اهمیت فرهنگ و تاثیر گذاری مستقیم آن در توسعه اجتماعی امری تاریخی است که بی اعتنا به محدوده های جغرافیایی و قدمت و دیرندگی تمدنها همواره در هر عصری موجبات تعالی و اسباب افول دولت –ملتها بوده است.تا بدانجا که در عصر حاضر به رغم پیشرفتهای عظیم در حوزه صنایع نظامی- دفاعی مهمترین پیش نیاز تفوق، در عرصه فرهنگی است.
از این رو به موازات تمام تلاشهای علمی –فنی و مهندسی در ساخت سلاحهای فوق پیشرفته، جنگ نرم فرهنگی، در راس برنامههای سیاسی دولتهای قدرتمند میباشد که در نگاه دیگر می توان اذعان داشت فرهنگ در حقیقت سد دفاعی ملتها درتمام طول تاریخ بوده است.
از بستر فرهنگهای سالم، اقتصاد شکوفا میشود و جامعه در مسیر تعالی قرار می گیرد از این رو است که پیامبران همواره سفیران فرهنگ الهی بوده اند و مهمترین رسالت ایشان رسالت فرهنگی یعنی ایجاد تحول شگرف در چگونه زیستن و چگونه نگریستن بوده است.
مطالعات فرهنگی در بازشناسی عوامل موثر در انحطاط و سقوط تمدنهای پیشین حکایت از تاثیرات مستقیم شاخص های فرهنگ هر عصر در ظهور و افول تمدنهای روزگار خویش دارد.این مهم تا بدانجا که در عصر توسعه یافتگی صنعت، اضمحلال فرهنگی بستر فروپاشی جامعه و از هم پاشیدگی شیرازه نظم اجتماعی میشود تا بدانجا که بحران هویت بزرگترین آسیب و مهمترین علل نابهنجاریهای اجتماعی تلقی می گردد.
از این رو بازشناسی چالشهایی که فراروی فرهنگ قرار دارد بسیار مورد تاکید نظریه پردازان و مصلحان اجتماعی است و بازشناسی عوامل موثر در بازدارندگی توسعه فرهنگی از دغدغه فعالان عرصه فرهنگی در سطوح مختلف مدیریتهای فرهنگی است.
رقابتهای جهانی در عرصه رشد تکنولوژی و توسعه صنعت سبب گردید، بسیاری از روشنفکران جهان سوم راه به خطا رفته و در شتاب و تعجیل برای پیشرفت جامعه، توسعه را در گرو توسعه علمی خلاصه کرده و بی اعتنا به التزام فرهنگ، اعتبار زیر ساختی عناصر فرهنگی را نادیده انگاشتند و حتی گاهی ناخواسته در تقابل فرهنگ و صنعت به راحتی اسباب حذف و یا تضعیف اعتبار اجتماعی فرهنگ شوند و بدینگونه در گمان تحولات مثبت، موجبات تعارض، تزلزل و سرانجام بحران هویت فرهنگی فراهم آورند.
با این مهم امروز در جامعه ایران به رغم قدمت و دیرندگی بیش از هفت هزاره فرهنگی و خیزش متعالی آن پس از ظهور و حضور دین مبین اسلام و عبور از تنگناهای تاریخی و آفرینشهای ماندگار علمی-ادبی –هنری و فراتر از آن حماسی-اعتقادی-جهادی در حساس ترین برهه تاریخ و عطش جامعه برای رهایی از آسیبهای مختلف اجتماعی و روحی روانی، سایه تدبیر فرهنگ از سر جامعه کوتاه و متاثر از نسیان برنامه ای، بودجه اقتصادی اش به رقم ناچیزی تقلیل یافته و سهم سرانه اش در هزینه کرد آسیبهای اجتماعی گم شده است.
شکاف گذشته و حال جدایی فرهنگ امروز از دیروزهای درخشان تا بدانجا که فاصله یک ساله نسلها گویی بیش از بیگانگی قرنهاست این درحالی ست که به تعبیر ادوارت هالت گذشته در پرتو حال و حال در پرتو گذشته قابل تفهیم است.
فرهنگ در پیوند گذشته به حال پویا میشود و در مسیر تعالی خود، اسباب تعالی جامعه را فراهم می سازد.نظامهای حقوقی را تبیین می کند و جامعه را از انشقاق به انسجام می کشاند.بر چنین شالوده ای شکیب و استوار می توان عمارت جامعه را به شکیل ترین و پایا ترین شیوه طراحی نمود و از قِبَل آن اسباب پیشرفت و توسعه نهادها و نظامهای اجتماعی فراهم ساخت.این از آن جهت است که فرهنگ محوریت شکل گیری هویتی ملتهاست که در درون خویش علوم و
فنون، اخلاق و ارزشها، پژوهش ها و آفرینش ها شکل می گیرد و بالنده می شود.
این مهم هر چند برای جامعه ای که قرنها پشتوانه فرهنگی داشته و از دل اعصار و قرون حتی در تلخ ترین دوران تاریخ، چون آفتابی درخشان گیسوی زر افشانده، ملموس و محسوس است اما بی تردید برای مسئولان مشفق فرهنگی و فرهنگوران دلسوز، تامل برانگیز تر و رنج آور تر است.
کمبودسرانه فضاهای فرهنگی و ضعف زیر ساختها، به همان اندازه که دغدغه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است باید دغدغه تمام ساختار اجتماعی باشد،
چرا که در فراگردهای اجتماعی، ضعفهای فرهنگی می تواند سد محکمی در تحقق اهداف دیگر باشد سهم نیم درصدی اعتبارات برای وزارت ارشادی که بار سنگین سلامت اخلاقی جامعه را بر دوش می کشد و متولی شکوفایی اندیشه ها و بالندگی استعدادها و البته آفرینشهای ماندگار علمی-ادبی است، محنتی عظیم است که زبان خامه چون بیان دارد، دود از قلم برخیزد و دفتر بسوزد. سهم چند سانتیمتری سرانه فضای فرهنگی آن هم در جامعه ای که قدرت خویش از قوت قلم داشته که هم در وادی علم، هم در عرصه ادب و هم در محیط فضل و هنر، جهانی را مسخر خویش نموده است و اینک با وجود اهمیت بسزایی که در تحقق آرمانهای اجتماعی –ملی و اعتقادی دارد متاسفانه بسیار کمتر از حداقلها، سهمیه بودجه ای دارد.گویی با خویش است وبیگانه از خویش.
توسعه فرهنگی که از قرن ۱۷ میلادی به عنوان پیش نیاز و شاخص توسعه اجتماعی و موفقیتهای اقتصادی –سیاسی مورد توجه سیاستمداران و برنامه ریزان قرار گرفت، با نگاه غرب شیفتگی روشنفکرمآبهای سده گذشته، که در تقابل با فرهنگ غرب، راه عبور از پس ماندگی های اقتصادی –صنعتی را در نادیده گرفتن هویت فرهنگی خویش دانستند و با احساس حقارت بر آمده از خودباختگی فرهنگی، راه رهایی را در اخذ هویتهای کاذب غرب جستجو کردند، سنگر هویت ملی -اعتقادی خویش را رها و در اردوی بیگانه قامت فرسودند.این در حالی است که از منظر اسلام کشف حقیقت جهان درون و برون تنها از منظر جهان بینی توحیدی میسور است.
کشور ما نیز مسیر تحول فرهنگی خویش را در التزام به باورهای دینی و اندیشه های معنوی، انتخاب و با حفظ هویت فرهنگی، با اتکاء به عقلانیت دینی همواره کوشیده است خود را از بن بستها برهاند.با این وجود دغدغه های فرهنگی کشور در حال حاضر بسیار است. دغدغه هایی که شمه ای از آن در اظهارات اخیر و مکرر وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شنیده شد و بخش های عظیم تر آن به این زمان بگذار تا وقت دگر می آید.
شاید بتوان این امر را در تلخیص نگاههای مدیریتی، از نمودهای فرهنگی به نمادهای ظاهری جستجو کرد.نسیان از کارکردهای عظیم فرهنگی و نقش تحول آفرین آن در توسعه سرمایه های انسانی که اگر بطور جدی دنبال نگردد، بازتاب و
تبعات آن را در تشدید رفتارهای هنجار شکنانه، نزاعهای خیابانی، کاهش سن اعتیاد، افزایش آمار ارتکاب جرم، بازماندگی از توسعه پایدار، هدررفت سرمایه های مالی و پتانسبلهای ذهنی-خلاقیتی می توان یافت.
از این رو نگارنده معتقد است: کمبودسرانه فضاهای فرهنگی و ضعف زیر ساختها، به همان اندازه که دغدغه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است باید دغدغه تمام ساختار اجتماعی باشد.چرا که در فراگردهای اجتماعی، ضعفهای فرهنگی می تواند سد محکمی در تحقق اهداف دیگر نظامهای اجتماعی باشد.
سخنان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارائه آمارهای ایشان در خصوص سرانه تولید و مصرف فرهنگی جامعه، عملاً به صدا در آوردن زنگ خطر است
نشر فرهنگ سالم نیازمند زیر ساختهای مستحکم فرهنگی و سرمایه های مالی مدیریت شده در این بخش است.استیلای فرهنگ و تحکیم پایبندی افراد به شعائر ملی-اعتقادی عامل مهمی در تسریع توسعه اجتماعی خواهد بود به گونه ای که تصور توسعه اجتماعی بدون توسعه فرهنگی امری موهوم است، به تبع آن تصور توسعه فرهنگی بدون تحکیم زیرساختها و تامین بودجه لازم نیز گمانی بیش نخواهد بود.لذا سخنان وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و ارائه آمارهای ایشان در خصوص سرانه تولید و مصرف فرهنگی جامعه، عملاً به صدا در آوردن زنگهای خطری است که در صورت عدم توجه به سخنان ایشان دیر یا زود جامعه را عمیقاً متاثر خواهد نمود.
امروزه با حضور و لمس عینی مشکلات اقتصادی اولین کالایی که از سبد مصرف خانواده حذف می گردد، مقوله های فرهنگی است که البته خانواده ها ناچار به تبعیت از آن هستند. کم توجهی به تولید و مصرف فرآورده های فرهنگی اگر امر ناگزیر خانواده ها می باشد اما دولتمردان و خصوصاً کمیسیون فرهنگی مجلس نباید تسلیم آن گردند.
عدم عینیت ارزش مادی تولیدات فرهنگی سبب شده است جایگاه واقعی فرهنگ در سیطره نگاه عموم و خواص چندان نگنجد فی المثل وزارت راه در قبال تحویل صد کیلومتر آسفالت نمودن جاده از پیمانکار هزینه آن را پرداخت می نماید اما چه کسی است که بهایی برای اشعار حافظ و یا سعدی و تاثیر آن در کوچه پس کوچه های تاریخ تعیین می نماید؟
۶۱۱۳/ ۲۰۲۷
شیراز - ایرنا- لزوم تمهیداتی جهت ایجاد فضاهای مناسب فرهنگی، نگاه سلیقه ای به طرحهای پیشنهادی نیست، بلکه ضرورت اجتناب ناپذیر جامعه ای است که از نخست روزگار پیدایی تاکنون، همواره حیات اجتماعی خود را بر شالوده های محکم فرهنگی بنا نموده است.از اینجاست که می توان دغدغه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره سرانه سانتیمتری فضاهای فرهنگی را بیشتر لمس کرد.
اخبار مرتبط
-
موسيقي ايراني، نگاه هاي تنگ نظرانه، انديشه هاي پاك
شيراز - ايرنا - موسيقي ملي ايران درگذرقرن ها، كاروان انديشه واحساس پاك مردمان اين سرزمين را…