به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، «موقعیت کنونی کودکان کار و طرح جمع آوری آنها» عنوان نشستی بود که سه شنبه پانزدهم مرداد با همکاری شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه و حامیان جامعه مدنی در ستاد توان افزایی و حمایت از فعالیت های سازمان های مردم نهاد برگزار شد.
در این نشست قرار بود افرادی چون فاطمه قاسم زاده؛ روانشناس کودک و عضو هیات مدیره انجمن پژوهشی و آموزشی پویا، افخم صباغ؛ مدیر عامل موسسه مهر و ماه، فاطمه اشرفی؛ مدیر عامل انجمن حمایت از زنان و کودکان آواره و پناهنده حامی، حبیب الله مسعودی فرید؛ معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، رضا محبوبی؛ مشاور وزیر و معاون اجتماعی مرکز اجتماعی و فرهنگی وزارت کشور و سعید دهقان؛ نایب رییس هیات مدیره حامیان جامعه مدنی و مدیر عامل موسسه از قالب دو دیدگاه دولتی و جامعه مدنی به بیان نظر و سخنرانی در خصوص کودکان کار و خصوصا طرح جمع آوری و ساماندهی آنها بپردازند که به دلیل عدم حضور حبیب الله مسعودی فرید، رضا محبوبی و فاطمه اشرفی این نشست تنها از قالب دیدگاه جامعه مدنی هدایت شد.
چندی پیش حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در ارتباط با برنامهریزی سازمان بهزیستی برای ساماندهی کودکان کار و خیابانی در شهر تهران اظهار کرد: طرح ساماندهی کودکان کار و خیابانی با مشارکت دستگاههای مرتبط از جمله شهرداری تهران و وزارت کشور آغاز شده که در این طرح کودکان جمعآوری و در اختیار خانوادههایشان قرار خواهد گرفت. در این طرح تلاش میشود که از ظرفیت خانوادهها برای بازگشت کودکان استفاده شود و در واقع از خانواده میخواهیم که اجازه ندهند کودکانشان در معابر اقدام به گدایی و حتی کار کردن کنند و در صورتی که خانواده در این زمینه همکاری نکند، کودک در سازمان بهزیستی نگهداری خواهد شد.
اما این طرح از زمانی که مطرح شد تاکنون همواره مورد انتقاد اعضای جامعه مدنی قرار گرفته و هر یک از زوایای مختلف به این موضوع و مسائل و آسیب های مرتبط با آن پرداختند که در ادامه به بیان برخی از نظرات این افراد توجه می شود.
فاطمه قاسم زاده عنوان کرد: طرح جمع آوری و ساماندهی کودکان کار یک اشکال کلی دارد که برای بسیاری از ما هنوز روشن نشده که این طرح اصلا چیست، چه کار می خواهد بکند و چه قسمت هایی دارد. تنها با دستگیری کودکان شروع کردند و بعد مطرح کردند می خواهند روی این کودکان پژوهش انجام دهند. در حقیقت این طرح برای سازمان های مردم نهاد باز نشده و مطرح نشده که مسوولان دقیقا به دنبال چه چیزی هستند.
وی گفت: بخشی از طرح این است که می خواهند کودکان را ساماندهی کنند که اگر بخواهیم از نظر واژه شناسی به آن توجه کنیم اصلا ساماندهی در مورد انسان به کار نمی رود و بیشتر در مورد اشیا است.
قاسم زاده افزود: من بر اساس سابقه 30 ساله روانشناسانه خود می گویم که کودکان کار از طریق جمع آوری نمی توانند سامان دهی شوند؛ زیرا آنها باید به طرف مقابل خود اعتماد کنند و جمع آوری آنها این اعتماد و اطمینان را از بین می برد. این در حالی است که ما باید کودکان کار را بشناسیم، فضای اطمینان و اعتماد ایجاد کنیم و سوالاتی از کودک بپرسیم که منشا پژوهش ما باشد. نباید پژوهش با طعم تلخ دستگیری باشد.
وی افزود: این طرح حدود 32 بار انجام شده و هر بار با شکست مواجه شد. قاعدتا جمع آوری و دستگیری دیگر پاسخگو نخواهد بود. از سویی وقتی کودکی دستگیر و بعد آزاد می شود دچار اختلالات و استرس هایی می شود که اصطلاحا اختلالات و استرس های پس از سانحه گفته می شود. از طرفی جمع آوری و دستگیری خود پیامدهایی دارد. برای مثال این کودکان احساس بی اعتمادی می کنند، از شهرداری و پلیس می هراسند و نسبت به آنها احساس تنفر پیدا می کنند. با دیگران خشونت می ورزند چون خود مورد خشونت واقع شده اند. در خواب دچار کابوس های شبانه و خواب های آشفته می شوند. همچنین دچار احساس حقارت، خود کم بینی و افسردگی می شوند. بنابراین در این خصوص چه کسانی پاسخ گو خواهند بود. آیا با ضربه زدن روحی و روانی می خواهند روی کودکان کار پژوهش انجام دهند.
قاسم زاده افزود: بسیاری از مسائلی که برای این پژوهش در نظر گرفته شده است، قبلا توسط سازمان های مردم نهاد مورد بحث و بررسی قرار گرفته و حتی آماری از این کودکان، وضعیت آنها و حتی وضعیت خانوادگی آنها موجود است. اما اینکه چرا باز برای بار دیگر این طرح می خواهد با وجود مسائل و مشکلات بسیار انجام شود، جای سوال است.
وی در نهایت با ارائه مثالی از برزیل و تجربه آنها در زمینه کودکان کار گفت: بهتر است رویکرد محله محورانه برای کودکان کار در نظر گرفته شود. اگرچه برزیلی ها سعی کرده اند به این کودکان و وضعیت خانوادگی آنها توجه شود اما به شکل نبوده است که به آنها مستمری داده شود بلکه در مقابل سعی گردیده این کودکان و نیز خانواده هایشان توانمند شوند تا بتوانند از پس هزینه های خود در بلند مدت برآیند.
افخم صباغ سخنران دومی بود که به ارائه مطالبی در خصوص کودکان کار وتفاوت آن با کار کودک، انواع آنها و نیز مسائل و مشکلات این طرح پرداخت.
صباغ گفت: کودکان کار به کلیه فعالیت هایی اطلاق می شود که آنها را از موقعیت های رشد خود مثل تحصیل و نیز رشد اجتماعی و روانی باز می دارد و کودک را در این زمینه به مخاطره می اندازد. به هر فعالیتی نیز کار کودک گفته نمی شود. وی در یک تقسیم بندی اشاره کرد: کودکان کار به سه دسته کودکان کار آشکار، مثل کودکانی که در سطح خیابان کار می کنند؛ کودکان کار پنهان مثل کودکانی که در زیر زمین ها مشغول فعالیت هستند و کودکان کار نیمه پنهان تقسیم می شوند.
وی گفت: هدف دولت مشخصا برای جمع آوری و دستگیری این کودکان چیست؟ آیا آنها متوجه آسیب های روحی و روانی وارد بر کودکان کار هستند؟ مسوولان معتقدند کودکان کار باند هستند. اما من صریحا می گویم کودکان کار به غیر از زباله گردها باند نیستند. اکثر این کودکان به شکل کلونی و همراه با خانواده یا دایی و یا عمو زندگی می کنند و این افراد مسوول آوردن و بردن این کودکان هستند.
صباغ افزود: کاری که الان انجام می شود مربوط به دستگیری کودکان کار است. یعنی با فریفتن این کودکان آنها جمع آوری و تمام اعتمادهای این کودکان به دیگران از این طریق از بین می رود. امری که در این طرح مغفول مانده است مساله توانمند ساختن این کودکان است. همه ما می دانیم آنچه کودکان را به خیابان ها برای کار می کشد مساله فقر است. اما آیا با جمع آوری کودکان کار فقر این کودکان رفع می شود آیا دیگر به خیابان ها بازنمی گردند. تجارب ما نشان می دهد بعد از هر 32 بار جمع آوری، این کودکان برای کار به خیابان باز گشته اند چون چاره ای برای رفع فقر و تامین نیازهای خود و خانواده هایشان را ندارند. تنها تغییری که می تواند حاصل شود، کشاندن کودکان کار از سطح خیابان ها به سطح زیر زمین ها و انجام کارهای پنهانی خواهد بود.
سعید دهقان آخرین سخنران این نشست بود. وی از دیدگاه حقوقی به طرح جمع آوری و ساماندهی کودکان کار پرداخت.
دهقان گفت: مساله کودکان کار در سطح خیابان ها تنها مربوط به جامعه ما نیست. بلکه این امر بارها در کشورهای دیگر برای مثال در پاریس مشاهده شده است. بنابراین بهتر است در این زمینه مطلق گرا نباشیم. همانطور که در مورد سن کار کودکان در سازمان های مختلف توافق و قاطعیتی وجود ندارد. از این رو ما و همه نظریه پردازان باید با فکت ها، حقایق و تجارب زیسته خود با این مساله مواجه شویم.
وی گفت: اگر دولت مقدمات را فراهم کند، کار کودک هم کمتر می شود. دولت باید به اعماق نگاه کند در حالیکه تنها به ظواهر توجه دارد. هیچ گاه در جامعه ما به ریشه های اجتماعی مسائل توجه نمی شود.
دهقان افزود: کار همیشه بد نیست. به نظر من باید به زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و اقلیمی در این مورد توجه شود و آنگاه به این نظر برسند که کار خوب است یا بد.
در نهایت دهقان به ارائه دو راه حل پرداخت: راه اول مدیریتی است. به جای درگیر کردن دستگاه های زیاد، یک مرجع ملی انتخاب شود و اعضایش هم از نهادهای مسوول باشد. راه حل دوم این است که چرا با صرف جمع آوری ما مخالفیم. بهتر است نظر مسوولین در این زمینه پرسیده شود که دقیقا بعد از این کار آنها می خواهند چه کار کنند. در واقع باید از مسوولان بخواهیم به ما یک برنامه عمل بدهند و در طی آن برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خود را مطرح کنند.
جمع بندی نقطه نظرات و دیدگاههای سه سخنران نشست را می توان در هشت بند خلاصه کرد.
۱- سازمان های غیر دولتی بر اساس نقش مطالبه گری خود و با رویکرد تخصصی و نگاهی واقع بینانه از دولت انتظار دارند و می خواهند که طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان را بطور روشن تبیین کند.
۲- پژوهش و مطالعه کارشناسی با مختصات علمی خود انجام شود و در این طرح مشاهده صرف به عنوان پژوهش تلقی نشود.
۳- از تجربیات جهانی بویژه در محور قانونمندی ها و تجربه های عملی استفاده موثر شود.
۴- از ظرفیت فکری و کارشناسی سازمان های غیردولتی تخصصی در تهیه و اجرای طرح استفاده شود.
۵- از طرح های ضربتی و صرفأ ظاهر مآبانه پرهیز شود و به همه جوانب و آثار و پیامدهای کار کودکان و طرح فعلی پرداخته شود.
۶- مرجع ملی با رویکرد تخصصی و با حضور عناصر دولتی و غیردولتی شکل گیرد.
۷- راهکار محله محور و خانواده محور، با رویکرد توانمند سازی و در مسیر کسب و کار و معیشت خانواده که در برخی از سازمان های غیردولتی تجربه شده مورد توجه قرار گیرد.
۸- تکیه بر فرهنگ و شرایط بومی به عنوان یک اصل در طراحی و اجرای طرح مورد تأکید قرار گیرد.
از طرفی نقطه نظرات شرکت کنندگان نشست علاوه بر تایید و تاکید نظرات سخنرانان، نشان از انتظارات بیشتر از سازمان های غیردولتی با تاکید بر موارد زیر داشت:
۱- حساسیت بیشتر سازمان های غیر دولتی نسبت به توسعه اجتماعی خود
۲- توسعه تفکر شبکه ای و همگرائی بیشتر سازمان های غیردولتی
۳- ایجاد و انتقال حس و کنش اجتماعی در مردم نسبت به مسائل اجتماعی
نظر شما