ائتلاف در انتخابات این روزها به یکی از چالشهای فدراسیون وزنه برداری تبدیل شده است؛ فدراسیونی که مدال آوران آن شهرت جهانی و المپیکی دارند و قرار است پس از چند ماه بلاتکلیفی روز شانزدهم تیرماه انتخابات آن با حضور ۹ نفر از مدعیان صاحب نام کرسی ریاست، برگزار شود. اما برای پیروزی در انتخابات نامها نمیتوانند عامل موفقیت باشند بلکه آنچه موفقیت را تضمین میکند برنامههای فردی و چشم انداز برای آینده فدراسیون است. آیندهای که برخی خواهان تحول در آن هستند و گروهی نیز با استناد به برخی از شگردهای مدیریتی کنونی شرایط را مطلوب توصیف میکنند.
اما فارغ از تمام جهت گیری های این ۲ گروه، آنچه بیش از پیش انتخابات این فدراسیون را پررنگ کرده است لابی و ائتلافهایی است که اخبار آنها روز به روز پررنگتر خواهد بود؛ ائتلافهایی که در گروههای چند نفره شکل گرفته و هر کدام بر محور هدف خاص در جریان است.
اما چه اهدافی در پشت گعده های چند نفره فدراسیون وزنه بردرای است که بسیاری از نامداران ممکن است در آینده به سود شخص خاص کناره گیری کنند. آیا کسی که در وزنه برداری نامی در ایران و جهان دارد حاضر است بپذیرد تا رقیب به مدت چهار سال در کرسی ریاست قرار گیرد و وی در بیرون از گود نظاره گر باشد؟ پاسخ به این پرسش بدون شک نه است.
فرد ائتلاف کننده به دنبال آن است تا با قرار گرفتن در ائتلاف گروهی خاص، ضمن فرار از میزان رأی خود در انتخابات، با وامدار کردن دیگران جایگاهی فراتر از ریاست برای خود دست و پا کند؛ جایگاهی که به وی نقش مدیر سایه خواهد داد و بدون شک در برخی از مواقع رئیس فدراسیون را در حد یک اسم میداند و خود در پشت پرده سیاست گذاری میکند.
سوای فرار از میزان رأی انتخاباتی یکی دیگر از دلایل ائتلافها در شرایط کنونی تقسیم پستها در فدراسیون است. پستهایی که پس از پیروزی فرد مورد حمایت و رسیدن به کرسی ریاست او باید بین شرکا تقسیم کند. اگر ائتلاف گران این روزهای انتخابات وزنه برداری در ذهن خود چنین راهبردی در نظر داشته باشند بدون شک در چهار سال آینده باید شاهد فدراسیونی باشیم که در نقش یک شرکت «سهامی عام» ظاهر شود؛ شرکتی که پستهای کلیدی آن بین افراد خاص تقسیم میشود.
همچنین در ائتلافها منافع فردی و گروهی زیادی نهفته است. اگر هدف فرد از حضور در انتخابات تأمین جایگاه فردی باشد بدون شک ورود به اجماع برای او آسان و وی ممکن است برحسب منافع هر ساعتی به سمت و سوی یکی از کاندیدا غش کند اما اگر ثبت نام او هدفمند و در خدمت ورزشی مانند وزنه برداری باشد بدون شک برنامههای خود را به مجمع عرضه میکند و به سختی به سمت و سوی دیگران خواهد رفت.
به نظر میرسد شمار فراوان کاندیداهایی که این روزها برای ریاست فدراسیون وزنه برداری احساس مسؤولیت میکنند بیش از چشم اندازهایی است که در یک دهه آینده برای توسعه این ورزش طراحی میشود. برخی از این نامها ضمن آنکه به دنبال طراحی چشم انداز نیستند بلکه با اعلام حضور و تکیه بر اهرم ائتلاف به دنبال آن هستند که آیندهای برای خود در مدیریت جدید فدراسیون وزنه برداری دست و پا کنند. این آینده ممکن است در فضای مه آلود روزهایی انتخابات به کورسویی برای خروج وی از دربهای فدراسیون نیز تبدیل شود زیرا با برد رقیب غیر ائتلافی، ممکن است کاندیدا در جرگه مغضوبین قرار گیرند.
با این شرایط باید گفت؛ فدراسیون وزنه برداری با توجه به افتخاراتی که در سطح جهان و المپیک کسب کرده است نباید به جایی برای طناب کشی افراد مختلف تبدیل شود زیرا کمتر از ۱۵ ماه تا آغاز رقابتها المپیک ۲۰۲۰ توکیو باقی است و فدراسیون در این مسیر باید ضمن آنکه انتخابی را بهترین شکل انجام دهند باید بسیاری از حاشیههای این نهاد را مدیریت کنند. مدیریتی که میتواند مسیر پیشرفت این رشته را بیش از پیش در ایران هموار کند.
اما اگر ائتلافهایی که بر محور منافع فردی در گردش هستند در انتخابات چیرگی پیدا کنند بدون شک تأمین منافع فردی ائتلاف کنندگان به اولویت رئیس بعدی فدراسیون تبدیل و مهرههای وی تا چهار سال میتواند در فدراسیون حکومت کنند. برای رهایی از چنین کلاف سردرگمی لازم است اعضای مجمع انتخابات فدراسیون سوای نامها و لابی گریها برنامه کاندیدا را مورد توجه قرار دهند و نسبت به عملی یا تخیلی بودن آنها اظهار نظر کنند.
نظر شما