روحانی قدرت ایران را نمایش داد

تهران- ایرنا- مجمع عمومی سازمان ملل متحد امسال به وضوح به عرصه منازعه دیپلماتیک ایران و امریکا تبدیل شده است. این منازعه را نباید فقط به موضع‌گیری رسمی رؤسای جمهوری دو کشور در سخنرانی‌های خود و مصاحبه‌های وزرای خارجه ایران و امریکا محدود کرد. این در حالی است که اغلب بازیگران مهم جهان در خلال نشست جاری سازمان ملل بر کاهش تنش میان ایران و امریکا و یافتن راهکاری جهت نجات برجام متمرکز شدند.

جاوید قربان اوغلو، کارشناس مسائل بین‌الملل در یادداشت روزنامه ایران می نویسد: مجمع عمومی سازمان ملل متحد امسال به وضوح به عرصه منازعه دیپلماتیک ایران و امریکا تبدیل شده است. این منازعه را نباید فقط به موضع‌گیری رسمی رؤسای جمهوری دو کشور در سخنرانی‌های خود و مصاحبه‌های وزرای خارجه ایران و امریکا محدود کرد. این در حالی است که اغلب بازیگران مهم جهان در خلال نشست جاری سازمان ملل بر کاهش تنش میان ایران و امریکا و یافتن راهکاری جهت نجات برجام متمرکز شدند. تحلیل ملاقات‌های دیپلماتیک رؤسای کشورهای مطرح جهان با رئیس‌جمهوری ایران و به‌طور مشخص حضور رهبران فرانسه، انگلیس و آلمان در محل اقامت روحانی در نیویورک در یک گزاره خلاصه می‌شود

کاهش تنش میان ایران و امریکا رهیافتی که از مدت‌ها پیش با ارائه ابتکارعمل از سوی امانوئل مکرون رئیس‌جمهوری فرانسه آغاز شد و به‌رغم پیچ و خم‌ها و دشواری‌ها با جدیت دنبال می‌شود. مکرون رایزنی‌های فشرده‌ای را با آقای روحانی در نیویورک به جریان انداخته است و در حالی که بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس هم طی روزهای گذشته به او پیوسته بود، تلاش زیادی به عمل آورد فاصله دیدگاه‌های ایران و امریکا را برای برون‌رفت از بحران برجام کم کند.
 نکته دیگر که در این رابطه باید به‌طور جدی مورد توجه قرار داد چند اتفاقی است که قبل از ورود آقای روحانی به نیویورک رخ داد که نباید آنها را دست‌کم گرفت. اول اینکه جنگ افروزان دستگاه ترامپ، با خواست و اراده شخص رئیس‌جمهوری امریکا، یکی پس از دیگری یا کنار گذاشته شدند یا مجبور به عقب‌نشینی و همراهی با مواضع ترامپ شدند. به‌طور مشخص می‌توان به برکناری مفتضحانه جان بولتون، یکی از کلیدی‌ترین چهره‌های دستگاه سیاستگذاری امریکا اشاره کرد. همچنین مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا عملاً به تعدیل سیاست خصمانه خود و همراه شدن با دیدگاه ترامپ روی آورد چنانکه او از ۱۲ شرطی که برای مذاکره با ایران مطرح کرده بود، عقب‌نشینی و در کنار رئیس‌جمهور امریکا از گفت‌وگوهای بدون پیش‌شرط با ایران صحبت کرد. مسأله اخراج بولتون از دولت امریکا را نباید دست‌کم گرفت، او نماد ضدیت با ایران و همبستگی با گروه‌های برانداز ایران و سمبل کوبیدن بر طبل جنگ در همراهی با نتانیاهو و رژیم غاصب صهیونیستی بود.
نکته دیگر در این رابطه، اصرار ترامپ بر مذاکره با مقام‌های ایران حتی در سطح دیدار با وزیر خارجه بود. این مسأله را می‌توان به دو شکل تفسیر کرد؛ اول نیاز ترامپ به گفت‌وگو با ایران برای بهره‌برداری در انتخابات آتی امریکا و دوم درک درست او از ظرفیت‌های بی‌بدیل ایران در منطقه است. این همان استدلالی است که حتی ریگان را وادار کرد در توجیه اعزام مک فارلین به تهران در برابر مردم امریکا به آن اعتراف کند. مسأله دیگر وقوع رویدادهای مهمی چون سرنگونی پهپاد امریکایی و نوع عکس‌العمل امریکا مقابل این رویدادها پیام روشنی به جهان داشت و نشان داد که این کشور تا چه اندازه به جایگاه و اقتدار منطقه‌ای ایران واقف است.

نکته آخر اینکه فضای بین‌المللی در رابطه با ایران و رویدادهای منطقه خاورمیانه فضای بشدت ملتهب است. آقای روحانی در سخنرانی خود هم اقتدار ایران را به نمایش گذاشت و هم باب مذاکره را نبست. مطالبه ایران کنار گذاشتن همه تحریم‌ها از سوی امریکا و بازگشت به میز مذاکره براساس برجام است. اگر مطالبه ایران برای برون‌رفت از این بحران انجام ملاقات دوجانبه است، این امر نیازمند وجود یک محلل است. اگرچه ترامپ بارها گفته که نیازی به طرف سوم یا میانجی وجود ندارد و ایرانیان می‌دانند کجا و چطور با ما صحبت کنند، اما این یک شعار پوچ تبلیغاتی است؛ زیرا او به‌خوبی می‌داند که در این شرایط نه ایران پای میز مذاکره می‌نشیند و نه امکان مذاکره وجود دارد. این محلل اکنون در عرصه حضور دارد و آن آقای مکرون و ابتکاری است که اگرچه زوایای آن برای ما مشخص نیست، اما به نظر می‌رسد گزاره تعدیل در برابر تعدیل را دنبال می‌کند. به این معنی که امریکا بخشی از تحریم‌ها را بردارد و ایران از گام‌های سه‌گانه کاهش تعهدات برجامی خود برگردد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha