اگرچه بسیاری از بازیگران منطقه نسبت به تشدید تنش بین تهران و واشینگتن موضع مشخصی اتخاذ کردهاند اما در تبیین سیاستهای اسرائیل پیرامون تنش میان ایران و آمریکا نوعی تناقض و دوگانگی وجود دارد. در حالی که بنیامین نتانیاهو سعی دارد نشان دهد در تنش بین ایران و آمریکا بیطرف است اما دستگاه اطلاعاتی اسرائیل با ارائه گزارشهای نادرست و غیر واقعی در مورد ایران به واشینگتن سعی دارد سناریوی حمله به عراق را دوباره پیادهسازی کند. در نوشتار پیشرو سعی بر آن است که مواضع و سیاستهای اسرائیل در قبال تنشهای اخیر بین ایران و آمریکا مورد بررسی قرار گیرد. از اینرو پس از واکاوی نقش موساد در تشدید تنشها و دلایل اتخاذ دیپلماسی سکوت توسط نتانیاهو به دیدگاه نخبگان اسرائیلی پیرامون پیامدهای جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا برای تلآویو پرداخته میشود.
۱- موساد؛ تلاش برای پیادهسازی سناریوی عراق
تاریخ جهان همواره شاهد اقدامات دولتها برپایه اطلاعات نادرست دستگاههای اطلاعاتی خود بوده است که یکی از مهمترین آن به راه انداختن جنگ علیه عراق از سوی آمریکا به بهانه در اختیار داشتن سلاحهای کشتار جمعی از سوی رژیم صدام حسین بوده است. دستگاه اطلاعاتی موساد اعلام کرده بود که صدام حسین در حال ساخت یک نیروگاه هستهای است که قادر میباشد پس از ساخت، طی ۵ تا ۷ سال به بمب هستهای دست یابد. بنیامین نتانیاهو در روزهای منتهی به جنگ عراق نیز در یکی از کمیتههای کنگره آمریکا حاضر شد و ادعا کرد که صدام حسین به دنبال توسعه تسلیحات هستهای است. او مدعی شد که سرنگونی صدام میتواند باعث افزایش ثبات در سرتاسر خاورمیانه شود. اما همه پیشبینیهای نتانیاهو اشتباه از آب درآمدند؛ زیرا هیچ شواهد و مدارکی در مورد تلاش صدام برای ساخت تسلیحات هستهای وجود نداشت.
نهادهای امنیتی اسرائیل در حال حاضر نیز برای ایران مشغول طراحی و تدارک سناریوی همانند حمله به عراق هستند. از اینرو مأموران بلندپایه نهادهای اطلاعاتی اسرائیل شامل شورای عالی امنیت ملی اسرائیل و موساد در هفتههای اخیر چندین بار به واشینگتن سفر کرده و اطلاعات مهمی را در اختیار مقامات نظامی و امنیتی ایالات متحده قرار دادهاند. از جمله اطلاعاتی که اسرائیل در اختیار ایالات متحده گذاشته، جزئیاتی از برنامه موشکی ایران است.
موساد همچنین اطلاعات نادرست و گزارشهای ساختگی پیرامون احتمال اقدام ایران یا گروههای متحد ایران علیه منافع آمریکا و شرکایش در منطقه بهویژه عراق، سوریه و لبنان و احتمال خرابکاری در حوزههایی همچون زیرساختهای تولید نفت به جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید داده است. در راستای تشدید تنش بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از یکسو و ایران و آمریکا از سوی دیگر، کانال ١٣ تلویزیون اسرائیل نیز گزارشی ساختگی پخش کرد که حکایت از آن دارد که ایران قصد دارد تأسیسات نفتی عربستان سعودی را به تلافی خودداری ترامپ از تمدید معافیت هشت کشور از تحریمهای آمریکا برای خرید نفت از ایران، هدف قرار دهد.
در حال حاضر نشانههای تلاش و تکاپوی مقامات اسرائیل برای تشدید تنش میان ایران و آمریکا هویدا است. پیرامون تلاش نتانیاهو برای کشاندن ترامپ به سوی جنگ با ایران، محمدجواد ظریف نیز درگفتگو با شبکه فاکس نیوز آمریکا تصریح کرد که «گروه B متشکل از بنیامین نتانیاهو معروف به بیبی، بولتون، بنسلمان و بنزاید میکوشند ایالات متحده را به سوی جنگ با ایران بکشانند.»
۲- نتانیاهو؛ اتخاذ دیپلماسی سکوت
بنیامین نتانیاهو در خصوص بحران کنونی بین ایران و آمریکا رسماً سکوت اختیار کرده است. نتانیاهو به دلیل تجربه ناکام تحریک آمریکا برای حمله به عراق اکنون تلاش میکند با لحن و سبک و سیاق متفاوتی در مورد احتمال جنگ صحبت کند تا جامعه جهانی تصور نکنند او آمریکا را برای انجام اقدام نظامی علیه ایران تحریک کرده است. در همین پیوند، بنیامین نتانیاهو دو ماه پیش به وزیران کابینه و مقامات ارشد اسرائیل دستور داد که از موضعگیری علنی نسبت به بحران و تنش بین تهران – واشینگتن خودداری ورزند. این در حالی است که تماسهای نظامی و سیاسی و اطلاعاتی بین اسرائیل و آمریکا در ابعاد گستردهای ادامه دارد.
در حقیقت اگرچه نتانیاهو در قبال تنش اخیر ایران و آمریکا دیپلماسی سکوت اتخاذ کرده است و در ظاهر تلاش میکند نشان دهد که از جنگ بین ایران و آمریکا و دیدگاه افراطی جان بولتون حمایت نمیکند اما در پشتپرده آمریکا را به حمله به ایران تشویق میکند. در همین راستا یکی از مقامات سابق اسرائیل گفته است: «واضح است که نتانیاهو حامی و پشتیبان ایده بولتون برای اقدام نظامی علیه ایران است اما نمیتواند به طور شفاف نظر خود را اعلام کند؛ زیرا او به دلیل نقش خود در شروع جنگ عراق مورد انتقادات شدید قرار گرفته بود.»
در حال حاضر دیپلماسی سکوت تلآویو پیرامون تنش ایران و آمریکا همانند سیاست این رژیم در قبال ماههای نخست بحران سوریه است. رژیم صهیونیستی در حالی که از تشدید تنش و بحران در سوریه استقبال میکرد اما در ماههای نخست بحران به دلیل ترس از ایجاد واگرایی و شکاف در محور عربی شکل گرفته علیه نظام سوریه از دخالت مستقیم اجتناب میکرد و مقامات صهیونیستی در بعد رسانهای اعلام میکردند که در بحران سوریه بیطرف هستند.
در حال حاضر نیز اسرائیل سعی کرده است که علاقه به تشدید تنش و جنگ میان ایران و آمریکا را رسانهای نکند؛ زیرا از تبعات منفی آن هراس دارد. به طور کلی تلآویو به چهار دلیل در قبال تنش ایران و آمریکا دیپلماسی سکوت اتخاذ کرده است، که عبارتند از:
نخست، در نظر گرفتن آینده روابط تلآویو با واشینگتن است. شهروندان آمریکایی به طور سنتی، از جنگ بیزار هستند؛ از اینرو دونالد ترامپ میکوشد دخالت جنگی ایالات متحده آمریکا در جهان را محدود سازد. ولی اگر جنگ ناخواستهای در خلیج فارس رخ دهد، این احتمال وجود دارد که پس از مرگ نخستین سرباز آمریکایی، انگشت اتهام به سمت اسرائیل دراز شود و اعلام گردد که اسرائیل بود که دولت ترامپ را به جنگ کشاند. در همین راستا، خمی شالو تحلیلگر هاآرتص، در مقالهای نوشت «اگر آمریکا به جنگ با ایران برود، نتانیاهو اولین مقصر آن معرفی خواهد شد.» شالو معتقد است در تنش جاری آمریکا و ایران که نتانیاهو مشوق واشینگتن در برقراری تحریمهای سخت علیه ایران بوده، در صورت تبدیلشدن این بحران به جنگ نظامی، «با کشتهشدن اولین سرباز آمریکایی، بسیاری از دموکراتها انگشت اتهام را متوجه نتانیاهو خواهند کرد.»
دلیل دوم در پیش گرفتن دیپلماسی سکوت توسط اسرائیل به ترس نتانیاهو از شکست ترامپ در انتخابات آتی بازمیگردد. از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، اوضاع به نفع بنیامین نتانیاهو تغییر پیدا کرد. ترامپ در سه سال گذشته با خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، انتقال سفارت آمریکا به قدس، پیگیری معامله قرن و تلاش برای تسریع روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با تلآویو و بهرسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر جولان خدمات بزرگی به نتانیاهو و صهیونیستها کرد. در این میان نتانیاهو نقش مهمی در تشویق ترامپ برای خروج از برجام ایفا کرد، او همچنین از بازگشت و تشدید تحریمها علیه ایران استقبال کرد. واقعیت آن است که ترامپ، شخص ایدهآل نتانیاهو و اسرائیل است به همین دلیل تلآویو از ریاست جمهوری مجدد دونالد ترامپ حمایت میکند. از اینرو نتانیاهو خواهان آن نیست که با فشار علنی و رسانهای کردن فشارها علیه ترامپ در حمله به ایران شانس پیروزی وی را در انتخابات آتی کاهش دهد.
دلیل سوم اتخاذ دیپلماسی سکوت به ترس اسرائیل از عدم همکاری کشورهای عربی با ایالات متحده آمریکا در صورت ورود اسرائیل در جنگ احتمالی با ایران بازمیگردد. روزنامه ایندپندنت در این رابطه نوشت که «ایالات متحده بیم دارد که اگر وارد یک درگیری نظامی با ایران گردد، هرگونه دخالت اسرائیل در این جنگ و حمایت از آمریکا، به زیان دولت واشینگتن تمام خواهد شد و ممکن است مردم کشورهای عرب را علیه آمریکا خشمناک سازد و جان سربازان آمریکایی در منطقه را بیش از پیش به خطر بیاندازد.»
دلیل چهارم در پیش گرفتن دیپلماسی سکوت توسط نتانیاهو به ترس از انتقام و شکلگیری جبهه سهگانه: شمال (حزبالله لبنان)، شرق (سوریه) و غرب (جهاد اسلامی و حماس در غزه) علیه اسرائیل باز میگردد. در واقع بنیامین نتانیاهو نگران است که چیزی بگوید و آمریکا جنگ با ایران را آغاز کند و حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی نیز برای انتقامگیری اسرائیل را هدف حملات خود قرار دهند. در همین راستا یعقوب عمیدرور، رئیس سابق شورای امنیتی اسرائیل با هشدار درباره اینکه حزبالله هماکنون بزرگترین تهدید برای تلآویو است، میگوید: «اگر جنگی بین آمریکا و ایران رخ دهد ما با ۱۳۰ هزار راکت و موشک از سوی حزبالله مواجه میشویم. این منجر به جنگی ویرانکننده خواهد شد. اسرائیل در خط مستقیم آتش خواهد بود و بار امنیتی آن مستقیماً بر دوش ما خواهد بود.»
از همینرو اسرائیل سعی کرده است در سطح رسانهای اعلام کند که به دنبال تشدید تنش بین ایران و آمریکا نیست و در صورت وقوع جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا، سیاست بیطرفی را اتخاذ خواهد کرد. در همین راستا روزنامه ایندیپندنت چاپ لندن نوشت «یک هیأت اطلاعاتی اسرائیل در واشینگتن، قول داده که اگر جنگی در حوزه خلیج فارس رخ دهد، اسرائیل دخالت نمیکند.»
۳- تلآویو؛ هراس از جنگ احتمالی
دولت اسرائیل در عین فشار بر آمریکا برای انجام اقدامات علیه ایران از تبعات جنگ احتمالی به شدت هراس دارد؛ زیرا بسیاری از صهیونیستها نگران پیامدها و خطرات این اقدام آمریکا برای اسرائیل هستند که برخی از آنها راهبردی است. نگرانی مقامهای اسرائیلی این است که چنین جنگی میتواند اسرائیل را به ورطه درگیری ویرانگر مقابل با محور مقاومت بکشاند.
کارشناسان اسرائیلی در هفتههای اخیر بارها ابراز نگرانی کردهاند که در صورت شعلهور شدن آتش جنگ میان ایران و آمریکا، احتمال بسیار میرود حزبالله لبنان، جهاد اسلامی و حماس به یک جنگ موشکی علیه اسرائیل دست بزنند و نقاط حساس و تأسیسات حیاتی آن را هدف قرار دهند.
در همین راستا، آموس هارل، با انتشار یادداشتی در روزنامه هاآرتص با عنوان «ایران و آمریکا در مسیر جنگ قرار دارند؛ اما ممکن است پای اسرائیل نیز به این مناقشه کشیده شود» نوشت: «در حال حاضر اسرائیل در کشمکش ایران و آمریکا در خط مقدم این جبهه قرار ندارد اما اگر جنگی دربگیرد که بعید است، در آن صورت پیامدهای غیر مستقیم خطیری برای اسرائیل خواهد داشت.» الکس فیشمن تحلیلگر اسرائیلی نیز در روزنامه یدیعوت آحارانوت نوشته است که «رویارویی آمریکا و ایران دامان اسرائیل را خواهد گرفت؛ چه در واکنش به شلیک موشک از عراق یا سوریه و چه برخی تعرضهای دیگر علیه اسرائیل.»
از اینرو بسیاری از کارشناسان صهیونیستی هشدار دادهاند که اسرائیل میبایست برای رویارویی با هرگونه احتمالی، خود را به طور کامل آماده سازد. مردخای کیدار، پروفسور صهیونیستی و کارشناس امور خاورمیانه معتقد است «آنهایی که تصور میکنند که در صورت وقوع جنگ، اسرائیل
هدف حملات موشکی قرار نخواهد گرفت، بسیار اشتباه میکنند.» کیدار معتقد است که «نه تنها از شمال و شرق و غرب، اسرائیل موشکباران خواهد شد، بلکه خود ایران نیز خواهد کوشید اسرائیل را هدف حملات موشکی قرار دهد.» ژنرال یوسی کوپر واسر، که در گذشته رئیس شاخه گردآوری اطلاعات در ستاد ارتش اسرائیل بوده نیز معتقد است «ایران ممکن است در کوتاهترین مدت، نه تنها به مواضع ارتش آمریکا حمله کند، بلکه اسرائیل را نیز مورد تهاجم جنگی قرار دهد.»
یووال اشتاینیتز، وزیر انرژی اسرائیل نیز روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت از بالا گرفتن تنش بین تهران و واشینگتن و در نتیجه آن، افزایش احتمال حمله نظامی ایران یا گروههای متحد آن به اسرائیل، ابراز نگرانی کرد. اشتاینیتز در روزنامه هاآرتص نوشت «اگر بین ایران و آمریکا جنگ دربگیرد، احتمال حمله موشکی ایران و متحدان آن به خاک اسرائیل را باید کاملاً جدی گرفت.»
به دلیل افزایش هشدارهای کارشناسان پیرامون تبعات و پیامدهای جنگ احتمالی ایران و آمریکا بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در همان حال که سخت گرفتار بحران برپایی دولت جدید بود، روز چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه یک نشست مشورتی با وزیران کابینه محدود امنیتی خود، با حضور بلندپایگان امور نظامی با هدف بررسی تبعات جنگ احتمالی ایران و آمریکا برگزار کرد.
برخی از کارشناسان نظامی معتقدند حتی اگر در صورت وقوع جنگ احتمالی اسرائیل به طور مستقیم در چنین جنگی دخالت نداشته باشد، اما همکاریهای نزدیک با آمریکا، و این واقعیت که ارتش آمریکا ممکن است از پایگاهها و امکانات ارتش اسرائیل برای حمله به هدفهای نظامی در ایران استفاده کند، اسرائیل را به طور مستقیم در راستای عملیات انتقامگیرانه ایران قرار میدهد. کارشناسان نظامی در اسرائیل میگویند که اگرچه ایالات متحده نیروی بزرگی را در نزدیکی آبهای جنوبی ایران متمرکز میکند، ولی اگر عملیات جنگی در ابعاد گسترده آغاز شود، ارتش آمریکا از خاک اسرائیل به عنوان یک پایگاه بزرگ استفاده خواهد کرد.
در حال حاضر اسرائیل میکوشد خود را برای رویارویی با پیامدهای جنگ احتمالی بین ایران و ایالات متحده آماده سازد. مقامات صهیونیستی از این امر وحشت دارند که در صورت بروز جنگ، اسرائیل از سه جهت مورد حملات موشکی قرار بگیرد. از اینرو طی هفتههای اخیر ارتش رژیم صهیونیستی آموزش و مانورهای متعددی را برای آمادگی در صورت وقوع جنگ از سه جبهه تمرین کرده است. از جمله این رزمایش، مانور مشترک با نیروهای ایالات متحده و چند کشور اروپایی در ۱۰ خرداد ماه در قبرس است که هدف از مشارکت نیروهای اسرائیلی در آن تمرین حضور در مناطق ناشناس و جدید با هدف مقابله با جنگ احتمالی در سه جبهه مختلف اعلام شده است.
نتیجهگیری
پیرامون پیامدهای جنگ احتمالی بین ایران و آمریکا برای رژیم صهیونیستی دو دیدگاه میان نخبگان اسرائیلی حاکم است. برخی ضمن استقبال از تنش بین ایران و آمریکا معتقدند که تشدید تنش برای تلآویو بازی دو سر برد است. در همین راستا صاحی هانقبی، وزیر همکاریهای منطقهای اسرائیل معتقد است این تنشها دو نتیجه خواهد داشت که هر دو برای تلآویو خوب خواهد بود: «یا ایرانیها شروط آمریکا را پذیرفته و به پای میز مذاکره میروند و توافق جدیدی حاصل میشود یا درگیری نظامی رخ میدهد.» برخی کارشناسان نظامی معتقدند که اگر اسرائیل مورد حمله قرار گیرد، فرصت بسیار مناسبی خواهد بود که به پایگاههای نظامی و تأسیسات اتمی در ایران حمله برد.
از طرف دیگر برخی از نخبگان صهیونیستی معتقدند که تنش و درگیری نظامی بین ایران و آمریکا موفقیتهای ژئوپولیتیک سالهای گذشته اسرائیل را به خطر میاندازد. در همین زمینه یوهانس بکه، پروفسور مطالعات خاورمیانه در مرکز آموزش عالی مطالعات یهودی در هایدلبرگ معتقد است «وضعیت ژئواستراتژیک اسرائیل در سالهای گذشته به وضوح بهتر شده است. از یکسو اتحاد با مصر و اردن به عنوان اتحادهایی که در برابر بحرانها مقاومند، امتحان پس دادهاند و از سوی دیگر در پشتپرده، روابط خوبی با پادشاهیهای خلیج فارس شکل گرفتهاست.»
به طور کلی بسیاری از مقامات اسرائیل پیرامون تنش ایران و آمریکا دچار سردرگمی و دوگانگی هستند؛ زیرا از یکسو از حمله نظامی آمریکا به ایران استقبال میکنند اما از سوی دیگر نگران پیامدها و خطرات آن برای اسرائیل هستند؛ زیرا مقامات اسرائیلی به خوبی آگاه هستند که در صورت بروز جنگ احتمالی، نه تنها ممکن است خاک تلآویو هدف حملات موشکی مستقیم از داخل ایران و سوریه قرار بگیرد، بلکه حزبالله لبنان، جهاد اسلامی و حماس نیز ممکن است به طور همزمان تأسیات حیاتی اسرائیل را هدف هزاران موشک قرار دهند.
از: سیدعلی نجات پژوهشگر مسائل خاورمیانه
منبع: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۲۲ خرداد ۱۳۹۸
ایرنا مقاله **۱۸۸۵
نظر شما