ایتالیایی‌ها متمرکز بر صفات منفی ایرانیان نبوده‌اند

تهران-ایرنا- نویسنده و منتقد ادبی گفت: داوری های ایتالیایی‌ها درباره ایران معمولا کمتر متمرکز بر صفات منفی ایرانیان است و به دلیل همین بر خلاف دیگر اروپاییان ما با سفرنامه ایتالیایی‌ها ارتباط بیشتری پیدا می‌کنیم. ویژگی سفرنامه های ایتالیا تعادل است و از این رو برای ما جذابند.

بهرام پروین گنابادی در «شب سیاحان ایتالیایی در ایران» که به همت مجله بخار برگزار شد، گفت: ما نزدیک به دوهزارو ۶۵۹ اثر سفرنامه اروپاییان درباره ایران داریم که تنها حدود ۳۰ درصد آن ها ترجمه شده است. ما در این سفرنامه ها به شناخت خودمان و گفتگویی که سیاحان با ما و درباره ما دارند دست پیدا می‌کنیم. اندیشمندی می‌گوید هر سیاحی که وارد کشوری می‌شود سه مرحله را می‌گذراند. اول شیفتگی رمانتیک. دوم دریافتن تفاوت کم سرزمین مقصد با سرزمین خود شخص و از بین رفتن شیفتگی اولیم و جاگرفتن حتی نفرت. سوم به شرط یادگیری زبان کشور سرزمین مقصد، شیفتگی تبدیل به نفرت شده جای خود را به شناختی عمیق می‌دهد.

گنابادی ادامه داد: اکثر این سفرنامه‌ها نگاه از بالا به پایین و تعصب نژادی دارند.

وی ادامه داد: ونیزی‌ها سفرهای زیادی تا اوایل دوره صفویه به ایران کردند. سفرنامه های ایتالیایی غالباً به دست سفیران ونیز نوشته شده است. آمدو شُد از ونیز تا ایران کار واقعاً سختی بوده است. اما آنها وقت می‌آمدند ایرانی‌ها از آنها پذیرایی خوبی می‌کردند. در بین ونیزی‌هایی که به ایران آمده اند تنها یکی از آنها تاجر بوده است که سفرنامه به نام «سوداگری از ایتالیا» به صورت گمنام نوشته است. او زبان فارسی را خوب می دانسته و شناخت دقیقی از متن جامعه ایران پیدا کرده بوده است.

به گفته وی بقیه سفرنامه‌ها بیشتر بر محوریت ارتباط با دربار چ سلاطین می‌چرخد. این سفرنامه که از سوی نویسنده‌ای گمنام است نویسنده در وصف خود از دریاچه ارومیه می نویسد که مردم از آنجا ماهی صید می‌کردند. معلوم می شود در آن زمان هنوز آب دریاچه ارومیه برای زیست ماهیان مناسب بوده است.

این پژوهشگر و منتقد منتقد ادبی ادامه داد: داوری های ایتالیایی‌ها درباره ایران معمولا کمتر متمرکز بر صفات منفی ایرانیان است و به دلیل همین بر خلاف دیگر اروپاییان ما با سفرنامه ایتالیایی‌ها ارتباط بیشتری پیدا می‌کنیم. ویژگی سفرنامه های ایتالیا تعادل است و از این رو برای ما جذابند. چرا که ما ایرانیان نیز شیفته تعادلیم.

خوشحالم در ایران هستم

جوزپه پرونه سفیر ایتالیا در تهران در ابتدای سخن ضمن خوشامدگویی به مدعوین و حاضرین، گفت: خوشحالم در ایران، کشوری با این قدمت زیاد و تاریخی بلند حضور دارم.

وصف دلاواله(سیاح ایتالیایی) از تخت جمشید کم‌نظیر است

بهفروزی در ابتدای سخن درباره سفرنامه پیترو دلاواله گفت: این سفرنامه هم در زمینه فولکلور، هم جغرافیا، هم سیاست و هم جنبه‌های هنری برجسته است. کتاب در مجموع ۴ قسمت و قسمت شامل ۹ نامه است. این ۹ قسمت برای تبعیت از تبعیت از قانون ۹ الهه هنر و موسیقی و ... است.

وی افزود: دلاواله سفر خود را از بندری از ایتالیا شروع می‌کند و با گذر از مصر به ایران وارد می‌شود. بخش مربوط به ایران به ۱۸ نامه تقسیم می‌شود. او سفر خود را از اردبیل آغاز کرده و تا میناب برای خروج از کشور ادامه می‌دهد. نوشته های او خطاب به شخصی به نام ماریو است که احتمالاً از اشراف یا بزرگان کلیسا است. اما سفیر ایتالیا به من گفتند که چنین شخصیتی وجود ندارد و احتمالا بیشتر یک نام ساختگی است.

مترجم سفرنامه دلاواله گفت: سفرنامه دلاواله به سرعت در رم چاپ شد. وی در سال ۱۶۲۲ از ایران خارج شد و ترجمه فرانسوی سفرنامه‌اش در سال ۱۶۳۰ و یکبار هم در ۱۶۴۰ چاپ شد. ترجمه این کتاب ۵۰ سال پیش توسط شعاع الدین شفا در قسمت‌های مربوط به ایران انجام شده است. من اول قصد داشتم بخش ایران را تنها ترجمه کنم، اما دیدم حیف است که بقیه مطالب این سفرنامه چاپ نشود.

وی ادامه داد: در این سفرنامه مشاهده می‌کنیم که نویسنده در تمام ایران مسافرت های طولانی میکند و معیاری برای مقایسه وضعیت خودمان با همسایگانمان، از جمله عثمانی در آن زمان به دست می‌دهد.

بهفروزی ادامه داد: دلاواله فردی متعصب، اشرافی، ستاره‌شناس، شمشیرزن، آداب دان و آشنا به مباحث جغرافیایی بوده است. او همچنین علاقه مند به رقص و موسیقی هم بوده و سَری در موسیقی داشته است. تیزبینی عجیبی هم در توجه به جزئیات داشته است. من که ایرانی‌ام و بارها تخت جمشید را دیده‌ام، بعد از ترجمه کتاب دانستم که ما چقدر به این بناها سرسری نگاه می‌کنیم. شرح دلاواله در بازدید از تخت جمشید آنقدر دقیق و با جزییات است که یک نقاش هلندی با الهام از اوصاف او توانسته در خیال نقاشی‌ای از تخت‌جمشید بکشد که تا حدود زیادی به تخت جمشید حقیقی شبیه است.

وی گفت: زبان کهن کتاب کار ترجمه را سخت می‌کرد. در عین این که کتاب با آنکه رُمان نیست حالت داستانی دارد، مستند است و خسته کننده نیست. به طوری که خواننده را به دنبال خود می کشد. کار سخت ترجمه این کتاب دو سال و نیم طول کشید.

پیترو دلاواله (Pietro Della Valle) (زاده ۱۵۸۶ - درگذشته ۱۶۵۲) جهانگرد ایتالیایی بود که به چند کشور شرقی سفر کرد. و در خانواده‌ای اشرافی در رم به‌دنیا آمد. مدتی به تحصیل ادبیات پرداخت و زبان‌های لاتین و یونانی را آموخت. پس از شکست در عشق تصمیم گرفت به زیارت سرزمین مقدس برود. نخست در هشتم ژوئن ۱۶۱۴ با کشتی گران دلفینو از ونیز عازم قسطنطنیه شد و یک سال در آنجا ماند. سپس از آنجا رهسپار آسیای صغیر و مصر شد و از طریق صحرای سینا به فلسطین رفت و پس ار دیدار اورشلیم به بغداد مسافرت کرد و به قصد مشاهده آثار تمدن بابل از شهر حله نیز دیداری نمود. سپس به بغداد مراجعت نمود و با بانو سیتی معانی دوشیزه هجده ساله آسوری مسیحی ازدواج نمود در این مدت زبان ترکی و کمی عربی آموخت. پیترودلاواله پس از ازدواج در تاریخ ۴ زانویه ۱۶۱۷ مطابق با ۲۵ ذیحجه ۱۰۲۵ به اتفاق همسر و چند تن ار ملازمان با کاروانی از طریق همدان و گلپایگان به اصفهان رفت. در این زمان شاه عباس در اصفهان نبود و در فرح آباد در کنار دریای خزر به سر می‌برد. او در زمان جنگ شاه عباس برای بیرون راندن پرتغالی‌ها از جزیره هرمز، از ایران به سوی هند رفت. مدتی در هند سفر کرد و بعد از راه بصره و بندر اسکندرون و قبرس به رم بازگشت و مورد استقبال پاپ اوربان هشتم قرار گرفت. او در سال ۱۶۵۲ در شهر رم از دنیا رفت. سفرنامهٔ وی بنام Cose e parole nei viaggi di Pietro Della Valle حاوی قسمت مهمی در بارهٔ ایران صفوی است.

سفرنامه‌های ایتالیایی متعادل است و بر صفات منفی ایرانیان متمرکز نیست

۱۲۰ واژه دخیل فارسی در زبان ایتالیایی داریم

منسوب بصیری موضوع ارائه خود را شرحی برای واژگان پارسی دخیل در زبان ایتالیایی اعلام کرد و گفت: این واژگان دخیل احتمالا توسط سیاحان و سفیران به زبان ایتالیایی راه یافته است. این انتقال گاه مستقیم و گاه با واسط زبان های کلاسیک مثل لاتین و یونانی و گاه زبان تازی انجام پذیرفته است. همین راه های مختلف انتقال موجب شده است که گاهی در ریشه شناسی واژه‌ها اختلاف ایجاد شود.

منسوب بصیری در ادامه ضمن برشمردن چند واژه دخیل در زبان ایتالیایی گفت: «اتور» به معنای لاجوردی از کهن‌ترین این واژه هاست که نخستین سند اشاره شده آن به سال ۱۲۷۶ میلادی برمی‌گردد. دومین واژه «بِریکو» است که در سال ۱۶۴۹ میلادی به ایتالیایی رسیده است. این واژه همان ابریق است که معرب آبریز فارسی است. واژه‌ای که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است. «دیودَرو» در قرن شانزدهم وارد زبان ایتالیایی شده که به معنای همان دوات‌دار، منشی و نویسنده است. واژه دیوان هم در قرن شانزدهم به معنای نیمکت و دیوان شعر به زبان ایتالیایی راه یافته و در ایتالیایی امروز «دوگانا» به معنی گمرک از همین ریشه است. واژه «مِلانزا» هم برگرفته از واژه بادمجان فارسی است که از فارسی به تازی و از آن به ایتالیایی رسیده است. امروزه «پِتونجانو» از همین ریشه است.

وی در بخش پایانی سخنان خود اشاره کرد که تعداد واژگان دخیل فارسی در زبان ایتالیایی به ۱۲۰ واژه می رسد که گاهی برخی به اشتباه ریشه هایی غیر از فارسی را برای آنها بر می‌شمارند.

سفرنامه مارکوپولو نقش زیادی بر کشف سرزمین‌ها داشت

شُرکا به عنوان آخرین سخنران موضوع سخن خود را مجموعه های تلویزیونی ساخته شده درباره سفرنامه مارکوپولو انتخاب کرد و گفت: در سال ۱۹۶۲ برای بار اول یک فیلم ۹۰ دقیقه ای، در سال ۱۹۶۳ فیلمی توسط فرانسه، در سال ۱۹۶۵ باز فیلمی به نام ماجراهای مارکوپولو از سینمای فرانسه، در سال ۱۹۶۶ مارکوی دلاور از سوی سینمای آمریکا و در سال ۱۹۸۳ فیلم مارکو باز از سوی هالیوود در این زمینه ساخته شده است.

وی ضمن اشاره به سریال هشت قسمتی ساخته شده درباره مارکوپولو و پخش نوستالژیک آن از سیمای ایران در دهه ۶۰ گفت: ایتالیایی‌ها در ساختن مجموعه های تلویزیونی و دراماتیک کردن آنها ید طولایی دارند. مارکوپولوی یک تاجر ونیزی بود که وقتی فقط ۱۷ سال داشت تصمیم گرفت این سفر دریایی بزرگ را شروع کند و ۲۴ سال سفر او به درازا انجامید. بازرگانان در آن دوران وسیله‌ای برای استحکام جوامع بودند و این باعث می‌شد افراد به این انگیزه‌ها دست به سفرهای طولانی بزنند.

وی ادامه داد: مارکوپولو از ونیز تا لبنان و سپس به ایران از طریق تبریز وارد شده و تا فارس، تنگه هرمز، خلیج فارس پیش می‌شود و سپس به ترکستان چین و مغولستان سفر می‌کند. مارکوپولو متعلق به قرون وسطا است. دورانی که دوران پایان استیلای کلیساست. در واقع سفرنامه مارکوپولو و خواندن آن نقش تعیین کننده ای برای کشف سرزمین‌های ناشناخته در قرون بعد دارد. او تمام جزئیاتی را که دیده است نقل می‌کند. در نیمه دوم قرن چهاردهم نقشه کره زمین را بر اساس نوشته‌های دقیق او استخراج می‌کنند. گفته شده است که کریستوف کلمپ یکی از انگیزه‌های کشف آمریکایش خواندن سفرنامه مارکوپولو بوده است.

وی در پایان ضمن پخش بخش‌هایی از سریال هشت قسمتی مارکوپولو که مربوط به ورود او به ایران و حضور او در تبریز است گفت؛ مارکوپولو در سال ۱۲۷۲ وارد تبریز می‌شود.

در این مراسم همچنین فیلم پیام پروفسور آنجلو میکله پیه‌مونتسه پخش شد و مجموعه‌ای از کتابها و اسناد سیاحان ایتالیایی به صورت خطی، چاپ سنگی در جنب سالن سخنرانی به نمایش درآمد.

«شب سیاحان ایتالیایی در ایران» به همت مجله بخارا و با حضور جوزپه پرونه سفیر ایتالیا در تهران،  علی دهباشی و فرهنگدوستان و علاقه‌مندان میراث دو کشور در مکان موزه کتاب و میراث مستند کتابخانه ملی ایران ۲۲ مهرماه برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha