«کیانوش رستمی» وزنهبردار دسته ۹۶ کیلوگرم ایران روز گذشته نمایشی در شهر پاتایا تایلند اجرا کرد که در در تمام حرکات وی بیتدبیری ناشی از خودسریها دیده میشد. وی که خود را تافته جدا بافته از تمام ورزش ایران میداند بدون توجه به دانش مربیان داخلی آنان در سطحی پایین تر از خود قرار داده و ترجیح میدهد به صورت انفرادی تمرین کند و در مسابقات نیز هیچ مقام رسمی ورزش ایران در کنار خود نمیپذیرد.
رستمی را با مدال طلای ریو ۲۰۱۶ و نقره لندن ۲۰۱۲ میشناسند اما آیا این ۲ نشان کافی است تا وی با پشت کردن به تمام قوانین ورزشی کشور به دنبال یک خودمختاری در وزنهبرداری باشد. برای بررسی این شیوه از رفتار، لازم است نگاهی به قهرمانان بزرگ وزنه برداری ایران در گذشته و حال حاضر داشته باشیم.
از محمد نصیری به عنوان یکی از نابغههای وزنهبرداری قرن بیستم یاد میشود. وزنهبرداری که پنج مدال طلای جهان و سه مدال المپیکی تنها بخشی از کارنامه او است و قهرمانی در بازیهای آسیایی و قهرمانی آسیا نیز یک رویه متداول برای او به شمار میرفت. او این افتخارات را با مربی داخلی به نام «هنریک تمرز» و چند نام آشنای ایرانی دیگر کسب کرده است و هم اکنون نیز به عنوان عضوی از خانواده وزنهبرداری در ایران فعالیت میکند.
شاید نصیری مربوط به دهههای گذشته باشد اما حسین رضازاده، حسین توکلی، کوروش باقری، بهداد سلیمی، سجاد انوشیروانی، سعید محمدپور، نواب نصیر شلال و سهراب مرادی وزنهبردارانی هستند که در چند سال گذشته مدالهای طلای جهان و المپیک را کسب کردند و اگر افتخارات آنان از رستمی بیشتر نباشد کمتر نیست.
اما این ورزشکاران در هیچ برههای از زمان اعلام خودمختاری از ورزش ایران را نداشتند. اینکه چرا کیانوش رستمی از نخستین سالهای ورود به ورزش برخی رفتار ها را نسبت به مربیان شروع میکرد و در نهایت با نرمش فدراسیون تمام قوانین ورزشی کشور را دور زد یک معما به شمار میرود.
کیانوش در دورن خود دچار یک دوگانگی شده است که توانایی غلبه بر آن را ندارد. این دوگانگی نه ناشی از ضعف شخصیتی او، بلکه نشات گرفته از یک حس خود برتربینی به شمار میرود که با ذات ورزش پهلوانی در ایران منافات دارد. خودبرتر بینی رستمی زمانی شروع شد که وی در نخستین سالهای حضور در این رشته در اعتراض به مربیگری کوروش باقری در جلسه با حسین رضازاده رییس فدراسیون اعلام کرد حاضر نیست با این مربی همکاری کند.
کیانوش پس از اعلام جنگ علیه باقری، در سایه نرمش فدراسیون خواستهها را بیشتر کرد و در روزهای منتهی به المپیک ۲۰۱۶ ریو رسما خودمختار شد. خودمختاری این وزنهبردار و رسیدن او به مدال طلای ریو توقعات رستمی را چند برابر کرد و در نهایت او هیچکدام از قوانین فدراسیون را به رسمیت نمیشناخت.
اما ریو ۲۰۱۶ پایان کیانوش بود زیرا وی با کوچ به دسته ۹۶ کیلوگرم عملا خود را رقیب سهراب مرادی یکی از نابغههای وزنهبرداری جهان کرد. رقیبی که از آن روز تا کنون تنها افتخارش قهرمانی در جام پادشاهی تایلند به شمار میرود. او در ۲۰۱۷ با انتخاب نادرست وزنه اوت کرد و در بازی های آسیایی ۲۰۱۸ سریال اوت کردنش ادامه داشت. این سریال در پاتایا تایلند تکمیل و دست و پا زدن کیانوش در حرکت دوم یکضرب به نوعی تلاش او برای بیرون آمدن از منجلاب بیتدبیرها بود.
وزنه بر رستمی غلبه کرد و حرکت سوم موجب شد او دیگر امیدی به ادامه کار نداشته باشد. کیانوش با چهرهای ناامید از پلهها پایین آمد اما این فرود بدترین روز وزنهبردار کرمانشاهی بود. ناکامی رستمی نشان داد که خودبرتر بینی آفتهایی دارد که یکی از آنان سقوط آزاد است. سقوطی که هر چه خود را بالاتر از دیگران تصور کنی در زمان افول صدای شکستن استخوان غرورت بیش از پیش به گوش هواداران خواهد رسید.
فیلم بیتدبیری روز گذشته این وزنهبردار میتواند درس آموزشی برای بسیاری از جوانان و نوجوانانی باشد که گام در وادی ورزش خواهند گذاشت. این فیلم هم میتواند در کلاسهای آموزشی ورزش نمایش داده شود و هم به عنوان نتیجه نرمش یک مدیر در دوره های مدیریت ورزشی به کار گرفته شود.
این ملیپوش دسته ۹۶ وزنهبرداری روز گذشته به پایان خط خود رسید خطی که نقطه شروع آن اشتباه طراحی شده بود و با سه تصمیم اشتباه نیز پایان یافت این خط نشان داد موازیکاری در هر بخشی میتواند آفت به شمار برود. این موازیکاری در ورزش و دور شدن از روحیه کار جمعی برای کیانوش آفتی در پی داشت که شاید وی را از چشم بسیاری از کارشناسان این رشته نیز بندازد.
البته در شکلگیری سکانسهای ناکامی رستمی تنها او مقصر نیست بلکه باید فدراسیون وزنهبرداری و برخی دیگر از مسوولان پاسخگو باشند این پاسخگویی تنها مربوط به نتایج نیست بلکه در زمینه هزینههای واریزی به حساب این ورزشکار نیز است. اگر ورزشکاری قوانین ورزشی کشور را قبول ندارد نیاز به اعزام وی با هزینه بیت المال نیست بلکه میشود آن مبلغ را در بخش پایه سرمایهگذاری کرد تا در آینده شاهد درخشش جوانانی مانند حافظ قشقایی باشیم.
سکوت مسوولان در برابر این رفتار رستمی نه تنها وی را به اشتباه خود نمیرساند بلکه موجب خواهد شد تا این ورزشکار در کمتر از یک سال دیگر برای اعزام به توکیو ۲۰۲۰ دنبال گرفتن کمک هزینه از نهادهای ورزشی باشد.
نظر شما