هستی (هدیه تهرانی) پس از مرگ همسرش با جوان پولداری به نام ناصر ملک (محمدرضا فروتن) ازدواج میکند اما ناصر که یک عاشق مریض است، مدام او را کتک میزند. هستی برای ایجاد آرامش در محیط خانه، حتی از شغل مورد علاقهاش (پرستاری) دست میکشد اما ناصر حتی تحمل ندارد که هستی را در حال صحبت با تلفن یا خرید ببیند و باز هم او را به باد کتک میگیرد.
این ماجرا خلاصه داستان فیلم سینمایی «قرمز» است؛ فیلمی که نشان میدهد خشونت ناصر از عشق و دلباختگی افراطی به هستی است و جمله معروف او هم این است: «من الاغ عاشق توی عوضی شدم!»
قرمز (۱۳۷۷) ساخته فریدون جیرانی سرآغاز به تصویر کشیدن «عشقهای مریض» و بیمارگونه در سینمای ایران دانسته میشود؛ مسیری که ۲ سال بعد و با فیلم «آب و آتش» جیرانی پر و بال بیشتری گرفت.
در آب و آتش، تابوی بسیاری از اتفاقات به صورت صریح یا ضمنی شکسته شد و مرد ظاهراً عاشق داستان برای معشوق خود مشتری جور میکرد!
در این فیلم نشان داده میشود که مجید (آتیلا پسیانی) قبلاً همسر مریم (لیلا حاتمی) بوده و یک بچه هم از او دارد. مجید هنوز هم عاشق مریم است اما در عین حال بارها او را کتککاری میکند و مریم را به ابزار کاسبی و کسب درآمد خود تبدیل کرده است. او در جایی از فیلم به مریم میگوید: «ببین مریم، من تا زنده هستم اجازه نمیدم کسی تو رو از من بگیره. این فکرو از سرت بیرون کن.»
راهی که جیرانی گشود، خیلی زود پرترافیک شد و فیلمهای زیادی با محوریت «خشونت علیه زنان» ساخته شد که هسته اصلی بیشتر آنها تقبیح سنت مردسالاری و نیز نمایش خشونت علیه زنان بود.
«من مادر هستم، هیس دخترها فریاد نمیزنند، بخاطر پونه، آسمان زرد کم عمق، فصل فراموشی فریبا، جامه دران، لانتوری، لاک قرمز، خانه پدری، فروشنده، ملی و راههای نرفتهاش و مغزهای کوچک زنگزده» فیلمهایی هستند که در آنها زن یک قربانی تمام عیار به تصویر کشیده میشود و همسر یا خانوادهاش زندگی را برایش جهنم کردهاند.
**خشونت، جزئی از عشق!
گرچه در دهه ۹۰ عشقهای مریض و بیمارگونه نمود زیادی در فیلمها نداشت اما با رونق گرفتن «شبکه نمایش خانگی»، این موضوع جان تازهای در سریالهای خانگی پیدا کرده است.
۲ سریال «ممنوعه» و «رقص روی شیشه» نمونه بارز نمایش مردان عاشقِ سلطهگر و زنان فرمانبر است.
در اوایل سریال ممنوعه، سامی (میلاد کی مرام) در ویلایی که پاتوق دوستان پسر و دختر اوست، پس از اینکه ظاهراً متوجه رابطه برکه (الهه حصاری) با فرد دیگری می شود، به یکباره از کوره در میرود و خطاب به برکه فریاد میکشد: تو که بلد نیستی –فقط- با یک نفر تو رابطه باشی و دلت یه جایی دیگه است، گمشو برو پیش همون کسی که دلت پیششه (گریه بیامان برکه).
در قسمت های بعدی معلوم میشود، سامی هنوز از همسرش ترانه (بهاره افشاری) جدا نشده و همزمان وارد رابطه با برکه هم شده است. گرچه برکه متوجه این خیانت میشود اما آنچنان عاشق سینهچاک سامی است که به این موضوع اهمیتی نمیدهد و با وجود مخالفت خانوادهاش و شروط نامعقول پدر سامی، تلاش میکند که به هر قیمتی زن او شود.
در سوی دیگر فیلم، پروانه (نیکی کریمی) زن کاسبی است که در ازای گرفتن پول از زنان شکاک، برای همسر آنان عشوهگری میکند و پس از برقراری رابطه با آن مردها، رسوایشان میکند!
او به خواست رها (لیلا زارع) وارد زندگی خسرو (هادی حجازیفر، دایی برکه و همسر رها) میشود و خسرو با وجود اینکه از بیبند و باری پروانه (نیکی کریمی) آگاهی مییابد، چنان عاشق او میشود که بارها رها را به باد خشونت و توهین میگیرد و برای عبور از او به راحتی از همه دارایی خود نیز میگذرد.
خشونت عشاقِ کنترلگر در برخی قسمتهای فیلم اوج بیشتری میگیرد و کار حتی به اسیدپاشی هم میرسد. در یک سکانس، ترانه (زن سامی) برای حفظ سامی و دور کردن دوست دختر او (برکه) توسط نوچههایش به صورت برکه اسید میپاشد. البته بعداً معلوم میشود که آنچه برکه را نیمه جان کرده، اسید نبوده بلکه آب بوده است؛ هشداری به برکه که اگر کوتاه نیاید، باید منتظر اسید باشد.
در سکانس دیگری هم دوست پسر ترانه (دَنی) که از ترانه قول ازدواج گرفته، پس از منصرف شدن ترانه، به خانه او میرود، دستهایش را میبندد تا یک بطری اسید رویش بریزد.
در فیلم نشان میدهد که دَنی (دوست پسر ترانه) دیوانهوار عاشق ترانه است و این کار او هم از سر علاقه بینهایت اوست تا جایی ابتدا به ترانه مورفین تزریق میکند تا درد سوزش اسید را حس نکند!
در این سکانس دَنی با صدای لرزان و پراحساس به ترانه میگوید: «کاری میکنم که دردش را نفهمی. میخوای یه دفعه بریزم روت؟ اینجوری دردش کمتره!»
او برای نشان دادن عشق بینهایت خود میگوید: «خدا شاهده اگر فکر کنی برای اینکه بهم خیانت کردی دارم این کارو میکنم (پاشیدن اسید). نه به خدا! میخوام کسی دیگه نگات نکنه و فقط مال خودم باشی!»
دَنی ثانیههایی بعد با گریه و بغض رو به ترانه: «عاشقتم، خیلی دوست دارم، خرابتم!» و بعد به یکباره به سوی پنجره میدود و خود را از آن به بیرون پرتاب میکند و تمام… گریه بیامان ترانه و موسیقی سوزناک فیلم.
ممنوعه به کارگردانی امیر پورکیان در ۲ فصل ساخته شد که ۹ اردیبهشت آخرین قسمت فصل دوم آن هم توزیع شد.
** تمایل به سلطهگری
در سریال «رقص روی شیشه» هم نوعی عشق خشن البته با غلظت کمتری وجود دارد که بیشتر به صورت تمایل برای «کنترلگری و خشونت کلامی» مشاهده میشود.
در قسمتهای ابتدایی سریال، رعنا (مهتاب کرامتی) که برنده جایزه کشوری بازیگری است، پس از ۱۰ سال از قولش به یغما (بهرام رادان) میخواهد مخفیانه به بازیگری برگردد. یغمای دلباخته به محل کار او میرود و مقابل چشمان همکارانش، با داد و فریاد آبروی او را میریزد، زمینش میزند او را به زور به خانه برمیگرداند. رعنای تحصیلکرده و شیکپوش مقاومتی نمیکند و حتی همان شب برای همسرش کادوی تولد گرانقیمت میخرد و در نامهای عاشقانه برایش مینویسد که هرروز عاشقتر از روز قبل است و مرد را میپرستد!
در سکانی از سریال یغما نقش اول فیلم، با داد و فریاد به همسرش رعنا میگوید:
- نمیخواهم بازیگر بشی.
+ فریاد رعنا: چرا؟
- چون نمیخوام. نمیخوام صد مرد غریبه سرک بکشن تو رختخوابم. ندیدی تو اینستاگرام پشت سر بازیگرای زن چی میگن؟ اگه یکی یک کلمه از اون حرفا رو پشت سر تو بزنه من شهرو به آتیش میکشم.
+ مرد روانی همه جا هست.
- من نمیخوام مردهای روانی راجع به بدن زن من نظر بدن.
+ باشه هر چی تو بگی.
در این سریال، دریا (هدی زین العابدین) هم همسر سیاوش (حامد کمیلی) است، فردی معتاد و قمارباز که حتی دریا را هم معتاد کرده و خانه او را در قمار باخته است. دریا اما همچنان عاشق اوست.
رابطههای عاشقانه بین دیگر نقشها هم تاملبرانگیز است. ادریس (امیر آقایی) با اینکه همسر محدثه (ستاره اسکندری) است اما هنوز در عشق رعنا میسوزد و تمام زندگیاش را مشغول کنجکاوی و دخالت در زندگی رعناست. رعنا هم در ادامه سریال در یک جر و بحث به همسرش (یغما) میگوید:
- تو مرده ایدهآل من نیستی.
+ مرده ایدهآل تو کیه؟ ادریس؟
- آره ادریس.
سریال رقص روی شیشه به کارگردانی مهدی گلستانه از ۲۹ بهمن ۹۷ وارد شبکه خانگی شده و قرار است طی ۲۶ قسمت (هفتهای یک قسمت) توزیع شود.
**به حاشیه راندن خانواده
در این ۲ سریال بویژه ممنوعه، «خانواده ایرانی» به عنوان کانون اصلی جامعه کاملاً به حاشیه رانده شده است؛ در واقع یک روح سرد و بیاثر است که جز در عشقهای غیرمعمولی نقشی ندارد یا یک کانون کمارزش با کمترین نقش در مقابله با حوادث است.
در سریال ممنوعه که حول هشت عضو «گروه موسیقی ممنوعه» میچرخد، از خانواده ۶ نفر از آنان اثری نیست، سامی هم محصول تجاوز عمویش به مادرش است. تنها خانواده برکه سامان مناسبی دارد که آن هم برکه ارزشی برای توصیههای پدر و مادرش یا مخالفت آنان با ازدواجش قائل نیست.
در فیلم ردپای سه خانواده از هم پاشیده هم هست که دفتر آنها با طلاق بسته شده است. در قسمت پایانی هم خودکشی مفصل ناپدری سامی و دوست پسر ترانه به عنوان راهی برای فرار از شکست نمایش داده میشود.
** ارمغان عشق مریض برای جامعه
در سریالهای ممنوعه و رقص روی شیشه در واقع با نوعی از فیلمهای اجتماعی مواجه هستیم که برای جلب مخاطب و ملتهب کردن داستان، در مسیر توجیه عشقهای افراطی و مریض، نمایش مردان یا زنان خیانتکار اما عاشقپیشه و به شمار آوردن خشونت به عنوان بخشی از عشق گام برمیدارند؛ راهی که به اعتقاد روانشناسان و کارشناسان خانواده ارمغانی جز ترویج تندخویی، خشونت، اختلاف خانوادگی، طلاق و… در جامعه ندارد.
محسن احمدی، استاد دانشگاه و مشاور امور خانواده در این باره به ایرنا گفت: عواطف، احساسات و علاقه شدید در آغاز رابطه دختر و پسر طبیعی است اما بیتردید این وضعیت تدوام ندارد و در ادامه یک رابطه صحیح، منطق و تجربه با عشق در میآمیزد و هر یک از طرفین به نیازهای دیگری توجه میکنند.
به گفته او «البته عشقهای مریض و مردان و زنان شکاک از این قاعده جدا هستند و آنها بیش از هر چیزی به کنترل و تسلط بر طرف مقابل تمایل دارند و این موضوع را ناشی از عشق بینهایت خود میدانند.»
این روانشناس تاکید دارد که در عشق مریض، فرد به ظاهر عاشق برای نشان دادن علاقه شدید خود دستزدن به هر خشونت و حتی جنایتی علیه معشوقهاش را جایز و مثبت میداند و انتظار دارد که دیگران او را درک، تبعیت و بلکه تحسین کنند.
به اعتقاد احمدی «خروجی و پیامد ترویج این نگاه در جامعه چیزی جز توسعه و تبرئه خشونت، درگیری و اختلاف در خانواده، سست شدن پایههای آن و در نهایت شلوغ شدن دادگاهها نیست.»
مریم یوسفی، استاد دانشگاه و جامعه شناس نیز بر این باور است که «خشونت بیشتر از خشونتهای احساسی و عاطفی و حتی جنسی آغاز و به خشونت کلامی و در نهایت خشونت جسمی منجر میشود.»
** ترویج «خشونت خانگی» و ترافیک در دادگاه
شاید یکی از پیامدهای مستقیم عشقهای خشن، ترویج «خشونت خانگی"» باشد؛ نوعی از خشونت که به گفته رضا جعفری، رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در نتیجه آن «۶۰ درصد از زنان ایرانی حداقل یک بار در زندگی زناشویی» آن را تجربه کردهاند.
این در حالی است که در مناطق عشایری و سنتی معمولاً خشونت خانگی، همسر آزاری و بسیاری دیگر از خشونتهای مشابه گزارش نمیشود.
در استانی مانند کرمانشاه که بافت سنتی هم دارد «۲۰ تا ۲۵ درصد پروندههای ورودی به دستگاه قضایی استان دعواهای زن و شوهری» است؛ دعواهایی که به گفته محمدحسین صادقی، دادستان کرمانشاه «بسیاری از آنها با فرهنگ گذشت و مدارا قابل حل و فصل است.»
قاضی و دادیار سابق شعبه خانواده دادسرای کرمانشاه معتقد است: فیلمهایی که عشق و روابط خشونتآمیز را ترویج میکنند تاثیر مستقیمی بر روابط همسران دارند به طوری که بر اساس بررسیهای مرکز مشاوره بهزیستی، ارتکاب ۱۲ تا ۱۷ درصد جرائم خانوادگی (زوج) ناشی از تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم این فیلمها بوده که در نهایت منجر به تشکیل پرونده در دستگاه قضایی شده است؛ البته درصد این تاثیر در اقلیمهای مختلف شناور است.
محمدامین عزیزی در گفت و گو با ایرنا افزود: وقتی رسانه، فرهنگ بردباری را در عین وجود اختلاف سلائق و حتی وجود چالش میان همسران، آموزش میدهد، بر تحکیم خانواده و جلوگیری از بروز اختلاف و در نهایت کاهش پروندههای قضایی تاثیر مستقیمی دارد اما هنگامی که چهرهای نادرست و دور از واقعیت از خانواده ترسیم شود، مخاطب در پذیرش آن با مشکلات بسیاری روبهرو خواهد شد.
**پیامدهای توجیه اسیدپاشی
یکی دیگر از نمونههای خشونت که در برخی سریالهای خانگی از جمله «ممنوعه» با عنوان عشق افراطی توجیه شده، «اسیدپاشی» است که افزایش آمار آن در سالهای اخیر مجلس شورای اسلامی را هم وادار به قانونگذاری کرده است.
آنچنان که روزنامه ایران به نقل از رئیس سابق بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری تهران گزارش داده، سالانه «۶۰ تا ۷۰ نفر» در کشور قربانی اسید پاشی میشوند.
طبق تحقیقات انجام شده، بیشترین دلیل اسیدپاشی هم خواستگاری ناموفق، رابطه خارج از چارچوب ازدواج یا درخواست طلاق بوده است. یکی از معروفترین قربانیان اسیدپاشی در کشور، آمنه بهرامی است که قربانی خشونت خواستگارش شد.
برای مهار این خشونت دردناک بود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح یک فوریتی «تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزهدیدگان» را که حدود ۲ سال زمین مانده بود، ۳۰ اردیبهشت ۹۸ در دستور گذاشتند و کلیات آن را تصویب کردند.
**مسئولان ورود کنند
رئیس حوزه هنری استان کرمانشاه در این باره معتقد است: به جای اینکه در داخل کشور به دنبال تولید سریالهایی برای تقویت هنجارهای مثبت و ارزشهای خود باشیم، سریالهای ترکی را با اندکی تغییر کپی و در سراسر کشور توزیع کردهایم.
افشین آزادی در گفت و گو با ایرنا افزود: بسیاری از فیلمهای داخلی بر مبنای یک فرهنگ خاص شمال تهران ساخته میشود در حالی که ممکن است همان فرهنگ خاص در مرکز تهران عادی نباشد یا در جنوب شهر، قبیح و در مناطقی مانند کرمانشاه و لرستان به شدت منفور باشد اما پخش این فیلمها برای همه مردم و به صورت سراسری است.
او گفت: اگر بسیاری از این سریالها را بر اساس شاخصهای مثبت (گذشت، صبر، حفظ ارزشهای خانوادگی، نماز، حجاب و دستگیری از دیگران) و منفی (خشونت، مصرف مواد مخدر، توهین، خیانت، قتل، عدم رعایت ارزشهای دینی) تحلیل محتوا کنیم، بدون شک شاخصهای منفی آنها بر شاخصهای مثبت میچربد.
به اعتقاد آزادی «با تولید و پخش سراسری این نوع سریالهای خانگی، خشونت، جرم و جنایت در جامعه افزایش پیدا میکند.»
این کارشناس فرهنگی از شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان رکن اصلی سیاست گذاری فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان بازوی اجرایی این حوزه، خواست که وارد میدان شوند و نسبت به تولید و توزیع سریالهای نامناسب و ضد ارزش واکنش نشان دهند.
دادیار دادسرای مرکز کرمانشاه هم با بیان اینکه باید سیاست واحدی در رسانهها در باره مسائل کلیدی جامعه و خانواده وجود داشته باشد، گفت: مفاهیمی مانند محرم و نامحرم، تعصب و غیرت، فرمانبری از بزرگترها، آبرو و حیثیت خانوادگی در خانوادههای مختلف، معانی و تعبیرهای متفاوتی پیدا کردهاند به طوری که میتوان بعضی از رفتارهای خانوادههایی را که به شیوههای خاص خود زندگی میکنند، فساد و بیبند و باری تلقی کرد یا نشانههایی از دگرگونیهای مرحله گذار دانست، بنابراین در چنین وضعیتی رسانه باید رویکردی را در پیش بگیرد که در آن، با حفظ مفاهیم ارزشی و سنتهای مورد قبول، به تحولات عمیق دنیای مدرن نیز توجه کند.
۷۴۴۴/۸۰۶۶
گزارش از عبدالله الماسی