روزنامه همدلی در گزارشی می نویسد: وی در جلسه شورای اداری استان کرمان گفته: «ایران با داشتن ۲۴۰ هزار زندانی رتبه نهم دنیا به لحاظ تعداد کل زندانیان را به خود اختصاص داده است» به گفته وی ۶۰ درصد از زندانیان به دلیل جرائم موادمخدر و سرقت در زندان به سر میبرند.
پارسال نیز «سیدحسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاری اجتماعی وقت اعلام کرد: «در هر ساعت ۵۰ نفر وارد زندان میشوند». پیشتر نیز برخی از منابع از رشد ۱۷ برابری زندانیان کشور نسبت به دهههای گذشته خبر دادند.
این گونه خبرها، خبری نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و از آن چشمپوشی کرد. اگر هم چنین کنیم، دیری نخواهد پایید که این معضل، آثار خود را بر زندگی همه ما نشان خواهد داد.
در حالی رتبه شمار زندانیان در ایران تک رقمی است که در کشورهای مختلف از تعداد زندانیان به عنوان معیاری برای سنجش میزان رضایت از زندگی نام میبرند.
در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای توسعه یافته و غربی -که مدام از سوی برخی از رسانههای داخل کشور به محیط و کشورهای جرمزا متهم میشوند- به دلیل کاهش شدید جرائم، تعداد زندانیان در آن کشورها به حدی کم شده کرده است که زندانهای آن کشورها در حال تغییر کاربری به مسافرخانه، هتل، محل بازی کودکان و … هستند.
به عنوان مثال فقط در کشور هلند طی یکی دو دهه گذشته ۲۵ زندان در این کشور تغییر کاربری دادهاند و در این کشور ۱۷ میلیون نفری فقط ۱۷۰۰۰ زندانی در زندانها وجود دارد، به نحوی که زندانهای هلند به حدی خالی شده که این کشور به واردات زندانی از نروژ روی آورده است. همچنین کشور دانمارک با اتخاذ سیاستی کارآمد تعداد زندانیانش را در سال ۲۰۱۷ به ۸ نفر رسانده بود و این یکی از دلایلی بود که این کشور را در سرلیست کشورهایی که برای زندگی مناسب است، قرار داد.
بر اساس آمارها تعداد زندانیان قبل از انقلاب با توجه به جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان، حدود ۱۰ هزار نفر بوده است. اگر بنا باشد که آمار رشد زندانیان را بر اساس جمعیت محاسبه کنیم، اکنون که جمعیت ایران مرز ۸۰ میلیون نفر را رد کرده است باید قاعدتاً میزان زندانیان در کشور به عدد ۳۰ هزار نفر هم نمیرسید، اما اکنون براساس آمارهای موجود و همچنین گفتههای مسئولان و سازمانهای امر، این تعداد بیشتر از ۸ برابر شده و به عدد ۲۴۰ هزار نفر رسیده است. اگر این آمار نگران کننده را اگر در کنار پیامدهای منفی این امر بگذاریم اوضاع هراسانگیزتر از این هم میشود.
شاید در گذشتههای دور ایجاد زندان و آمار بالای زندانیان نشاندهنده اقتدار یک سلسله یا حکومت بود تا با استناد به آن صاحبان قدرت و حکومت ژست ایجاد و برقراری امنیت را در سطح قلمرو خود بگیرند، اما امروزه تعداد زندان و بالا بودن آمار زندانیانی شاخصی برای ناکارآمدی نه فقط سیاستهای دستگاه قضا بلکه سیاستهای کلی یک کشور به حساب میآید، چرا که زندان و زندانی محصول ارتکاب جرم است و ارتکاب جرم زاییده شرایط نامطلوب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… است. شرایطی که حکومتها در به وجود آوردن آن بیتقصیر نیستند. به همین دلیل تعداد بالای زندانیان در دنیای امروز به یکی از مهمترین چالشهای دولتها و حکومتها تبدیل شده است.
بسیاری از کارشناسان آمار بالای زندانیان در کشور را به خلاهای قوانین و همچنین عدم اجرای برخی دیگر از قوانین گره میزنند. در گذشته واژه و اصطلاح زندان مکانی برای دربند کردن مجرمان خطرناک، سارقان و قاتلان را در ذهن تداعی میکرد. اما اکنون با نیم نگاهی به جرم بسیاری از زندانیان به این نتیجه میرسیم تعداد زیادی از افراد دربند نه سارق، قاتل یا مجرمان خطرناک هستند، بلکه برخی مجرمهای بیخطری هستند که به علت وفور «عنوانهای مجرمانه» در کشور و به خاطر جرم کوچکی که حتی میتوان با تخفیف آن را اشتباه فرض کرد، در زندان به سر میبرند و ضمن اینکه هزینه زیادی را بر کشور تحمیل میکنند پیامدهای اجتماعی و فردی زیادی را نیز به دنبال دارد.
باید این واقعیت را پذیرفت که زندان فقط یک رسالت پیشگیرانه محدود دارد. زیرا این مکان فقط برای مدتی بزهکار را از محیط اجتماعی دور میکند و در عوض ممکن است پیامدهای اجتماعی، روانی، جسمانی منفی بر فرد زندانی به جای گذارد و به تبع آن اجتماع نیز از پیامدهای منفی آن نیز متاثر شود.
صرفنظر از تاثیر این موضوع بر حوزههای اجتماعی، که بالا بودن شمار زندانیان در زندانها آسیبهای اجتماعی متعدی را به دنبال دارد، این موضوع بر زندگی زندانیان نیز تاثیر گذاشته است، به نحوی که بالا بودن شمار زندانیان در کشور موجب پایین آمدن کیفیت زندگی آنان نیز شده است. آن گونه که برخی از منابع آگاه به خبرنگار همدلی گفتهاند در برخی از زندانهای کشور از جمله زندان مرکزی کرج، به دلیل ازدیاد زندانیان، بسیاری از زندانیان تخت ندارند و ناچارند شبها در راهروهای باریک و دراز که محل عبور و مرور بقیه زندانیان است، شب را به صبح برسانند، شرایط به گونهای است که بسیاری از آنان از حتی خواب راحت شبانه هم محروم هستند و حتی امکانات بهداشتی و غذایی نیز به تناسب زندانیان در بسیاری از زندانهای کشور وجود ندارد.
این در حالی است که براساس آییننامه سازمان زندانها، حداقل فضای عمومی استاندارد برای هر زندانی ۱۱ متر مربع است، اما اکنون وضعیت به گونهای است که زندانیان تا داخل راهروهای بند و ورودی سرویسهای بهداشتی مجبور هستند بخوابند و با جانوران موذی مانند موش، ساس و… همزیستی مسالمتآمیزی داشته باشند. بنابراین همین تراکم جمعیت در محیط بسته، کیفیت بد غذا و عدم تحرک مناسب باعث شده سادهترین بیماریها نیز به سرعت همهگیر شود.
صرفنظر از کیفیت زندگی زندانیان، بر همگان روشن است که هدف قانون از مجازات چیزی جز اصلاح مجرمان نیست. اما در شرایط موجود که زندانها از زندانیان تلنبار شده است این هدف در لابهلای مشکلات ازدیاد زندانیان گم شده است.
با این حال نباید فراموش کرد که هیچ بهانهای از سوی مسئولان توجیه قابل قبولی برای نقض حقوق شهروندان نیست، با این توضیح که مجرمان هرکدام دارای حقوق شهروندی هستند که نباید نسبت به آنها بیتفاوت بود.
تهران- ایرنا- ایران با داشتن 240 هزار زندانی رتبه نهم دنیا به لحاظ تعداد کل زندانیان را به خود اختصاص داده است. دو روز پیش «تقی رستموندی»، رئیس سازمان امور اجتماعی کشور آمار جدیدی از زندانیان کشور را به رسانهها اعلام کرد.
نظر شما