۲۹ خرداد ۱۳۹۸، ۱۸:۲۷
کد خبرنگار: 1918
کد خبر: 83361238
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

اتهام زنی علیه تهران؛ اصرار بر سناریوهای رنگ باخته

تهران-ایرنا- یک هفته پس از هیاهوی رسانه ای و تبلیغاتی علیه تهران در ماجرای حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان،به نظر می رسد سناریوی اتهام زنی علیه تهران با اقبال چندانی مواجه نشده است. با این حال نباید تصور کرد دشمنان ایران در آینده از طراحی و اجرای چنین سناریوهایی خودداری کنند.

«حمله به نفتکش‌ها مساله‌ای جزئی بود»؛ این عبارت، توصیفی از اتفاقات هفته گذشته دریای عمان بود از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگو با نشریه تایم مطرح شد. پنج‌شنبه گذشته، درست در زمانی که شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن در تهران در حال انجام مهمترین دیدار خود با مقامات ایرانی یعنی رهبر انقلاب اسلامی بود، دو کشتی حامل محصولات نفتی مرتبط با ژاپن در دریای عمان و در نزدیکی تنگه هرمز مورد حمله قرار گرفتند.
‌با آتش گرفتن این دو نفتکش مرتبط با ژاپن و درخواست خدمه آنها برای امدادرسانی و با توجه به نزدیکی این دو نفتکش به بندر جاسک، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از نخستین کسانی بودند که به یاری این دو نفتکش شتافتند و خدمه این دو نفتکش را به بندر جاسک منتقل کردند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران اولین کسی بود که نسبت به این حادثه واکنش نشان داد و آن را مشکوک خواند.

آمریکایی‌های ناکام در اعمال فشار به ایران که همان روز پاسخ صریح رهبری ایران درباره گفت‌وگو با آمریکا و دادن پیام به ترامپ شنیده بودند، برای جبران سرخوردگی ناشی از قاطعیت ایران برای نپذیرفتن زور، تنها ساعاتی از این ماجرا نگذشته بود که تلاش خود را برای متهم جلوه دادن ایران در این حادثه آغاز کردند.
در این راستا، شبکه خبری سی‌بی‌اس از یک مقام پنتاگون نقل کرد که «به احتمال زیاد» ایران مسئول حمله به دو نفتکش در دریای عمان است. این مقام نظامی آمریکایی همچنین گفته‌های ایران در خصوص اینکه خدمه کشتی‌ها را نجات داده رد کرده و مدعی شده که کشتی «یواس‌اس بین‌بریج» ۲۱ خدمه کشتی‌های آسیب‌دیده را نجات داده است! وی همچنین ادعا کرده که گزارش‌هایی دیده مبنی بر اینکه خدمه یکی از کشتی‌های آسیب‌دیده بر این باور بوده‌اند که توسط یک اژدر یا مین هدف قرار گرفته‌اند. او در ین حال به سی‌بی‌اس گفته که نمی‌تواند این گزارش‌ها را تائید کند. شبکه خبری سی‌ان‌ان هم ادعا که انفجارهای صبح پنج‌شنبه که دو نفتکش را در دریای عمان هدف قرار داد، ناشی از مین‌های چسبنده بوده است.
بر اساس این ادعا، خدمه یک ناوشکن آمریکایی به‌نام «بین‌بریج» مین‌های چسبنده منفجر نشده را در پهلوی یکی از کشتی‌های آسیب‌دیده مشاهده کرده‌اند. این شبکه در ادامه فیلمی مجعول، مبهم و ناواضحی نمایش داد که عده‌ای در حال جدا کردن مین عمل نکرده از بدنه کشتی هستند و مدعی شد نیروهای سنتکام آن را از نیروهای ایرانی فیلم‌برداری کرده‌اند.

اولین اتهام‌زنی رسمی از سوی آمریکایی‌ها به این مسئله از سوی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و پاتریک شاناهان، سرپرست وقت وزارت دفاع مطرح شد. مایک پمپئو، ایران را متهم به انجام این حملات کرد و از داشتن ادله کافی برای اثبات این موضوع خبر داد. او از برده شدن پرونده ایران به شورای امنیت سخن گفت و تاکید کرد که آمریکا می‌کوشد تا تهران به میز مذاکره - که خود واشنگتن با خروج غیرقانونی و یکجانبه از برجام آن ترک کرده بود – بازگردد. این سخنان پمپئو با استقبال ترامپ هم همراه شد و او توئیت وزیر امور خارجه خود را هم بازنشر کرد. پاتریک شاناهان، سرپرست وقت وزارت دفاع آمریکا هم در چند پیام توئیتری به حادثه رخ داده برای دو نفتکش در دریای عمان واکنش نشان داد و همچون دیگر مقام‌های آمریکایی بدون ارائه هر گونه سندی به ایران اتهام‌زنی کرد و مدعی شد: «حملات مکرر ایران، تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل و آزادی تردد است».

«ناکامی» توصیف مناسبی از دستاوردهای سیاست خارجی‌آمریکا در قبال ایران است؛ ناکامی در خروج ایران از برجام، ناکامی در برابر عصبانی کردن ایران، ناکامی در ایجاد ناآرامی و آشوب در ایران، ناکامی در وادار ساختن تهران برای تن دادن به مذاکره مجدد در خصوص برجام، ناکامی در پذیرش گفت‌وگو با آمریکا و در نهایت ناکامی در ایجاد اجماع ایران. وزیر امور خارجه آمریکا در نخستین واکنش خود درباره حادثه دریای عمان از بررسی این ماجرا در شورای امنیت و محکوم ساختن ایران سخن گفته بود. او در تهدیدهایش گفته بود که آمریکا دستش خالی نیست و ادله‌ای دارد. آنها سریعاً مدارک خود را در معرض نمایش گذاشتند: فیلمی مجعول، مبهم و غیرواضح.

ادعای آمریکا که بدون انجام تحقیقات مستقل و بین‌المللی مطرح شده بود، توجه کسی را جلب نکرد. صرفاً انگلیسی‌ها که این روزها یکی از بزرگترین چالش‌های تاریخ خود را طی می کنند، همچون سال‌های گذشته ادامه‌دهنده راه مهمترین متحد خود یعنی آمریکا بوده‌اند به حمایت از آمریکا پرداخته و ایران را متهم به انجام این حملات کردند. سعودی‌ها و اماراتی‌ها نیز از که خود از متهمان درجه یک این حملات محسوب می‌شدند، از سخنان پمپئو ذوق‌زده شده و در فراری رو به جلو دست به اتهام زنی علیه تهران زدند.

این اظهارات در حالی بیان می‌شود که «یاتاکا کاتادا»، مالک ژاپنی یکی از نفتکش‌های مورد حمله قرار گرفته، تاکید کرد است که روایت واشنگتن درباره نحوه حمله به نفتکش‌ها در این دریا اشتباه است. مالک نفتکش ژاپنی گفته بر خلاف ادعای آمریکا کشتی کوکوکا توسط یک شی پرنده هدف قرار گرفته نه توسط مین. همچنین «ناتالی توچی»، یکی از مشاوران ارشد فدریکا موگرینی ایرانی‌ها را «بازیگرانی بسیار عقلانی» توصیف کرده و در صحت برخی ادعاهایی که ایران را به دست داشتن در حادثه دریای عمان متهم می‌کنند، تشکیک کرده است. او در واکنش به ادعاهای آمریکا مبنی بر دست داشتن ایران در هدف قرار دادن دو نفتکش در دریای عمان گفت: «ما قبل از اینکه کسی را مقصر کنیم به ادله موثق نیاز داریم.» اروپایی‌ها در نشست روز دوشنبه وزیران امور خارجه نیز تاکید کردند مدرکی دال بر نقش‌آفرینی ایران نیافته‌اند.

تنهایی آمریکا در اتهام زنی به ایران منحصر به عرصه بین‌المللی نبود، در عرصه داخلی نیز دولت این کشور نتوانست نخبگان سیاسی و مردم این کشور نسبت به دست داشتن ایران در انجام حملات به نفتکش‌ها در منطقه خلیچ فارس اقناع کند و رسانه‌ها، سیاستمداران و نمایندگان کنگره نسبت به صحت و واقعیت آن تردیدهای جدی وارد کردند.

اظهارنظر شتاب زده و ناشی از خصومت واشنگتن علیه تهران درباره حمله به نفتکش‌ها عملاً دولت این کشور را در موضعی قرار داده است چاره‌ای جز دو واکنش ندارد: پاسخ به ایران یا سکوت. در این چارچوب، بسیاری از جنگ‌طلبان و تندروهای آمریکایی کوشیدند در رهگذر شرایط به وجود آمده به آرزوی پیشین خود علیه ایران دست یابند. این افراد مدعی هستند اگر مدرکی هم درباره انجام این حملات از سوی ایران وجود نداشته باشد، سخن مقامات ایرانی مبنی بر اینکه اگر نفت ایران صادر نشود، نفت دیگری هم از خلیج فارس صادر نمی‌شود، موید اعتراف ایران به این حملات است. این گروه معتقدند آمریکا باید پاسخ حملات انجام شده را بدهد. تندترین این اظهارات از سوی لیندسی گراهام، سناتور ارشد جمهوریخواه مطرح شد که حملات محدود به پالایشگاه‌ها و نفت کش‌های ایرانی را درخواست کرده است.

این گروه از سیاستمداران آمریکایی می‌دانند جنگ گسترده با ایران تبعات بسیاری برای ایالات متحده به همراه داشته باشد. در این چارچوب، آنها اگرچه از رویارویی و جنگ گسترده و طولانی مدت با ایران گریزان هستند اما این تصور بین‌آنها شکل گرفته که ایران در مقابل هر گونه اقدام آنها سکوت کرده و از خود، صبوری و خویشتنداری نشان می‌دهد. در این رهگذر، آنها نسخه «حمله محدود و هدفمند» را تجویز می‌کنند. حمله‌ای که به نظر آنها، هم حامیانی در ایران دارد و هم ایران را به دلیل مشکلات ناشی از تحریم و مسائل اقتصادی به سکوت و زانو زدن وادار می‌کند. بر اساس این رویکرد، حمله به نفتکش‌ها، پالایشگاه‌ها و سکوهای نفتی و یا تاسیسات اتمی راهکاری برای نشان دادن اقتدار آمریکا است.

تندروهای آمریکایی در حالی از جنگ محدود با ایران سخن می‌گویند که ایران اساساً مقوله‌ای به نام جنگ محدود را به رسمیت نمی‌شناسد و همانطور که وزیر امور خارجه و مقامات عالی نظامی ایران گفته‌اند ایران آغازگر جنگ نیست اما بازیگری هم نیست که در برابر تجاوز سکوت کرده و دست روی دست بگذارد. به عبارت دیگر، هرگونه اقدام نظامی علیه ایران می‌تواند منجر به فعال شدن ماشه غیرفعال ایران شود به گونه‌ای که آغازگر جنگ خاتمه‌دهنده به آن نباشد. در این شرایط، نه تنها ایران بلکه برخی از کشورهای ذره‌بینی متحد آمریکا که در وسوسه کردن آمریکا برای جنگ با ایران، شبانه‌روز در حال لابی کردن هستند، و نظامیان آمریکایی که سابقه حضور در منطقه را دارند، از پیامدهای چنین اتفاقاتی به خوبی آگاه هستند.

استنباط دیگری که از سناریو امنیتی‌سازی ایران می‌شود این است که جنگ‌طلبان آمریکایی درصدد ایجاد روند تازه در وضعیت سیاسی منطقه هستند. در این چارچوب، آمریکا در خلیج فارس حاضر شده و در پی تحریک ایران است. آمریکا تلاش می‌کند با ترفندهایی ایران را به اقدام نظامی بکشاند. و در اینر استابه دنبال آن است که با پرونده‌سازی در ارتباط با اقدامات ایران در خلیج فارس بتواند دکترین محدود کردن همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای و اقتصادی ایران را کامل کند و سپس ایران را از یک چالش بین‌المللی به یک دشمن بین‌المللی تبدیل کند تا در صورت نیاز گام‌های مستحکمی در برخورد علیه ایران بردارد و این در حالی است که مقامات آمریکایی از رئیس‌جمهور تا وزیر امور خارجه مدعی هستند که نمی‌خواهند با ایران درگیر شوند.

این مسئله، همان نکته‌ای است که تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران عرصه دیپلماسی کشورمان مدنظر قرار دهند. به نظر می‌رسد آمریکای بن بست رسیده در پرونده خروج از برجام و ناکام شده در همراه ساختن دنیا در تحریم علیه ایران، در چهارچوب نگرش‌های استراتژیک خود اکنون در پی ساختن یک رویداد گفتاری هستند تا به واسطه آن خود را از یکسو خواهان مذاکره سازنده با ایران نشان دهند و از سوی دیگر ایران را گریزان از مذاکره و تلاش برای حل دیپلماتیک مسائل موجود در منطقه به تصویر بکشند و از این طریق اجماع بین‌المللی علیه ایران را افزایش دهند. در این چارچوب، آمریکا می‌خواهد سبد اتهامات علیه ایران افزایش یابد و در مرحله بعدی در سازمان ملل و شورای امنیت از آن بهره برداری کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha