گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول ۷۲ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
اعزام نیروهای کمکی آمریکا برای حفاظت از عربستان و امارات
پایگاه خبری عصر ایران در گزارشی آورده است: اعلام اعزام واحدهایی نظامی از سوی آمریکا به عربستان سعودی و امارات نخستین واکنش دولت آمریکا به حملات هفته گذشته به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان است که بیش از نیمی از ظرفیت صادرات روزانه نفت سعودی را کاسته است.
ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه گرفتهاند و این در حالی است که انصارالله یمن (حوثیها) رسما مسئولیت این حمله را به بر عهده گرفته و حتی جزییاتی از نحوه انجام آن را فاش ساختهاند.
وزارت دفاع آمریکا اعزام نیروهایی آمریکایی به عربستان سعودی برای حفاظت این کشور در برابر حملات هوایی و موشکی را نخستین گام خود در واکنش به حمله اخیر به تاسیسات نفتی عربستان توصیف کرده است.
اقدام دیگر آمریکا افزایش تحریمهای ایران بوده که دیروز با تحریم دوباره بانک مرکزی و تحریم بانک ملی ایران به مورد اجرا درآمد؛ تحریمهایی که به گفته مقامات جمهوری اسلامی نشانه عجز و درماندگی آمریکاست و دیگر فاقد تاثیرگذاری گسترده بر اقتصاد ایران است.
دولت ایالات متحده آمریکا مدعی است دولت عربستان سعودی پس از حملات پهپادی و موشکی اخیر به تاسیسات نفتی خود در شرق این کشور، خواستار کمک نظامی آمریکا به این کشور برای محافظت از حریم هوایی است؛ به گفته مقامات آمریکایی مشابه همین درخواست از جانب مقامات اماراتی نیز مطرح شده و واشنگتن در آینده با اعزام واحدهایی نظامی به این دو کشور در پی رفع شکافها و نقاط آسیب پذیر آنها در برابر حملات پهپادی و موشکی خواهد بود.
عملیات اخیر علیه تاسیسات نفتی آرامکو سعودی شگفتی ناظران نظامی را سبب شده و درباره شیوه و منشا این حملات و نحوه انجام آن میان کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد. هیاتی از سازمان ملل برای تحقیق درباره منشا احتمالی این حمله به عربستان سعودی سفر کرده است.
موشک کروزی که تصاویرش منتشر شد، متعلق به کیست؟
وبگاه خبری خبرآنلاین در نقدی بر ادعای مقامات آمریکا درباره حملات آرامکو، گزارش داد: پیشتر به نقل از مقامات آمریکایی گفته شد که عراق منشا حملات به عربستان نبوده، پس این موشک کروزی که تصاویرش در رسانه های مختلف پخش شده متعلق به کیست؟ آیا طرف ثالثی غیر از ایران و عراق وارد ماجرا شده است و این کروز ساقط شده هم متعلق به اوست؟ پاسخ این سوال را در گزارش بخوانید:
یکی از مقامات ارشد دولت آمریکا که نامش فاش نشده در مصاحبه با دیوید مارتین خبرنگار حوزه امنیت ملی در شبکه خبری سی بی اس آمریکا گفت «چند ماه است که تمرکز پدافند هوایی سعودی بر حمله از ناحیه جنوب بوده زیرا حملات حوثی های یمن از جنوب صورت می گیرد، بنابراین پدافند عربستان برای دفع حملات از ناحیه شمال فاقد کارآیی بوده است».
سرهنگ ترکی المالکی سخنگوی وزارت دفاع عربستان در مصاحبه مطبوعاتی خود می گوید «۲۵ پهپاد و موشک کروز استفاده شده در حمله به آرامکو، بی تردید از سمت ایران حمله کرده اند و نه یمن. تردیدی نداریم که حمله از ناحیه شمال بوده و ایران در این حمله، از پهپاد رزمی موسوم به "بال مثلثی (Delta Wing)" استفاده کرده است».
شبکه خبری واکس به نقل از دولت آمریکا گزارش کرد «منشا حملات به آرامکو از ناحیه شمال و یا شمالی غربی تاسیسات نفتی است و این حکایت از آن دارد که حمله از ناحیه یمن که در جنوب عربستان واقع است نبوده، بلکه از ناحیه ایران یا عراق بوده که هر دو در شمال عربستان قرار دارند».این شبکه در ادامه گزارش هایش به نقل از مقامات عراقی افزود «مقامات دولت ترامپ تایید کردند که منشا حملات عراق نبوده است».
نیویورک تایمز نیز به نقل از مقامات دولت آمریکا می نویسد «تصاویر ماهواره ای از آرامکو نشان می دهند که حملات از ناحیه شمال یا شمال غربی پالایشگاه صورت گرفته، بنابراین منشا این حملات نمی تواند یمن باشد».
گاردین به نقل از مقامات دولت آمریکا می نویسد «بقایای یک موشک در شمال غربی آرامکو یافت شده که کاملا روشن است که این موشک از ناحیه شمال شلیک شده اما در رسیدن به مقصد ناکام مانده و در شمال غربی آرامکو ساقط شده است».
پایگاه اطلاعاتی دبکا می نویسد «ویدیوی منتشر شده توسط مقامات سعودی به وضوح نشان می دهد که موشک کروز در حال عبور از منطقه مرزی «حفرالباطن» - واقع در جنوب غربی کویت- و رفتن به سمت بقیق بوده که توسط پدافند عربستان ساقط می شود». تصویر زیر توسط دبکا منتشر شده است.
عربستان در نمایشگاهی که برپا کرد تصویر موشک کروز ساقط شده را به خبرنگاران نشان داد. تصویر بقایای موشک ساقط شده را که توسط پایگاه خبری گلف نیوز منتشر شده نشان می دهد. کروز ساقط شده در تصویر زیر همان کروزی است که تصویرش را در بالا می بینید.
با خانوارهایی که یارانه آنها در مهرماه قطع میشود، بیشتر آشنا شوید!
پایگاه خبری تابناک گزارش داد: دولت باید یارانه سه دهک جامعه را قطع کند که جمعیت این سه دهک حدود ۳۰ میلیون نفر است؛ بنابراین، میزان هزینههای صرفه جویی شده از محل قطع یارانههای این ۳۰ میلیون در ماه، یک هزار و ۳۶۵ میلیارد تومان و در سال ۱۶ هزار و ۳۸۰ میلیارد تومان است.
یارانه چه کسانی در مهرماه حذف خواهد شد؟
در جزء (۱) بند الف. تبصره ۱۴ قانون بودجه سال ۹۸ دولت مکلف شده است با استفاده از همه بانکهای اطلاعاتی در اختیار، نسبت به شناسایی و حذف سه دهک بالای درآمدی از فهرست یارانه بگیران اقدام کند. در این راستا در اجرای تکلیف قانون بودجه ۱۳۹۸ آئیننامه مربوطه جهت حذف دهکهای بالای درآمدی از فهرست یارانه بگیران در تیرماه سال جاری در هیأت دولت تصویب و مقرر شد بعد از اعلام نظر نهایی وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنین سازمان برنامه و بودجه به عنوان مسئولان شناسایی دهکهای بالا، غربالگری از پایان شهریور ماه آغاز شود.
در سیزدهم شهریور ماه ۱۳۹۸ محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حاشیه جلسه هیات دولت گفت: سقف درآمدی معینی برای حذف یارانه وجود ندارد و نشان تمکن در سه دهک بالا میزان مصرف خانوارها خواهد بود؛ در واقع آن دسته از خانوادههایی که میزان مصرفشان از حد معین بالاتر است مشمول حذف یارانه میشوند.
همچنین وی طی مصاحبه دیگری در بیستم شهریور ماه ۱۳۹۸ اعلام کرد: هرچند از مهلت مقرر دستگاههای ذی ربط در تهیه دستورالعملهای کامل برای ساماندهی یارانه نقدی گذشته و هنوز این دستورالعمل تهیه نشده است، امیدواریم که این اقدام به گونهای اتفاق بیفتد که بتوانیم در مهرماه بخشی از افراد برخوردار را با میزان خطای حداقلی انتخاب و از لیست یارانه بگیران حذف کنیم.
همچنین علی ربیعی، سخنگوی دولت در ۲۵ شهریور ۱۳۹۸ درباره مبنای شناسایی و حذف گروههای پردرآمد تأکید کرد: خانوارهای ایرانی بر اساس تمامی اطلاعات ثبتی مانند مسافرتهای خارجی، خودروهایی که فرد دارد، نوع شغل، کارفرما بودن و تعداد پرسنل، معاملات انجام شده، داراییهای مختلف و کلیه اطلاعاتی که روی کد ملی فرد ثبت شده دهکبندی شدهاند. یعنی از گروههای کم درآمد تا پردرآمد دسته بندی میشوند. در این راستا و بر اساس مجموعه شاخصهای مختلف، گروههای پردرآمد شناسایی شدهاند و از بین این گروهها در شهریورماه تنها به میزان همان عدد اعلام شده، یارانه این افراد حذف شده است.
خانوارهایی که یارانه آنها قطع میشود چه ویژگیهایی دارند؟
همان گونه که دیدید، محمد شریعتمداری وزیر کار نشانه تمکن در سه دهک بالا را میزان مصرف خانوارها اعلام کرده است؛ اما این سه دهک دارای چه ویژگیهای هزینهای هستند؟
برای بررسی ویژگیهای هزینهای سه دهک درآمدی بالا، باید از گزارش های بودجه خانوارها که سالانه منتشر میشود کمک گرفت. متأسفانه آمارهای بودجه خانوارها در سال ۱۳۹۷ هنوز به صورت کامل منتشر نشده است، اما میتوان از آمارهای سال ۱۳۹۶ کمک گرفت.
سه دهکی که قرار است از صف یارانه بگیران کم شوند، دهکهای هشتم، نهم و دهم هستند که هزینه سالانه آنها در سال ۱۳۹۶ به ترتیب ۵۱.۴ میلیون تومان، ۶۸.۸ میلیون تومان و ۱۳۰.۶ میلیون تومان بوده است. میزان هزینهای که این سه دهک برای خوراکیها و آشامیدنیها در سال ۱۳۹۶ انجام داده اند، به ترتیب ۱۳.۲ میلیون تومان، ۱۶.۲ میلیون تومان و ۲۱.۸ میلیون تومان بوده است.
اگر دولت بخواهد میزان مصرف حاملهای انرژی را برای شناسایی این سه دهک جهت حذف یارانه هایشان ملاک قرار دهد، باید گفت که میزان هزینه سالانه این دهکها برای مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها به ترتیب برای دهکهای هشتم، نهم و دهم، ۱۶.۷ میلیون تومان، ۲۲ میلیون تومان و ۴۶.۶ میلیون تومان بوده است.
فاجعه رسانه ای برای عربستان با نشست خبری وزارت دفاع این کشور!
پایگاه خبری تابناک در این گزارش آورده است: روز چهارشنبه، سرهنگ ترکی المالکی، سخنگوی وزارت دفاع عربستان، در کنفرانسی خبری به حملات پهپادی اخیر انصارالله به تأسیسات نفتی آرامکو پرداخت و با کلی گویی و اتهامات تکراری، ایران را به دست داشتن مستقیم در این حملات متهم کرد؛ واکنشی که شاید بتوان از آن به واکنش منفعلانه و بدون نتیجه تعبیر کرد. بر اساس ادعای این مقام نظامی سعودی، در حمله پهپادی اخیر، از سیستم موقعیتیابی دقیق و «جیپیاس» استفاده شده است. همچنین حمله به بقیق و خریص در امتداد حملات سابق است که ایران در ورای آن است. ایران در ورای حملات به غیرنظامیان در عربستان از طریق عوامل خود در یمن است. حمله به آرامکو از شمال و قطعا حمایت شده از سوی ایران بوده و عربستان شواهدی در دست دارد که نشان می دهد، حمله از یمن، آن گونه که بازوهای ایران مدعی هستند، انجام نشده است. تأسیسات هدف قرار گرفته خارج از دامنه پهپادهایی است که از مناطق حوثی ها که مسئولیت حمله را بر عهده گرفته اند، است.
بسیاری از ناظران، نشست خبری سخنگوی وزارت دفاع عربستان را یک فاجعه رسانه ای برای این کشور قلمداد می کنند؛ به چند دلیل؛
نخست: کلی گویی های وزارت دفاع عربستان بیش از هر چیز سردرگمی و ابهام این کشور در برابر حملات است. در واقع، ریاض نه توان اثبات مدعای خود و نه جزئیاتی از آن در اختیار دارد. به همین جهت بیانیه وزارت دفاع این کشور چیزی جز تکرار اتهامات واهی و کلی گویی نبود.
دوم: در بیانیه وزارت دفاع عربستان آمده است، حمله از شمال خلیج فارس و احتمالا از خاک ایران انجام شده است. با این حال، عنوان نشده که دقیقا از چه نقطه ای این موشک ها شلیک شده و پهپادها به پرواز درآمده اند. این نیز بخشی از کلی گویی های بدون شواهد متقن از سوی سعودی ها بوده است.
سوم: از سوی دیگر، سخنگوی وزارت دفاع عربستان به این مسأله اشاره نکرد که چرا پدافند هوایی این کشور که از پیشرفته ترین سیستم های پدافندی در جهان است، نتوانست در برابر این حملات کاری از پیش ببرد. در واقع، آن ها به ضعف دفاعی خود در برابر حملات هر چند محدود اشاره ای نکردند.
این موارد به خوبی نشان می دهد که چگونه کنفرانس خبری وزارت دفاع عربستان ناشی از انفعال و استیصال بوده و نه تسلط این کشور بر اوضاع نظامی و امنیتی خود و منطقه؛ بنابراین، این نشست خبری فاجعه ای برای دیپلماسی رسانه ای و دفاعی این کشور قلمداد می شود.
حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در قالب نوعی فشار بر چین قابل ارزیابی است / ترامپ حاضر به هزینه دادن برای عربستان نخواهد بود / بهترین راهبرد برای ایران چیست؟
وبسایت خبری تحلیلی انتخاب درگفت و گو باعلی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالملل، آورده است: کارشناس مسائل بینالملل معتقد است که تا مقطع کنونی راهبرد ایران نسبت به بحران نفتی اخیر آرامکو بسیار مثبت و منطقی قابل ارزیابی است. از یک سو، ایران با صراحت اعلام میکند به هیچ عنوان دخالتی در حمله پهبادی به تاسیسات آرامکو ندارد و از سوی دیگر، به تمامی کشورهای حاشیه خلیج فارس و آمریکا نشان داده که میتواند از مناطق نفوذ خود بهره بگیرد.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی، در ارتباط با مسائل به وجود آمده پیرامون حمله پهبادی به تاسیسات نفتی آرامکو و نوع واکنشهای مختلف به آن بر این باور است که این موضوع از اهمیتی فوقالعاده در سطح مناسبات سیاست جهانی برخوردار است. از یک سو، تمامی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای به ویژه عربستان و آمریکا با نوعی شوک و حیرتزدگی مواجه شدهاند. هیچیک از این کشورها نتوانستهاند اطلاعات یا اسنادی را مطرح کنند که قابل اثبات و قطعی باشد لذا شاهد نوعی بلاتکلیفی در فضای بینالملل نسبت به این رخداد هستیم. اگر چه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در ابتدا مسئولیت عمل را به گردن ایران انداخت اما بعهدها نتوانست به هیچ عنوان در سفر خود به عربستان استناداتی را ارائه کند. اکنون مقرر شده هیاتی مستقل از سازمان ملل مساله را بررسی کند اما واقعیات نشان میدهد که درست یا نادرست، ثواب یا ناثواب تلاشهایی وجود دارد که ایران مسئول این حملات معرفی شود.»
وی در گفت و گو با انتخاب، افزود: «در سطحی دیگر، آمریکاییها و شخص ترامپ علاقهای به واکنش نظامی به این موضوع ندارند. در نتیجه تا کنون شاهد بودهایم که مقامهای سیاسی این کشور اظهارات متنوع و متناقضی را بر زبان راندهاند. این امر نشاندهنده این است که واشنگتن هیچگونه رغبتی به درگیری نظامی به نفع عربستان نیست. یکی از افرادی که علاقه زیادی به وارد کردن آمریکا به واکنش نظامی در برابر ایران داشت، بنیامین نتانیاهو بود که به دلیل عدم موفقیت در انتخابات جدید پارلمان، ناچار به عقبنشینی نسبی از مواضع خود شده است. در مجموع، میتوان گفت در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ با توجه به اینکه در همین چند روز قیمت بنزین در آمریکا افزایش پیدا کرده، هیچگونه رغبتی به متشنج شدن فضای داخلی آمریکا ندارد. عربستان نیز بدون حمایت و پشتوانه خارجی توانایی واکنش و تصمیمگیری یکجانبه را ندارد؛ زیرا متحدان ریاض از این کشور فاصله گرفتهاند.»
این کارشناس مسائل بینالمللی، در بخشی دیگر از اظهارات خود تاکید کرد: «اروپاییها هنوز اظهارنظر قطعی پیرامون رخداد حمله به تاسیسات آرامکو نداشتهاند. بسیاری از مقامهای اروپایی با وجود عدم جبههگیری قطعی و منتظر ماندن برای گزارش سازمان ملل، آنچنان به حکومت سعودیها متعهد نیستند. هر چند به این کشور سلاح صادر میکنند و نفت وارد میکنند ولی نمیخواهند وضعیت خاورمیانه بیش از این مخدوش و متشنج شود و آنها نیز درگیر در آن شوند.»
«خلیل بحران» کیست و چگونه به وجود آمد؟
وب سایت خبری عصر ایران در گفت وگو با محمدپورعبدالله فرشبافی، خالق کاراکتر طنز خلیلی بحران، آورده است: شوخیهای بامزه این کاراکتر با رویدادها و اشخاص مختلف در شبکههای اجتماعی ویروسی دستبهدست میشود و خنده و تامل را بر لب و ذهن مخاطبان می نشاند.
چند صباحی است که یک کاراکتر طنز به نام «خلیل بحران» در مناطق شمال غرب و بهویژه در میان ترکزبانان کشور اسم و رسمی برای خودش دستوپا کرده است. شوخیهای بامزه این کاراکتر با رویدادها و اشخاص مختلف در شبکههای اجتماعی به حالت ویروسی دستبهدست میشود و خنده و تامل را بر لب و ذهن مخاطبان خودش روان میکند. خلیل بحران کمی منتقد است و به قول خالق آن کمی بلاهت و رندی هم در چنته دارد اما با همه اینها دوستداشتنی و باوجود عمر کم بسیار محبوب است و همین نشان میدهد که در جای درستی قرارگرفته است.
«محمد پورعبدالله فرشبافی» خالق خلیل بحران است. وی سابقه مجریگری و تهیهکنندگی در صداوسیما، فیلمنامهنویسی و همچنین مدیریت روابط عمومی در نهادهای رسمی را یدک میکشد اما به قول خودش روزی تصمیم گرفته «بزش را بکشد» و از همینجا بود که خلیل بحران آهسته آهسته به ذهنش خزید و در نهایت در یک شب زلزله زده زاده شد.
* مخاطبان ما میخواهند طراح و گوینده کاراکتر خلیل بحران را بشناسند. از خودتان بگویید.
- من محمدپورعبدالله فرشبافی هستم و متولد ۱۳۶۱. در دبیرستان به اشتباه رشته ریاضی فیزیک خواندم و این اشتباه سبب شد تا یکبار در رشته مکانیک سیالات در دانشگاه قبول شوم اما به دانشگاه نروم و یک سال پشت کنکور بمانم.
بار دوم در مهندسی نرمافزار قبول شدم و به دانشگاه رفتم اما این بار این رشته را نیمهکاره رها کردم و درنهایت در کلاسهای انجمن سینمای جوان دوره کامل فیلمسازی مشتمل بر رشتههای عکاسی، تصویربرداری، مبانی سواد بصری، تدوین کارگردانی و ... را بگذارنم و بهواسطه این دوره ابتدا وارد فضای فیلم کوتاه و سپس وارد فضای حرفهای فیلم و رسانه شوم. بعدها در رشته مدیریت فرهنگی به تحصیلم ادامه دادم.
فعالیت حرفهایم را در صدا سیما با عناوینی مثل دستیار تولید و مدیر تولید و بازیگری چند نقش کوچک و سپس مجریگری کارم را شروع کردم و بعدها بهعنوان مدیر روابط عمومی حوزه هنری مشغول شدم و کمی بعدتر با حفظ سمت بهعنوان مسئول بخش هنرهای تصویری حوزه هنری مشغول شدم. ۱۰ سال در حوزه هنری بودم و همزمان چند جایزه فیلمنامه و داستاننویسی هم گرفتم؛ ۲-۳ تا فیلم کوتاه ساختم و در دو فیلم بلند هم مدیر تولید و ناظر کیفی بودم تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم بز خودم را بکشم!
* یعنی چهکار کردید؟
- میگویند روزگاری خانواده فقیری بودند که تنها یک بز داشتند. ازقضا پدر و پسری میهمان آنها میشوند. موقع رفتن پسر از پدر میپرسد ما چه کمکی میتوانیم به این خانواده انجام دهیم؟ پدر میگوید که میتوانیم بز آنها را بکشیم! پسر میگوید این چهکاری است پدر جان!؟ این خانواده از دار دنیا همین یک بز را دارد. پدر هم میگوید اتفاقاً چون این خانواده همین یک بز را دارد؛ اگر همین را هم بکشیم، این خانواده پیشرفت میکند.
من احساس کردم که در حوزه هنری در حال هرز رفتن هستم و هدر میروم. خب یک مقدار آن به خاطر سیاستهای اشتباه جاری بود و یک مقدار هم به خاطر نبود پول و بودجه ما یک سال بهعنوان یک کارشناس و مسئول پشت میز مینشستیم و ۲۰ تا ۲۵ میلیون حقوق میگرفتیم تا درنهایت ۱۲ میلیون تومان بودجه داشته باشیم و یک فیلم کوتاه تولید کنیم که اصلاً منطقی نیست.
بنابراین احساس کردم که باید بز خودم را بکشم یعنی حوزه هنری و صداوسیمای تبریز را کنار بگذارم. چند ماهی در شبکه سحر بهعنوان مجری و نویسنده فعال بودم و حین همین کار بود که کاراکتر «خلیل بحران» به ثمر نشست.
* کاراکتر خلیل بحران چگونه و بر اثر چه تجربههایی شکل گرفت؟ آیا اتفاق یا جرقه خاصی هم در تولد آن تأثیرگذار بود؟
- قطعاً جرقه و اتفاق خاص در شکلگیری این کاراکتر نقش داشت اما همه داستان این نیست. کاراکتر خلیل بحران به شکل ناخودآگاه در من پرورش یافت و از طرفی محصول حضور من در اجتماع و بهویژه میان مسئولان رده میانی بود که خیلی الکی امیدوار یا خوشبین غیرمنطقی بودند و خیلی سهل میگرفتند مسائل را و مثلاً در جلسات، خیلی سادهانگارانه به مسائل میپرداختند و افکار عمومی را ساده فرض میکردند.
خب من بهواسطه حضورم در صداوسیما و حوزه هنری و اینکه مجری برخی همایشها بودم در این جلسات شرکت میکردم و بهنوعی همه این مسئولان را میدیدم و بهعنوان تجربه در من رسوب میکرد. نوشتن آیتم طنز در شبکه سحر هم باعث بیدار شدن بخش طنزپرداز وجود من شد.
البته من پیش از آن در بین دوستان به آدم طنزپردازی معروف بودم اما در مجامع رسمی یا جلوی تلویزیون خیلی کنترلشده رفتار میکردم و حتی اگر طنزی هم بود خیلی کمرنگ و با گزندگی کوچکی همراه بود اما طنز نوشتن در شبکه سحر آن جنبه طنزپرداز را در من بیدار کرد و آن کاراکتری که درون من بود و گاهی در جمعهای خصوصی بروز میکرد خودش را به شکل دیگری نشان داد.
یک روز که من تهران بودم و خوابم نمیبرد و تنها بودم؛ در شبکههای اجتماعی خبری منتشر شد که در اطراف تبریز زلزله آمده است. با خودم فکر کردم من بیدار هستم اما اگر همینالان برای مصاحبه به مسئول مدیریت بحران شهر زنگ بزنند؛ احتمالاً در داخل شهر یک آپارتمان مطمئنی دارد و در آن خواب بوده و چندان هم متوجه زلزله نشده است.
با خودم فکر کردم اگر همینالان با این مسئول برای مصاحبه تماس بگیرند چه جوابهایی خواهد داد؟ بعد خودم را جای آن مسئول گذاشتم و به سؤالهای فرضی پاسخ بدهم و آنها را ضبط کنم. با توجه به تجربه حضورم در نشستهای خبری به جلد آن مقام مسئول رفتم؛ یکسری آمار ارائه کردم که غیرواقعی مینمود؛ یکسری امیدهای واهی دادم که مردم نگران نباشد و... بههرحال پاسخهای این مسئول را با یک لحن طنز و کمی بلاهت مطرح کردم و برای بعضی از دوستان فرستادم و در نهایت خوابیدم.
فردا صبح که بیدار شدم متوجه شدم کلی تماس ناموفق داشتهام. گویا دوستان این صدای ضبطشده را در بعضی از کانالهای پرطرفدار فرستاده بودند و کلی هم سروصدا کرده بود و مورد استقبال واقعشده بود. خیلی ها با ادمین کانالها تماس میگرفتند و برای مثال میگفتند که این کاراکتر جدید الخلقه درباره فلان موضوع هم صحبت کند و اینگونه بود که شخصیت خلیل بحران متولد شد.
ترمز قیمت خودرو کشیده شد؛ گرانی خودرو با حرکت خرگوشی و ارزانی با حرکت لاکپشتی
وب سایت خبری تابناک در گفت و گو با سعید موتمنی، رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو، آورده است: در مصاحبه با تابناک اقتصادی در مورد آینده بازار خودرو گفت: با توجه به کاهش درآمد و قدرت خرید مردم، ثبات قیمت ارز در هفتههای اخیر و عرضه خودرو توسط کارخانجات و انجام تعهدات معوقه، پیش بینی این است که روند قیمتها باز هم کاهشی باشد و اختلاف قیمت خودرو در بازار و کارخانه به حداقل ممکن برسد و بعد از گذشت مدتی این دو قیمت یکسان شوند.
رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو در مورد آینده بازار خودرو گفت: با توجه به کاهش درآمد و قدرت خرید مردم، ثبات قیمت ارز در هفتههای اخیر و عرضه خودرو توسط کارخانجات و انجام تعهدات معوقه، پیش بینی این است که روند قیمتها باز هم کاهشی باشد و اختلاف قیمت خودرو در بازار و کارخانه به حداقل ممکن برسد و بعد از گذشت مدتی این دو قیمت یکسان شوند.
پس از گذشت ماه ها تلاطم در بازار خودرو، به نظر می رسد این بازار به آرامشی نسبی رسیده است؛ از یک سو با خروج سفته بازان از این بازار و بهبود عرضه خودرو توسط دو خودروساز بزرگ و از سوی دیگر کاهش قدرت خرید مردم، روند قیمتی در این بازار را کاهشی کرده است. اینکه وضعیت بازار خودرو چگونه است و آینده این بازار چگونه پیش بینی می شود، شاید پرسش بسیاری از مردم و خریدارانی باشد که به دنبال خرید خودرو در این روزها هستند. از این روی، خبرنگار تابناک اقتصادی در گفتوگو با سعید موتمنی، رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو سعی نموده است تا به این دو پرسش اساسی پاسخ دهد.
دلایل روند کاهش قیمت در بازار خودرو در هفته های اخیر
سعید موتمنی در گفتوگو با خبرنگار تابناک اقتصادی گفت: در حال حاضر روند بازار ـ چه در خودروهای داخلی و چه در خودروهای خارجی ـ با شیب بسیار ملایمی کاهشی است و شاید روزانه بهای خودروها ۵۰۰ هزار تومان یا کمتر کاهش داشته باشد که این کاهش روزانه نهایتاً به این امر منجر شده که در پانزده روز اخیر تقریباً قیمت خودروها کاهش یابد. دلیل این کاهشی بودن قیمت ها در بازار خودرو، نبود خریدار در بازار و عدم تقاضا برای خرید است و همین عامل به رکود معاملات در بازار خودرو دامن زده است.
وضعیت قیمت خودروهای داخلی، خارجی و مونتاژی در بازار
رئیس اتحادیه فروشندگان خودرو در مورد وضعیت قیمت خودروها در بازار نیز گفت: هم اکنون قیمت پراید ۱۱۱ در بازار بین ۴۵ تا ۴۶ میلیون تومان است و اگر خریدار عجلهای برای خرید نداشته باشد حتی میتواند این خودرو را یک تا دو میلیون تومان کمتر از قیمتی که عرض کردم خریداری کند.
موتمنی افزود: قیمت پراید ۱۳۱ بین ۴۱ تا ۴۱.۵ میلیون تومان، تیبا ۴۸ میلیون تومان، ساینا ۵۴ میلیون تومان، پژو ۲۰۶ تیپ ۲ حدود ۷۵ میلیون تومان، سمند ۷۳ میلیون تومان، پژو پارس ۸۹ میلیون تومان است.
موتمنی در مورد قیمت خودروهای مونتاژی نیز گفت: قیمت پژو ۲۰۰۸ حدود ۳۰۰ میلیون تومان و سراتو شرکت سایپا که یک ماهه ۲۹۵ میلیون تومان فروخته میشود در بازار با حدود سه میلیون تومان کمتر و حدود ۲۹۲ میلیون تومان امکان خریداری آن وجود دارد.
موتمنی ادامه داد: بررسی قیمت خودروها نشان میدهد که برخی خودروها به قیمتهای اول سال خود بازگشته اند و برخی دیگر هنوز به قیمت ابتدای سال نرسیده اند. روند بازار به گونهای است که اختلاف قیمت بازار و کارخانه در حال کاهش است.
بیانیه مهم رئیس فیفا در مورد حضور زنان ایرانی در ورزشگاه: زمان تغییر فرا رسیده
به گزارش وب سایت خبری «تابناک»؛ جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا که پیش از جام جهانی روسیه، در دیدار با حسن روحانی، رئیس جمهوری کشورمان در پاویون فرودگاه مهرآباد، خواستار تغییر سیاستهای ایران درمورد ورود زنان و دختران ایرانی به ورزشگاهها شده و پاسخهای امیدوارکنندهای نیز دریافت و سپس نیز به بهانه حضور در دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا در تهران با جهانگیری معاون اول رئیس جمهور و سلطانی فر وزیر ورزش و جوانان، دو عضو دیگر کابینه نیز صراحتا این خواسته بزرگترین نهاد ورزشی جهان را مطرح کرده بود، امروز با صدور بیانیهای رسمی بر این خواسته، اصرار ورزید.
در بیانیهای رسمی که غروب امروز با امضای رئیس فیفا بر روی وبسایت رسمی و پربیننده فدراسیون بین المللی فوتبال قرار گرفته است، در رابطه با تداوم ممنوعیت حضور زنان ایرانی در ورزشگاه این طور نوشته شده: «امیدوارم فدراسیون فوتبال ایران و مسئولان این کشور، متوجه خواستههای متعدد ما در مورد این وضعیت غیر قابل قبول شده باشند. در چند وقت اخیر، من و بخش اداری فیفا بارها با آنها تماس گرفتهایم. ما نمایندگانی از اعضای فیفا را در ایران داریم و منتظرم اخبار خوبی از آنها بشنوم. موضع ما شفاف و قاطع است؛ زنان در ایران باید اجازه حضور در ورزشگاههای فوتبال را داشته باشند. ما متوجه هستیم که پیش از این کار باید گامهایی برداشته شود تا این حضور در مسیری امن و مناسب باشد، اما اکنون زمان ایجاد این تغییرات فرا رسیده و فیفا توقع پیشرفت مثبت در این مسأله را از بازی خانگی تیم ملی فوتبال ایران در ماه اکتبر (ماه آینده) دارد.»
فیفا فعلا بر بازی های ملی تأکید دارد؟
با مطالعه این نامه، میتوان به پایان مهلتهای پنهانی فیفا به ایران در بازی خانگی آتی تیم ملی کشورمان در مقدماتی جام جهانی پی برد، اما نکته مهم اشاره و تأکید مستقیم فیفا به مسابقات ملی است و به نظر میرسد نهاد جهانی فوتبال فعلا تمرکز خود را از مسابقات باشگاهی و لیگ داخلی ایران برداشته است. واقعیت این است که الزامات زیرساختی شامل ورودیها و سرویسهای بهداشتی جداگانه و سایر پیش نیازهای حضور زنان، در اغلب ورزشگاههای شهرستانی ایران فراهم و حتی الزامات قانونی مثل بلیت فروشی آنلاین و شماره گذاری صندلیها نیز به رغم فشار بسیار فدراسیون فوتبال، در اغلب ورزشگاههای استانی پیاده نشده است.
به نظر میرسد، اینفانتینو توضیحات کتبی و شفاهی مهدی تاج در این مورد را پذیرفته است؛ اما حالا میتوان یقین داشت که فیفا در مورد بازیهای ملی جدی است و نباید به راحتی از کنار آن گذشت، چون میتواند محدودیتها و جریمههایی برای فوتبال ایران باشد.
اثبات ناکامی یک طرح چکشی دیگر در عرض چند سال!
پایگاه خبری تابناک در این گزارش آورده است: کافی است از آنهایی که به تازگی به شیراز سفر کرده اند یا از اهالی این خطه هستند، پرسوجو کرده یا حتی ساده تر، نگاهی به سایتهای آگهی اینترنتی بیندازیم تا دریابیم چقدر اجاره منازل مبله در این دیار رواج دارد؛ موضوعی که البته مخالفتهایی را موجب شده و بعید نیست واکنش دوباره مسئولان را سبب شود. «با عرضه کنندگان منازل مبله برخورد قاطع خواهد شد؛ با توجه به اینکه برخورد با این پدیده شوم مورد مطالبه شهروندان است، شعب ویژهای در دادسرا و دادگاه تشکیل شده و این پروندهها در اسرع وقت مورد رسیدگی قرار میگیرند.»
جملات فوق، موضع گیری یکی از مقامات قضایی استان فارس در تابستان سال ۹۵ است. اظهارنظر صریحی در واکنش به رواج اجاره منازل مبله در شیراز که به تأکید برخی، یکی از آسیبهای آن، گسترش فساد و فحشا بود.
البته نگرانی از این پدیده ورای فساد بود و به تأکید مسئولان، «منازل مبله به محلی امن برای مخفی شدن متهمین متواری و خطرناک» هم تبدیل شده بود؛ موضوعی نگران کننده که شاید یکی از عوامل اصلی تشکیل شعب ویژه قضایی برای برخورد با اجاره دهندگان خانههای مبله در شیراز بود.
در پی این تصمیم، در زمان کوتاهی اتفاقات محسوسی در شیراز رقم خورد که از جمله آنها، رنگ کردن آگهیهای پرشمار اجاره این دست منازل از در و دیوار شهر برای دور ماندن از عواقب قضایی و به تبع آن، کمرنگ شدن این کسب و کار بود؛ هرچند بساط اجاره منازل مبله کامل برچیده نشد.
اتفاقی که شاید دور از انتظار هم نبود، چون شیراز از جمله مقاصد گردشگری پررونق کشورمان است که در سال پذیرای جمع بسیاری از مسافران از سراسر کشور است و عواملی مانند هزینه گزاف هتلها موجب میشود که بازار اجاره دادن خانه و حتی اتاق در آن رایج و پر رونق باشد.
این در حالی است که میدانیم این امر بسیار فراگیرتر در شهرهای شمالی کشورمان در طول سال و در بسیاری از شهرها در ایام تعطیلات نوروزی و تابستانی در جریان است و بر این اساس، اقدام مقامات قضایی برای مقابله با آن در شیراز، ناکافی و حتی توجیه ناپذیر جلوه میکند.
در تکمیل این ادعا همین بس که بدانیم تدارک مقام قضایی برای اجاره دادن روزانه خانه به متقاضیان در شیراز، در مقاطعی دیگر نیز در دستور کار قرار گرفته و پس از مدتی به بوته فراموشی سپرده شده بود؛ فرجامی که برای طرح سال ۹۵ نیز محتمل به نظر میرسید و همین گونه هم شد.
چرایی سقوط بورس تهران؛ آیا الان وقت خرید سهام است؟
تارنمای خبری تابناک در گفتوگو با فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه، آورده است: هر گونه نوسان سینوسی در جهت افزایش یا کاهش، ذات بازار سرمایه است. این گونه اتفاقات در همه دنیا رخ میدهد کما اینکه قیمتهای نفت در چند روز اخیر بی سابقهترین افزایش را در بازارهای بورس نفت دنیا تجربه کردند و در یک روز بیش از ۱۵ درصد قیمت نفت افزایش یافت. بازار سهام در حالی هفته جاری را آغاز کرد که شاخص کل سودای شکستن مرز روانی ۳۰۰ هزار واحد را در سر میپرورانید. دقایقی از آغاز بورس نگذشته بود که این اتفاق رخ داد و شاخص کل از مرز ۳۰۰ هزار واحد رد شد و در پایان بازار در شنبه ۲۳ شهریور ماه سال جاری این شاخص در قله ۳۰۴ هزار واحد قرار گرفت.
روز یکشنبه، اما روند بورس کاهشی شد و شاخص کل بورس با دو هزار واحد کاهش نسبت به روز قبل در کانال ۳۰۲ هزار واحد آرام گرفت. روز دوشنبه ۲۵ شهریور ماه دوباره شاخص کل بورس رکوردهای جدیدی را به نام خود ثبت کرد و حتی به رکورد ۳۰۶ هزار واحد نیز نزدیک شد، اما در نهایت بر روی عدد ۳۰۵ هزار و ۹۱۷ واحد به کار خود پایان داد. طی دو روز گذشته، اما شرایط شاخص کل بورس روند نزولی را تجربه نموده و در همین مدت شاخص کل بورس حدود ۱۲ هزار واحد اُفت کرده است. شاید برای بسیاری این پرسشها به وجود آمده باشد که دلیل این ریزش شاخص کل طی دو روز گذشته چه بوده است؟ این ریزش دلایل سیاسی داشته است یا اقتصادی؟ وضعیت بورس در روزهای آینده چگونه خواهد بود؟
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسشها به خبرنگار تابناک اقتصادی گفت: تا قبل از آغاز اُفتهای شاخص کل بورس طی دو د: هر گونه نوسان سینوسی در جهت افزایش یا کاهش، ذات بازار سرمایه است. این کارشناس بازار سرمایه در مورد وضعیت پیش آمده برای بورس در دو روز اخیر گفت: این گونه اتفاقات در همه دنیا رخ میدهد کما اینکه قیمتهای نفت در چند روز اخیر بی سابقهترین افزایش را در بازارهای بورس نفت دنیا تجربه کردند و در یک روز بیش از ۱۵ درصد قیمت نفت افزایش یافت.
آقابزرگی افزود: بورس ایران نیز از این قاعدهها مستثنا نیست و با توجه به اخبار و اطلاعاتی که در سطح بین المللی به خصوص با گرایش های سیاسی مانند تنشهای منطقهای یا درگیریهایی که محتمل است بین برخی کشورها رخ دهد، منتشر میشود، میتواند بر بورس ایران تأثیرگذار باشد.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه این گونه موارد را در ۲۰ یا ۳۰ سال گذشته نیز تجربه نموده ایم، گفت: بنابراین این وضعیتی که بورس در دو روز گذشته با آن مواجه بوده، طبیعی است و منشأ آن به اخبار و اطلاعاتی که به صورت گذرا میآید، بازمیگردد و کماکان معدل بازدهی بورس از سایر زمینههای سرمایه گذاری بیشتر است.
وی ضمن توصیه به سهامداران که از تصمیمهای شتاب زده و هیجانی خودداری کنند، افزود: از این موارد بسیار در طول عمر بورس ایران اتفاق افتاده و نمونه آن ماجرای یازده سپتامبر بود که دو کشور دیگر درگیر بودند، اما برخی فعالان اقتصادی و فعالان بازار بورس ایران به دلیل احساس ترس، تصمیماتی گرفتند که بازار سهام ایران را تحت تأثیر قرار داد. در پایان این ماجرای یازده سپتامبر، این فروشندگان سهام بودند که بازندگان اصلی بازار بورس لقب گرفتند و خریداران سهام برندگانی بودند که به موقع از این موقعیت پیش آمده استفاده کردند.
آقابزرگی افزود: همچنان متغیرهای کلان اقتصادی و مؤلفههای اثرگذار بر وضعیت بورس ایران تأیید میکنند که گزینه مناسب برای سرمایه گذاری بورس است و به همین علت، برخی در این وضعیت از فرصت استفاده میکنند و خریدهای خود را انجام میدهند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در این کاهش مسائل اقتصادی نیز دخیل بوده است، گفت: مسائل اقتصادی بیشتر در مورد افزایش شاخص بورس میتوانند عاملهای اثرگذاری باشند. از جمله این مسائل اقتصادی تأثیرگذار میتوان به جایگزینی نرخ ارز نیمایی و نرخ دولتی اشاره نمود.
راهاندازی سامانه پیش فروش خودرو؛ آیا شیوه خرید اتومبیل تغییر خواهد کرد؟
فرارو در گفت وگو با امیرحسن کاکایی استاد دانشگاه و کارشناس صنعت خودرو، آورده است: عاقبت خلف وعده خودروسازان در رابطه با عدم تحویل به موقع خودروهای ثبتنامی کار دست آنان داد، بطوریکه قرار است در آیندهای نزدیک سامانه پیش فروش خودرو از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت راهاندازی شود و خودروسازان باید بر اساس آمار تولید خود اقدام به پیشفروش خودرو کنند، تا دیگر ماجراهای محصولات معوق تکرار نشود. به نظر میرسد دولت قصد دارد بالاخره یک اقدام عملی در رابطه با ساماندهی وضعیت آشفته پیش فروش خودرو از سوی شرکتهای جاده مخصوص انجام دهد، در این رابطه علی رهبری رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیک کشور وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت از پیادهسازی سامانه شکایت، گارانتی، بازرسی و مجوز پیش فروش خودرو در ماههای آینده خبر داد.
با یک تضاد فلسفی در صنعت خودرو روبرو هستیم
امیرحسن کاکایی استاد دانشگاه در گفت و گو با فرارو با بیان اینکه در صنعت خودرو با یک تضاد فلسفی مواجه هستیم، اظهار داشت: «از یک طرف دولت بارها بحث خصوصیسازی خودروسازان را به پیش کشیده و مدعی است باید آنها واگذار شوند، در همین راستا نیز قرار است باقیمانده سهم دولت در ایران خودرو و سایپا واگذار شود.»
وی افزود: «اما از طرف دیگر وزارت صنعت میآید، یک سامانهای را برای پیش فروش خودرو طراحی میکند، که شرکتها در آن آمار تولید خود را ثبت کنند و درخواست مجوز پیشفروش خودرو را نیز ارائه دهند، که این میتواند دخالت در بازار خودرو تلقی شود.»
کاکایی با تاکید بر اینکه این وضعیت برکل اقتصاد کشور حکمفرما است، گفت: «نظام اقتصادی کشور از یک طرف به دنبال خصوصیسازی و اقتصاد مبتنی بر بازار است، اما از سوی دیگر نیز شاهد کنترلهای اقتصادی مبتنی بر یک نظام بسته اقتصادی و قیمتگذاری دستوری هستیم، در این رابطه باید تکلیف مشخص شود، که کدام مدل میخواهد مورد استفاده قرار گیرد.»
این کارشناس صنعتخودرو با اشاره به اینکه دولت از یک طرف بر قیمتگذاری دستوری در صنعت خودرو تاکید دارد و از سوی دیگر هم به دنبال واگذاری خودروسازان است، اضافه کرد: «چنین چیزی در عمل نمیتواند اتفاق بیفتد، به بیان دیگر اگر دولت به طور واقعی خواهان واگذاری ایران خودرو و سایپا به بخش خصوصی است، دیگر نباید در صنعت خودرو قیمتگذاری انجام دهد و این کار را میبایست، به مکانیزم عرضه و تقاضا و فرآیند بازار واگذار کند.»
آیا طراحی سامانه پیش فروش دخالت در صنعت خودرو محسوب میشود؟
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه با این تفاسیر دولت چه نقشی را باید در صنعت خودرو بر عهده بگیرد، بیان داشت: «دولت در این راستا نباید در صنعت خودرو به صورت مستقیم دخالت کند، در این رابطه قیمتگذاری دستوری یک مصداق عینی استکه نبابد انجام شود، از سوی دیگر دولت میتواند نقش اصلی خود که همانا سیاستگذاری است را انجام دهد و به صورت کلان اهداف را مشخص کند، اما دیگر در حوزه اجرا وارد نشود و کار را به خودروسازان واگذار کند.»
کاکایی همچنین در مورد اینکه آیا کار دولت برای ایجاد سامانه پیش فروش خودرو صحیح است یا خیر، گفت: «نفس این کار خیلی خوب است، اینکه یک سامانه الکترونیکی وجود داشته باشد تا از طریق آن میزان تولید و فروش خودروسازان مشخص باشد و از سوی دیگر نیز میزان پیشفروشهایی که آنها میخواهند انجام دهند نیز به طور شفاف معلوم شود، اقدامی منطقی است.»
این کارشناس صنعتخودرو با اشاره به اینکه در سایر کشورها چنین وظایفی را انجمنهای مردم نهاد بر عهده میگیرند، اظهار داشت: «به عنوان مثال در حوزه ایمنی هر دولتی حداقل استانداردهای ایمنی را برای خود تعیین کرده است، اما یک شرکت بخش خصوصی به نام یورو انکپ «Euro NCAP» در اروپا با اختصاص ستاره به هر خودرو ایمنی و کیفیت آن را درجه بندی میکند، با توجه به وجود چنین امکانی هر فرد میتواند خودروی مورد نظر خود را تهیه کند، بدون اینکه دولت در این باره دخالتی را انجام داده باشد.»
کاکایی در پاسخ به این پرسش که در ایران نیز شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد که اتفاقا نیز خصوصی شده اینکار را انجام میدهد، اما ستارههایی که به برخی از خودورها میدهد، تعجببرانگیز است، گفت: «درست، اما این شرکت خصوصی شده، اما هنوز بودجههایی را از دولت نیز دریافت میکند، از طرفی با توجه به اینکه دولت خود نیز در خودروسازان ذینفع است، چنین مسائلی پیش میآید، از طرفی زمانیکه مردم میبینند دولت بودجه این سازمان را میدهد، به نتایج آن اعتماد ندارند.»
جنجال وحید جلیلی؛ در میان اصولگرایان چه خبر است؟
فرارو در گفت و گو با فعالان سیاسی اصولگرا آورده است: این روزها شکاف در جریان اصولگرایی عمیقتر از گذشته شده، در این رابطه برادران جلیلی که در دسته بندیهای سیاسی، در جرگه طیف تندرو جای میگیرند، این روزها رفتار متفاوتی از خود نشان میدهند، وحید برادر کوچکتر طی روزهای اخیر انتقادات تند و تیزی را به حسین محمدی و صفار هرندی روانه داشته، از سوی دیگر نیز سعید جلیلی هم علیرغم دعوت به شورای وحدت، به جلسات همگرایی اصولگرایان قدم نگذاشته است.
واکنش کیهان به وحید جلیلی
از سوی دیگر حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نیز نسبت به سخنان وحید جلیلی علیه حسینی محمدی واکنش نشان داد. کیهان در مطلبی به جلیلی هشدار داده ممکن است در آینده به حشمت الله طبرزدی دیگری تبدیل شود.
برادران جلیلی ظرفیت لازم برای ایجاد یک جریان سیاسی را ندارند
ناصرایمانی فعالسیاسی اصولگرا در گفت و گو با فرارو با بیان اینکه اظهارات اخیر وحید جلیلی به معنای ظهور یک جریانجدید اصولگرایی نیست، اظهارداشت: «اینکه یک جریان سیاسی جدید به سپهر سیاسی کشور اضافه شود، دارای شرایطی است که آنها باید رعایت شوند.»
وی افزود: «ظهور یک جریان جدید باید دارای دو پیش شرط باشد، اول اینکه آن جریان باید دارای یک راهبرد فکری مشخص و ایدئولوژی منحصر به فرد باشد، از سوی دیگر نیز باید مشی سیاسی این جریام نیز متمایز باشد، به بیان دیگر هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر سیاسی باید مستقل از جریانهای سیاسی موجود باشد، تا بتوان گفت: جریان تازهای ظهور کرده است.»
اینفعالسیاسی اصولگرا گفت: «بنابراینشخصیتهایی مانند برادران جلیلی به هیچعنوان چنین ظرفیتی را به عنوان اینکه یک جریان سیاستی تشکیل بدهند را ندارند، آنها را حتی نمیتوان به عنوان یک طیفسیاسی درنظرگرفت، به بیان دیگر آقای سعید جلیلی ارتش یک نفره است.»
وی تصریح کرد: «آقای سعید جلیلی به شورای وحدت دعوت شده، اما تاکنون در جلسات حضور پیدا نکرده و بزرگان اصولگرا نیز به این موضوع واکنش نشان ندادهاند، چرا که آقای جلیلی یک فرد است و دارای عقبه نیست، اما در مقابل میتوان جبهه پایداری را یک جریان دانست که دارای عقبه است.»
ایمانی با اشاره به اینکه وحید جلیلی به هیچ عنوان یک شخصیت سیاسی نیست، اضافه کرد: «وی بیشتر یک چهره هنری است که بیشتر فعالیتهایش نیز در این زمینه بوده است، حال وی در موضوع در صدا و سیما یک نقدی را نوشته با ادبیاتی خاص، به طور کلی برادران جلیلی در بین اصولگرایان دیگراندیش هستند.»
خاستگاه سیاسی دو برادر آرمانگرایی کور است
علی دورانی دبیر کل حزب سفیران انقلاب اسلامی در گفت گو با فرارو با اشاره به اینکه برادران جلیلی به هیچ عنوان ازظرفیت لازم برای ایجاد جریان جدید در جبهه اصولگرایی برخوردار نیستند، اظهار داشت: «برادران جلیلی که به کنار، حتی احمدینژاد که هشت سال در قدرت بود نیز نتوانست جریان تازهای را خلق کند، بنابراین آنها درحد و اندازهای نیستند که بخواهند قطب سوم را در سپهر سیاسی اصولگرایان ایجاد کنند.»
دورانی با اشاره به اینکه خاستگاه سیاسی دو برادر آرمانگرایی کور است، گفت: «همین آقای جلیلی با این مشی سیاسیش باعث پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ بود، اگر وی در انتخابات به نفع آقای قالیباف کنار میرفت، الان اصولگرایان پیروز انتخابات بودند.»
وی افزود: «طبق قرار قبلی قرار بود آقای ولایتی و جلیلی از انتخابات کنار بکشند، اما آقای جلیلی ماند و باعث شکستن آراء در بین نامزدهای اصولگرا شد، این در حالیست که جلیلی و جبهه پایداری همواره در این سالها بازی خراب کن بودهاند و بیشتر آب در آسیاب رقیب اصلاح طلب ریختند.»
دورانی با اشاره به اینکه کسانیکه وحید جلیلی را شارژ میکنند که چنین اظهاراتی را انجام دهد، همانهایی هستند که سال ۹۲ سعید جلیلی را تحریک کردند، تا به صحنه انتخابات قدم بگذارد، بیان داشت: «این عده به دنبال منافع خود هستند و فکر میکنند که تنها خود بصیرت دارند و هیچ کس دیگری به جزء آنان در جریان اصولگرایی وجود ندارد.»
باهنر: حتما با یک لیست وارد انتخابات میشویم/گفتند سلطان چای هستم
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری آورده است: بستن لیست اصولگرایان با حضور برخی نیروهای اصلاح طلب را ایده انتخاباتی قابل قبولی نمی داند، و ضمن آن گریزی می زند به نگاهی که ۲۰ سال است آن را تکرار می کند که «صالح مقبول» بر «اصلح غیرمقبول» ارجحیت دارد» این جملات بخشی از مصاحبه یک ساعته با محمدرضا باهنر است که این روزها یک پایش در جلسات شورای وحدت است و پای دیگرش در جلسات مشترک با جامعه روحانیت. مهندسِ اصولگرا که چند سالیست دور از پارلمان به رتق و فتق امور اصولگرایان از جایگاه دبیرکلی جبهه پیروان مشغول است، در این گفتگو نه فقط پیروزی اصولگرایان در انتخابات اسفندماه را صددرصدی ندانست که حتی به رفقا و برادران اصولگرایش هشدار داد که در حالتی از «خوف و رجا» باشند. او از جلساتی که مرتبا با عارف دارد گفت و از رفت و آمدهای دوستانه اش با لاریجانی و ناطق.
آقای مهندس! چند روز پیش آقای تاجگردون مهمان خبرآنلاین بودند، سوال ما از ایشان این بود که چرا عیار مجلس پایین آمده و عملکرد آن ضعیف شده است، پاسخ شان این بود که این مجلس «آقا» ندارد، و یک مصداقشان برای این کلمه هم شما بودید. سوال من این است که سررشته این آقا نداشتن مجلس دهم را کجا دنبال کنیم، بگوییم دستپخت شورای نگهبان است که با روند بررسی صلاحیت ها صدای مردم و سیاسیها درآمده است؟ یا اصولگراها آنقدر درگیر اختلافات و گاها تندروی شدند که فضا را به این سمت بردند؟ یا اینکه اصلاح طلبان با اینکه می دانستند رد صلاحیت ها در این جریان زیاد خواهد بود و چهره های شاخص شان رد می شوند اما پلن و لیست دومی نداشتند و یک شبه لیستی را با این چهره ها بستند؟ یا اصلا توپ را در زمین مردم بیندازیم که نا آگاه هستند و تحت تاثیر جو و تبلیغات انتخاباتی یکباره به یک لیست رأی می دهند و برایشان مهم نیست که مثلا در لیست کناری به عنوان مثال آقای توکلی یا مصباحی مقدم هست؟
ابتدائا می خواهم دفاعی از مجلس دهم بکنم، در این مجلس ما آدم های پارلمانتاریست و سابقه دار قوی، کم نداریم، اتفاقی که در مجلس دهم افتاد و در مجلس های قبلی نبود این است که شاید اولین مجلسی است که بعد از انقلاب تشکیل شده که فراکسیون اکثریت را ندارد و سه فراکسیون اقلیت دارد. اصولا در ترمینولوژی سیاسی دنیا دولت های ائتلافی و مجالس ائتلافی نمی توانند قوی ظاهر شوند و عموما ضعیف هستند چرا که حتما برای اینکه رای اکثریت را داشته باشند ناچارند یک تعاملاتی را با هم داشته باشند. نه صرفا تعاملات مالی بلکه تعاملات سیاسی، فرهنگی و ...
معمولا هم در این تعاملات قوی ظاهر نمی شوند. آقای تاجگردون به من لطف داشتند اما اگر من هم در همین ترکیب مجلس بودم معلوم نبود خیلی تاثیری در بهبود وضعیت داشته باشم یا خیر. برمیگردیم به سناریوهایی که شما مطرح کردید، ما متاسفانه چند حزب قوی و کارآمد در سراسر کشور نداریم، حتی فراکسیون های مجلس هم کاملا شناورند وچهار چوب ندارند من بارها و بارها گفته ام و الان هم تکرار می کنم من به آقای دکتر عارف احترام می گذارم، با اینکه ممکن است در یک جریان فکری نباشیم اما این سوال خیلی روشن وجود دارد که جوابی هم ندارد و آن هم این است که چطور وقتی صد و چهل نفر از نردبان لیست امید به مجلس رفته اند زمانیکه آقای عارف کاندیدای ریاست می شود صد و چهار نفر به ایشان رای می دهند، آن سی و شش نفر کجایند؟ مثل اینکه عده ای نذر می کنند بروند مجلس و برایشان اهمیتی ندارد از چه نردبانی بالا بروند خیلی هم فرقی نمی کند که آقای عارف نردبان را گذاشت یا آقای حداد یا...
برایشان مهم نیست چون فقط نردبانی برای ورود به مجلس می خواهند، برای همین هم بعد از اینکه به مجلس راه پیدا کردند به زیر نردبان می زنند و این گرفتاری نتیجه همان فقدان چند حزب قدرتمند، فراگیر و پاسخگو است که این افراد با پشتوانه آنها راهی پارلمان شوند و بعد هم پاسخگو باشند. البته آن سیستم های سیاسی که حزب قدرتمند دارند هم یک نماینده می تواند تغییر حزب بدهد ولی تغییر حزب دادن کلی هزینه دارد و کار ساده ای نیست، مثلا کسی که تا دیروز در حزب دموکرات بوده است امروز در حزب سوسیالیست برود ولی با هزینه بسیار نه به راحتی. ولی اینجا چون حزب چهارچوب و مرز ندارد، افراد مرتب شناور هستند.
من حتی می توانستم پیش بینی کنم فلان وزیر چند رأی از مجلس می گیرد.
یک زمانی که فراکسیون اکثریت در مجلس داشتیم، من حتی هم می توانستم پیش بینی بکنم که فلان موضوع یا فلان وزیر در مجلس چند رای می اورد، یعنی با درصد تخمین پنج یا شش درصد پایین بالا می توانستم پیش بینی کنم ولی در این وضعیت فراکسیون های مجلس دهم اصلا نمی توانیم پیش بینی بکنیم.
مثلا اواخر سال ۹۶ بود که ظرف یک ماه همین مجلس دهم سه وزیر را استیضاح کرد بعد به صحن آوردند وبحث کردند، هر سه تا بیش از روز اول رای آوردند خب این مجلس اگر بخواهد اینجوری عمل کند معلوم است که هم از چشم سیاسیون و هم از چشم مردم می افتد. باز هم تاکید می کنم این نکته خیلی ارتباطی با اشخاص حقیقی در مجلس ندارد. مشکل ساختاری است.
موافقم که مردم لیستی رأی بدهند
اما در رابطه با مردم که گفتید چرا لیستی رأی می دهند. من اتفاقا موافقم که مردم لیستی رای بدهند، ببینید در کشور ما پنج الی شش شهر هستند که مردم لیستی رای می دهند، در تهران تقریبا صد در صد است و در کلان شهر ها هم لیست خیلی موثر است اما در حوزه های انتخابی تک نفره عموما لیست معنا ندارد، اشخاص حقیقی با یکدیگر رقابت میکنند یک وقت هایی رقابت قومیتی است یک وقت هایی صنفی است یک وقت هایی بالاشهر و پایین شهری است ولی عموما آدم ها با آدم ها رقابت می کنند. در تهران امضاها با هم رقابت می کنند، یک امضا این طرف است و یک امضا آنطرف. مردم به امضاها رای می دهند، اگر انتخابات ما در سراسر کشور حزبی بشود همه جا اینجوری می شود یعنی مردم بلاخره یا به حزب «الف» رای میدهند یا حزب «ب». اتفاقا اینکه مردم در تهران به لیست رای میدهند یک گام رو به جلو است.
چرا ۱۴۰ نفر با لیست مجلس به مجلس می روند ولی ۱۰۴ نفر به ریاست عارف رای می دهند
مردم گاهی لیستی هم رأی می دهند، نکته این است که خب مثلا شورایعالی اصلاح طلبان که می گویند یک عده از نردبان ما بالا رفتند لااقل در ادامه حساب کشی هم بکند، یا مثلا جبهه متحد اصولگرایان وقتی با لیست عده ای را راهی مجلس می کند بعدش پای حساب کشی هم بایستد یا صاحبان آن امضاها چقدر بعد از اینکه کاندیداهایشان راهی مجلس شدند آنها را مجبور به پاسخگویی می کند. آنچه دیده می شود این است که این افراد رها می شوند و بعد هم با تصمیمات شخصی شناور می شوند یک روز به این سمت یک روز به آن سمت.
همانطور که گفتم عده ای نذر کرده اند به مجلس بروند و اصلا برایشان مهم نیست که از چه راه و پنجره ای وارد شوند، این کار در عالم سیاست یک کار کم ارزش است. وقتی من می گویم آقای عارف در مجلس صد و چهار رای آورده است خب درست است که من از نظر سیاسی خوشحال می شوم ولی می خواهم بگویم اصلا چرا این اتفاق می افتد که صد و چهل نفر با حمایت آقای عارف به مجلس می روند ولی صد و چهار نفر به ایشان رای میدهند آن سی و شش نفر کجایند و ...
پشت پرده مهاجرت بهترین داور آسیا به استرالیا
به گزارش وب سایت خبری پارسینه؛ علیرضا فغانی بعد از حدود یک دهه فضاوت در لیگ برتر ایران تصمیم گرفت به کشور استرالیا مهاجرت کند تا در کنار خانوادهاش زندگی جدیدی را آغاز کنند.
فغانی که چند سالی است تبدیل به داور درجه یک ایرانی شده است، دیدارهای مهمی را در قامت بینالمللی قضاوت کرده است؛ از فینال فوتبال المپیک و جام ملتهای آسیا تا دیدار ردهبندی جام جهانی ۲۰۱۸! همهی اینها باعث شد تا فغانی در دو سه سال اخیر به عنوان یکی از داوران برجسته دنیا شناخته شود. قضاوت دیدارهای بزرگ در جام جهانی و برخورد او با ستارههای دنیا باعث شد تا همگان به این نتیجه برسند که فغانی با کسی شوخی ندارد.
کملطفی ها نسبت به او و همچنین مسایل شخصی باعث شد تا او به کشور استرالیا مهاجرت کند. او پیشتر در گفت و گویی با سایت آنتن تصمیم خاصی برای داوری در لیگ استرالیا ندارد اما حالا فدراسیون فوتبال استرالیا خبر از اضافه شدن این داور بزرگ به لیست داوران لیگ این کشور داده است.
تصمیم بزرگی که از سوی فغانی گرفته شده برای او نیز برد خوبی خواهد داشت. از درآمد ماهی ۲ میلیون تومانی تا حقوق ۷۰۰۰ دلاری برای یک ماه در لیگ استرالیا.
سیاسیون! لطفا امید مردم به مبارزه با فساد را از بین نبرید
سایت جامعه خبری تحلیلی الف گزارش داد:یکی از مطالبات مردم در سال های اخیر از نظام جمهوری اسلامی مبارزه با فساد اقتصادی در هر رده و سطحی بوده است. به همین دلیل اولویت قوه قضائیه در دوره جدید مبارزه با فساد افراد دانه درشت، مقامات و آقازاده هاست. رویه ای که موجب جوانه زدن امید در دل مردم شده و این انتظار بوجود آمده مبارزه با مفسدان و کوتاه کردن دست آنها از بیت المال به جریان دائمی و حاکم بر قوه تبدیل شود. بدون شک اگر چنین رویه ای ادامه یابد اعتماد خدشه دار شده مردم حتماً ترمیم خواهد شد.
اما در این بین اتفاقاتی ممکن است بحث مبارزه با فساد را تحت الشعاع قرار دهد. یکی از پاشنه آشیل ها، ورود ملاحظات سیاسی و جناحی به مبارزه با فساد است. اگر چنین اتفاقی رخ دهد نه تنها کاهش فساد رخ نخواهد داد بلکه با برخورد تبعیض آمیز و سلیقه ای زمینه برای گسترش فساد بیشتر فراهم خواهد شد. در واقع مصونیت برای یک جناح، گروه و دسته در مبارزه فساد زمینه شیوع فساد را از طریق همان دسته و گروه فراهم می نماید. به خصوص این که مفسدان به مرور همدیگر را پیدا می کنند و بین آنها پیوند و اتحادی فراجناحی صرفاً بر مبنای غارت و تاراج بیشتر حاصل می شود.
از این رو ضرورت دارد قوه قضائیه در نهایت اقتدار و بی طرفی و بدون هیچ تبعیضی به برخورد با مفسدان بپردازد. امری که خوشبختانه تا حد قابل قبولی تاکنون رخ داده و امید است در آینده نیز ادامه یابد.
بنابراین نباید قوه قضائیه در مفاسد اقتصادی مسئولان و نزدیکان مقامات دچار مصلحت اندیشی های سیاسی شود. البته مبارزه با فساد حتماً باعث ناراحتی و واکنش برخی افراد و گروه های سیاسی خواهد شد و آنان تلاش می کنند با اعتراض و انتقاد زمینه کاهش برخورد با فساد را فراهم نمایند تا به زعم خود دوستان و یاران را از چنگال قانون فراری دهند.
اما اگر قوه قضائیه از همین ابتدا با جسارت و قاطعیت عمل کند و بتواند افکار عمومی را با خود همراه کند حتماً افراد و گروه هایی نیز که تلاش دارند به هر دلیل در روند مبارزه با فساد خلل ایجاد کنند عقب نشینی خواهند کرد. عامل مهم، رعایت قانون، پرهیز از ورود به مسائل سیاسی و جناحی و توجه به اقناع افکار عمومی است. در این صورت قوه قضائیه ای در تراز انقلاب اسلامی شکل خواهد گرفت که در مقابله با اصحاب قدرت هیچ تعللی به خود راه نمی دهد.
یکی از مسائلی که می تواند در این مسیر به قوه قضائیه کمک کند ملاک قرار دادن فرمان هشت ماده ای رهبر انقلاب درخصوص مبارزهی همهجانبه و سازمانیافته با مفاسد مالی و اقتصادی است. این فرمان اگر چه حدود ۱۸ سال قبل یعنی در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۸۰ صادر شده اما متاسفانه باید گفت کمتر از آن به عنوان مبنا و چراغ راه استفاده شده است. در صورتی که بدون شک از محتوایی مهم و ارزشمند برخوردار است.
در این فرمان رهبری بیان کرده اند که «در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد»
نظر شما