به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، طبق نظر كارشناسان، معمولاً نسل های مختلف حاملان اصلی برنامه های توسعه هستند. هر نسلی باید هم در تهیه و تدوین برنامه های توسعه مشاركت داشته باشد و هم در اجرای آنها. تحقق اهداف هر طرح و برنامه ای مستلزم مشاركت بین نسلی است.
پیوستگی نسلی از ضرورت های پیشرفت و توسعه جامعه ما است. در زنجیره نسلی،جوانان حلقه واسط بین میان سالان و بزرگسالان با نوجوانان و كودكان هستند. اگر به درستی زمینه و بسترهای لازم برای ایفای این نقش میانجی گرانه مهیا شود، می توان امیدوار بود كه اصول، ارزش ها،باورها، آرمان ها و همچنین دست آوردهای ما در حوزه های مختلف علم، فناوری، اقتصاد و غیره دست به دست به نسل های بعدی منتقل شده و از شكاف و انقطاع نسلی جلوگیری شود.
** تحقق اهداف توسعه از دریچه پنجره جمعیتی
صاحب نظران بر این باورند كه امروزه ایران در دوره پنجره جمعیتی به سر می برد. اكثر جمعیت را جوانان تشكیل می دهند. نیروی فعالی كه آماده ی خدمت به جامعه است. چیزی كمتر از دو دهه فرصت داریم تا با استفاده از این نیرو نهایت استفاده را در راستای توسعه كشور ببریم.
بر اساس نتایج سرشماری سال 1395 كه توسط مركز آمار ایران انجام شد، 24 درصد جمعیت كودك و نوجوان (زیر 15 سال) 25.1 درصد جوانان (15 تا 29 سال)، 44.8 درصد میانسالان (30 تا 64 سال)، 6.1 درصد سالمندان بالای 65 سال بود.
این آمار برای سال 1390 عبارت است از: 23.4 درصد جمعیت كودك و نوجوان (زیر 15 سال) 31.5 درصد جوانان (15 تا 29 سال)، 39.3 درصد میانسالان (30 تا 64 سال)، 5.7 درصد سالمندان بالای 65 سال و همچنین 8.2 درصد سالمندان بالای 60 سال. همانطور كه این داده ها نشان می دهد با اینكه جوانان بخش قابل توجهی از جمعیت كشور را تشكیل می دهند و هنوز هم ایران كشوری جوان به شمار می رود، اما سهم جوانان در فاصله بین دو سرشماری 1390 و 1395 كاهش داشته است.
بنابر این جمعیت كشور همیشه جوان باقی نخواهد ماند و باید از این نیرو به بهترین شیوه برای توسعه كشور استفاده كرد.
** توسعه و ضرورت اعتماد بین نسلی
موفقیت در رسیدن به اهداف توسعه نیازمند تقویت سرمایه اجتماعی است. اعتماد بین نسلی و مشاركت بین نسلی مهمترین اركان این سرمایه هستند. ضرورت دارد كه نسلی كه چهار دهه مدیریت عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره را در دست داشته است به جوانان اعتماد كند. متقابلاً باید تلاش نماید كه اعتماد آنها را نیز به دست آورد. اعتماد بین نسلی امری دوجانبه است. اگر اعتماد ایجاد شود مشاركت بین نسلی آسان تر محقق خواهد شد.
تقویت سرمایه اجتماعی بین نسلی بدون توجه به شایسته سالاری به جایی نخواهد رسید. فرصت ها برای همه جوانان باید برابر باشد. عدالت اجتماعی می تواند بستر را برای تحقق شایسته سالاری فراهم كند. هرگونه رابطه گرایی در جذب جوانان برای شایسته سالاری و متعاقباً برای اهداف برنامه های توسعه به مانند سمی كشنده است. ضابطه باید جای رابطه را بگیرد. جوانان باید درجایی كه شایستگی آن را دارند جذب و به كار گرفته شوند.
نباید ورود جوانان به ویژه در عرصه های مدیریتی و جایگزینی آنها با نسل قبلی مدیران به یكباره اتفاق بیافتد. جوانان باید در فرایندی تدریجی و طی رده های مختلف مدیریتی و كسب تجربه های لازم وارد عرصه های مدیریتی به ویژه در رده های بالا شوند. بدین ترتیب دانش و تجربه مدیریتی می تواند بین نسل های مختلف دست به دست شود.
یكی از مهمترین كارهایی كه باید برای جذب و مشاركت جوانان انجام شود تقویت جامعه مدنی و به ویژه سازمان های مردم نهاد، از یك طرف و احزاب و نظام حزبی از طرف دیگر است. فعالیت و مشاركت جوانان باید از حوزه های مختلف زندگی اجتماعی و در صورت علاقمندی از فعالیت درون احزاب شروع و سپس به عرصه های مدیریتی وارد شوند.
مشاركت جوانان تنها محدود به فعالیت های مدیریتی نیست. از جوانان دامدار و كشاورز روستایی و عشایر گرفته تا تحصیل كردگان شهری، همگی در رسیدن به جامعه ای توسعه یافته و به ویژه دست یابی به توسعه پایدار نقشی مهم و كلیدی دارند.
** دولت و آماده سازی بسترهای حضور جوانان
وظیفه دولت فراهم كردن بسترهای لازم برای حضور جوانان است. از یك طرف باید بتوانند در كمال آرامش و آسایش در موضوعات مورد علاقه خود آموزش های لازم را ببینند. سپس در حوزه های مختلف اقتصادی( صنعت، كشاورزی و خدمات)، سیاسی و اجتماعی ملزومات فعالیت آنها مهیا شود.
اگر دولت بتواند وظیفه خود را به درستی انجام دهد می توان انتظار ظهور كارآفرینانی را در میان جوانان داشت. كارآفرینانی كه بخش قابل توجهی از بار سنگین توسعه جامعه را بر دوش بكشند. مهم است كه تفكر كارآفرینی در جامعه رواج یابد اما نباید فراموش كرد كه در هیچ كجای دنیا همه كارآفرین نمی شوند. بسترهای لازم فراهم می شود و در میان عده كثیری كه دست به اقدامات كارآفرینانه می زنند تعداد معدودی موفق می شوند و لی همین عده بخش قابل توجهی از رشد اقتصادی، اشتغال و صادرات را رقم می زنند.
دنیا به شدت تغییر كرده و پیوسته و با سرعت در حال تغییر است. امروزه هم در داخل كشور و هم در دنیای خارج تغییراتی در اقتصاد، تكنولوژی، سبك زندگی و سایر عرصه ها به وجود آمده است كه تفاوتی عمیق با گذشته ایجاد كرده است. دیگر در بسیاری از عرصه ها جایی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران قدیمی نیست. شاید اجرای قانون بازنشستگی یكی از نشانه های درك این امر مهم است.
به طور كل و طبق دیدگاه كارشناسان، راه توسعه باید با همت و هشیاری و سرعت عمل و ابتكار جوانان طی می شود. اگر از حضور حداكثری آنها استفاده نشود روزی می رسد كه همین جمعیت جوان به دوره سالمندی رسیده و چالش های زیادی را برای جامعه به وجود خواهند آورد. این چالش ها از آنجا ناشی می شود كه بدون استفاده از نیروی جوان، در دوران كنونی نمی توان جامعه را به آن سطحی از توسعه و پیشرفت رساند كه در دهه های آینده زیرساخت های لازم برای رسیدگی به جمعیت كثیر سالمندان فراهم شود.
تهران- ایرنا- جوان بودن جمعیت كشور فرصتی را برای پیش برد برنامه های توسعه فراهم كرده است، اما استفاده از این فرصت و جلوگیری از هدر رفت آن نیازمند فراهم بودن بسترهای مورد نیاز است.