به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، بروز درگیری در بازی پرسپولیس و سپاهان و حوادث ورزشگاه یادگار امام تبریز بعد از بازی تراکتور سازی و پیکان و اخیرا بروز خشونت و درگیری در فوتبال بانوان بین تیم های ذوب آهن و شهرداری سیر جان، این سوال را در ذهنها ایجاد می کند که این همه میزان خشونت در ورزشگاههای ایران از کجا نشات میگیرد؟ و چگونه می توان به رفع و کنترل این حجم از خشونت پرداخت؟
در گفت و گویی که با رضا شجیع، پژوهشگر حوزه ورزش و استاد دانشگاه انجام شد، سعی گردید به سوالات فوق پاسخ داده شود.
** همزیستی هویتی و پدیداری خشونت در ورزشگاه ها
شجیع در خصوص بروز خشونت در ورزشگاه ها گفت: گام اول برای شناسایی مختصات کامل پدیداری خشونت در ورزشگاهها، شناخت ماهیت هواداری است. اگر بخواهم تعریفی ساده از هواداری ارایه دهم؛ هواداری مشارکت در فرایند خودیابی و خودشیفتگی از طریق مشارکت ورزشی است. به همین دلیل است که پیروزی و موفقیت باشگاه یا تیم مورد علاقه مان، «خود» هوادار را تقویت کرده و البته شکست یا آشفتگی تیم یا باشگاه نیز به نتیجه ای معکوس منجر می شود. بر این اساس معتقدم؛ هوادار به شدت درگیر نتایج و اطلاعات بیرونی باشگاه مورد علاقه خود است و این به ظهور پدیده ای به نام «همزیستی هویتی» منجر میشود. بدین معنا که هویت هوادار و هویت باشگاه با یکدیگر عجین شده و تصور یکی بدون دیگری غیر ممکن است. به عبارت دیگر؛ هواداران شدیداً درگیر اتفاقات باشگاه، نتایج و هدف هواداری خود هستند و قادر به رهایی از آن هم نیستند. بنابراین عصبانیت و خشونت آن ها محصول عجین شدن هویت هوادار با هویت باشگاه است، جایی که هوادار تلاش می کند اندک سرمایه خود به عنوان یک انسان را در فضای استادیوم برجسته کرده و از این فرافکنی لذت ببرد.
** فضای ورزشگاه و تاثیرش در بروز خشونت
در اینجا پیوند محکمی میان زندگی شخصی هوادار در خارج از اتمسفر استادیوم با اتفاقات داخل زمین وجود دارد و این همان دلیلی است که علت عدم ترک هواداری تحت شرایط آشفته را نیز توضیح می دهد. هوادار به معنای واقعی از منظر شرایط محیطی تحت آزار قرار می گیرد، باید از ساعت ها قبل از شروع در استادیوم حاضر شود، حداقل شرایط رفاهی برایش وجود ندارد و اینکه اگر خودش هم نخواهد، تماماً در معرض خشونت های کلامی قرار گیرد. این موارد برای من و شما کافی است که فوراً محیط را ترک کنیم و اگر هم ترک نکردیم، دیگر خود را در چنین جوی قرار ندهیم. بنابراین ما در فضای ورزشگاه با نوعی «داروینیسم» روبرو هستیم. به تدریج کسانی باقی می مانند که توان سازگاری با جو خشونت بار ورزشگاه ها را داشته باشند و اتفاقاً کسانی که توان تحمل چنین جوی را ندارند به تدریج خانه نشین شده و فوتبال تلویزیونی را به فوتبال استادیومی ترجیح می دهند.
** تاثیر گفتمان بی اعتمادی در بروز خشونت
موضوع دیگری که به خشونت در ورزشگاه ها دامن می زند؛ ترویج فراگیر گفتمان بی اعتمادی است که این گفتمان در کوران رقابت های ورزشی به شکل گسترده ای تقویت می شود. البته رد پای این گفتمان را می توان در حوزه و فضای عمومی جامعه هم جستجو کرد، و این گزاره که «خشونت ورزشگاه ویترین خشونت موجود در جامعه است» از همین گفتمان مشترک ناشی می شود. کافی است به گزاره های کسانی که به عنوان «اوباش» یا تخریب گر پس از اتفاقات تلخ ورزش دستگیر شده اند توجه کرد؛ آن ها بر این باورند که نتایج در جایی خارج از میدان رقم می خورد و یا اینکه اشتباهات داوری عمدی و جریان های خاصی را دنبال می کند و یا در سطحی کلان تر؛ جریانی به دنبال آن است که فلان تیم قهرمان شود یا فلان تیم قهرمان نشود. بسیار نگران کننده است که متأسفانه مدیران، مربیان و حتی رسانه های رسمی منتسب به باشگاه ها، خود به این گفتمان دامن زده و آن را تقویت می کنند. بنابراین بروز خشونت در چنین جوی طبیعی است و اتفاقاً اگر رخ ندهد باید تعجب کرد.
** راهکارهای کاهش خشونت در ورزشگاه ها
شجیع در خصوص راهکارهای کاهش خشونت در ورزشگاه ها گفت: راهکارها را باید در سه سطح کلان، میانی و خرد جستجو کرد. در سطح کلان باید بپذیریم برای فرهنگ افزایی دو سطح مداخله وجود دارد؛ مداخله از پایین و مداخله از بالا. در مداخله از پایین که مداخله بلند مدت است باید به سراغ مدارس و رسانه های جمعی رفت و به جای تأکید بر تربیت انسان تحصیل کرده دارای مدرک، بر تربیت انسان شعورمند تأکید کرد. در این دیدگاه، خروجی انسان تربیت شده، جامعه ای پرورش یافته از منظر اخلاقی و رفتاری است و نتایج آن را می توان در رفتار کسانی که خروجی نظام آموزشی هستند مشاهده کرد.
وی افزود: در مداخله از بالا باید به سراغ قوانین و مقررات رفت و هزینه رفتار نابهنجار را بالا برد. بر اساس منطق هزینه – فایده، هوادار باید متوجه شود که در ازای رفتار نابهنجار، فایده هایی را از دست خواهد داد که از دست دادن آن ها ارزش این رفتار نابهنجار را ندارد. این همان منطقی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته نیز دنبال می کنند.
در سطح میانی وزارتخانه و فدراسیون فوتبال مسئول هستند و ضروری است در این سطح زیرساخت های لازم برای هواداران و تماشاگران فراهم شود. مدرن سازی ساز و کار بلیت فروشی، صندلی ها، کنترل های غیر فیزیکی، و پیش بینی امکانات رفاهی مورد نیاز، از جمله مواردی هستند که می توانند به عنوان زیرساخت محسوب شوند. باید دقت کرد که اعمال برخوردهای انضباطی و هرگونه جریمه، بدون توجه به تأمین زیرساخت های لازم، نمی تواند اقدامی بلند مدت و اثربخش محسوب شود و در نهایت در سطح خرد، این باشگاه ها، مدیران، مربیان و در نهایت ورزشکاران هستند که مسئول هستند. درج بایدها و نبایدهای رفتاری در قرارداد ورزشکاران، و تبدیل کانون های هواداری به کانون های حقیقی و نه بی مصرف، از وظایفی است که باید مشخصاً و در کوتاه مدت از سوی باشگاه ها دنبال شود. ضمن اینکه کلیت مدیریت و فرماندهی نظم مسابقات نیز باید به روز شود و از حالت سنتی خارج شود.
پژوهشم**م-ا**1552
نظر شما