در گزیده ای از گزارش روزنامه ابتکار، می خوانیم: مثلا اگر کودکی در تاریخ ۹/۹/۹۹ متولد شود به مراتب از کودکانی که در تاریخ ۹/۹/۹۸ به دنیا میآیند، تولد لاکچریتری دارد و آنچه میزان لاکچریتر بودن این تاریخها را مشخص میکند، تنها کودکان دهه نودی به خوبی میدانند. کودکانی که والدینشان آنها را دیرتر یا زودتر از موعد مقرر به دنیا آوردهاند تا آنچه در برگه هویتیشان ثبت میشود، یک تاریخ لاکچری باشد. اما به چه قیمتی؟ آیا کاهش بهره هوشی یا تنفسهای به شماره افتاده میتواند دلیل خوبی برای این اقدام باشد؟
عددها از زمانی که پایشان را به دنیای ما انسانها گذاشتهاند دنیای ما را زیر و رو کردهاند. گاه صفرها و یکهایی شدهاند در کامپیوترها و فضای مجازی، گاه تبدیل شدند به نرخ تورم و رشد قیمتها، گاهی تبدیل شدند به راهی برای برقراری ارتباط، گاهی نمایش تفاوت، گاهی بیان اختلاف و تبعیض، گاهی برای نشان دادن برتری و قدرت، گاهی هم شدند تاریخهایی که زمانهای خاص را در خاطرهها نگاه دارند. تاریخهایی چون زمان تولد و مرگ، ازدواج و طلاق و کوچ و مهاجرت، جنگ و صلح. گرچه این اعداد در بُعد تاریخی خود ارزش و اهمیتی خاص دارند اما چند دههای است که اعداد رُند جور دیگری تاریخساز میشوند.
۷/۷/۹۷ یکی از تاریخهای خاصی بود که سال گذشته اتاقهای زایمان بیمارستانهای دولتی و خصوصی را در ایران پُر کرد. اتفاقی که سال ۹۸ دوباره تکرار شد. ۸/۸/۹۸ بهترین تاریخ برای تولد نوزادانی بود که والدینشان علاقهمند به ثبت تاریخ تولد لاکچری و خاص در شناسنامه فرزندانشان بودند. ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت آمار این تولدها را در تاریخ ۸/۸/۹۸ اینگونه بیان کرده است: «در این تاریخ در یک بیمارستان خصوصی شمال شهر که روزانه ۱۲ سزارین به طور متوسط انجام میداده، ۳۲ سزارین انجام شده و در یک بیمارستان خصوصی جنوب شهر که ۷ سزارین به طور متوسط روزانه انجام میداده است، ۲۱ مورد در لیست اتاق عمل داشته است.» آماری که حکایت از استقابل بالای مردم از تولد فرزندانشان در چنین تاریخهایی دارد.
انتخاب تاریخ تولد رُند برای نوزاد تنها به اینچنین تاریخهایی ختم نمیشود. گاهی پدران و مادران ایرانی اصرار دارند فرزندشان در تاریخ خاصی مانند سالگرد ازدواج یا تاریخ تولد خودشان به دنیا بیاید.
اما این تولدهای انتخابی هرچقدر این پدران و مادران را خرسند میکند اما انتقاد و گلایه و نگرانی بسیاری از جمله پزشکان و مسئولان وزارت بهداشت را به همراه داشته است. ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت و از منتقدین تولدهای انتخابی یکی از دلایل مخالفت خود با این اقدام را عوارض جسمانی برای نوزاد اعلام کرده و گفته است: «بیشترین تکامل مغزی جنین در چند هفته آخر حاملگی است و این درحالی است که در کشور ما به طور میانگین در ۳۸ هفتگی سزارین انجام میشود و به این ترتیب جنین، دو هفته از رشد مغزی محروم میشود. همچنین درصورت تمایل والدین به تولد نوزاد در تاریخی خاص یا روزهای مناسبتی، به دلیل سزارین زودرس، نوزادان بیشتر در معرض نارسایی تنفسی قرار میگیرند. علاوه بر این خود مادر نیز دچار عوارض متعدد جراحی، بیهوشی و طبی میشود.»
علیرضا رئیسی، معاون بهداشتی وزیر بهداشت هم دستکاری در تاریخ تولد نوزادان و یا همان «تولدهای تقویمی» را فاجعه خوانده و تاکید کرده که «متاسفانه مشکلی که در برخی جوامع به ظاهر مترقی میبینیم این است که افراد تمایل دارند تاریخ زایمان و تولد نوزادشان را تغییر دهند و مثلا طبق روز ازدواج یا تاریخ دیگری که مد نظرشان است، زایمان را تنظیم کنند. به همین دلیل مثلا اگر قرار است کودکشان در ۲۰/۷/۹۷ متولد شود؛ طوری برنامهریزی میکنند که به صورت سزارین نوزاد را در ۷/۷/۹۷ به دنیا آورند تا تاریخ تولد جالبی از کار درآید، اما این کار فاجعه است و واقعا اینطور رفتار کردن با سلامت نوزادان و نسل آینده کشور نگران کننده است.» با وجود این مخالفتها و انتقادات اما آنطور که معاون وزیر بهداشت اعلام کرده است، در چند سال اخیر انجام زایمان در مناسبتها و تاریخهایی که والدین نوزاد متقاضی آن هستند افزایش داشته است؛ اقدامی که روش سزارین به گسترش آن کمک کرده است.
آمار زایمانها به روش سزارین و در کنار آن تولدهای تقویمی حالا سبب شده تا وزارت بهداشت دست به اقداماتی برای کاهش هر دوی آنها بزند. رایگان کردن زایمان طبیعی در بیمارستانهای دولتی به عنوان یکی از بستههای اصلی این سیاست تشویقی در نظر گرفته شده است. حریرچی دراینباره گفته، حدود دو هزار واحد الدیآر، اتاقهای تک نفره مجهز برای زایمان طبیعی ایجاد شده است که با امکانات اختصاصی و حضور همراه قابل استفاده هستند. او اظهار امیدواری کرده که امکانات ایجاد شده و در شان مادران باردار و ارائه خدمات صددرصد رایگان در مراکز درمانی دولتی جهت انجام زایمان طبیعی، این میزان افزایش یابد و مادران با دستکاریهای سلیقهای تاریخ زایمان، سلامت نوزاد خود را به خطر نیندازند.
حال اما باید منتظر ماند و دید که آیا صرف رایگان شدن زایمان طبیعی در بیمارستانهای دولتی، مادران تشویق به این کار میشوند؟ آیا با رایگان شدن زایمان طبیعی، بیمارستانهای دولتی میتوانند با بیمارستانهای خصوصی که هزاران امکانات در اختیار مادران قرار میدهند، رقابت کنند؟ آیا ترس از دردناک بودن زایمان طبیعی برای مادران تنها با رایگان شدن آن از بین میرود؟
نظر شما