به گزارش خبرنگار ایرنا، سد گتوند از معدود پروژههای بزرگی است كه گفته شده 20 سال پشتوانه مطالعاتی داشت ولی تبعات آن همان گونه كه كارشناسان پیش بینی كرده بودند، یك سال پس از بهره برداری مشخص شد و اكنون كه هشت سال از زمان آبگیری آن می گذرد، نزد كارشناسان، اهالی رسانه و افكار عمومی به عناوینی چون كوه نمكی، گنبد نمكی و یا غول نمكی شهرت یافته است .
همانند سد گتوند، این بار كارشناسان در یك طرف قرار گرفته اند و نسبت به تبعات منفی زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و بین المللی انتقال آب خزر هشدار می دهند و در سوی دیگر مسئولان بر ضرورت انتقال آن اصرار دارند و كلید عملیاتی آن را هم با اختصاص بودجه مطالعاتی در لایحه بودجه 98 روشن كردند.
انتقال آب خزر به كویر مركزی سابقه ای حدود سه دهه ای دارد و در دولت دهم حتی تا مرحله اجرای میدانی هم پیش رفت، اما پس از فراموشی چند ساله بار دیگر به صورت جدی از دی ماه سال 96 با اعلام موافقت سازمان محیط زیست بر سر زبان ها افتاد و تا اینجای كار زور مسئولان بر هشدارهای كارشناسان چربیده و این پرسش را به صورت جدی مطرح كرده كه آیا قرار است گتوند دیگری این بار در شمال كشور ایجاد شود ؟
** هشدارهای جدی
تاكنون نشست های تخصصی متعدی پیرامون اثرات و تبعات زیست محیطی، زیست بوم، جوامع انسانی و اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و حتی حقوقی برگزار شده است تا فارغ از هرگوه تعلقات و تبلیغات سیاسی و جناحی به موضوع انتقال آب خزر پرداخته بشود.
همچنین اعتراض نامه ها، بیانیه ها و هشدارهای اساتید دانشگاه بخشی از واكنش ها به مسئله انتقال آب بوده است كه از سال گذشته به صورت جدی آغاز شد.
در نخستین تحركات از این دست، پارسال 500 تن از استادان و محققان دانشگاه های كشور با امضای نامه ای، نسبت به پیامدهای منفی اجرای این طرح هشدار دادند و خواستار پیامدسنجی و اطلاع رسانی شفاف در این باره به افكار عمومی شدند.
علاوه بر این در تازه ترین اقدام، افزون بر كارشناسان زیست محیطی مازندران، بسیاری از كنشگران شبكه سازمان های غیردولتی محیط زیست و منابع طبیعی گیلان نیز نگرانی خود را از انتقال آب دریای خزر به مجمع نمایندگان استان گیلان اعلام كردند.
با این حال در آذر ماه سال جاری با توجه به مخالفت تقریبا تمامی مجامع علمی كشور، طرح مطالعاتی انتقال آب دریای خزر به استان سمنان به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در ردیف بودجه سال 98 قرار گرفت.
جالب این كه با توجه به تجربه شكست خورده انتقال آب در كشور، بجز نمایندگان سه استان شمالی، طرح مطالعاتی انتقال آب خزر به سمنان با اعتباری بالغ بر 50 میلیارد تومان و با 81 درصد آرای مثبت نمایندگان مجلس تصویب شد كه خود جای سئوال و تعجب دارد كه به اعتقاد برخی كارشناسان، نشان از نگاه قومی، محلی و تبلیغات برخی نمایندگان دارد تا اینكه ناشی از نگاه ملی آنان باشد.
بر اساس نگاه كارشناسان اقتصادی، این طرح هیچ توجیه اقتصادی نه برای جامعه مبدا یعنی استان های شمالی بویژه مازندران دارد و نه منافعی درازمدتی برای جامعه مقصد می توان متصور شد.
علاوه بر این، پژوهشگران زیست محیطی نیز به دفعات خطرآفرین بودن این طرح برای جانداران دریای خزر و همچنین اكوسیستم استان مازندران را اعلام كردند و معتقد هستند كه این طرح عرصه كویری را به مازندران گسترش خواهد داد، همان طور كه از سمت شرق استان شاهد پیشروی شوره زارها هستیم.
كارشناسان حقوقی نیز تاكنون از نظر حقوق بین المللی این طرح را خطرناك توصیف كردند و معتقد هستند كه انتقال آب دریای خزر با توجه به اینكه حدود 90 درصد آب این دریاچه را رودخانه های خارج از ایران تامین می كند، می تواند تبعات حقوقی بسیاری داشته باشد و حتی به دیگر كشورها از جمله روسیه این اجازه را بدهد كه ورودی آب رودخانه ولگا به دریای خزر را كاهش دهد.
** ورود به فاز سیاسی و امنیتی
اما آنچه به طور اتفاقی همه كارشناسان در مجامع علمی به آن اشاره داشتند، سیاسی و تبلیغاتی بودن این طرح است كه مسائل پیرامونی گفتمان انتقال آب دریای خزر را امنیتی كرده و تمامی نگاه های علمی را به حاشیه رانده است.
در تازه ترین اقدام علمی، هفته جاری نشستی با عنوان بررسی تخصصی آثار طرح های انتقال آب در دانشگاه منابع طبیعی و كشاورزی ساری برگزار شد و اساتید دانشگاه و كارشناسان حوزه اجتماعی و منابع طبیعی تاكید كردند كه موضوع انتقال آب خزر رنگ و بوی شدید سیاسی گرفته است و ادامه دادن مسیر سیاسی می تواند موضوع را برای هر دو طرف مبدا و مقصد حیثیتی كند كه خود با تبعات امنیتی و اجتماعی شدید همراه خواهد شد.
پیش از این نیز در نشست های متفاوت از جمله در دانشگاه مازندران، اساتید دانشگاهی همچون دكتر علی كریمی مله از اساتید برجسته علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی ، انتقال آب دریای خزر را اقدامی سیاسی عنوان كرده و هشدار داده بود كه در آینده بشدت پایگاه اجتماعی دولت و حكومت را تظعیف خواهد كرد.
اما نشستی كه این هفته برگزار شد، شركت كنندگان در كنار تاكید بر ایجاد فضای سیاسی و امنیتی پیرامون انتقال آب دریای خزر ، بر مسائلی همچون كنش های اجتماعی، جنگ آبی، حساسیت بیشتر جامع ذینفع و محلی و رویكرد های منسوخ شده برای انتقال آب و همچنین عدم توجهات به بررسی های علمی تاكید كردند.
** خطر بروز خط فقر آب
استاد دانشگاه مازندران در این باره گفت: افزایش جمعیت نیاز به آب را بیشتر می كند و با افزایش جمعیت كنونی نه تنها در ایران بلكه در جهان در آینده تقاضا بیشتر از عرضه آب خواهد بود و این یعنی كارشناسان باید تدبیری در تامین منابع آبی بیندیشند.
دكتر حمید امیرنژاد افزود : میانگین سرانه آب در كشور ما برای هر نفر كمتر از حد استاندارد است، در چند سال آینده به خط فقر آب در كشور می رسیم و مشكلات حوزه آب بحث هایی چون طرح انتقال آب را به دنبال دارد.
وی ادامه داد: اگر طرحی در هرجای جهان بخواهد اجرا شود باید تمام جنبه هایش در نظر گرفته شود، در خصوص انتقال آب هم چنین است باید تمام جنبه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی آن بررسی شود.
این استاد دانشگاه توسعه نامتعادل منابع آبی، افزایش جمعیت، بحث های محیط زیستی مثل خشكسالی و سیلاب ها و بحران آب را دلایل و تولید ناخالص داخلی، رفاه عمومی، رشد اشتغال و كشاورزی و توسعه اقتصادی كشور را از اهداف انتقال آب عنوان كرد.
وی افزود : طرح انتقال آب زمانی مفید است كه كمبود جدی در منطقه ای احساس شود و هیچ راه حل دیگری جز انتقال وجود نداشته باشد در حالیكه همچنان مدیریت تقاضای آب را در كشور به خوبی اجرا نمی كنیم.
او با اشاره به هدررفت عمده آب در بخش كشاورزی افزود : تكنولوژی آبیاری خیلی جای كار دارد و می توان كارهای زیادی انجام داد، برنامه های تلویزیون و فرهنگ سازی ما در زمینه صرفه جویی آب شرب است در حالی كه مصرف آب شرب تنها 5 درصد آب كشور و 90 درصد در بخش كشاورزی است و اگر در این بخش صرفه جویی با تغییر الگوی كشت و تكنولوژی آبیاری داشته باشیم، بخش عظیمی از بحران رفع می شود.
امیر نژاد نتایج انتقال آب را كاهش عرضه آب در مبدا و افزایش در مقصد، تغییر احتمالی در عرصه نیروی كار و سرمایه و شرایط اقتصادی حاكم بر مبدا و مقصد برشمرد.
** ضرورت آگاهی رسانی به مسئولان
استاد جامعه شناسی اجتماعی دانشگاه مازندران نیز گفت: امروز بزرگ ترین مشكل كشور ما این است كه بحران آب و سایر بحران های زیست محیطی از فضای اجتماعی و علمی خارج و بشدت امنیتی و سیاسی شده است.
علی اصغر فیروزجایی افزود : موضوع كمبود و مدیریت آب یك موضوع جهانی است كه ایران نیز به واسطه حساسیت بیشتر زیست محیطی و قرار گیری در منطقه ای خشك و نیمه بیابانی از این موضوع مستثنی نیست.
وی ادامه داد : ایران امروز به موجب تغییرات جمعیتی ، تغییرات اقلیمی دچار كمبود آب شده است كه عدم مدیریت صحیح مهمترین و اصلی ترین عامل ان است.
استاد جامعه شناسی دانشگاه با اشاره به اینكه مسئله آب یك مشكل همه جانبه است ،تاكید كرد: اما بیشترین اثر گذاری آن در مسائل اجتماعی و زیست محیطی است و نباید به دلیل تعلقات سیاسی آنها را نادیده گرفت.
فیروزجائیان افزود: متاسفانه مسئله انتقال آب بین حوزه ای، به بحثی امنیتی تبدیل شده است، كه ورود به این حوزه را برای مجامع اجتماعی و علمی محدود و خطرناك می كند.
وی ضمن هشدار اتفاق محیط زیستی ناگوار در پی اجرای این طرح گفت: باید توسط حوزه عمومی و اساتید به مسئولان فشار وارد شود تا دوباره این موضوع مورد مطالعه و ارزیابی علمی قرار بگیرد.
** جنگ گریز ناپذیر بر سر آب
فیروزجایی با اشاره به اینكه جنگ آبی یك مساله تاریخی است، افزود: مطمئنا با سیاست های ابی كه در پیش گرفته شده در كشور و همچنین كم ابی جهانی، شكل گیری جنگ های درون جغرافیایی دور از ذهن نیست.
وی تاكید كرد كه همیشه بحث انتقال آب به دلیل كم بودن آب شرب در طول تاریخ مطرح بوده است و امروزه این مساله جدی تر شده است و با سیاسی كردن موضوع نمی توان راه به جایی برد.
این استاد دانشگاه مسئله آب در جغرافیای انسانی را همیشه مسئله حاكمان عنوان كرد و گفت: موضوع انتقال آب باید از قالب حاكمیتی آن خارج شود و به دغدغه ای اجتماعی تبدیل شود.
** انتقال آب ، تحمیل خشكی بر مبدا
استاد مهندسی آب دانشگاه علوم كشاورزی و منابع طبیعی ساری هم گفت : برخلاف این كه بسیاری دلیل انتقال آب را سرسبزی مقصد و توسعه عنوان می كنند ، مطالعات زیست محیطی نشان داده است كه انتقال آب موجب تغییر اقلیم و تحمیل خشكی بر مبدا خواهد شد.
محسن مسعودیان افزود : امروز انتقال آب بین حوزه ای به یكی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی كشور شده ، ولی این كار از سال ها پیش در خاورمیانه آغاز شد.
وی توضیح داد: در منطقه مشكلات ما با افغانستان بر سر مسائل آبی است و امروز بزرگ ترین مشكلات در جنوب كشور و سیستان بلوچستان نیز كنترل سرچشمه ها و رودخانه هاست كه از افغانستان سرچشمه می گیرد.
این استاد مهندسی آب دانشگاه كشاورزی ساری گفت : امروز می توان به راحتی تبعات اجتماعی انتقال آب در كشور را با مراجعه به استان هایی همچون اصفهان و یزد و دیگر استان ها مشاهده كرد و از نزدیك متوجه شد كه چگونه اكوسیستم منطقه را با چالش ها و بحران های جدی رو به رو كرده است .
مسعودیان انتقال آب دریای خزر به فلات مركزی از جمله سمنان را از حیاتی ترین مسایل آبی كشور در شرایط كنونی توصیف كرد و افزود : این طرح نیاز به بازنگری دارد و باید از بالا این مساله را دید ، چون هر دو طرف دعوا یعنی مبدا و مقصد مشكل و دغدغه اشان خشكی و بی آبی است.
این استاد دانشگاه گفت : این كه لزومی دارذ آب را از مكانی به مكانی دیگر انتقال دهیم و اینكه انتقال آب آیا مشكلات كم آبی را حل خواهد كرد یا نه، پرسشی است كه باید قبل از هر اقدام عملی به صورت علمی پاسخ داده شود.
وی با تاكید بر این كه نمونه های انجام شده انتقال آب نشان می دهد كه این كار باعث تغییر اكوسیستم و اقلیم در مبدا می شود ، تاكید كرد : باید پرسش های جدی كه در این باره مطرح است ، در محیط های دانشگاهی مطرح و توسط متخصصان پاسخ گفته شود و لازمه این كار هم سیاسی نكردن موضوع انتقال آب و تاكید بر بررسی علمی و تخصصی آن است.
/9919/1654
ساری- ایرنا- انتقال آب دریای خزر به فلات مركزی كشور از این جهت كه بسیاری از كارشناسان بر مخرب بودن آن اجماع نظر دارند و مسئولان بر اجرایش اصرار ، یادآور تقابل نظرات كارشناسی با سماجت مسئولان وقت در ایجاد سد 'گتوند' است كه امروز هیچ كس زیر بار مسئولیت ساخت آن نمی رود.