در کنار تحولات و نوسانات شغلی، خبرنگاری از جمله مشاغلی است که همواره سایه خطر بر سر آن نهفته است و به نوعی بازی با مرگ محسوب می شود تا آن جا که گاهی به جان باختن ختم می شود.
بنا برگزارش شبکه تلویزیونی «یو ان اُ» مکزیک، ۳۸ نفر از اصحاب رسانه در بازه زمانی ژانویه تا ژوئن(دی ماه تا خردادماه) سال ۲۰۱۹ در ۲۰ کشور جهان کشته شده اند که در میان این کشورها، افغانستان و مکزیک با بیشترین کشته در صدر قرار دارند.
روزنامه «ال پاییس» اسپانیا هم به نقل از سازمان حامی رسانه (Press Emblem Campaign(PEC مستقر در ژنو، نوشت: در همین بازه زمانی در سال ۲۰۱۸ هم خطرناکترین کشورها برای خبرنگاران افغانستان و مکزیک با ۱۷ کشته بودند که پس از این کشورها، سوریه با ۱۱ کشته، هند با ۹ کشته، یمن با ۸ کشته، آمریکا با ۵ کشته و برزیل، کلمبیا، فلیپین و سومالی با ۴ به ترتیب در رده های بعدی قرار داشتند.
در همین حال، به گزارش خبرگزاری رویترز، سازمان گزارشگران بدون مرز از چین، ترکیه، ایران، عربستان سعودی و مصر به عنوان کشورهایی یاد کرده است که نیمی از روزنامه نگاران زندانی جهان را در خود جای دادهاند.
به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز هم، قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار سعودی مقیم آمریکا که در کنسولگری عربستان در استانبول به قتل رسید، آن هم در سالی که نیمی از روزنامه نگاران کشته شده به عمد به قتل رسیدند، نشان دهنده نفرتی است که در بسیاری از جوامع نسبت به رسانهها و افشاگری آنان شکل گرفته است.
خبرنگار، تریبون مصایب ملت به دولت و وعده های دولت به ملت
واقعیت این است که خبرنگار مطالبهگر خواستهها و نیازهای جامعه و حلقه واسط میان ملت و دولت و برعکس محسوب میشود و بدون حضور رسانهها و خبرنگاران، هیچ کدام از اقشار جامعه نمیتوانند آن چنان که باید صدای خود را به گوش مسوولان برسانند و مسوولان در رساندن اخبار خود به مردم بازمی مانند.
درواقع خبرنگار بر اساس قسمی که در راه رسالت خود خورده است، با ابزار «خبر» و «نگاشتن» می کوشد تا محصولی پر از اندیشه، تفکر، تذکر و تامل را برداشت کند، افرادی که مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را پیگیری می کنند و برای انتشار آن خود را مسوول می دانند و تا زمانی که صدا و خواسته های مردم را به گوش مسوولان نرسانند، آرام نمی نشینند حتی اگر در این راه مورد مواخذه و تنبیه و کشته شوند.
این در حالی است که خبرنگار آن قدر که در زمینه پرداختن به امور جامعه و مطالبهگری به عنوان واسط میان مردم و مسوولان جانفشانی می کند، در مورد خود مطالبهگری نمیکند و همواره با درآمد اندک خبرنگاری روزگار می گذراند.
چرا که بر عکس تمامی مشاغل که عهد و قراردادهای کاری بر اساس چیدمان حقوقی شکل می گیرد، حوزه خبر و خبرنگاری، شغلی است که حقوق و دستمزد خاصی ندارد؛ وقت و بی وقت، سرما و گرما، کوه و دشت و بیابان و زمین و هوا نمی شناسد.
قلم و کاغذی می خواهد و دوربینی بر دوش برای به تصویر کشیدن هر آن چه مطالبات مردمی محسوب می شود تا آن جا که حتی با هزینه شخصی صورت گیرد چرا که عشق به خبر و اطلاع رسانی عزم آنان را جزم کرده است. بر همین اساس، فردی را می طلبد که سراپا عشق و استعداد باشد و بی باکی و استقامتی دوچندان در چنته داشته باشد تا بتواند رنج ها و سختی های خبرنگاری را تحمل نماید و استرس های کاری، او را به ورطه افسردگی، کسالت، مشکلات گوارشی، عصبی و روانی نکشاند. همچنان که بسیاری از پزشکان معتقدند روزنامه نگاری یکی از ۱۰ شغل پرخطر دنیا به شمار می آید که به دلیل شمار فراوان استرس ها و دنبال کردن اخبار روزانه، افراد را در معرض سکته های قلبی، مغزی و زخم معده قرار می دهد.
با تمام دردها و آلام، در اهمیت این نقش همین بس که یکی از روزهای تقویم روزمرگی های انسان، بدان ادای احترام کرده است و هفدهم مرداد ماه پس از شهادت «محمود صارمی» خبرنگار واحد مرکزی خبر ایرنا، به نام این نقش مزین شده است که کمترین تجلیلی است که میتوان از بانیان خبر و منابع موثق آگاهی دهنده به عمل آورد.
خبرنگار اجتماعی ایرنا
نظر شما