به گزارش گروه تحليل، تفسير و پژوهش هاي خبري ايرنا، طبق نظر كارشناسان فضاهاي شهري، به ويژه فضاهاي عمومي به عنوان عرصهاي براي تبلور زندگي جمعي نقش چشمگيري در تعيين هويت و آفرينش تعاملات انساني، تقويت و تداعي خاطرات و ايجاد تعلق خاطر به شهر و محل زندگي براي نسلهاي آينده دارند.
در واقع خاطره جمعي يك فضاي شهري مانند خيابان سيِ تير را واجد هويت ارزش نموده و ضمن تقويت حس تعلق به مكان در ذهن شهروندان، آنان را به خويش جلب كرده و عامل تقويت تعاملات اجتماعي و به عبارتي زمينه ساز تثبيت و تقويت نقش فضاي شهري در تعاملات و هويت ميشود. رخ دادن وقايع در هنگام حضور در يك مكان خاص ايجاد خاطراتي در ذهن انسان ميكند كه اگر مربوط به جمع و يا فعاليتي جمعي باشد به خاطرهاي جمعي بدل ميشود.
امروزه از بين رفتن بناها و محيطهاي با ارزش قديمي و ايجاد ساخت و سازهاي جديد بدون توجه به انسانها و روحيه گذشته مكانها، نبود قلمروهاي عمومي براي ثبت خاطرات جمعي و فقدان نمادها و نشانه¬ها و سمبلها در فضاهاي شهري باعث هرچه كمرنگتر شدن معنا و خاطره انگيزي فضاهاي عمومي شده است.
بيتوجهي به مقوله خاطره جمعي ميتواند عواقب ناخوشايدي همچون عدم دلبستگي به مكان را در پي داشته باشد. بدين منظور مي توان با تقويت خاطرات جمعي، دلبستگي مخاطبان را به فضاهاي شهري افزايش داد و سبب ارتقاء كارايي فضاهاي شهري شد.
امروزه شهرها و علي الخصوص فضاها و بافت¬هاي داراي ارزش و قدمت به مكان¬هايي بي روح، مرده و ناآشنا تبديل شدهاند. براي جلوگيري از بروز اين مسئله، لازم است تلاش جدي در جهت شناخت مفاهيم و ارزشهاي موجود مكان به عمل آيد و در تقويت آنها به عنوان مكانهاي فرهنگي و اجتماعي از طريق طراحي مناسب اقدام شود. اينگونه است كه فضاهاي شهري با همراه داشتن خاطرات ، تعلقات و بار ذهني، داراي معني و مفهوم خواهند شد. خاطرات جمعي به فضاهاي عمومي معني خاصي داده و اين امر سبب ارتقاي هويت مكاني ميگردد. اين هويت مكاني، سبب دلبستگي افراد به محيط ميشود.
** تاريخچه پياده راه سازي در ايران
طبق نظر پژوهشگران شهري، انديشه احياي خيابان پياده در دوره صفوي، در خيابان چهارباغ اصفهان با الهام از مسير پياده باغ ايراني متبلور شد. اما بدون شك پياده راه به معناي امروزي آن تنها در بستر شهرسازي مدرن معنا مي دهد.
شهر دوره مدرن در ايران شاهد خيابان هاي ممتد و مستقيمي شد كه درخت كاري شده و در حاشيه آنها محلي براي پرسه زدن ايجاد شده بود. خيابان هاي باب همايون و ناصريه در تهران چنين بودند.
با آغاز حكومت پهلوي اول خيابان هاي عريض به سرعت جايگزين فضاهاي شهري نظير ميدان، بازار، كوچه و غيره شدند. به مرور در فضاهاي شهري حركت سواره بر حركت پياده چيره شد.
اما امروزه و به ويژه در دو يا سه دهه اخير بازگشت به پياده راه سازي برخي معابر شهري صورت گرفته است. در شهرهايي مانند تهران، تبريز، مشهد و شيراز اقداماتي براي بازگشت به مفهوم پياده راه انجام شده است. خيابان 17 شهريور در تهران، خيابان جنت در مشهد، خيابان تربيت در تبريز، خيام در اروميه و همينطور برخي ديگر از مراكز استان هاي كشور اقدام به ايجاد پياده راه كرده اند.
** پياده راه ها و باز زنده سازي مراكز شهري
برخي از نقاط شهر و به ويژه مركز شهر يكي از عوامل و مظاهر اصلي ارز شهاي تاريخي و فرهنگي و تجسم نمادها، نشانه ها و خاطره هاي هويت بخش براي تمام شهر و ساكنان آن است. از ويژگي هاي مهم مراكز شهري تاريخي، تجميع و تعامل مجموعههايي از فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بوده است كه بر محوريت دسترسي پياده و فضاهاي عمومي پياده - محور درون آن شكل ميگرفته است.
گسترش روزافزون شهرها و ورود اتومبيل به عرصه فعاليتهاي شهري و دگرگوني ارتباطات اجتماعي، جذابيت خيابان ها و فضاهاي پياده را متأثر نمود و موجب تأكيد بيش از حد بر حركت سواره و حل مسائل مختلف آن، به عنوان اصليترين شرط رونق اقتصادي-اجتماعي شهر، توسط برنامهريزان و مديران شهري شد. از اين رو به تدريج دسترسي آسان پياده و فضاهايي كه در آن مردم بتوانند به تعامل بپردازند در مراكز شهري كاهش يافت. ايجاد حوزهبندي بر اساس كاربري هاي تفكيك شده آن ها به صورت نواحي فعاليت، سكونت و فراغت در شهرسازي مدرن فراگير شد و از جمله كاركرد مختلط و پياده محور بخش مركزي شهر از هم پاشيد؛ دسترسي به صورت سفرهاي هر چه بيشتر و طولانيتر در سطح شهر شدت گرفت و به اين ترتيب فضاهاي خودرو-محور به سرعت گسترش يافت.
در نتيجه اوجگيري و حادتر شدن مشكلات شهري همچون ازدحام ترافيك، تخريب بافتهاي ارزشمند شهري، آلودگي زيست محيطي،عدم ايمني شهرها، افول ارزش هاي بصري، واكنشهاي گستردهاي عليه سلطه حركت موتوري در شهرهاي جهان به وجود آمد. بدين ترتيب كه طي دهههاي گذشته گرايشها و سياستهاي جديد در برنامهريزي و طراحي شهري موجب ديدگاههايي شد كه بر اساس توسعه پايدار خواهان كاهش اتكاء به خودرو، افزايش ارتباطات اجتماعي و احياء هويت شهري ميباشند. در اين ارتباط بسياري از شهرهاي كشورهاي پيشرفته، باززنده سازي مراكز قديمي/ تاريخي را با كاهش اتكاء به خودروهاي شخصي، بهبود حمل ونقل همگاني و ايجاد پياده راههاي فرهنگي- تجاري با موفقيت عملي نموده اند.
**زيست شبانه و ظرفيت هاي اجتماعي پياده راه سازي
هم اكنون، رشد شهرنشيني و ازدياد وسايل نقليه در كشور باعث از بين رفتن مقياس انساني در سطح شهر،نابودي فضاهاي شهري و ارتباطات چهره به چهره، افزايش تراكم در مراكز شهري و افزايش ميزان تصادفات در شبكه معابر، از بين رفتن ايمني و امنيت عابرين پياده، كاهش ارزش عابر پياده، و به طوركلي موجب تنزل كيفيت محيط از منظرهاي مختلف گرديده است و امكان بهره برداري از موقعيت مكاني محيط را به شدت كاهش داده است ودر نهايت منجتر به بروز محيطي با كيفيت پايين به خصوص براي عابرين پياده شده است. اين در حالي است كه به نظر ميرسد ظرفيت اجتماعي مكان ميتواند به واسطه سياست هاي توسعهاي شهرسازي نظير پيادهراه سازي شرايط مناسبي را ايجاد نمايد.
بدون شك اوليت دادن به حركت سواره و ماهيت مهندسي و خالي از رويكردهاي اجتماعي و فرهنگي ويژگي اصلي نظام برنامهريزي شهري در تاريخ شهرسازي مدرن كشور بوده است. رويكرد مهندسي باعث شده تا با ايجاد محورهاي سواره رو از خيابانها گرفته تا بلوارها و بزرگراهها و ناديده گرفتن ماهيت اجتماعي فضاهاي شهري ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي شهرها را به هم ريخته و مسائل و مشكلات بسياري را بر شهروندان تحميل نموده است.
بناها، كوچهها و خيابانها به مرور زمان به بخشي از هويت تاريخي- فرهنگي يك شهر تبديل ميشوند كه نابودي آنها همچون تكه تكه كردن بدنه هويتي آن شهر است.
مكانهاي تاريخي همچون محلات، ميدانها، خيابانها، كوچهها و بناهاي مختلف همواره با يك خاطره تاريخي در اذهان ساكنان يك شهر يا محله همراه بوده و عنصري هويت بخش در ساختار زندگي شهري به شمار ميروند.
پياده راه هاي شهره هاي ما بهترين مكان براي شكل گيري زيست شبانه و رقم زدن خاطرات جمعي ، ايجاد حس تعلق در شهروندان و هويت بخشي به شهر و ساكنان آن است.
تهران- ايرنا- زيست شبانه در برخي از مكان هاي شهر تهران، مانند خيابان سي تير توجه ها را به اثرات اقتصادي اين پديده جلب كرده است. اما تقويت حس تعلق به مكان از طريق ايجاد خاطرات جمعي مي تواند از اهميتي به مراتب بيشتر برخوردار باشد.