دي ماه سال 94 محمد بن سلمان وليعهد سعودي كه آن زمان جانشين وليعهد بود در انگليس در گفت وگو با هفته نامه اكونوميست يادآورشد كه رياض قصد دارد سهام شركت آرامكو را در بورس هاي لندن و نيويورك به فروش بگذارد. برخي ناظران همان زمان گفتند كه بن سلمان مي خواهد با اين اقدام، توجه و حمايت غربي ها را به خود جلب و به عنوان چهره اي طرفدار اصلاحات و باورمند به تعامل بيشتر با جهان ظاهر شود.
سال هاي بعد، ترازهاي بودجه اي عربستان سعودي، كسري بي سابقه اي را به علت سقوط بهاي نفت نشان مي داد. البته اين كسري بودجه، ميراث سياست هاي نفتي سعودي در چند سال گذشته است. شايد بتوان گفت علت اصلي سقوط بهاي نفت از بشكه اي 110 دلار در سال 2014 به پايين تر از 35 دلار نتيجه سياست رياض براي حفظ ميزان سهم خود از توليد اوپك به بهاي كاهش قيمت جهاني نفت بود. به عبارت ديگر عربستان حاضر نشد سقف توليد خود در اوپك را كاهش دهد تا ميدان را براي ساير كشورهاي توليد كننده خالي نكند. بهانه سعودي ها اين بود كه با كاهش سقف توليد و در نتيجه، افزايش قيمت، نفت شل آمريكا جاي نفت اوپكي ها را خواهد گرفت، اما واقعيت ها حاكي از رقابت با كشوري بود كه تلاش مي كرد بر تحريم هاي نفتي غلبه كند و سهم از دست رفته خود در اوپك بازيابد؛ ايران.
در سال 2015 كسري بودجه عربستان سعودي بيش از 15 درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور شد و ذخاير ارزي عربستان نيز با 100 ميليارد دلار كاهش به 650 ميليارد دلار رسيد. در 5 سال 2014 تا 2018 كسري بودجه اين كشور به ترتيب 46، 104، 111، 61 و 36 ميليارد دلار بوده است. فرض بر اين است كه سعودي ها در سال 2019 بتوانند نفت را به قيمت 80 دلار در هر بشكه بفروشند و حتي با اين فرض هم كسري 34 ميليارد دلاري براي ششمين سال متوالي، گريز ناپذير است و تعادل بودجه عربستان نيازمند نفت 95 دلاري است.
** آرامكو و تحريك چشم انداز 2030
در ژانويه سال گذشته ميلادي (2018) زماني كه موضوع عرضه پنج درصد از سهام آرامكو در بورس هاي جهاني و تبديل شركت ملي نفت عربستان سعودي به شركت سهامي، جدي تر شد، ناظران اقتصادي از انتظار مقام هاي سعودي پرده برداشتند. فروش اين بخش از سهام آرامكو در نگاه سعودي ها مي توانست 100 ميليارد دلار عايد آنان كند و تامين كننده بخشي از هزينه اجراي برنامه چشم انداز 2030 باشد؛ طرحي كه هزينه آن تقريبا 500 ميليارد دلار برآورد شده است.
اما يكي از پرسش هاي اساسي و جدي درباره آرامكو اين بود كه اين شركت چقدر ارزش دارد؟ 781 ميليارد دلار بر اساس اعلام موسسه «مك كينزي» در سال 2005 يا دو هزار و 500 ميليارد دلار آن طور كه بلومبرگ برآورد كرده است و يا رقم عجيب 10 هزار ميليارد دلار كه «محمد الصبان» مشاور پيشين وزارت نفت و دارايي هاي معدني عربستان بر زبان آورده بود؟
** نگراني از افشاي جزئيات مالي غول نفتي
ابهام ها درباره آرامكو و اسرار آن به همين مقدار خلاصه نمي شد. اواخر مرداد سال گذشته (97) خبرگزاري رويترز به نقل از منابع آگاه گزارش داد كه شاه سعودي، خطر عرضه سهام آرامكو را نپذيرفته و طرح وليعهد خود را متوقف كرده است. حتي كارشناسان مربوط به اين طرح اخراج شدند.
منابع آگاه گفتند كه سلمان، شاه عربستان با تعدادي از بانكداران و مديران ارشد آرامكو چند ديدار داشت و مشاورانش هشدار داده بودند كه عرضه سهام آرامكو باعث تضعيف عربستان مي شود زيرا جزئيات مالي شركت با ارائه عمومي سهام آن فاش خواهد شد.
بخشي از اين رازهاي 40 ساله غول نفتي سعودي ها زماني فاش شد كه شركت آرامكو (اوايل هفته جاري) براي نخستين بار در تاريخ خود اقدام به انتشار گزارش هاي مالي كرد. ظاهر گزارش در نگاهي اوليه جذاب بود؛ سودآورترين شركت جهان در سال 2018 با عايدي 224 ميليارد دلاري و پردرآمد تر از غول هاي فن آوري جهان از قبيل «اپل»، «سامسونگ» و «گوگل» يا شركت هاي عظيم انرژي مانند «اكسون موبيل» و «شل».
اما «بلومبرگ» در گزارش خود لايه هايي از گزارش هاي مالي 470 صفحه اي آرامكو را كنار زده و به افت عجيب و قابل ملاحظه در استخراج نفت از بزرگترين ميدان گازي سعودي ها در ماه هاي گذشته برخورده است؛ ميدان نفتي «الغوار» جايي كه انتظار مي رفت حدود نيمي از توليد نفت عربستان را عهده دار شود، عملكردي بسيار پايين تر از پيش بيني ها داشته است.
** ميدان نفتي الغوار؛ بسيار كمتر از انتظار
گزارش روز چهارشنبه بلومبرگ مبتني بر گزارش هاي مالي آرامكو تصريح مي كند عربستان از ميدان نفتي الغوار تنها قادر به استخراج حداكثر 3.8 ميليون بشكه در روز است؛ يعني 1.2 ميليون بشكه كمتر از ميانگين 5 ميليون بشكه اعلامي قبلي. اين در حالي است كه شركت سعودي در گزارش هاي مالي، ظرفيت توليد خود را 12 ميليون بشكه در روز اعلام كرده است.
بر اساس گزارش بلومبرگ، «ويرندرا شوهان» تحليل گر نفتي شركت «انرژي اسپكتس» سنگاپور مي گويد نكته شگفت انگيز در گزارش آرامكو ميزان پايين توليد از ميدان نفتي الغوار است.
ميدان نفتي الغوار به علت اينكه نيمي از توليد نفت سعودي را در بر مي گيرد حائز اهميت فراواني است و در كنار آن دو ميدان نفتي «خريص» و «السفانيه» به ترتيب با توليد روزانه 1.45 و 1.3 ميليون بشكه نفت، مهمترين ميدان هاي نفتي عربستان هستند. آرامكو در مجموع، 101 ميدان نفتي را در اختيار دارد و از ميدان هاي نفتي مشترك با كويت نيز مي تواند 500 هزار بشكه استخراج كند اما فعلا به علت اختلافاتش با همسايه خود، برداشتي ندارد.
اداره اطلاعات انرژي دولت آمريكا كه اطلاعات برآوردي در زمينه انرژي را ارائه مي كند و ارزيابي هاي آن شاخصي مهم در بازار نفت به شمار مي رود پيش تر در گزارشي آورده است كه از ميدان نفتي الغوار در سال 2017 روزانه بيش از 5.8 ميليون بشكه نفت استخراج شده است. بين سال هاي 1948 تا 2000 از ميلادي اين ميدان نفتي 60 تا 65 درصد نفت عربستان استخراج شده است.
اما مشخصا خود سعودي ها بيش از همه، درباره راز الغوار و افت توليد آن مي دانند. دليلي براي كاهش استخراج نفت از ميدان الغوار ذكر نشده اما بر اساس برخي آمارها، توليد نفت از اين ميدان به كمتر از يك چهارم نسبت به 15 سال پيش رسيده است.
گزارش بلومبرگ همچنين به هزينه هاي سنگين سعودي براي تاسيسات نفتي ديگري مي پردازد كه دائمي نيستند و خطر كاهش شديد توليد مانند الغوار، آنها را تهديد مي كند.
** درباره الغوار
ميدان نفتي الغوار را يك زمين شناس آمريكايي در سال 1948 كشف كرد. يك بار در جريان بحران نفت جهاني سال 1973 بر سر جنگ اعراب و اسرائيل، آمريكايي ها طرح سيطره نظامي بر اين ميدان نفتي را ريخته بودند زيرا رياض در آن سال ها فروش نفت به كشورهاي غربي را به خاطر حمايت آنها از اسرائيلي ها متوقف كرده بود.
ميدان الغوار در منطقه الشرقيه عربستان و استان الاحساء واقع شده است. اين ميدان در خشكي و وسيع ترين ميدان نفتي جهان به طول 280 در عرض 30 كيلومتر مربع است.
الغوار در زبان عربي به معناي «بسيار عميق» است اما اطلاعات دقيقي درباره مختصات آن منتشر نشده است.
گفته مي شود اين ميدان نفتي 70 تا 170 ميليارد بشكه نفت را در خود دارد.
با اين حال، «ماتيو سيمونز» كارشناس سرمايه گذاري در كتابي با عنوان «شفق در صحرا» ( Twilight in the Desert ) نوشته است كه رياض تلاش و هزينه زيادي مي كند تا توليد نفت خود را به علت كاهش قريب الوقوع استخراج نفت در الغوار افزايش دهد.
سيمونز بر اين باور است كه ميدان نفتي الغوار از سال 2005 (سال انتشار كتاب) كه اوج توليد را به خود ديده به تدريج غروب مي كند. همين طور هم شد، زيرا بالاترين ميزان استخراج نفت از ميدان الغوار در سال 2005 بود و اكنون روند كاهشي را تجربه مي كند، اما در همان زمان مسئولين وقت آرامكو و بعضي كارشناسان نفتي از قبيل «نانسن سالري» به شدت از پيش بيني او انتقاد كردند.
در آگوست 2006 روزنامه «انرژي و سرمايه» (Energy and Capital ) آمريكا مقاله اي منتشر كرد كه در آن نيز كاهش تدريجي توليد از ميدان نفتي الغوار پيش بيني شده بود.
اما با همه اين پيش بيني ها چرا يكباره چنين كاهش چشمگيري در استخراج نفت از آن رخ داده است؟ چگونه از ميدان نفتي الغوار-آن گونه كه گزارش اداره اطلاعات انرژي دولت آمريكا تصريح كرده- در سال 2017 روزانه بيش از 5.8 ميليون بشكه نفت استخراج شده است؟
** آيا مخزن نفتي الغوار قهر كرده است؟
توليد صيانتي اصطلاحي است كه به زبان ساده يعني ابتدا خصوصيات و مشخصات مخزن به خوبي شناخته شود و توليد از مخزن تحميلي نباشد، بلكه بايد از مخزن، مطابق با توان آن، توليد كرد. به عبارت ديگر، مخزن داراي ظرفيت استخراج مشخصي است و حتي اگر قرار است توسط تزريق گاز يا آب، توليد معيني صورت گيرد، نبايد با توليد غيرصيانتي، انتظار توليد بيش از حد معين از مخزن داشت.
در ميان كارشناسان نفتي اصطلاح «قهر كردن نفت» معروف است. اين اتفاق زماني مي افتد كه از چاه نفت، بيش از حد ظرفيت مشخص شده، برداشت صورت گيرد و در نتيجه، كاهش فشار نفت رخ دهد. كاهش فشار چاه بر اثر توليد، منجر به كاهش دبي چاه ميشود و در نهايت به مرزي ميرسد كه فشار هيدرواستاتيك (فشار جاذبه اي) نفت موجود در چاه بر فشار مخزن چيره شود و چاه از توليد بيفتد.
براي رفع مشكل فشار، روزانه حدود 8 ميليون بشكه آب به چاه الغوار تزريق مي شود تا نفت را به بالا براند. اين تدابير در بعضي مناطق برخوردار از گاز با استفاده از گاز و در برخي مناطق ديگر با آب يا روش هاي شيميايي و امتزاجي (تركيبي) محقق مي شود. درباره ميدان الغوار، آب، بهترين و در دسترس ترين گزينه است اما تا كجا؟
به گفته كارشناسان نفتي، در مخازني كه فرازآوري (بالا آوردن سيال موجود در چاه نفت) به روش آبي انجام مي شود بر اثر استخراج و برداشت بي رويه از اين چاه ها، آب به شكل مخروط از زير چاه بالا مي آيد و به خاطر خاصيت مويينگي كمتر نسبت به نفت سريعا جايگزين نفت توليدي مي شود. نمي توان صراحتا گفت كه توليد غير صيانتي يا تحميلي علت افت توليد از الغوار است اما اين رخداد با فرسوده شدن ميدان نفتي الغوار و با توجه به روند نزولي سال هاي اخير، مي تواند علت كاهش استخراج از اين ميدان باشد.
هنوز نشانه هاي قاطعي وجود ندارد كه عربستان سعودي از عرضه سهام آرامكو در بورس هاي جهاني منصرف شده باشد و ارائه گزارش هاي مالي براي اولين بار پس از 40 سال مي تواند نشانه اي براي جلب اعتماد سرمايه گذاران و مقدمه اي به عنوان پيش نياز فروش بخشي از سهام اين شركت باشد اما همچنان اين پرسش باقي است كه با وجود نقاط مبهم و نگران كننده مانند كاهش توليد نفت از ميدان الغوار و استهلاك شديد چاه هاي نفت سعودي، خريداران تا چه ميزان به سهام آرامكو اقبال نشان خواهند داد.
شبد**9241**1010
تهران-ايرنا- مدت ها اين پرسش ها مطرح است كه چرا مسئولان عربستاني درباره عرضه بخشي از سهام شركت نفتي آرامكو در بازارهاي بورس جهاني تعلل مي كنند و اينكه چرا شاه سعودي در سال گذشته ميلادي مانع از اجراي اين تصميم وليعهد خود شد.