حسین ناصحی؛ پیشگام و آغازگر موسیقی شناسی ملی در ایران

تهران- ایرنا- حسین ناصحی را باید به حق یکی از نخستین آهنگسازان ایرانی دانست که با دانسته های فراوان از موسیقی غرب در زمینه جمع آوری و بررسی موسیقی ایران تلاش فراوان کرد و از این رو با اطمینان می توان گفت که در واقع کار اتنوموزیکولوژی یا موسیقی‌شناسی قومی در ایران با حسین ناصحی آغاز شد.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ حسین ناصحی متولد ۱۳۰۴ خورشیدی در تهران است. وی در ۱۳۱۸ خورشیدی وارد هنرستان عالی موسیقی شد و در رشته نوازندگی ترومبون، تحت تعلیم ژوزف اسلادِک (استاد چک) قرار گرفت و پس از مدتی در ارکستر رادیو تهران به رهبری پرویز محمود به نوازندگی پرداخت. ناصحی در۱۳۲۲ خورشیدی به ترکیه عزیمت کرد و در رشته آهنگسازی کنسرواتوار دولتی آنکارا به تحصیل مشغول شد. ناجی و کاظم آکسِس، استادان او در آنکارا بودند.
ناصحی در سال تحصیلی ۱۳۲۸-۱۳۲۷ خورشیدی دوره عالی آهنگسازی را به پایان برد. در همین زمان یک کوارتت زهی(به گروه نوازندگان یا قطعه موسیقی نوشته شده برای چهار ساز زهی، شامل ۲ بخش برای ویولن (ویولن اول و دوم)، یک بخش برای ویولا و یک بخش برای ویولن‌سل گفته می‌شود) از آثارش را در آنکارا به اجرا گذاشت که موفقیت شایانی یافت.

ناصحی در ۱۳۲۹ خورشیدی  به ایران بازگشت و مدتی بعد علاوه بر رهبری ارکستر هنرجویان هنرستان عالی موسیقی، در دوره عالی آهنگسازی هنرستان سال ها به تدریس پرداخت. او در هنرستان و نیز کلاس خصوصی، هنرمندان بزرگی را پرورش داد که از آن جمله باید به حسین دهلوی و احمد پژمان اشاره کرد.

حسین دهلوی
احمد پژمان

حسین ناصحی حدود ۱۳۴۰ خورشیدی به اتفاق ثمین باغچه بان و امین شهمیری در نقاط مختلف بلوچستان، ترانه هایی را ضبط و جمع آوری کرد که سه نمونه از آنها در کتاب موسیقی بلوچستان نوشته محمد تقی مسعودیه به چاپ رسیده است. وی در تنظیم صدای سازهای باستانی ایران با کارگاه ساز وزارت فرهنگ و هنر (به سرپرستی ابراهیم قنبری) همکاری داشت که این سازهای بازسازی شده در برخی جشن های پیش از انقلاب مورد استفاده قرار می گرفت.

‌ «محمد تقی مسعودیه» پایه‌گذار موسیقی آکادمیک در ایران

ناصحی آثار گوناگونی را با استفاده از تم های ایرانی آفرید که به وسیله ارکستر هنرجویان هنرستان عالی موسیقی و ... اجرا شد. وی معتقد بود: مسلماً موسیقی کلاسیک جهانی خود به خود به وجود نیامده و پایه اش موسیقی های ملی، محلی یا مذهبی بوده که در چارچوب قوانین علمی گنجانده شده است. اگر ما می گوییم موسیقی ایرانی باید چندصدایی شود و برای ارکسترها تنظیم گردد، منظور تقلید از آهنگسازان غرب نیست بلکه تقلید از راهی است که برای به وجود آمدن موسیقی صحیح و علمی به بهره جویی از منابع موسیقی علمی و محلی ناگزیر به پیروی از آن هستیم. البته برای پدید آوردن این نوع موسیقی باید موسیقی ملی و محلی خود را خوب شکافته و بررسی نماییم.

وی ادامه داد: ما سه نوع موسیقی داریم: موسیقی فولکلوریک (محلی)، موسیقی کلاسیک ایرانی (ردیف) و موسیقی غربی. اینها هرگز نباید با یکدیگر مخلوط شوند. البته یک آهنگساز ایرانی می تواند با استفاده از تم های محلی و با الهام از دستگاه های موسیقی کلاسیک ایران آثاری بسازد اما آمیزش بی رویه این روش ها اصالت تمامی انواع آن را از بین برده است تا آنجا که ما شاهد ترکیب موسیقی فولکلوریک ایرانی با موسیقی جاز هستیم.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با سالگرد درگذشت حسین ناصحی در ۶ مهر ۱۳۵۶ به بررسی تاثیرات این آهنگساز صاحب سبک در شکل گیری موسیقی ملی و محلی در ایران پرداخته است: 

ناصحی و موسیقی پیشرو در ایران

همان گونه که گفته شد، حسین ناصحی آهنگساز سرشناس موسیقی ملی ایران بود که در قلمرو ترانه‌های روستایی آثاری ماندگار از خود به یادگار گذاشت. بسیاری از آهنگسازان نسل جوان‌تر مستقیم و غیر مستقیم از آموزه‌های حسین ناصحی بهره گرفته‌اند. ناصحی کار پرویز محمود و روبیک گرگوریان را در گردآوری و تنظیم ترانه‌های روستایی پی گرفت و خودش نیز همراه با گروه‌های جستجوگر به نقاط مختلف ایران می‌رفت. او برای کار روی ترانه‌های روستایی، مرکزی به نام صداخانه ملی در هنرستان به وجود آورد که هنوز هم نقش آرشیو را برای آهنگسازان جوان ایفا می‌کند.

پرویز محمود

روبیک گریگوریان

همچنین باید توجه داشت که آهنگسازان پیشرو ایران، برای کار آفرینش بیشتر از موسیقی سنتی شهری به موسیقی بومی یا روستایی توجه داشتند. موسیقی بومی به دلیل دورافتادگی‌های جغرافیایی کمتر در معرض تأثیر و نفوذ فرهنگ‌های غریبه قرار گرفته و اصالت بیشتری را با خود داشته است. از این گذشته، رنگ‌های شاد و ریتم‌های سرزنده موسیقی بومی از آن دستمایه‌ای پرتوان برای آفرینش به وجود آورده است. ناصحی که تحصیلاتش را همراه با ثمین باغچه‌بان در آنکارا گذرانده بود، آهنگ نیز می‌ساخت. اگر چه تعداد آثار او زیاد نیست اما همه برانگیزاننده و منسجم است. از جمله آثار وی می توان به این موارد اشاره کرد:
- پوئم شور، برای ویولنسل و پیانو
- کوارتت زهی در می مینور
- گدا، برای پیانو
- ملودرام رستم و سهراب
- رقص در بارگاه شاه سمنگان
- آواز بی گفتار، برای ارکستر
- رقص جاهل ها
- حرمان، برای آواز و پیانو
که به حسین سرشار تقدیم شده است و... بسیاری دیگر که متأسفانه مفقود شده اند.

ناصحی و تئوری موسیقی بومی و ملی

ثمین باغچه‌بان، حسین ناصحی و امانوئل ملیک اصلانیان از جمله آهنگسازانی  به شمار می روند که در این سال‌ها از سفر تحصیل موسیقی فرنگ به وطن مراجعه می کنند و دغدغه‌ هماهنگی در موسیقی ایران را در کنار دیگر آهنگسازان دارند. در مقاله‌ای با نام ناصحی کمپوزیتور ایرانی چاپ شده در مجله‌ موزیک ایران، مرداد ۱۳۳۵ خورشیدی، ناصحی درباره پیشرفت موسیقی ایران و استفاده از چارچوب‌های بین‌المللی قوانین علمی موسیقی در موسیقی ایران می گوید: آنچه مسلم است موسیقی کلاسیک بین‌المللی نیز خود به خود به وجود نیامده و آن هم پایه‌اش موسیقی های ملی یا محلی و یا مذهبی بوده که در چارچوب قوانین علمی گنجانیده شده و موسیقی کلاسیک بین‌المللی را در هر عصری به وجود آورده است. اگر ما ادعا می کنیم و می‌گوییم که موسیقی ما باید پر صدایی باشد و برای ارکسترها تنظیم شود، تقلید از آهنگسازان غربی نیست، بلکه تقلید از راهی است که برای به وجود آوردن موسیقی صحیح علمی با استفاده از منابع موسیقی ملی و محلی مجبور به پیروی از آن هستیم. البته برای بوجود آوردن این نوع موسیقی پر صدایی، باید موسیقی ملی و محلی خود را خوب شناخته و آنالیز نماییم و ارتباط اجزای آن را با یکدیگر بسنجیم و راه پر صدایی شدن آن را در خودش بیابیم. این نظریه چند سالی است که به وسیله‌ کسانی مثل باغچه‌بان و ملک اصلانیان و اینجانب تعقیب شده و گر چه هر یک راه جداگانه‌ای را پیموده‌ایم اما نتیجه‌ حاصله یکی است. نکته‌ قابل تذکر در اینجا این است که شور، مادر تمام تونالیته‌های موسیقی ایران است و به خوبی می‌تواند ما را راهنمایی نماید.

ثمین باغچه‌بان
امانوئل ملیک اصلانیان


بعد از این مقدمه در باب هماهنگی در شور می‌نویسد: دستگاه شور از دانگ‌های چهار نتی و یا در بعضی موانع پنج نتی دنبال هم، تشکیل شده است. اساس این دستگاه دانگ چهار نتی شور است که اگر زیر آن دانگ فرود به شور چیده شود، می‌بینیم که همان فواصل چهار نتی شور، بدانجا منتقل شده و همچنین اگر دانگ چهار نتی شهناز را که از همان فواصل تشکیل شده بالای دانگ شور قرار دهیم، از مجموع آنها تمام نت‌های مقام شور به کار برده شده و چون محور اصلی شور همان دانگ چهار نتی شور است و ۲ دانگ دیگری که با اسامی مختلف در زیر و روی آن واقع شده‌اند، همان فواصل را دارا هستند، نت‌های اول و آخر هر دانگی می‌تواند پایه‌ آرمونی تونیک این تونالیته واقع شود. برای پر صدایی کردن موسیقی ایرانی لازم است که به حرکات نت‌های این دستگاه اهمیت داده شود و بعد از استماع آن می بینیم که نت‌های اول و چهارم هر کدام از دانگ‌ها می‌تواند جزء آرمونی تونیک قرار گیرد و بقیه‌ نت‌های داخل دانگ‌ها، نت‌های حرکت کننده به طرف آرمونی تونیک باشند.

در ادامه ناصحی اضافه می‌کند: آرمونی موسیقی ایرانی با موسیقی بین‌المللی فرق دارد و راه جدیدی به دست‌ ما می‌دهد، که تا امروز ما طبق آن پیش می رویم و به طوری که بیان شد، بعضی از آهنگ‌های محلی ما نیز از نظر پرصدایی بودن این نظریه را تاکید می‌کنند. برای مثال در علی آباد کتول نزدیک گرگان، نوعی ساز به نام ۲ تار موجود است که ۲ سیم دارد و نوازنده سیم بم را با شست و سیم زیر را با چهار انگشت دیگر اجرا می‌کند و نوع ۲ صدایی‌هایی که نوازنده‌های محلی اجرا می‌کنند با اصول آرمونی که به دست آمده بود و در بالا بیان شد، تطبیق می کند. گرچه ممکن است موسیقی که با اصولی آرمونی فوق نوشته شود در وهله‌ اول به گوش بعضی‌ها بیگانه باشد، اما همان طور که ملودی‌های این موسیقی به گوش آشنا است، آرمونی آن هم که از این ملودی ها بیرون کشیده شده، پس از چندی به گوش آشنا خواهد شد.

فریدون ناصحی؛ فرزند خلف و دنباله روی مسیر پدر

فریدون ناصحی فرزند حسین ناصحی آهنگساز شهیر ایرانی در ۱۳۵۴ خورشیدی موفق به اخذ بورسیه جهت ادامه تحصیلات خود در کشور آلمان شد. وی بعد از اتمام دوره تحصیلاتش در رشته سولیستی پیانو و اجرای چندین رسیتال پیانو در این کشور و اتریش به ایران بازگشت و چندین اجرا در تالار وحدت، فرهنگسرای نیاوران برگزار کرد. ناصحی همچنین سابقه همکاری با موسیقی دانان شهیری همچون ایرج صهبائی، نادر مشایخی، امیل خاچاتوریان را در کارنامه هنری خود دارد.  

این استاد موسیقی در مورد وضع و حال موسیقی کنونی کشور می گوید: متأسفانه مردم جذب موسیقی‌های فست فودی شده‌اند و کمتر کسی سراغی از موسیقی‌های کلاسیک می‌رود. من مخالف این شکل از موسیقی‌ها نبوده و نیستم، اما به نظرم باید فرق میان موسیقی فاخر و غیر از آن مشخص شود تا در آینده مردم گوش موسیقایی خوبی داشته باشند.

ناصحی همچنین گفت: یکی دیگر از مشکلاتی که امروز موسیقی با آن درگیر است و باعث افت آن در سطح جامعه شده، افزایش بی‌رویه آموزشگاه‌های موسیقی است که روز به‌روز بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. البته مساله اصلی نه تعداد این آموزشگاه‌ها بلکه کیفیت درست و نظارت روی آن‌هاست. افراد زیادی را می‌شناسم که تنها به خاطر هزینه‌های پایین‌تری که این مراکز دریافت می‌کنند یا تبلیغات گسترده جذب آن‌ها شده‌اند.

این نوازنده پیانو اضافه کرد: ای‌کاش همگی جای تجارت کردن در موسیقی، دلسوز آن باشیم و بیشتر به آن توجه کنیم تا در آینده بتوانیم شاهد موزیسین‌های خوب در کشورمان باشیم.

منبع:

مجله فرهنگ و آهنگ، اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۸

«ناصحی، کمپوزیتور ایرانی و نظریات او، دهلوی، حسین، مجله موزیک ایران، سال پنجم، شماره ۳، مرداد ۱۳۳۵.

 مجله رودکی، شماره ۲۰۰

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha