شانزدهم شهریورماه هر سال برای هواداران تیم فوتبال پرسپولیس تهران یک روز خاص به شمار میرود؛ روزی که بنا به اخبار برخی از روزنامهها این تیم در سال ۱۳۵۲ توانست با نتیجه ۶ بر صفر حریف سنتی خود را شکست دهد. این دیدار در چهارچوب مرحله رفت رقابتهای لیگ فوتبال ایران (جام تخت جمشید) برگزار شد.
هر چند که از آن بازی فیلم مستندی وجود ندارد و برخی این کار را به خاطر برگزاری مسابقات کشتی قهرمانی جهان میدانند اما استناد هواداران تیم فوتبال پرسپولیس به خبر حاشیهای چند روزنامه موجب شده تا عدد ۶ به ابزاری برای کریخوانی و نمادسازی آنان تبدیل شود. البته نمادسازی با عدد ۶ پایان کار نبود بلکه استناد هواداران استقلال به چهار برد پیاپی این تیم در برابر رقیب سنتی در شهرآوردها موجب شد تا آنان نیز عدد چهار را نماد تیم استقلال قرار دهند؛ نمادی که نخستین جرقه آن توسط «فرهاد مجیدی» بازیکن محبوب اردوگاه آبیها زده شد.
استناد به عدد ۴ و ۶ برای کریخوانی بدون شک دیگر نمیتواند یادآوری یک پیروزی پرگل یا چند باخت متولی باشد بلکه این اعداد در حال حاظر به یک نماد و هویت تبدیل شدهاند. هویتی که توانایی گردآوردن شمار زیادی از هواداران ۲ تیم را زیر یک پرچم دارد؛ در بُعد جامعه شناسی اگر هویت آفرینی و انسجامگرایی این نمادها مورد بررسی قرار گیرد بدون شک باید پذیرفت این اعداد دیگر به معنای شمارش تعداد گل یا باختهای متوالی نیستند بلکه سمبلی از هویتآفرینی به شمار میروند که قدرت ایجاد اجتماعهای چند ده هزار نفری را دارند.
البته نمادسازی با اعداد تنها به شهرآوردها مربوط نمی شود بلکه در چند سال گذشته اتفاقاتی رخ داده که برخی از اعداد را ماندگار کرده است؛ نمونه این امر مرگ «هادی نوروزی» کاپیتان تیم پرسپولیس بود که هواداران، دقیقه بیست و چهارم بازیها را به یاد او گرامی میدارند.
همچنین طرفداران استقلال در دقیقه ۲۲ این کار را برای منصور پورحیدری مربی و بازیکن فقید تیم خود انجام میدهند.
از دیگر اعدادی که زمینه را برای کری خوانی آماده میکند، ستاره های حک شده در پیراهن تیمها است. تیم استقلال به خاطر ۲ قهرمانی آسیا ۲ ستاره بر لگوی خود دارد و پرسپولیس نیز یک ستاره به مناسبت ۱۰ قهرمانی ایران بر روی پیراهن خود نصب کرده است.
تعریف ویژه از این ۲ عدد موجب شده تا آنها نقشی را در دنیای معاصر ایفا کنند که در گذشته نماد و مسلکهای آیینی آن را بر عهده داشتند؛ نقشی که برخی از مردمشناسان آن را در قالب توتِم (نماد آیینی) تعریف و این نماد را مظهر پیونددهندگی میدانستند. با این تعریف میشود اذعان کرد نماد و رنگهای مورد استفاده هواداران سرخآبیها این توانایی را دارند تا در روزی خاص و ساعتی معین زمینه را برای پیوند دادن افرادی فراهم کنند که پیش از آن هیچ شناختی از یگدیگر نداشته و تنها به خاطر حس مشترک به نماد و رنگ تیم به یک کل بزرگتر تبدیل شده بودند.
این توانایی موجب شده تا دیگر، جنبه ریاضی و عددی نمادها مورد توجه قرار نگیرد؛ در عوض اعداد با هویتها تعریف میشوند، در این زمینه باید گفت ۶ و ۴ سرخابیها از ابتدا دارای تقدس خاص نبودند بلکه پافشاری هواداران و ستارههای خاص این تیمها بر این نمادها موجب شده تا امروزه این اعداد بخشی از واقعیتهای ملموس باشگاه باشند؛ واقعیتی که جدا ناشدنی و یکی از ابزارهای همنوا شدن با سیل میلیونی هواداران است.
همچنین تاثیر چشمگیر این نمادها در حفظ انسجام و یکدستی هوادران و بازیکنان تیمها زمانی ملموستر میشود که طرفداران با استفاده از جایگاه ویژه خود و نمادهای یاد شده طرح های موزاییکی، موج مکزیکی و تشویق ایسلندی را ایجاد کرده و در نهایت سعی دارند با سوت، کف، کریخوانی و استفاده از الفاظ خاص به طور هماهنگ، قدرت و همبستگی ورزشی و اجتماعی خود را به رخ حریف بکشند.
نظر شما