اخلاق جمع خُلق است و در لغت خُلْق و خَلْق از یک ریشه؛ یعنی (خ ل ق) هستند. خَلْق به شکل ظاهری انسان نظر دارد و خُلق به شکل باطنی و نفسانی. همانگونه که شکل ظاهری انسان، متصف به صفت نیک و بد است، شکل باطنی انسان هم اوصاف خوب و بد دارد. هدف انسان در فرهنگ اسلام، تقرب به خداوند است و اخلاق پسندیده اساسیترین راه وصول به این مقصد. پیامبر اسلام (ص) نیز به بیان خود (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، کنزالعمال، ج ۳، ص ۱۶) برای تکمیل مکارم اخلاق مبعوث شده است.
اهتمام فوقالعاده قرآن مجید به عنوان کتاب مقدس مسلمانان به مسائل اخلاقی و تهذیب نفوس، موضوعی اساسی و زیربنایی است که برنامههای دیگر از آن نشأت میگیرد؛ به تعبیر دیگر، بر تمام احکام و قوانین اسلامی سایه افکنده است. اخلاق از مهمترین مباحث قرآنی است و از یک نظر مهمترین هدف انبیای الهی را تشکیل میدهد؛ زیرا بدون اخلاق، دین برای مردم مفهومی ندارد.
همچنین خداوند متعال، پیامبر اکرم (ص) را اینگونه ستایش میکند: وَإِنَّکَ لَعَلَیٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری. (سوره مبارکه قلم، آیه ٤). انسانها در هر شرایطی اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی نیازمند ارتباط هستند و مهمترین پل ارتباطی انسان و خداوند متعال و انسانها با یکدیگر، رعایت قانون است تا با رعایت قوانین هم به حقوق خود برسند هم حقوق دیگران را رعایت کنند. از این قوانین در حیطه ارتباطات فردی میتوان به اخلاق یاد کرد.
اما انسان چگونه میتواند اخلاقی و درست عمل کند و به تزکیه در اعمال برسد؟ با توجه به اهمیت موضوع در سلسله یادداشتهایی به بیان آیات مرتبط با اخلاق و ترجمه روان آنها میپردازیم، تاکنون شش یادداشت از این مجموعه منتشر شده و در این یادداشت ها هفت صفت از صفات اولوالالباب (عبارتی قرآنی برای توصیف خردمندان و آنانکه عاقبت بهخیر هستند) را بر اساس آیات سوره مباره رعد (از آیه ۱۹ به بعد) معرفی کردیم.
اولوالالباب؛ آنانکه بدی را با خوبی جواب میدهند
... و یدرئون بالحسنةِ السیئةَ اولئک لهم عقبی الدار؛ در عوض بدیهای مردم نیکی میکنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یابند. (سوره مبارکه رعد، آیه ٢٢). هشتمین و آخرین صفت اولوالالباب؛ این است که رفتار بد را با رفتار خوب جواب می دهند.
بدی را با خوبی جواب دادن دو ساحت دارد. اول فردی؛ اگر بین خودشان و خداوند به گناهی آلوده شوند، برای جبرانش کار نیک؛ اعم از توبه و انفاق می کنند. آنان زشتی معصیت را با آب توبه و استغفار، صدقه و عبادات می شویند. إن الحسنات یذهبن السیئات (سوره مبارکه هود، آیه ١١٤). حسنات و کارهای خوب، بدی و زشتی را از بین می برد. دوم در خانواده و اجتماع؛ اگر خردمندان از طرف اعضای خانواده یا اجتماع با بیمهری، اهانت و بدی روبرو شوند با خوبی پاسخ بدی دیگران را می دهند نه اینکه در جواب بدی، بدی بکنند. آنان با گذشت فراوان و احسان بیشتر با کسی که به آنان بدی کرده، رفتار می کنند. همچنین در اصلاح بدی دیگران با امر به معروف و نهی از منکر (البته با در نظرگرفتن شرایط) می کوشند جامعه را اصلاح کنند.
ضمن اینکه جواب بدی را با خوبی دادن خود یک امر به معروف و دوری از منکر است؛ زیرا با بدی نکردن، اجازه نمی دهند قبح کارهای بد در جامعه اسلامی رفته و رفتار بد در جامعه منتشر شود. همچنین وقتی در واکنش به رفتار نادرستی خوبی می کند، سدی محکم در مقابل بدی است و از طرفی «نه» بزرگ به شیطان که دائم انسان را به انجام کار بد می خواند.
آیاتی با این معنا در قرآن کریم به کرات آمده است؛ لاتستوی الحسنة و لا السیئة إدفع بالتی هم أحسن (سوره مبارکه فصلت، آیه ٣٤). خوبی با بدی مساوی نیست، بدی را باید با بهترین روش دفع کرد. إدفع بالتی هی أحسن السّیئة (سوره مبارکه مؤمنون، آیه ٩٦).رفع کن بدی را با خوبی. فإذا الذی بینک و بینه عدٰوة کأنّه ولیُّ حمیم و ما یلقها الا الذین صبروا و ما یلقها الا ذو حظ عظیم (سوره مبارکه فصلت، آیه ٣٥-٣٤ ). اگر انسان بدی را با خوبی دفع کند، دشمنی جای خود را به دوستی گرم و صمیمانه می دهد؛ البته چنین رفتاری تنها سیره صابرانی است که بهره های فراوان دارند.
در این آیه شریفه علت این امر را توضیح می دهد و می فرماید این صفت فقط برای کسانی است که صبر فراوان می کنند. دفع بدی به خوبی یکی از زیرشاخههای صبر است. بنابراین در آیه شریفه می فرماید؛ این صفت صابران است. امام جعفر صادق (ع) در حدیثی طولانی فرمودند: وقتی آیه فوق نازل شد، پیامبر اکرم (ص) صبر کرد، تا جایی که به آن حضرت بسیار تهمت و ناسزا گفتند و سینه حضرت از این سخنان تنگ شد. پس خدای متعال این آیه شریف را نازل کرد: ولقد نعلم أنّک یضیق صدرک بما یقولون فسبح بحمد ربّک و کن مِن الساجدین (سوره مبارکه حجر، آیه ٩٨-٩٧). ما می دانیم آن سخنان، دل تو را تنگ می کند، ولی نباید غصه بخوری، بلکه باید با شرح صدر این مشکلات را حل کنی و آنها را در دلت جا ندهی؛ پس پروردگارت را تسبیح و سجده برای خدا کن. این دستوری که خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) می دهند، در واقع برای همه است که غصه ها و مشکلات را در دل جا ندهند و در زمان دل تنگی مشغول تسبیح و سجده باشند؛ زیرا با تسبیح خداوند به خود میگوییم همه موجودات ناقص هستند و فقط خدای متعال است که مبرا و دور از بدی و زشتی است، پس باید صبر پیشه کرد.
بنابراین انسان با صبر کردن درجه تحمل خود را بالا می برد، به همین دلیل وقتی با بدی دیگران مواجه می شود نه اینکه ناراحت نشود؛ بلکه می تواند آن ناراحتی را در خود تحلیل کنند و جواب رفتار بد دیگران را با خوبی و رفتار خوب بدهد. البته این نوع گذشت مخصوص اهل ایمان، دوستان، خانواده و جامعه اسلامی است و رفتار با دشمنان مطمئنا فرق می کند.
خرمندانی که دل های حق پذیر دارند و سیره عملی آنان وفای به عهد، صله رحم، ترس از خدا و روز حساب، صبر، نماز، انفاق آشکار و پنهان و دفع بدی به نیکی است؛ پایان دنیا و فرجام سرای باقی، به کام آنهاست. اولئک لهم عقبی الدار چه عاقبت خوبی خردمندان دارند. (تفسیر تسنیم، علامه جوادی آملی، ج ٤٢، صص ٣٣٤-٣١٠).
معنای عقبی الدار سرانجامِ محمود و پسندیده است؛ یعنی همان عاقبت بهخیری. در آیه شریفه به طور مطلق و بدون هیچ قیدی عاقبت بهخیر را مخصوص خرمندان بیان می کند و برای کسانی که عاقبت بد دارند از لهم سوء الدار (سوره مبارکه رعد، آیه ٢٥) استفاده می کند. برای آنان جایگاهی بد است. (المیزان، علامه طباطبایی، ج ١١، ص٥٣١). هر کس خواستار عاقبت بهخیری است حتما باید در اخلاق عملی فردی، خانوادگی و اجتماعی صفات خرمندان را داشته باشد.
نظر شما