بیست و هفتم بهمن ماه سال گذشته بود که کنداکتور شبکه سه سیما به خود یک مجموعه تازه دید. مجموعهای با عنوان «عصر جدید» ساخته احسان علیخانی که امسال «ماه عسل» را در کارنامه کاریاش نداشت. او به جای «ماه عسل» با ایدهای تازه به میدان آمد که البته ایده شکلگیری آن تازه و جدید نبود. بلکه برداشتی از برنامهسازیهای غربی در زمینه استعدادیابی بود که علیخانی تلاش کرد آن را به شکل بومی درآورد. برنامهای که البته نه فقط در یک کشور بلکه گفته میشود در ۵۸ کشور به صورت جدی دنبال و استعدادهای آنها مورد آزمون قرار میگیرند.
اما آنچه که برای صداوسیما و حامیان مالی برنامه عصر جدید روز متفاوتی را ایجاد کرد، فینال این برنامه در پنجشنبه هفته گذشته بود. به طوریکه، ۲۱ میلیون مخاطب مستقیم این برنامه با مشارکت در فرآیند انتخاب نفرات برتر رکورد مهمی را برای صدا و سیما ثبت کردهاند تا برخی نام عصرجدید را به عنوان پربازدیدترین برنامه تلویزیونی پس از انقلاب ثبت کند.
در این مسابقه از میان پنج فینالیست حاضر در صحنه عصر جدید دو فینالیست به زنان اختصاص پیدا کرده بود و در نهایت نفر اول استعداد «عصر جدید» نیز زنی بود به نام «فاطمه عبادی» هنرمند نقاشی با شن که توانست استعداد و هنر زنان ایرانی را هرچند در نقطهای دور و محروم مانند استان خوزستان و بندر ماهشهر به رخ بکشد.
به گزارش گروه نشریات خبری، در راستای برگزاری فینال مسابقه عصر جدید در پنجشنبه شب و اعلام نام برندگان فصل اول «عصر جدید» رسانه های دو طیف سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا با اشار ه به حضور میلیونی بیننده های این مسابقه و شرکت آنان در رای دهی به محبوبترین فرد به رغم این که این مسابقه را کپی برداری از مسابقات استعدادیابی خارجی دانستند، اما یادآور شدند که این برنامه با بومی سازی شایسته ای که انجام شده از نمونه های خارجی فاصله گرفته و توانسته مخاطبین میلیونی را به خود جلب کند.
رسانه های اصلاح طلب
عبارتهای به کار رفته در اخبار و گزارشهای رسانههای نزدیک به جریان اصلاح طلب عبارتند از: تلنتشوها از دهه هفتاد آغاز به کار کردهاند و یک نوع ساختار برنامهسازی در دنیا است؛ محتوا چیزی است که در مخاطب ته نشین میشود؛ اینکه آن را متناسب با فرهنگ خودکنیم از اهمیت بالایی برخوردار است؛ انتخاب خانم «فاطمه عبادی» به عنوان قهرمان مسابقۀ استعدادیابیِ تلویزیونی «عصر جدید» یک رخداد بی سابقه است؛ هرچند این برنامه کپی یک مسابقه مشهور استعدادیابی و در ظاهر و حتی چینش داوران از حیث جنسیت هم طابقالنعلبالنعل است اما بومیسازی و ایرانیزه شد؛ در عصر جدید زنان نقش بسیار مهمی داشتند.
توجه به بومی سازی در عصر جدید
روزنامه ابتکاربا تیتر "کشمکشی به نام مسابقه استعدادیابی!" نوشت: بالا رفتن تعداد آرای مردمی هیجان را دوچندان کرده بود، گرچه از ابتدا «عصرجدید» با استقبال خوبی مواجه نشد، اما در برنامههای پایانی، خصوصا فینال توانست مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون بنشاند. ... پس از پخش اولین قسمت این تلنتشو، این برنامه با سیل انتقادات فراوان روبهرو شد. بسیاری این برنامه را یک کپی دستچندم از مسابقات استعدادیابی مطرح دنیا مثل سری مسابقات «گات تلنت» میدانستند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: چندی پیش علیخانی در نشستی خبری به برخی انتقادها پیرامون این برنامه پاسخ داد. او درباره اتهام کپیبرداری گفت: تلنتشوها از دهه هفتاد آغاز به کار کردهاند و یک نوع ساختار برنامهسازی در دنیا است. اما اینکه چقدر تلاش میکنیم آن را بومیسازی کنیم اهمیت دارد. محتوا چیزی است که در مخاطب ته نشین میشود؛ اینکه آن را متناسب با فرهنگ خودکنیم از اهمیت بالایی برخوردار است. ... پس از چند برنامه برخی اجراها در این مسابقه مخاطب را به تعجب وامیداشت چون خط قرمزهای صدا و سیما کمی به عقب رانده شده بود!
نگارنده در بخش پایانی این گزارش آورده است: اما آنچه از آن نباید غافل شد، آینده حداقل راهیافتگان به فینال این مسابقات است. آیا تهیهکنندگان در حوزههای گوناگون این افراد را به عنوان استعدادهایی تازه کشف شده مورد حمایت قرار میدهند تا با پرورش آنها در آینده شاهد حضور این افراد به عنوان هنرمندانی مطرح باشیم یا پس ازگذشت چند ماه این استعدادها در روزمرگی زندگی به دست فراموشی سپرده میشوند؟
صدرنشینی فاطمه عبادی هنرمند نقاشی با شن در عصر جدید
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان "عصرجدید تلویزیون ایران برای زنان" نوشت: کتــاب برنامــــــــه تلویزیونی پرمخاطب «عصر جدید» به آخرین برگ خود رسید. بیش از ۲۴ میلیون رأی مردمی در سبد ۵ فینالیست برنامه عصر جدید ریخته شد تا در ساعتهای اولیه بامداد جمعه، محبوبترین استعدادها شناخته و در این برنامه مشخص شوند. فاطمه عبادی هنرمند نقاشی با شن اهل بندر ماهشهر خوزستان ۶ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۹۶۴ رأی را از آن خود کرد تا در صدر آخرین محفل عصر جدید بنشیند. ... خبر و اتفاق درخشان بود؛ فاطمه عبادی هنرمندی از خطه خوزستان نفر اول مسابقه استعدادیابی عصر جدید شد. اهمیت واقعه نه بهدلیل زن بودن او، نه چون او یک هنرمند است و نه چون او از ناحیهای محاصره شده در شن و گرد و غبار میآید، نه چون هوا ندارد نه چون خوزستان است نه چون مردمی بهظاهر فراموش شدهاند، بلکه چون همه این روایتها را یک دست و چند مشت شن روبهروی مخاطب میگذارد زیباست.
او روایتگر زنان خوزستان است؛ زنانی که به دنیا میآیند تا فراموشی را به خاک بسپارند و از شنها زندگی بسازند. آنها به دنیا میآیند تا صدای بغضشده درگلوشان را با مشتی شن به همه برسانند. فاطمه عبادی زنی است که داستانهای روایت شده از سالها محرومیت و درحاشیه ماندن زنان و مردان را با فقط با یک مشت شن درقلبهایمان کاشت.
عصر ایران با تیتر "ملکۀ شنها" نوشت: انتخاب خانم «فاطمه عبادی» به عنوان قهرمان مسابقۀ استعدادیابیِ تلویزیونی «عصر جدید» یک رخداد بی سابقه است.هرچند از منظر روند برنامه و با توجه به داوریهای عمومی غیرمنتظره نبود. چه، از همان اجرای نهایی حدس زده می شد که هنرمند 30 سالۀ ماهشهری که با «شن» یا روی شن نقاشی میکند و تابلوهایی زیبا میآفریند گوی سبقت را از 4 رقیب خود میرباید و این اتفاق نیز رخ داد.
تعداد آرای نهایی (6 میلیون و 544 هزار و 964 رأی) اما فراتر از پیش بینیها بود و البته خود این مسابقه در ایران بیسابقه است چه رسد که استعدادهایی که کشف و معرفی شده اند و در صدر آنان هنرمند نقاش که حالا جایزۀ 500 میلیون تومانی را از آن خود ساخته است.عصر ایران درباره چرایی انتخاب عبادی می نویسد: 1. نقاشی، یکی از هفت هنر شناخته شده در دنیای مدرن است. از حیث رقابت در این چارچوب، تنها رقیب او پارسا خائف (موسیقی) بود اما مراد از موسیقی فراتر از آواز و مجموعه ای از هنرهای مرتبط با موسیقی است.2. فاطمه عبادی، زن است. «عصر جدید» اما بیشتر مردانه بود تا زنانه و این که دختران نینجا و خانم عبادی به این مرحله راه یافتند از تلاش فراوان آنان خبر می داد. از این رو می توان گفت اگر فاطمه عبادی نبود چه بسا گروه دختران نینجا به جای ردیف پایانی به قهرمانی می رسید. اما چون یک زن دیگر حاضر بود او ترجیح داده شد.3. زبان هیچ یک به اندازه هنر این زن، بین المللی نیست. اگر همین حالا فستیوالی در فرانسه یا کنیا یا کانادا برگزار شود او بیش از دیگران می تواند با حاضران و بینندگان ارتباط برقرار کند. خاصه این که برای کارهای خود سناریو تعریف می کند و قصه دارد و مردم قصه و روایت را دوست دارند.مهم تر این که مردم در جست و جوی معنای زندگی هستند و هنر اصلی فاطمۀ عبادی این است که با «هیچ» و از «هیچ» معنا میسازد. «با هیچ» به این خاطر که ابزاری ندارد و «از هیچ» به این سبب که از شن و خاک، پَستتر چه؟ و .....10. دست آخر این که هر چند این برنامه کپی یک مسابقه مشهور استعدادیابی و در ظاهر و حتی چینش داوران از حیث جنسیت هم طابقالنعلبالنعل است اما بومیسازی و ایرانیزه شد و از این نظر باید به احسان علیخانی دست مریزاد گفت.منتها باید مراقب خودش باشد. چون این برنامه از شبکۀ سه پخش می شود. همان شبکه که از هنرهای مدیر جوان آن حذف عادل فردوسیپور و نود است و انگار در این ساختار محبوبیت خود یک عنصر تهدید کننده است!
غیرقابل قیاس بودن دو برنامه عصر جدید و برنامه ورزشی نود
عصر ایران در مطلبی دیگر با عنوان "«عصرجدید» چماقی برای «نود» کوبی" نوشت: عصر جدید به پایان رسید اما به نظر میرسد که «عصرجدید»ی برای حامیان مدیر جوان شبکه سه در فضای مجازی بوجود آمده است. آنها برنامه خوب احسان علیخانی را چماقی کردهاند و بر سر عادل فردوسیپور و نود میکوبند.آنها از محبوبیت عصر جدید میگویند و رای بیسابقهی شش و نیم میلیونی به «فاطمه عبادی». دوستان به صورت ناخواسته به نکتهای اشاره میکنند که چندان به نفع خودشان نیست.آنها به محبوبیت عادل فردوسیپور اعتراف کردند و حالا به خود میبالند که برنامه محبوبتر از نود هم پیدا شد. واقعا اگر دوستان میدانند که نود محبوب است و مردم مجری آن را دوست دارند چرا آن را تعطیل کردند؟
کدام رسانه در جهان برنامهای که مزیت نسبیاش است را تعطیل میکند؟ برنامهای که حتی مخالفین جدی جمهوری اسلامی را هم دوشنبه شبها پای تلویزیون جمهوری اسلامی مینشاند.جالب است که یک برنامه محبوب را تعطیل کردند و به محبوبیت برنامه دیگر میبالند.نکته قابل توجه این است که دوستان فراموش کردهاند مردم در تمام این سالها برای پیامکهایی که به نود میدادند، پول پرداخت میکردند و در عصر جدید رایگان رای میدادند.نود برنامهای مخصوص فوتبال بود و عصر جدید مخصوص استعدادها و این یعنی جنس دو برنامه و مقایسه آن باهم اشتباه است. در عصر جدید زنان نقش بسیار مهمی داشتند. بسیاری از بانوان ایرانی در سنین مختلف در این برنامه مشارکت داشتند و این در حالی است که بسیاری از بینندگان نود مردان عاشق فوتبال بودند.
رسانه های اصولگرا
برخی از عبارتهای به کار رفته در گزارشهای رسانههای نزدیک به جریان اصولگرا اشاره میشود: رقابت عنصر اصلی برنامه عصر جدید بود و مردم عادی در یک برنامه تلویزیونی استعدادهای خود را ظهور داده اند؛ «عصر جدید» همچنین با میدان دادن یکسان به استعدادهای مختلف فارغ از نژاد و قومیت و جنسیت، برای همه، زمینه ای برای دیده شدن و محک خوردن فراهم کرده است؛ برنامههای استعدادیابی دیگرکشورها یا همان تلنتشوها به طور معمول آدرنالین خالص هستند؛ سالهاست از لزوم تحول در نظام آموزشی کشور صحبت میشود، اما در عمل چیزی دیده نمیشود؛ نظام آموزشی دقیقاً کورکننده استعدادهایی است که در مدت کوتاه تنها در یک برنامه تلویزیونی همان استعدادها شکوفا شد.
«عصر جدید» برنامهای برای کشف استعدادهای مردمی
روزنامه جوان در مطلبی با اشاره به معرفی نفرات برگزیده مسابقه تلویزیونی «عصر جدید» نوشت: مسابقه بزرگ تلویزیونی «عصر جدید» که با هدف معرفی استعدادهای ایرانی از بهمن ماه سال گذشته روی آنتن شبکه ۳ سیما رفته بود، پنجشنبه شب گذشته با برگزاری مراسم اختتامیه و معرفی نفرات برگزیده به کار خود پایان داد. در این شب از وزیر ارشاد گرفته تا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس با انتشار پیامهایی حمایت و قدردانی خود را از «عصر جدید» اعلام کردند. اکنون تلویزیون باید نشان دهد به غیراز حوزه سرگرمی که درآن موفق بوده است، میتواند درعرصههای مهم دیگری، چون حوزههای معرفتی، فرهنگی و آموزشی برنامههای پرمخاطبی بسازد که بار فرهنگسازی بزرگترین رسانه کشور بیش ازگذشته شود.«عصر جدید» برنامهای برای کشف استعدادهای مردمی که در نوع خود بزرگترین مسابقه تلویزیونی بود، با کسب بیش از ۲۴ میلیون رأی مردمی، رکورد جدیدی از حجم استقبال از برنامههای تلویزیونی را به ثبت رساند.
در بخش دیگری از گزارش جوان آمده است: برنامه «عصر جدید» که در ابتدا به لحاظ فرم و اجرا به خاطر مشابهت با «گات تلنت امریکا» با نقدهایی روبهرو شد، کمکم توانست هویت مستقلی از خود به نمایش بگذارد. این برنامه سپس به خاطر اینکه اغلب شرکتکنندگان بر فرهنگ بومی پافشاری داشتند، فاصله خود را با نمونههای خارجی بیشترکرد. اگرچه در تلویزیون ریشه بسیاری از برنامههای موفق مانند «خندوانه»، «دورهمی» یا برنامه تعطیل شده «نود» ریشه در نمونههای خارجی دارد، ساخت «عصر جدید» بیش از سایرین زیر ذرهبین نقد رفت.
با این وجود مسیری که «عصر جدید» در پیش گرفته بود با بیش از ۳۰۰ شخص و گروه شرکتکننده قدم به قدم پیش رفت و سبک اجرا و نحوه داوری این برنامه به مرور زمان حرفهایتر از قبل شد. رقابت عنصر اصلی برنامه عصر جدید بود و برای یکی از نخستین برنامهها از این جنس بود که مردم عادی در یک برنامه تلویزیونی استعدادهای خود را ظهور داده و با یک نفر از جنس خودشان برای رفتن به مرحله بعد رقابت میکردند.
روزنامه خراسان در ستون یادداشت روز با عنوان "کشف ساختاری جدید در «عصر جدید»" نوشت: فصل اول «عصر جدید» با موجی از احساسات، امیدها و واکنش هایی که برانگیخت به پایان رسید. «عصر جدید» گرچه خود آمده تا استعدادهای جوانان ایران را کشف و به جامعه عرضه کند، اما خود این برنامه و این سبک از برنامه سازی مبتنی برجذابیت، مردمی بودن، محتوا محوری و توجه به مفاهیم انسانی، بدون پا گذاشتن روی ارزش ها را باید دورهای جدید در برنامه سازی صدا و سیما دانست. دوره ای که نوید چسبندگی مخاطبان به «رسانه ملی» را می دهد؛ آن هم پس از برهه ای که به هر دلیل به این جنبه کم توجهی شده بود. در دوره ای که برنامه های پرمخاطبی چون «خندوانه»، «دورهمی»، «برنده باش» و امثالهم مبتنی بر «ستاره سازی» صرف رشدکرده بودند و بدون شک آسیب های رفتاری و گفتاری این ستارهها که خواسته یا ناخواسته به الگوهایی برای جامعه تبدیل شده اند، دامن جامعه را می گیرد، «عصر جدید» در یک کار تیمی و گروهی، نه با تکیه بر «ستاره سازی» صِرف، بلکه با تکیه بر کشف و رونمایی از استعدادهای بالقوه جوانان ایرانی، سبکی جدید را به نمایش گذاشت که می تواند موفقیتی بزرگ برای صدا و سیما در دوره ای جدید باشد. این البته به معنای نفی مطلق آن دست از برنامه های ذکر شده نیست بلکه به این معناست که «عصر جدید»، ظرفیتی جدید را رونمایی کرد که می تواند از این پس، بیش از گذشته در رسانه ملی مورد استفاده قرار گیرد.
به گزارش مشرق، در عصری که رسانههای جدید تحت وب «هر یک فرد را به چند رسانه تبدیل کرده» و انحصار و اقتدار تلویزیون را درهم شکسته و در موقعیتی که دائما از کمرونق شدن مخاطب تلویزیون جمهوری اسلامی ایران صحبت میشود و رسانههای اپوزیسیون فارسیزبان از بیبیسی تا منوتو و... خود را در موقعیت آلترناتیوهای صداوسیمای جمهوری اسلامی قرار دادهاند، برنامه «عصر جدید» توانست نسبت جدیدی بین تلویزیون و مخاطب ایجاد کند و از این نظر دارای ارزش و اهمیت تحلیل است. تحلیل عصر جدید جدا از تحلیل شرایط اجتماعی نیست و قوام و ارزش فرم آن نیز این است که در نسبت با این شرایط اجتماعی قرار دارد. درواقع عصر جدید با این کثرت مخاطب میتواند به شکلی بازنمود واقعیت اجتماعی ایران «امروز» و «اینجا» باشد.
حمایتها و تقدیرها از «عصر جدید»
جوان نوشت: همزمان با پخش آخرین قسمت از عصر جدید، وزیر ارشاد با انتشار توئیتی به تمجید از این برنامه پرداخت. ...حجتالاسلام احد آزادیخواه، عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس «عصر جدید» را یک تولید ملی فاخر خواند.
فاطمه ذوالقدر، عبدالرضا عزیزی و سیداحسان قاضیزاده از دیگر نمایندگان مجلس بودند که از عصر جدید تقدیرکردند. این حجم از تقدیر از یک برنامه تلویزیونی تقریباً بیسابقه و نادر است و نشان داده به رغم اینکه صدا و سیما در بعد برنامههای سیاسی و اجتماعی اغلب با انتقادهایی از سوی جناحهای سیاسی و دولت روبهرو است، زمانی که پای بحث سرگرمی و امید پیش میآید، تولید یک کار خوب با کمترین مخالفت روبهرو میشود.
نگاه یکسان به استعدادهای مختلف در برنامه عصر جدید
در بخشی از گزارش خراسان می خوانیم: «عصر جدید» همچنین با میدان دادن یکسان به استعدادهای مختلف فارغ از نژاد و قومیت و جنسیت، برای همه کسانی که خود را به نوعی دارای استعداد می دانستند زمینه ای برای دیده شدن و محک خوردن فراهم و همه کودکان، نوجوانان و جوانان ایرانی اعم از زن و مرد را امیدوارکرد که بستری برای دیده شدن ایده و استعداد آن ها به وجود آمده است. ... این نگاه یکسان به همه جای سرزمین پهناور ایران و به همه قومیت ها و نژادها و استعدادها در هر زمینه ای و کنار زدن برخی خط قرمز های سلیقه ای ظرفیتی جدید برای صدا و سیما در جذب مخاطب و اعتمادزایی نزد مخاطبان ایجاد کرده است که در مشارکت چند میلیونی مخاطبان برای انتخاب قهرمان برنامه خود را نشان داد و صدا و سیما باید قدراین اعتماد و مخاطب را به خوبی بداند. برگزیده شدن و طلایی شدن یک زن ایرانی در پایان فصل اول «عصر جدید» آن هم یک زن که هم «همسر» است، هم «مادر» است و هم «هنرمند»، باطل السحر سیاه نمایی های غربی درباره جایگاه زنان در جامعه ایرانی دارد.
از منظر غربی ها و رسانه های معاند که در قالب جنگ نرم هر روز در حال تهاجم به ملت بزرگ ایران هستند، هیچ کدام از ویژگی هایی که فاطمه عبادی دارد، نباید کنار هم جمع شود! از منظر آن ها زنان در جامعه ایران جایگاهی ندارند، چه برسد به یک زن هنرمند که همسر و مادر هم باشد! عصر جدید اما با قالبی جذاب نشان داد که زن ایرانی چه جایگاهی نزد ملت ایران دارد.
فاطمه عبادی، برگزیده عصر جدید
«حسین قدیانی» در سرمقاله روزنامه «رسالت» با تیتر" از صحرای طبس تا عصر جدید" نوشت: همان شن که در دهه ۶۰ و در صحرای طبس سرباز خدا شد و باعث رسوایی سپاهیان ابرهه، چند دهه بعد در دست بانویی از خیل بیشمار بانوان هنرمند ایرانی، موجب خلق چنان هنری شد که توانست در کوران یک رقابت داغ، دل اغلب ایرانیها را ببرد و فرد پیروز عصر جدید لقب گیرد، آنهم در زمانهای که دشمن، مکرر بنا دارد دست و بازوی زن ایرانی را محدود و ناتوان نشان دهد؛ به جرم عفاف یا حجاب یا وقار یا وزانت که این همه، هنرهای اول بانوی ایرانی است! چند دهه قبل، شنهای صحرای طبس، مأمورخدا شدند تا فرو در چشم متجاوز طیارههای آمریکایی بروند و شبهایی که گذشت، همان شنها در دست یک زن ایرانی سببساز هنری شدند که واقعا بهتآور بود و گویی در چشم همه بدخواهانی فرو رفت که تنها عامل موفقیت زن ایرانی را در دروغی آشکار، افتراق او از متانت ذاتی دختران حوا میخوانند!
روزنامه خراسان در مطلبی دیگر با عنوان "جادوگر ضد آدرنالین شن ها" نوشت: بالاخره قهرمان فصل اول «عصر جدید» اولین برنامه استعدادیابی تلویزیون کشورمان مشخص شد: «فاطمه عبادی، بانویی 30 ساله از بندرماهشهر». کسی که اگر «عصر جدید» نبود، شاید هرگز با او و هنرش آشنا نمیشدیم اما با رای مردم، در میان بیش از هزار استعداد ایرانی انتخاب شد. یک زن که با هنرش حرف میزند. برنامههای استعدادیابی دیگرکشورها یا همان تلنتشوها به طور معمول آدرنالین خالص هستند، آدمهایی که با ارهبرقی روی صحنه میآیند تا یک نفر را به دو نیم و دوباره به هم وصل کنند، شعبدهبازهایی که محیرالعقولترین تردستیها را انجام میدهند، البته هنرمندانی از جنس «فاطمه عبادی» هم در این برنامهها حضور دارند اما خیلی جدی گرفته نمیشوند چون مخاطب از چنین برنامههایی بیشتر انتظار هیجان محض دارد. اگر دنیای برنامههای استعدادیابی را رصد کنیم، میبینیم حتی در حوزه هنر هم اجراهای مربوط به موسیقی و ... باید درصدی از هیجان و ریتم را داشته باشد تا مخاطب داخل سالن و پشت گیرنده همه درگیرش شوند. اما قهرمان ما دختری است که لباس ساده میپوشد، ساده، راحت و از همه مهمتر واقعی حرف میزند، چهرهاش را هنگام کار خیلی کم و بیشتر دستهایش را میبینیم و قصهای که در حال روایت است. با این همه بیش از شش و نیم میلیون نفر او را انتخاب کردند در حالی که نه خودش اهل هیاهو بود، نه همشهریانش رای مهندسی شده به او دادند و انتخابش فقط و فقط بابت حرفها و دغدغههایی بود که با اجرا مطرح کرد؛ بدون شعار و اغراق.
لزوم تحول در نظام آموزشی کشور
تسنیم در گزارشی با تیتر "درس «عصر جدید» به سیستم آموزشی کشور" می نویسد: پیروزی نفـرات برتر مسابقـه «عصرجدید» راستآزمایی بزرگی به سیستم آموزشی و تربیتی کشور بود که نه تنها قادر به رشد استعدادهای افراد در دوران تحصیل نیست، بلکه هرآنچه در بطن فردی هم نهاده باشد، به مدد عناوینی، چون هدایت تحصیلی نابود میکند.سالهاست از لزوم تحول در نظام آموزشی کشور صحبت میشود، اما در عمل چیزی دیده نمیشود. همه کشورهای پیشرفته دنیا سالهاست که استعدادیابی را سرلوحه سیستم تربیتی و آموزشی قرار دادهاند و هرکس به تناسب توان، قدرت هوشی، جسمی، ذهنی و علاقه درونی هدایت میشود و هیچگاه تکیه بر کنکور و پرکردن دانشگاههایشان نداشتهاند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: سیستم آموزشی کشور ما از طریق بازی با واژهها و انتخابهای دهان پرکنی، چون «هدایت تحصیلی» اتفاقاً افراد را به سیستم دلخواه خود براساس بازار عرضه و تقاضا هدایت میکند. ... نظام آموزشی دقیقاً کورکننده استعدادهایی است که در مدت کوتاه تنها در یک برنامه تلویزیونی همان استعدادها شکوفا شد و در معرض داوری مردم قرار گرفت. ناتوانی از شناسایی استعدادها در دوران چرخه سیستم آموزشی و تربیتی کشور همان حلقه گمشدهای است که سیستم آموزشی از عدم اصلاح آن رنج میبرد. ... به راستی اگر هدف ما از مدرسه وآموزش و پرورش، یاد گرفتن مهارتهای اولیه زندگی و در نهایت وارد کار حرفهای شدن بود، امروز همه نقطههای یک موفقیت در زندگی (شغل، درآمد، جایگاه اجتماعی، ازدواج و...) در تحصیل جستوجو نمیشد.
نظر شما