در تحلیل اوضاع عراق، همگان اذعان دارند که فساد، ناکارآمدی، فقر و بیکاری از عوامل اصلی نارضایتی مردم عراق و آغاز اعتراضات خیابانی در ماه جاری و نیز سالهای گذشته بوده است، همچنین اذعان دارند که بخش اعظم اعتراضات در بغداد و هفت استان جنوبی عراق، مسالمت آمیز و مطالبه گرانه بوده و ماهیت خشن، براندازانه و حتی سیاسی ندارد.
با این حال ادامه خشونت های بعضا گسترده در متن و حاشیه برخی اعتراضات در عراق، بالا رفتن تلفات انسانی (۲۰۰ کشته و هفت هزار مصدوم) و افزایش تنش و بحران میان رهبران سیاسی بر سر عملکرد و بقا یا تغییر دولت عادل عبدالمهدی نخست وزیر، این سوال را بطور جدی برای افکار عمومی و ناظران مطرح کرده است که با توجه به بافت جامعه عراق و تاریخ و تجربه سیاسی گروههای سیاسی و اهمیت راهبردی که این کشور برای قدرت های منطقه ای و بین المللی دارد، آیا وضعیت عراق وارد مرحله غیرقابل کنترل و جنگ داخلی / منطقه ای پیش خواهد رفت؟ آیا بحران عراق، مقدمه ای برای یک درگیری تمام عیار میان آمریکا و همپیمانان از یکسو و کشورها و دولت های محور مقاومت از سوی دیگر است؟
برای پاسخ به این سوال چند نکته را باید بررسی کرد:
۱- راهبرد آمریکا و سعودی و اقتضای امنیت و منافع اسراییل این است که عراق از جبهه مقاومت جدا شود و راهی که این جبهه طی این چند سال رفته به یکباره به نقطه آغاز برسد بر همین اساس سقوط نظام و روند سیاسی کنونی قطعا یک اولویت راهبردی برای آنها است.
۲- اقدام آمریکا و همپیمانان غربی و منطقه ای آن برای تغییر بنیادین نظام در عراق و رسیدن به هدف مورد اشاره در بند یک در شرایط کنونی و از طریق تظاهرات و خشونت های پیرامون آن مستلزم آغاز یک رویارویی سراسری و کامل با جبهه مقاومت است از ایران گرفته تا فلسطین و .. است و یا این که لزوما به چنین مرحله ای خواهد رسید.
۳- آمریکا در حال حاضر آمادگی / اراده شروع چنین رویارویی با ایران و جبهه مقاومت را ندارد و بیشتر دارد روی مجموعه ای از عوامل فرسایش دهنده مثل زمان، تبلیغات، تحریم، شکاف های سیاسی / دینی / فرقه ای و تخریب نمادهای تاریخی / ارزشی جامعه عراق از طریق رسانه / شبکههای اجتماعی و ... کار می کند.
۴- سقوط نظام سیاسی عراق برای آمریکا فعلا و دست کم بعنوان یک اولویت میان مدت - و نه فوری - مطرح است. آمریکا در حال حاضر دنبال سقوط نظام و روند سیاسی در عراق نیست بلکه دنبال تغییر پلکانی همراه با روندی فرسایشی برای شیعیان / دولت عراق و گروههای همسو از جمله الحشد الشعبی، مرجعیت و دولت ها و ملت های همسو است تا مشروعیت خود را نزد قاطبه ملت عراق از دست بدهند و زمان و شرایط برای تغییر از درون فراهم شود.
۵- به نظر می رسد تغییر سخت نظام و کودتا در عراق در شرایط کنونی در دستور کار آمریکا نیست هر چند بر خلاف گذشته علاقه ای به توافق حداقلی با رقبای خود در پرونده عراق ندارد و هر کاری بتواند برای جلوگیری از تکرار دولت عبدالمهدی از نظر نوع رویکرد داخلی و خارجی خواهد کرد اما همچون موضوعات داخل چند ماه گذشته از جمله موضوع پهپاد ، نفتکش ها و آرامکو، حاضر نیست وارد بازی صهیونیست ها / سعودی ها شود و خود را درگیر تغییر نظام و مرحلهای دیگر از بی ثباتی و هرج و مرج در عراق کند، شرایطی که هیچکس نمی داند چه آثار و تبعاتی خواهد داشت.
بنابر این، شواهد و قرائن نشان می هد که آمریکا فعلا فقط با تغییر دولت و برخی سیاست های اصلی بغداد ولی با حفظ نظام و ساختار و نظم موجود راضی است و بقیه تغییرات مورد نظر خود را بصورت نرم پیش خواهد بود و رخداد عملی آن را نیز برای مراحل بعدی و فراهم شدن زمینه های آن خواهد گذاشت.
نتیجه این که به نظر می رسد بحران کنونی با تغییر عبدالمهدی و آمدن دولتی که بتواند نظر معترضان را جلب کند (به شرط همسویی بیشتر با آمریکا) "میتواند" فروکش کند و "اگر این اتفاق بیفتد" آنچه می ماند این است که نیروهای حامی عبدالمهدی و جبهه مقاومت باید خود را برای شرایطی جدید آماده کنند، شرایطی که نوع چینش صندلی های قدرت / نفوذ تفاوت هایی با امروز خواهد داشت.
خلاصه این که به نظر می رسد - اگر عامل غیرقابل پیش بینی وارد کار نشود - فعلا همین سطح از بازی / بحران میان بازیگران عراقی و منطقه ای در عراق ادامه خواهد داشت و فعلا زمان درگیری و وقت جنگ میان نیروهای داخلی با یکدیگر و یا نیروهای منطقه ای و بین المللی با مشارکت نیروهای هسموی عراق نرسیده است. تغییر سخت و حتی نرم اما فوری و کوتاه مدت نظام سیاسی در عراق حتی بدست و از طریق روش کنونی مقتدا صدر هم می تواند بطور جدی باعث هرج و مرج در عراق و آغازگر یک رویایی تمام عیار در منطقه باشد که نه وقت آن هنوز رسیده و نه دولت فعلی آمریکا و دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی اهل آن و یا راضی به آن هستند. /
نظر شما