به گزارش ایرنا «دایه هیمن» مادر نخستین شهید نیروی هوایی كشور در جنگ تحمیلی به شمار می رود و اینك 90 بهار از عمرش را سپری كرده است؛ خداوند به وی 10 فرزند شامل پنج پسر و پنج دختر بخشیده است كه پسر بزرگش به نام «خالد» از تیزپروازان نیروی هوایی ارتش بود.
وی هم اكنون با «كاك سلیمان» یكی دیگر از پسرانش زندگی می كند و آثار غم و درد فراق عزیز و گذر زمان بر روی چهره پرچینش نمایان است؛ بیشتر طول شبانه روز را بر روی سجاده به دعا و نیایش مشغول است و پس از گفتن هر «سبحان الله» با انگشتان لرزانش دانه ای از تسبیح مشكی رنگش را حركت می دهد و ...
از وقتی كه فهمید ما جویای خاطره هایی از فرزند شهیدش هستیم، قطره های اشك از گوشه چشمان كم سویَش سرازیر شد و از خداوند، صبر و بردباری برای خودش التماس كرد؛ وی گفت: پس از كوچ نابهنگام خلبان «خالد» هر شب برای بازگشت دوباره اش، نماز خواندم و دعا كردم اما قسمت و تقدیر خداوند چنین بود كه پیكرش پس از چندین سال دوری با افتخار دوباره به زادگاهش برگردد.
آری خلبان سرافراز شهید خالد حیدری، 31 شهریور سال 1359 در نخستین ساعت های آغاز جنگ تحمیلی و در هنگام بازگشت از یك ماموریت برون مرزی در استان العماره عراق دچار سانحه هوایی شد و به شهادت رسید؛ پیكر مطهر وی پس از گذشت 32 سال در منطقه كوت عراق شناسایی و به میهن اسلامی بازگردانده شد.
این اسوه صبر و ایستادگی افزود: در این سال ها تنها تسكین من دیدن یادگار فرزند شهیدم به نام «طلا» است و با رفتار و گفتارش خاطره های كودكی و نوجوانی خالد را برایم زنده می كند.
«دایه همین» در پایان هر جمله با دستمال سفید و كوچكی اشك هایش را پاك كرده و دوباره شروع می كرد؛ وی ادامه داد: به كار و راهی كه پسرم در پیش گرفته بود، افتخار می كنم و شهادت وی در راه دفاع از وطن، بزرگترین افتخاری بود كه خداوند به او بخشید و برای همیشه جاودانه شد.
آری شهید «خالد» در اوج آسمان و رهایی از قید و بندهای دنیوی به درجه رفیع شهادت رسید و به نور آسمانی و خدایی تبدیل شد.
مادر این شهید اضافه كرد: زمانی كه خبر رسید كه پیكر مطهر پسرم تفحص شده و قرار است كه به وطن بازگردانده شود، یكی از بهترین و شیرین ترین روزهای زندگی ام بود و به انتظار 32 ساله خانواده ما پایان داد.
وی با تشكر از گروه تجسس و تفحص برای تلاش هایشان در یافتن پیكر پاك شهدا در خارج از مرزهای كشور، افزود: هزاران نفر از مردم مهاباد و شخصیت های برجسته كشور در آیین تشییع و خاكسپاری وی شركت و همرزمانش با غرور و افتخار تابوتش را حمل كردند.
نفس هایم در سینه حبس شد و با تمام وجود دیدار این مادر و فرزند شهیدش را تجسم كردم و برای شنیدن این لحظه نورانی و عرفانی سراپا گوش هستم....
«دایه همین» بیان كرد: آن شب تا سحر به شكرانه این هدیه زیبای خداوند نماز خواندم و صبح برای دیدار فرزندم راهی جایگاه شدم؛ همهمه و سر و صدا مردم بسیار زیاد بود اما من گفته هایی را در نخستین دیدار به شهید گفتم، از گریه ها و درد دوری گفتم، گفتم در این سال ها چقدر منتظر بازگشتش بودم، گفتم از تنها یادرگارش (طلا) مثل چشمانم محافظت خواهم كردم...
او افزود: از این می ترسیدم كه عمرم به پایان برسد و نتوانم دوباره پیكر و آرامگاه فرزند شهیدم را ببینم اما خداوند به ما لطف كرد و این امر محقق شد.
وی اظهار داشت: در این سال ها كه «خالد» به وطن برگشته، بارها و بارها حتی در روزهای سرد و برفی به دیدارش رفته ام و وجودش را همچنان در این نزدیكی ها احساس می كنم.
«دایه همین» هنوز هم سیاه پوش فرزند شهیدش است و در این مدت بارها و بارها بر سر مزار وی از شدت گریه و ناراحتی از هوش رفته و با كمك فرزندانش به خانه منتقل شده است.
آری مادرانی با این همه صبر و تحمل در جامعه ما كم نیستند و لازم است در آستانه روز مادر و ولات حضرت فاطمه زهرا (س) از این همه صبوری و تحمل یادی شود و داستان قهرمانی آنان بیان گردد تا الگویی برای مادران و نسل های امروزی باشد.
به گزارش ایرنا شهید سرلشكر خلبان خالد حیدری یكی از تیزپروازان نیروی هوایی ارتش بود كه در ساعت پنج بعد از ظهر روز 31 شهریور سال 1359 همراه با تیم Alfa red از پایگاه سوم شكاری نوژه همدان، مامور بمباران پایگاه هوایی كوت در استان میسان عراق بود.
وی در این عملیات پیروزمندانه و غرورآفرین، پایگاه هوایی كوت عراق را بمباران كرد و در هنگام بازگشت هواپیمایش مورد اصابت یك فروند موشك سام قرار گرفت و در رودخانه دجله سقوط كرد و به همراه كمكش شهید محمد صالحی به شهادت رسید.
پیكر مطهر این شهید بزرگوار به همراه 16 شهید دوران دفاع مقدس كه هفت نفر از آنان خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی بودند در سال 1391 وارد كشور شد و در كنار یادمانی در ورودی شهر مهاباد به خاك سپرده شد.
شهید سرلشكر خلبان خالد حیدری هنگام شهادت 29 سال سن داشت و از وی تنها دختری به نام «طلا» به یادگار مانده است كه در هنگام شهادت پدرش كمتر از یك سال داشت.
3020/6185/3072
مهاباد - ایرنا - «همین عبداللهی» مادر سرلشكر خلبان شهید «خالد حیدری» یكی از اسوه های صبر و استقامت در مهاباد است كه از 38 سال قبل تاكنون هر شب داستان فراق فرزند شهیدش را مرور می كند.
