چند روزی از پذیرش قطعنامه ٥٩٨ توسط جمهوری اسلامی ایران نگذشته که رزمندگان و دلاوران این مرز و بوم ساعت ۲ بعد ازظهر پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷ را با رشادت و شهادت برای همیشه در تاریخ ثبت کردند.
هنوز بوی گاز خردل و گاز اعصاب از روستاهای گیلانغرب، پاوه و دالاهو به مشام می رسید و هنوز پیکرهای بی جان زنان و مردان و کودکان که از استنشاق این گاز جان داده بودند، بر زمین بود.
دام‌ها و زمین‌های کشاورزی آلوده و بیشترشان نابود شده‌اند و این آغاز بیماری‌های اعصاب و سرطان و تولد نوزادان و کودکان ناقص بود. هنوز دست‌ها و چشمان کودکان شیمیایی شده می‌سوخت که سازمان مجاهدین خلق که نام خود را ارتش آزادیبخش گذاشته بودند عملیاتی را با نام «فروغ جاویدان» آغاز کردند و هدفشان براندازی حکومت ایران بود که امید و خیال واهی‌شان هم نبود نیروی جنگی بود.
آغاز حمله دشمن به خیال واهی تصرف
روز حمله آغاز شد. فاصله مرز قصر شیرین تا منطقه تنگه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری غرب کرمانشاه را با سرعت خیلی زیاد طی کردند.
این حمله مشترک نیروهای نظامی وابسته به سازمان مجاهدین خلق به سرکردگی مسعود رجوی و ارتش عراق است که خواب و خیالی باطل دیدند و هجوم خود را از سرپل ذهاب به داخل خاک ایران اسلامی شروع کردند.
مسعود رجوی خود را در لباس و اشل یک ابرقدرت می‌دید که ۴۸ ساعته می تواند یک کشور را تسخیر کند. رجوی پیش از عملیات مرصاد امید داشت ۴۸ ساعته به تهران برسد، این عملیات را فرصت تاریخی می دانست که نباید از دست برود و باید کار تمام شود.
در کنار هجوم منافقین، ارتش عراق هم در اقدامی هماهنگ به صورت همزمان به جبهه جنوب غربی ایران حمله‌ور شده و بخش عمده‌ای از توان نظامی ایران در این جبهه مشغول دفع تهاجم بود. مجاهدین به پشتیبانی نیروهای عراقی دلخوش کرده بودند و سرمست و باسرعت زیاد مشغول پیشروی به خاک ایران بودند.
بعد از اسلام آباد غرب در منطقه ای در ۳۵ کیلومتری کرمانشاه تنگه ای به نام چهارزبر میان جاده و دشت بود که در این تنگه نیروی هایی از سپاه و بسیج ایران و گردان ۱۲ قائم سمنان، حضور داشتند و دلاورانه مقاومت کردند.
آن که ایستاد تیپ قائم بود
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان خود در ۱۸ آبان ۱۳۸۵ در سفر به استان سمنان مهمترین نقش در عملیات مرصاد را مربوط به تیپ قائم دانست و فرمود: «شنیدم که نقش تیپ قائم در عملیات مرصاد آنچنان بود که اگر نبود، دشمن ممکن بود تا کرمانشاه پیش بیاید. آن که ایستاد، تیپ قائم بود. اینها در تاریخ می ماند.»
این دلاوران ایرانی بعد از اطلاع از پیشتازی ارتش منافقین به سمت تنگه، در دل شب خاکریزهایی را بر روی جاده احداث کردند و در انتظار ستون مجاهدین راه را سد کردند.
مردان خدا تا طلوع خورشید مقاومت سختی را انجام دادند و ستون مجاهدین را در همان تنگه زمینگیر کردند.
با طلوع خورشید در روز اول هدف ضمن سد کردن هجوم ستون مجاهدین خلق، بستن مسیر پشت سر آنها نیز بود. در این روز بالگردهای پایگاه کرمانشاه هوانیروز ارتش اقدام به انهدام مؤثر خودروهای ستون کردند و به مدافعان خاکریز در تنگه، نیروهای کمکی فرستاده شد و عملیات دشمن ناکام ماند.
عملیات مرصاد ضربه‌ای عمیق به دشمن بود
آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی از چهره های بزرگ جمهوری اسلامی درباره عملیات مرصاد نوشت: «جنگ و صحنه به گونه‌ای درست شده بود که اینها توی کیسه آمدند و ما در کیسه را بستیم. تدارک منافقین خیلی وسیع بود و ضربه وارده بر آنها خیلی عمیق است. ۱۲۰ تانک زرهی دجله، ۶۰ نفربر و ۶۰۰ خودرو دیگر، حدود ۵۰۰۰ پیکارجو و همین تعداد پشتیبانی و تدارکاتچی و طرح رسیدن به تهران، خیلی احمقانه و ساده‌لوحانه و هفتاد درصد انهدام».
واژه عربی «مرصاد» به معنی کمین است. این نام به خاطر کمین برنامه‌ریزی شده‌ای که ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام داده بودند برای این عملیات در نظر گرفته شد.
ر عملیات مرصاد بیش از چهار هزار و ۸۰۰ نفر از نیروهای مجاهدین خلق کشته و زخمی شدند و در میان کشته‌شدگان و اسرا تعداد زیادی از کادرهای ارشد سازمان و فرمانده‌های تیپ‌ها نیز وجود داشت. پس از پایان عملیات، تنگه چهارزبر، تنگه مرصاد نام گرفت.
۷۳۴۲/۶۱۰۳
