به گزارش گروه نشریات خبری؛ بررسی امروز دوشنبه 28 مرداد نشان می دهد که رسانه های داخلی با عناوینی چون " مواجهه دو آیتالله"؛ " جدال شیخین"؛ "آیتالله علیه آیتالله" و " مردم کجای دعوای شما هستند؟!"؛ " آقایان رعایت کنید" و " تشخیص مصلحت بفرمایید!" به موضوع سخنان یکی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو حقوقدان شورای نگهبان و رییس پیشین قوه قضاییه علیه یکدیگر، پرداخته اند.
رسانه های نزدیک به جریان اصلاح طلب آورده اند: جدال لفظی دو عضو فقیه شورای نگهبان که از قضا هر دو ریاست قوه قضائیه را در اختیار داشتهاند، به مرحله اتهامزنی رسیده است و هم سخنان یزدی و هم نامه آملیلاریجانی مملو از جملات هیجانی در نقد دیگری است.
رسانه های نزدیک به جریان اصولگرا نیز در این زمینه نوشته اند: تعابیر تند دو تن از روسای پیشین قوه قضائیه علیه یکدیگر با استقبال رسانههای بیگانه و تعجب افکار عمومی مواجه شده است.
رسانه های اصلاح طلب
برخی از گزاره های به کار رفته در این رسانه ها عبارتند از: اینکه چه زمانی این اختلاف نظرهای شخصی پایان خواهد یافت و نتیجه این اتهامزنیها چه خواهد بود، در آینده نهچندان دور مشخص خواهد شد؛ هر چه که هست، رسانهای شدن اختلاف دو چهره اصلی نظام یقینا حساسیتهای فراوانی در جامعه ایجاد خواهد کرد؛ خود آملی لاریجانی در مدت ده سال ریاستش بر قوه قضائیه همواره به خاطر اظهارات تند علیه همان «مسئولین و بزرگان» مورد انتقاد قرار داشت؛ چرا زمانی که فرد در مصدر کار است نقد نمیشود؛ اگر این موضوعات را برملا کنیم، خارجیها علیه ما چه میگویند؟.
مواجهه دو رییس پیشین قوه قضاییه
-روزنامه شرق تیتر نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و زیر عنوان "مواجهه دو آیتالله" نوشت: آیتالله محمد یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان که اوایل هفته گذشته با جملات بسیار تندی به انتقاد از مشی صادق آملیلاریجانی پرداخته بود، ظهر دیروز مجددا بدون بردن نام از شخص خاصی، در مراسم معارفه رئیس دادگستری قم که محسنیاژه ای، معاون رئیس قوه قضائیه، هم در آن حضور داشت، به تکرار سخنان و انتقادات تند خود پرداخت؛ انتقاداتی که اینبار بیپاسخ نماند و با اصرار یزدی بر موضع خود با انکار و پاسخ آملیلاریجانی مواجه شده است. نبرد کلامی دو رئیس پیشین قوه قضائیه تا جایی بالا گرفته است که یزدی اهلیت داشتن مسئولیت توسط آملیلاریجانی را زیر سؤال برده و لاریجانی هم علم و دانش یزدی را نفی کرده و معتقد است دیگران احترام پیرمردی او را دارند که چیزی نمیگویند.
جدال لفظی دو عضو فقیه شورای نگهبان که از قضا هر دو ریاست قوه قضائیه را در اختیار داشتهاند، به مرحله اتهامزنی رسیده است و هم سخنان یزدی و هم نامه آملیلاریجانی مملو از جملات هیجانی در نقد دیگری است و اینکه چه زمانی این اختلاف نظرهای شخصی پایان خواهد یافت و نتیجه این اتهامزنیها چه خواهد بود، در آینده نهچندان دور مشخص خواهد شد.
-همچنین روزنامه اعتماد نیز تیتر نخست خود را به این موضوع اختصاص داد و زیر عنوان "جدال شیخین" نوشت: یزدی پا جای پای هاشمیشاهرودی گذاشته و شاید حتی فراتر نیز رفته؛ آنقدر که از صدر تا ذیل مدیریت قضایی را نقد، فرمان عدم کفایت رییسجمهوری صادر و در مورد مرجعیت، تصمیمسازی کند. اگرچه روز شنبه در خلال صحبتهای تندی که از آیتالله یزدی منتشر شد، نام حسن روحانی، صادق آملیلاریجانی و سیدمحمدجواد علوی بروجردی به چشم میخورد اما تنها کسی که در مقام پاسخگویی برآمد، نامهای بلندبالا به فقیه شورای نگهبان نوشت و آیتالله یزدی را «جناب یزدی» خطاب قرار داد، قاضیالقضات سابق بود. نامهای که تاریخ آن نشان میدهد، همان روز انتشار سخنان یزدی به نگارش درآمده و ظهر روز یکشنبه روی پایگاه اطلاعرسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار داده شد تا شاید بار دیگر یادآور شود کسی که این روزها از «قم تا جامجم» با انتقاداتی مواجه است هنوز و همچنان ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده دارد؛ نشانهای که برخی اختلافات میان جریانهای قدرت را به سطح عمومی کشانده است.
-"آیتالله علیه آیتالله " عنوان گزارشی است که در روزنامه همدلی منتشر شده است. در این مطلب می خوانیم: از مهلت 48 ساعته محمود احمدی نژاد به رئیس سابق قوه قضاییه تا حاشیههای اخیر سخنان آیتالله یزدی علیه آملی لاریجانی، چند سالی میگذرد. در این مدت قوه قضاییه مسائل بسیاری را از سر گذراند، از جمله افشای 63 حساب قوه قضائیه توسط محمود صادقی تا ضربالاجل محمود احمدی نژاد، انتقادهای او از وضعیت قوه قضاییه و خانواده لاریجانی، اما هیچکدام به اندازه ماجرای دستگیری اکبر طبری، صادق لاریجانی را وارد چالش جدی نکرد. جدای از تکذیب خبر مهاجرت صادق لاریجانی به نجف در قالب نامهنگاری به رهبر انقلاب، امروز میزان هجمهها علیه آیتالله صادق آملی لاریجانی شدت گرفته است که نمونه تازه آن، سخنان آیتالله یزدی است که گزارش امروز همدلی به آن پرداخته است.
به هر حال، اختلافات دو آیتالله که هر دو رئیس قوه قضاییه بودند و هر دو اکنون عضو شورای نگهبان هستند، شاید به همین جا ختم شود یا شاید ادامه یابد، هر چه که هست، رسانهای شدن اختلاف دو چهره اصلی نظام یقینا حساسیتهای فراوانی در جامعه ایجاد خواهد کرد.
-تارنمای انتخاب در گزارشی به بخشی از نامه آملی لاریجانی به آیت الله یزدی؛ اشاره کرد و زیر عنوان "وقتی آملی لاریجانی منتقد «توهین و افترا علیه مسئولین و بزرگان» می شود / آقا صادق، فرزند خلف آیتالله آملی! آیا رفتار خودتان با همان «مسئولین و بزرگان» را فراموش کرده اید؟" نوشت: آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس پیشین قوه قضائیه در نامه ای به آیت الله یزدی از انتقادات اخیر او از خود برآشفته و پاسخ های تندی به او داده است. در بخشی از نامه مذکور، از «توهین و افترا» های آیت الله یزدی علیه «مسئولین و بزرگان» انتقاد شده است. این اظهارات در حالی است که خود آملی لاریجانی در مدت ده سال ریاستش بر قوه قضائیه همواره به خاطر اظهارات تند علیه همان «مسئولین و بزرگان» مورد انتقاد قرار داشت.
آن دسته از «مسئولین و بزرگان» که آملی لاریجانی می گوید آیت الله یزدی به آنها «توهین و افترا» زده، تقریبا با مجموعه «مسئولین و بزرگان» که خود آملی لاریجانی در حمله به آنها کوتاهی نکرده یکسان است. به ویژه پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، انتقادات تند هر دو عمدتا خطاب به رئیس جمهور روحانی بوده است.
در چنین شرایطی، بعید است انتقاد از آیت الله یزدی به خاطر «توهین و افترا» به «مسئولین و بزرگان» از سوی کسی که خود نیز در هجمه به «مسئولین و بزرگان» کم نگذاشته، گوش شنوایی داشته باشد. افکار عمومی حتما می پرسند عملکرد خود شما در این حوزه چگونه بوده است؟
واکنشها به جدلهای اخیر
- روزنامه شرق در گزارشی به سخنان آیتالله علیاکبر مسعودیخمینی در واکنش به سخنان آیتالله یزدی پرداخت و به نقل از وی نوشت: این امور به ضرر انقلاب و اسلام است.
در بخشی از گزارش شرق آمده است: سخنان اخیر آیتالله یزدی واکنشهای بسیاری بهدنبال داشته است و بسیاری از چهرههای روحانی و علمای حوزه علمیه قم در نقد آن سخن گفتهاند و اینگونه سخنان را زیبنده جامعه روحانی کشور ندانستهاند. آیتالله علیاکبر مسعودیخمینی یکی از این دست افراد است که معتقد است اگر انتقادی قرار است مطرح شود، بهتر است در محافل خصوصی باشد و از صحبت در رسانهها یا مجالس عمومی پرهیز شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه اعلام عمومی مباحث درون جامعه مدرسین به ضرر انقلاب و اسلام است، گفت: نظر من این است که اگر حرفی هم با فردی داریم، باید شخصا او را صدا کنیم و بگوییم این کار شما نباید این طوری باشد. اگر این موضوعات را برملا کنیم، خارجیها علیه ما چه میگویند؟ این موضوع برای ما بد و زشت است و نباید این کار را انجام دهیم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همچنین درباره سخنان آیتالله یزدی خطاب به آیتالله آملیلاریجانی اظهار کرد: آن هم بر همین اساس است. هرچیزی که علیه دیگران بگوییم، علیه خود ما و انقلاب است. اولا چرا بعد از اینکه آقای صادق لاریجانی 10 سال رئیس قوه قضائیه بودند، صحبت میکنید؟ حالا هم با خودش صحبت کنید و بگویید نظر من این است. اعلامکردن این موضوعات بین مردم داخل و خارج به ضرر اسلام و انقلاب است و من با همه اینها مخالف هستم. این بحثها فقط باید در درون خود ما باشد.
- "محسن غرویان" استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با روزنامه همدلی گفت:آقایان هر چه زودتر این بحثها را تمام کنند...جدل و اتهامپراکنی به یکدیگر آن هم از جانب دو چهره شاخص نظام که اتفاقا هر دو عضو شوراینگهبان قانون اساسی هستند، موجب شده تا فضایی عجیب و البته نگرانکنندهای به وجود بیاید.
غرویان با بیان اینکه «مردم با خود میگویند، وقتی عضوهای شاخص شورای نگهبان یکدیگر را متهم به بیعدالتی میکنند، چطور میتوانیم به صحت و سلامت تایید صلاحیتهایشان اعتماد کنیم...»
-به گزارش تارنمای انتخاب حجت الاسلام "محمدتقی رهبر"، عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با این رسانه، گفته است: آیات یزدی و آملی اگر حرفی دارند رودررو بزنند؛آنچه میان این دو اتفاق افتاد، در شان علما نیست؛ دشمنان خوشحال میشوند که اینها به جان هم افتادهاند... وقتی این مسائل را می شنوم و اینها را در سطح جامعه عنوان می کنیم، دشمنان خوشحال می شوند که اینها به جان هم افتاده اند. شرط علم و عقلانیت این است که اگر مطالبی دارند به فضای رسانه ها نکشانند.
- همچنین تارنمای انتخاب در مطلب دیگری به سخنان "حسین ابراهیمی"، عضو جامعه روحانیت مبارز، در گفتگو با این رسانه پرداخت و به نقل از وی نوشت: ساختمانی که آقای آملی برای حوزه خود ساخته، باعث ایجاد شبهه شد؛ به جز آیت الله یزدی، دیگران هم در حوزه نسبت به این مسئله عکس العمل نشان داده اند / از این حوزه های لوکس و مدرن استقبال نمی شود؛ طلبه ای هم که آنجا درس بخواند، درست تربیت نمی شود.
واقعیت این است که ساختمانی که آقای لاریجانی برای حوزه علیمه ساختند، مقداری شبهه ایجاد کرد. مصلحت نیست حوزههای علمیه به سمت تشریفات بروند و باید همان سادگی همیشگی در این نهاد متولی مذهبی حفظ شود. علمای بزرگی همانند حضرت امام خمینی (ره) یا سایرین، همگی از همین حوزه های خلاصه ساده برخاستهاند و هیچ یک از در حوزههای مجلل و لوکس حضور نداشتهاند.
- همچنین "محمود صادقی" نماینده مجلس در گفت وگو با "عصرایران" به واکنش به نامهنگاری آملی لاریجانی و یزدی پرداخت و گفت: چرا زمانی که فرد در مصدر کار است نقد نمیشود..."آیت الله یزدی در جایگاهی بودند که تخلفات را می دیدند اینکه چرا آن موقع بیان نمی کردند جای سوال دارد؟ انتقاد آزاد است و نباید کسی به صرف انتقاد مورد هجمه قرار گیرد".
محمود صادقی نماینده لیست امید در مجلس با اشاره به انتقادات آیت الله یزدی به آملی لاریجانی گفت: هر چیزی یک زمانی دارد و وقتی در زمان مناسب خودش اقدام و برخورد نمی شود و از وقت مناسب فاصله پیدا می کند عملا تاثیری ندارد و این شائبه ایجاد می شود که شاید مطرح کردن آن بیشتر جنبه سیاسی دارد تا جنبه اصلاحی.
این عضو فراکسیون امید مجلس در گفت وگو با عصرایران اظهار داشت: مفاد حرف آیت الله یزدی درست است ولی چرا زمانی که فرد در مصدر کار است آن موقع نقد نمی شود و اتفاقا به شدت منتقدین در همان زمان مورد تخریب قرار گرفتند.
وی بیان کرد: سالهای سال است که انتقاداتی نسبت به اعمال قوه قضاییه و رییس سابق مطرح بوده است و بعضی از چیزهایی که الان آقایان مطرح می کنند همان موقع هم در مرعا و منظر شان در حال انجام بود. دلیل اینکه چرا آن موقع مغفول واقع شده و دیده نشده است و در زمان دیگری آن هم به شکل نسبتا اغراق شده بیان می شود جای سوال دارد.
در ستون سرمقاله روزنامه اعتماد یادداشتی با عنوان "لطفا کمی آهسته" به قلم "عباس عبدی" منتشر شده است. در این یادداشت می خوانیم: آقای محمد یزدی به عنوان فرد اصلی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اخیرا سخنانی را ابراز داشته که سه نکته اصلی آن در نقد آقای روحانی و آقای صادق لاریجانی و موضوع مرجعیت برجسته شده است. البته یکی از روزنامههای اصولگرا به انتشار این خبر معترض بوده، چراکه معتقد است آقای یزدی تاکید داشتند که این اظهارات در بیرون از جلسه بازنشر نشود...
ولی با توجه به تعداد حاضران در آن جلسه عجیب است که چنین درخواستی صورت گرفته است. گویی که در یک جمع دهها نفره سخنرانی کنیم بعد بخواهیم منتشر نشود! معلوم است که از ابتدا راه درستی را نرفتهایم. ایشان درباره سه موضوع فوق سه موضع مهم و جالب داشتهاند که در کنار یکدیگر معنا دارند.
درباره آقای لاریجانی رییس پیشین قوه قضاییه با تندی خطاب میکنند و نسبت به تهدید او در رفتن به نجف و نیز ساختن مدرسه علمیه کاخ مانند او و بالاخره بازداشت رییس دفتر [معاون او] به تندی اظهارنظر میکند. جالب است که در یک کانال تلگرامی نقل شده که پس از این سخنان یکی از حضار تذکر میدهد که تهدید به نجف رفتن از سوی آقای لاریجانی تکذیب شده است و آقای یزدی در پاسخ و به راحتی گفتهاند که «اگر تکذیب شده است که هیچ.»
اولین نکته این است که ساختن حوزه شبیه به کاخ امروز و دیروز رخ نداده، بلکه سالها طول کشیده اتفاقا شهرداری قم هم نسبت به آن از حیث رعایت عرض خیابان معترض بوده است. ولی چرا تاکنون آقای یزدی هیچ نکتهای را نسبت به ایشان و این کاخ حوزوی نمیگفتند؟ یا درباره تهدید به رفتن به نجف چرا خبر قطعی را مستند سخن خود قرار نمیدهند؟ ایشان که خودشان ده سال رییس قوه قضاییه بوده و سالهای زیادی عضو شورای نگهبان بودهاند، چگونه میتوانند، مثل مردم عادی یک شایعه (فارغ از تایید یا رد آن) را مبنای اظهارنظر قاطع خود قرار دهند؟ از همه مهمتر چگونه است که ایشان اکنون و پس از بازداشت فرد قدرتمند دفتر رییس سابق قوه قضاییه، زبان به اعتراض گشودهاند؟ مگر ممکن است که طی این ده سال هیچ خبر و اطلاعی درباره فسادهای احتمالی آن فرد و دیگران نشنیده باشند؟ اگر نشنیدهاند که واویلا و اگر شنیدهاند و سکوت کردهاند، باید پاسخگو باشند. اتفاقا این انتقادی بود که یکی دیگر از روحانیون قم نیز به آن اشاره کردند.
رسانه های اصولگرا
برخی از گزاره های به کار رفته در این رسانه ها عبارتند از: باید به این آقایان یادآور شویم که مسئولیت گرفتهاید که در خدمت ایران و ملت ایران باشید، نه آنکه کرسی مسئولیت را به تریبون اتهام زنیها و دفاعیات شخصی تبدیل کنید که مردم در هیچکجای این دعواها نیستند.؛ آقایان! شأن شما که جای خود، جایگاه بزرگتر از شما نیز بالاتر از اسلام نیست، فلذا تشخیص مصلحت فرموده و بیش از این دشمن شادمان نکنید.
انتقاد از جدالهای صورت گرفته
-در ستون یادداشت روز روزنامه کیهان یادداشتی با عنوان "با پوزش از حضرات آیات!" به قلم "حسین شریعتمداری" منتشر شده است.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم: اختلاف نظر و یا اشتباه در کسب خبر پدیدهای است که احتمال بروز آن در میان تمامی افراد جامعه وجود دارد و عالمان دینی و روحانیان برجسته نیز از این قاعده مستثنا نیستند. چاره کار نیز -چنانچه خبر از اهمیت تعیینکننده و موثری برخوردار باشد- بررسی و کشف واقعیت ماجراست تا در صورتی که خبر منتشر شده زمینهای از آسیب در پی داشته باشد از بروز آن پیشگیری شود. این فرمول اما، درباره شخصیتهای اثرگذار و مخصوصا وقتی پای عالمان برجسته دینی در میان است، با موارد عادی تفاوتهای درخور توجهی دارد که رعایت آن از سوی آنان ضرورتی حیاتی و اجتنابناپذیر است. چرا که آنان از یکسو، معلمان جامعه هستند و رفتار و گفتارشان میتواند پیامدهای نامطلوبی به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر شخصیت و جایگاه برجسته آنان «امانت الهی» است و تنها متعلق به خودشان نیست که در حفاظت و پاسداری از آن بینیاز از مراقبت باشند!
-روزنامه جوان " در مذمت جدل تند و علنی محمد یزدی و صادق آملی لاریجانی" تیتر " مردم کجای دعوای شما هستند؟!" را برگزید و نوشت: رعایت شأنیت مقام حکومتی وقتی کسی قبول میکند در جایگاه مدیران ارشد جامعه مسئولیت بپذیرد، لاجرم باید مقتضیات آن را بپذیرد. رعایت شأن این جایگاه یعنی نباید اتهاماتی را از تریبونی که در اختیار داریم، متوجه دیگری کنیم که پیش از این صرفاً نقل محافل غیررسمی و غیرمعتبر بوده و برای آن جز شواهد ظاهری، هیچ مستندی نداریم. قرار نیست مسئول حکومتی در سطح کاربران شایعه پراکن فضای مجازی ظاهر شود. از سویی رعایت شأن جایگاه حکومتی یعنی همان قدر که باید خویش را از موضع تهمت برهانیم، دیگر مسئول نظام را نباید با طعنه و کنایه تخریب کنیم. در دفاع از خود برای رهایی از موضع تهمت نباید آنچنان زیادهروی کنیم که خود منشأ ایراد تهمتهای دیگر شویم. این میانه فراموش نکنیم که مسئولان باید مواظب اطرافیان خود باشند، هم از این رو که آنان دست از پا خطا نکنند و مسیر غیرقانونی و تخلف را نپیمایند و هم از این رو که مشاورههای غلط ندهند و بر آتش اختلاف و واکنشهای ندمند.
باید به این آقایان یادآور شویم که مسئولیت گرفتهاید که در خدمت ایران و ملت ایران باشید، نه آنکه کرسی مسئولیت را به تریبون اتهام زنیها و دفاعیات شخصی تبدیل کنید که مردم در هیچکجای این دعواها نیستند. اگر شما عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس مجمع تشخیص نبودید و هر کدام حداقل ۱۰ سال جزو سران ارشد کشور محسوب نمیشدید و الان صرفاً طلبه یا استادی در حوزه بودید، جنگ و جدال شما برای چه کسی میتوانست مهم باشد که تیتر رسانهها شود یا در فضای مجازی دست به دست بچرخد؟! پس حالا که سخنتان به دلیل مسئولیت داشتن در نظام شنیده میشود، حد و شأن و سطح یک مسئول حکومتی را هم رعایت کنید.
- "تشخیص مصلحت بفرمایید!" عنوان یادداشتی است که در روزنامه رسالت به قلم "مسعود پیرهادی – سردبیر" این روزنامه منتشر شده است.
در بخشی از این یادداشت می خوانیم: دو فقیه، دو اسلام شناس، دو قاضی القضات، فارغ از قضاوت راجع به آنان، اصلا کارشان تشخیص مصلحتها و صلاحیتهاست، از مصلحت نظام تا مصلحت و صلاحیت کاندیداها و حتی رهبر مملکت؛ اما نکته شگفتانگیز ماجرا اینجاست که در سخنرانی و نامهنگاری خود نمیدانند، مصلحت را به مقتل میبرند.
آقایان! شأن شما که جای خود، جایگاه بزرگتر از شما نیز بالاتر از اسلام نیست، فلذا تشخیص مصلحت فرموده و بیش از این دشمن شادمان نکنید.
-همچنین روزنامه فرهیختگان در مطلبی تحت عنوان "آقایان رعایت کنید" نوشت: تعابیر تند دو تن از روسای پیشین قوه قضائیه علیه یکدیگر با استقبال رسانههای بیگانه و تعجب افکار عمومی مواجه شده است.
تعابیر تند و حملات تیز دو تن از اعضای شورای نگهبان نسبت به هم درحالیکه هر دو سابقه ریاست قوه قضائیه را دارند و احتمالا از شرایط ویژه کشور در کمکردن تعهدات برجامی خبر دارند، عجیب است. ایران در اوج فشارهای خصمانه آمریکا بدون دست زدن به اینکه بهانه حقوقی و سیاسی به آمریکا بدهد، پهپاد جاسوسی فوقپیشرفته این کشور را ساقط کرد. آمریکا در مقابل آن حتی نتوانست بهصراحت رجز بخواند. بعد از آن وقتی انگلیسیها در اقدامی تلافیجویانه کشتی حامل نفت ایران را دزدیدند، ایران با قدرت، کشتی آنها را طبق معاهدات حقوقی دریایی متوقف کرد و واسطههای التماسگونه انگلیسیها را هم بیپاسخ گذاشت. حالا این وسط درحالیکه قوه قضائیه در ادامه دادگاههای ویژه دوران آقای آملی با قدرتی بیشتر به جنگ با پروندههای بزرگ فساد اقتصادی رفته است، دو رئیس سابق دستگاه قضا سوژه خوبی را در اختیار رسانههای ضدانقلاب قرار دادهاند.
آیا این بزرگواران که اندوختهای از تجربه و سیاستورزی هستند نمیتوانستند این موضوعات را با سعهصدر صبورانه حلوفصل سازند؟ هر دوی این مسئولان در دو شورای عالی کشور (شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام) عضویت دارند که درباره صلاحیت مسئولان و مصلحت کشور تصمیم میگیرند. اکنون این سوال مطرح میشود که آیا در این تنش عجیب که سطح آن شاید در شورای مرکزی تشکلهای دانشجویی کوچک هم یافت نشود، صلاح نظام و کشور لحاظ شده است؟
دست آخر اینکه ما مخالف شفافسازی و پاسخ به ابهامات افکارعمومی نیستیم، برای همین فکر میکنیم اگر زودتر از آنکه رسانهای ضدانقلاب مورد اتهامی علیه روسای سابق قوه قضائیه مطرح کند و با آب و تاب فراوان به سیاهنمایی علیه کلیت نظام بپردازد، هرکدام از آقایان پیشقدم شفافسازی میشدند، اعتماد افکارعمومی بیشتر میشد.
نظر شما