به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران به ویژه در دهه ۶۰ خورشیدی نشان میدهد دشمنان برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود همواره به دنبال حذف فیزیکی شخصیتهای انقلابی بودند در حقیقت آنها سعی داشتند تا از طریق ترور، ایران را از مسیر رشد و پیشرفت دور کنند.
یکی از شخصیتهای انقلابی و مبارز سیاسی که به سبب نقش و عملکرد تأثیرگذار خود در جریان انقلاب اسلامی هدف منافقان قرار گرفت، آیت الله محمد صدوقی بود. وی در ۱۲۸۷ خورشیدی در خانوادهای روحانی در یزد دیده به جهان گشود. دروس ابتدایی را در مکتب خانه به پایان رساند و در ۱۳ سالگی وارد مدرسه عبدالرحیم خان شد و به تحصیل علوم دینی، مقدمات منطق و بخشی از سطوح فقه و اصول روی آورد. پس از پایان جامع المقدمات و قوانین راهی مدرسه چهارباغ اصفهان شد و یک سال بعد به یزد بازگشت. در ۲۲ سالگی به دلیل اشتیاق فراوان به فراگیری علوم دینی رهسپار قم شد و در آنجا دروس سطح، خارج فقه و اصول را در محضر استادان مشهوری چون آیات عظام «عبدالکریم حائری یزدی، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدصدرالدین صدر، سید محمدحجت کوه کمری و سیدمحمدتقی خوانساری» به پایان برد و به درجه اجتهاد نائل آمد.
آیت الله صدوقی از پیشگامان مبارزه با رژیم پهلوی بود. فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی اش با حکومت وقت از ۱۳۴۱ خورشیدی با ارسال تلگرافی به محمدرضا پهلوی و مخالفت با تصویب انجمنهای ایالتی و ولایتی وارد مرحله جدیدی شد. ارتباط با گروه فداییان اسلام و پشتیبانی از آنها، حمایت از امام خمینی (ره) در حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی و صدور اعلامیهای در اعتراض به آتش سوزی سینما رکس آبادان از دیگر فعالیتهای سیاسی وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میشد.
به این ترتیب اوج فعالیتهای سیاسی آیت الله صدوقی در دهه ۴۰ خورشیدی بود که مردم یزد از آیت الله بروجردی خواستند که او را برای رهبری فعالیتهای دینی و اجتماعی آنجا بفرستند و ورود این روحانی با استقبال بی نظیر و گستردهای همراه شد.
آیت الله صدوقی از جایگاه ممتازی در استان یزد برخوردار بود و علاوه بر آن در استانهای همجوار نیز نفوذ داشت، به گونهای که اسناد و مدارک سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) حساسیت آنان به اقدامهای سیاسی او را نشان میدهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی آیت الله صدوقی به عنوان نماینده مردم یزد در مجلس خبرگان قانون اساسی و امام جمعه این شهر منصوب شد.
سرانجام آیتالله صدوقی در ۱۱ تیر ۱۳۶۱ خورشیدی پس از اقامه نماز جمعه، مورد حمله انتحاری یکی از اعضای وابسته به گروهک منافقین بود قرار گرفت و در ۷۵ سالگی به شهادت رسید و به عنوان چهارمین شهید محراب شناخته شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی به مناسبت سالروز شهادت آیت الله صدوقی به گفت و گو با حجتالاسلام محمد صدوقی نوه این روحانی مبارز پرداخت.
متن این گفت و گو را در ادامه میخوانیم:
ایرنا: با توجه به اینکه در دهه ۶۰ خورشیدی ترورهای بسیاری صورت گرفت این سوال پیش میآید که چرا بیشتر شخصیتهای روحانی مانند آیت الله صدوقی ترور و حذف میشدند؟
حجت الاسلام صدوقی: اگر نگاه کلی داشته باشیم، در مییابیم وجه مشترک تمام افرادی که با ترور حذف شدند، تأثیر گذاری آنها بر جامعه بود. در حقیقت چون که انقلاب برای حفظ و بقا و پیشرفت خود نیاز به مردم داشت و نخستین تکیه گاه انقلاب مردم بودند افراد و روحانیهایی میتوانستند مردم را در صحنه نگه دارند که با مردم صادق و مورد اعتماد بودند و خواستههای مردم را مورد توجه قرار میدادند. بنابراین اینها میتوانستند مردم را به عنوان اصلی ترین رکن انقلاب در صحنه نگه دارند، آگاهی بخش باشند و از تلخیها و سردیهای که در بسیاری از مواقع پیش میآمد در امان بدارند. بنابراین هدف دشمنان از ترور روحانیان تأثیر گذار مانند آیت الله صدوقی بیش از آنکه حذف آنها بوده باشد، هدف اصلی حذف مردم به عنوان پشتوانه و بنای اصلی انقلاب بوده است زیرا با حذف این افراد میخواستند میان مردم و انقلاب فاصله اندازند و نمیخواستند افرادی که دعوت کننده مردم هستند، وجود داشته باشند.
ایرنا: امروز مسؤولان و روحانیان چه درسی میتوانند از آیت الله صدوقی بگیرند و چگونه میتوانند شخصیت وی را الگو قرار دهند؟
حجت الاسلام صدوقی: نکتهای که امروزه مسؤولان و روحانیان باید در نظر داشته باشند این است که فرزند زمانه خود باشند. آنها باید جامعه را خوب بشناسند تا بتوانند تعامل و ارتباط مستقیمی با مردم داشته باشند. آیت الله صدوقی تنها به واجبات و منکرات دینی مردم توجه نداشت بلکه در زمینههای اجتماعی و حل مشکلات عادی آنها نیز کوشا بود. همچنین در زمینههای اقتصادی فعالیتهای وی از ۱۳۴۲ خورشیدی تا هنگامی که به شهادت رسید و در هر دورهای به تناسب اقتضای زمانه ادامه داشت. برای نمونه یک دورهای نیاز به تجهیزات درمانی بود اقدام به تأسیس بیمارستان کرد، دورهای دیگر قرض الحسنه بنیان نهاد و حتی فراتر از آن مجتمع بین راهی به وجود آورد زیرا برای در مسیر جادهای یزد - بندرعباس که یکی از اصلی ترین مسیرها است تصادف زیاد بود اقامتگاه و مسجد تشکیل داد. شاید در نگاه اول اینها کار یک روحانی نبوده است اما وقتی اقتضا زمانه ایجاب میکرد وی از پشتوانه اجتماعی خود بهره میجست و این خدمات را انجام میداد.
بنابراین امروز مسؤولان باید با الگو گیری از شخصیت آیت الله صدوقی اقتضائات زمانه خود را بشناسند و بر پایه آن با مردم در تعامل باشند. همانگونه که گذشتگان ما مانند امام خمینی (ره) و آیت الله صدوقی با مردم یکی بودند و به این نکته توجه داشتند تا بتوانند پشتوانه خود را برای مردم حفظ کنند.
در ادامه دیدگاههای محمد رضا کائینی پژوهشگر و محقق تاریخ را در ارتباط با این موضوع جویا شدیم.
متن این گفت و گو را میخوانیم:
ایرنا: توطئه گران و منافقان از ترور سالهای نخست پیروزی انقلاب چه هدفی را دنبال میکردند؟
کائینی: ترور به عنوان آخرین حربه گروههای سیاسی به کار میرود. گروهک منافقین به دلیل اینکه در ساختار سیاسی نتوانسته بودند، جایگاه ویژه و مورد علاقه خود را به دست آورند آمادگی زیادی از پیش از انقلاب برای ترور داشتند و این آمادگی بالقوه را بالفعل کردند. تصور آنها بود که این انقلاب سرقت شده است. در واقع به این شکل خودشان را تسکین میدادند که بدنه جامعه با آنها همراه است که یک عده به رهبری امام (ره) انقلاب را دزدیدند اما حقیقت این بود انقلاب، اگر انقلاب باشد طبیعتاً هیچ فردی نمیتواند آن را از آن خود کند آنان فکر میکردند با ترور یک عدهای مشکلهای آنها حل خواهد شد اما این اتفاق نیقتاد و نفرت عجیبی نسبت به منافقان ایجاد شد و در نتیجه بعد از چند سال ترور متوجه شدند این موج را باید متوقف کنند.
ایرنا: به چه دلیل منافقان آیت الله صدوقی را ترور کردند؟
کائینی: آیت الله صدوقی در استان یزد چهرهای مقتدر بود و جالب است بدانید با وجود اینکه تمام چهرههای انقلابی مانند وی را پیش از انقلاب دستگیر کردند، ساواک یزد جرأت نداشت او را دستگیر کند. در واقع وی یک وجاهت و محبوبیت عجیبی در یزد داشت و برای نمونه به اشاره او در روز ۲ بار بازار، باز و بسته میشد و مردم بسیار به او اعتقاد داشتند. بنابراین وجود چنین چهرههایی برای مردم انگیزه بخش بود و آنها را بسیج میکرد و یک استانی مانند یزد در دست او بود. همچنین افراد محبوب و مقبولی مانند آیت الله صدوقی انگیزه و روحیه به جامعه میدادند و مقاومت ایجاد میکردند. مردم هم تابع آنها بودند در حقیقت او سنگرگاه مهم برای انقلاب و نظام بود و دشمنان هم به همین دلیل کوشیدند تا وی را از سر راه بر دارد.
ایرنا: حذف شخصیتهایی مانند آیت الله صدوقی چه ضربهای بر پیکره جامعه وارد کرد؟
کائینی: از دست رفتن چهرههای بزرگی مانند آیت الله صدوقی که وجود آنها میتوانست در فرآیند و آینده انقلاب کمک بزرگی باشد دردناک بود اما یک حرکت پرخروش و پرانگیزه مانند انقلاب هر چند ضربههای زیادی به پیکرهاش وارد میکردند راه خود را به دلیل وجود رهبر قدرتمندی مانند امام خمینی (ره) پیدا میکرد و ادامه میداد. امام (ره) تمام نقصانهایی را که سر راه برای حرکت پیش میآمد، حل میکرد. بنابراین با وجود ترورها که مشکل ساز بودند و جامعه و نظام را از نیروهای مهم و شاخص محروم میکرد اما به دلیل وجود امام (ره) و انگیزه انقلابی جامعه تأثیری در حرکت انقلاب نداشت.
ایرنا: آمریکا در ترورهای دهه ۶۰ خورشیدی چه نقشی داشت؟
کائینی: منافقان به طور طبیعی با آمریکاییها روابطی داشتند. البته در هیأت حاکمه آمریکا خیلی به اینها خوشبینی وجود نداشت به دلیل اینکه پیش از انقلاب چند تن از رایزنان و وابستگان نظامی آمریکا را ترور کرده بودند و در آغاز دولت این کشور خیلی به اینها اتکا نمیکرد اما وقتی از ایران بیرون رفتند و کاملاً نقطه مقابل حاکمیت قرار گرفتند، آمریکاییها به فکر افتادند که از ظرفیت منافقان استفاده کنند. همچنین صدام بدون هماهنگی با آمریکا نمیتوانست به اینها امکانات، مکان و اسلحه بدهد الان هم به طور طبیعی آنها با وجود اینکه در عراق جایگاهی ندارند اما فعالیتهای گسترده شأن در اروپا نشان میدهد که از یک امکان و فضای بازی از طرف آمریکا و اروپا برخوردار هستند. برای نمونه سیستم گسترده پولشویی در اروپا دارند و در مقابل آنها اغماض میشود و اقدامات منافقان را نادیده میگیرند که این یک نوع کمک بزرگی به باقیمانده این گروهک است.
نظر شما