل داده شده است . در زمان شاه او به مدرسه فیضیه حمله كرد و طلاب را كه اعلامیه های امام را در حجره های خود داشتند، نیروهای بیگانگان خواند. نباید این بلا امروز به سر آزادیخواهان بیاید به آنها بگویند كه مهره خارجیها هستند.
در سومین نشست با موضوع عدالت، بهشتی ضمن اراده مقاله ای تلاش كرد ضمن واكاوی مبانی اقتصادی قانون اساسی این اصول را با نظریه نوین توسعه انسانی تطبیق داده و نشان دهد كه در اندیشه قانونگذاران و معماران قانون اساسی و به ویژه شخص آیت الله بهشتی قبلتر از ارائه ایده توسعه انسانی، مبانی آن مورد توجه بوده است. به طوریكه كه مشابهت و دلالت های مشترك بسیاری میان این نظریه متاخر و مبانی و اصول مندرج در قانون اساسی وجود دارد. در عین اینكه با مرور آثار شخص آیت الله بهشتی كه در جهت آشنایی با ذهنیت یكی از اصلی ترین افراد تدوین كننده قانون اساسی و مبانی اقتصادی لازم است، می توان ردّ رویكردهای انسان مدار را در دیدگاههای اقتصادی و توسعه ای او بازخوانی كرد. چیزی كه از نظر استادیار دانشگاه تربیت مدرس در همه دولت های پس از جنگ و در نظام برنامه ریزی و مدل توسعه آنها با همه اختلافاتشان، انحراف رخ داده است و به همین دلیل تحقق عدالت و نظام برابری توزیع و رشد و تعالی انسانی ماحصل آن به عنوان یكی از رُكن های ركین اهداف انقلاب اسلامی به صورت شایسته و بابسته محقق نشده است.
در نشست چهارم با موضوع جمهوریت نیز حمیدرضا جلایی پور ضمن برشمردن چهار سنخ تحلیلی زمامداری و حكومت در ایران معاصر (شیعه مداری، اصولگرایی میانه رو، نیمه دموكراتیك اصلاح طلبانه، اقتدارگرایی) مهمترین خصیصه قابل تامل نظام سیاسی فعلی را دو پارگی آن دانست. یعنی وجود یك دولت رسمی برآمده از انتخاب مردمی و یك دولت موازی كه از امكانات گسترده برخوردار است و گاهی عملكرد دولت رسمی را تحت الشعاع قرار داده و در مقابل رای عمومی می ایستد و فرایند اصلاحات را كند می كند. جلایی پور در ادامه جامعه ایران را جامعه جنبشی می خواند و می افزاید در این جامعه تقاضاها تخلیه نمیشود. باید دوپارگی نظام برطرف شود، مطالبات پاسخ داده و نظام شده و نظام سیاسی یكپارچه گردد، در غیر این صورت آینده سیاسی كشور نگران كننده است.
در ادامه این نشست شجاعی زند ضمن نقد سخنان جلایی پور در عدم صحبت پیرامون موضوع گفتار یعنی جمهوریت گفت: موضوع جمهوریت برای حكومت های ایدئولوژیك و همچنین حكومت های دینی مسأله آفرین است. این مسأله از یك سو مرتبط به دین و از سوی دیگر مرتبط به انتظاراتی است كه از دین وجود دارد. به نظر شجاعی زند وجود بعضی از دوگانه ها نظر بسیاری از جامعه شناسان را به نظام سیاسی كشور و همچنین انقلاب اسلامی جلب كرد.این پارادوكس ها برای خود ما نیز در بسیاری از مواقع مورد توجه است. این مسأله كه آیا دین ایدولوژی است یا امری معنوی و عرفانی؟شجاعی زند در ادامه اشاره كرد كه بسیاری معتقد به این امرند كه انقلاب اسلامی ایران هماوردی سنت و مدرنیته و همچنین تجربه یك جریان مدرن در یك بستر سنتی است .در عین اینكه جمهوریت مقوله ای مدرن نیست.
از نظر شجاعی زند انقلاب اگر كامل باشد، فلسفه سیاسی جدیدی را جایگزین می كند. به عقیده وی فلسفه سیاسی پاسخ به این پرسش است كه چه كسی، با چه هدفی، بر چه پایه و به چه نحوی حكومت میكند. در فرایند انقلاب ایران هم به بیان این استاد دانشگاه امام خمینی (ره) نخستین كسی است كه فلسفه سیاسی نوینی را جایگزین می كند. فلسفه ای كه عقبه های دینی دارد. شجاعی زند در پایان این نشست این نشست مدعی شد كه امروزه جمهوریت در نظام اسلامی نه تنها تضعیف نشده بلكه پررنگتر نیز شده است.
در نشست پنجم نیز با موضوع استقلال، كولایی مدعی شد كه ایدئولوژی مانع درك واقعیت های بین المللی می شود. او اضافه كرد: ایران كشوری است كه قرن های متمادی با مداخلات خارجی روبرو بوده است و این امر باعث شهرت ایران به چهار راه حوادث شده است. برخی مواقع هم مردم برای مقابله با استبداد داخلی به سمت ارتباط با یك قدرت خارجی رفتند تا اوضاع بهبود پیدا كند و این هم خود عاملی بر مداخلات خارجی شده است. تجربه های تاریخی باعث شده است ملت ایران به دنبال راهی برای خود باشد تا از وابستگی ها رهایی یابد. در واقع مرور تاریخ ایران اهمیت آرمان استقلال را مشخص می كند.
كولایی این پرسش را مطرح كرد كه استقلال در كدام جهان مدنظر است؟ انقلاب اسلامی در جهان دو قطبی كه تضاد كامل منافع وجود داشت پیروز شد و به دلیل شرایط آن زمان به صورت طبیعی جنبش ها به سمت یكی از این دو قطب متمایل می شد. شعار نه غربی و نه شرقی در همین اتمسفر قابل طرح و فهم است. كولایی بیان كرد كه بعد از فروپاشی شوروی این نظام و الزامات جهانی فروپاشید و پیرو آن مناسبات بین الملل تغییر كرد. ما امروزه در دوران تغییر این مناسبات به سر می بریم اما در سیاست خارجی رویكرد ما ایدئولوژیك است و خیلی به این پرسش اهمیت نمی دهیم كه آیا استقلال در شرایط عدم تحلیل تحولات بین المللی قابلیت اجرایی شدن دارد؟
از نظر كولایی یكی از موارد موفق كنارگذاشتن ملاحظات ایدولوژیك كشور چین است كه توانسته به رشد و توسعه چشمگیر این كشور كمك كند. ما هم در دوران تحریم و در زمان احمدی نژاد سیاست نگاه به شرق را اعلام كردیم و از سر ناچار به سمت شرق رفتیم، اما رفتار این كشور ها محبت آمیز نبود. سیاست نگاه به شرق وقتی جواب می دهد كه غرب را هم داشته باشیم.
كولایی در پایان یادآور شد كه در عصر جهانی شدن، كشورها به یكدریگر وابسته هستند و هر چقدر این وابستگی بیشتر باشد امكان تحریم و انزوای آن كشور هم بیشتر است. دلیل اینكه ما به راحتی تحریم می شویم این است كه وابستگی به كشور های دیگر نداریم و متقابلا آن كشور ها هم به ما وابستگی ندارند بنابراین به سادگی تحریم می شویم. درك محیط بین المللی نیازمند عینكی است تا واقعیت های محیط بین الملل را ببینیم از محیط بین الملل دفتر انشای ما نیست كه هر چه را دوست داشتیم در آن بنویسم، بلكه یك فضای شكل گرفته خارج از اراده و پسند ماست و ما نمی توانیم واقعیت های آن را انكار كنیم.
**9222**1601**
در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد
گزارشی از نشست چالش های انقلاب اسلامی در دهه پنجم
۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ۱۹:۵۷
کد خبر:
83209705
تهران- ایرنا- به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامی معاونت فرهنگی اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همایش «چالش های انقلاب اسلامی در دهه پنجم» در دو روز 23 و 24 بهمن ماه برگزار شد. در این همایش دو روزه پنج نشست با پنج موضوع مختلف برگزار گردید.