امام‌ موسی‌ صدر پنجاه سال پیش درباره وحدت اسلامی چه نوشت؟

تهران- ایرنا- امام موسی صدر در نامه‌ای به مفتی اهل سنت لبنان بعد از اشاره به وصیت پیامبر(ص) مبنی بر لزوم وحدت کلمه در بین مسلمانان، اشاره می‌کند که این وحدت کلمه از طریق دو راه «وحدت فقهی» و «کوشش‌های عینی مشترک» صورت می‌پذیرد.

نام و یاد امام موسی‌صدر با تقریب و تفاهم و گفت‌وگو و مدارای دینی گره خورده است. چرا که او در لبنانِ رنگارنگ و متنوع توانست در تقویت راه همزیستی گام‌های بلند و تاریخی بردارد. پیش از همه در نظر او تفاهم و تقریب اهل سنت و تشیع در لبنان از برنامه‌های اساسی بود. البته که پیگیری این مسیر همگرایی و وحدت از سوی موسی صدر، ریشه در گرایش‌ها، افکار و مبانی قبلتر شکل‌گرفته در مشرب دینی و مبانی انسان‌شناسانه او دارد. همانهایی که سنگ بنای کارهای فردا و اهداف وحدت‌گرای او در کشورهای اسلامی و به ویژه لبنانِ آن روز شدند. همچنانکه وقتی امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ وارد لبنان شد در همان سال و در اولین فرصت شالوده روابط دوستی با علمای اهل سنت را در شهر صور پی ریزی کرد. از جمله با محی الدین حسن (مفتی اهل سنت) ارتباط مستمر برقرار کرد.

او از همان آغاز دوران جوانی که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بود به این مهم می‌اندیشید و در محافل (و حضور اساتید) حوزه آن را پیوسته دنبال می‌کرد. در سال ۱۳۲۶ شمسی که کمتر از بیست سال سن داشت وقتی اطلاع می‌یابد که علامه امینی از نجف به تهران آمده و چند روزی در تهران اقامت دارد، فرصت را غنیمت می‌شمارد و با یکی از دوستان صمیمی به دیدار علامه امینی در تهران می‌شتابد. امام موسی صدر در محضر استاد، ضمن طرح بحث‌های علمی متعدد، از ضرورت وحدت میان شیعه و سنی در مقابل دشمن مشترک سخن به میان می‌آورد و در تعریف این موضوع در مقابل استاد به دفاع از مبانی خود در این خصوص می‌پردازد. گویا که خداوند این موضوع را در نهان و سرشت او برای امت اسلامی به ودیعه گذاشته است.

بنابراین وقتی امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ وارد لبنان شد در همان سال و در اولین فرصت شالوده روابط دوستی با علمای اهل سنت را در شهر صور پی ریزی کرد از جمله با محی الدین حسن (مفتی اهل سنت) ارتباط مستمر برقرار نمود. این ارتباط بقدری گرم و صمیمی شد که مردم در اکثر مناسبات مانند: عید غدیر، شب‌های ماه رمضان و ایام عاشورا و تاسوعا و... آن دو را در کنار هم می‌دیدند. آن دو در یک مکان مشترک مثل: «مسجد قدیم» یا «نادی امام صادق» به منبر می‌رفتند و مردم از شیعه و سنی به بیانات آن دو گوش فرا می‌دادند. به طوری که اگر کسی از شهر دیگری وارد این مجلس می‌شد و شناخت قبلی از این دو شخصیت مذهبی نداشت نمی‌توانست تشخیص بدهد کدام یک از اهل تسنن و کدامیک از تشیع است؟

امام موسی صدر می‌گفت: هیچ تناقض و اختلافی میان شیعه و سنی نیست. این‌ها پیروان دو مذهب از یک دین واحدند. وی با این تفکر به فعالیت‌های وحدت آفرین خود در لبنان عمق بخشید، در تابستان ۱۳۴۲ ش. طی مسافرت دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، در یک اقدام و ابتکار عمل تاریخی، توانست ارتباط مستمر و کارآمدی را میان مراکز اسلامی کشورهای مصر، مغرب و الجزایر با حوزه‌های علمیه و مراکز مذهبی شیعه در لبنان برقرار سازد.

نامه به مفتی اهل سنت جمهوری لبنان

امام موسی صدر بعد از تشکیل «مجلس اعلی شیعیان لبنان» و در روز تصدی ریاست این مجلس، جمعه ۲/۳/۱۳۴۸ هـ. ش برابر ششم ربیع الاول و ۲۳ مه ۱۹۶۹، طی سخنرانی پرشوری (در حالی که شخصیت‌های بزرگ علمی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی و دینی کشور لبنان از جمله رئیس جمهور وقت آقای شارل حلو در آن حضور داشتند) ضمن خوش‌آمدگویی و تشکر از شرکت کنندگان، برنامه و خطوط کلی خود در مجلس را برای حاضران ترسیم کرد که در میان آن‌ها به دو بند زیر تاکید ویژه داشت:

۱- اقدام اساسی جهت عدم تفرقه میان مسلمانان و سعی فراوان به منظور وصول به وحدت کامل.

۲- همکاری با همه طوایف مذهبی لبنان و کوشش برای حفظ وحدت در کشور.

این برنامه و خط مشی، بعد از یک هفته در اولین بیانیه‌ای که از طرف مجلس اعلی انتشار یافت، مجدداً مندرج و تاکید شد و در سرتاسر لبنان و در اغلب روزنامه‌ها منتشر و پخش گردید. امام موسی صدر در این باره به سخنرانی و صدور بیانیه بسنده نکرده بلافاصله به اقدام عملی همت گمارد و در آذرماه ۱۳۴۸ اکتبر ۱۹۶۹ نامه تاریخی و کم نظیری به مفتی وقت لبنان شیخ حسن خالد نوشت و در آن ضمن طرح نکات ظریف و دقیق پیرامون وحدت بین مذاهب، خواستار اقدام عملی و جدی در این امر مهم و سرنوشت ساز شد. این نامه به نقل از روزنامه لبنانی المحرر مورخ ۱۹۶۹/۱۰/۱۹ نقل می‌شود. ترجمه این نامه هم‌اکنون در کتاب نای‌ونی(جستارهایی درباره اسلام، انسان، لبنان، مقاومت) ترجمه علی حجتی کرمانی، از انتشارات موسسه فرهنگی و تحقیقاتی امام موسی صدر بازتاب یافته است.

موسی صدر در این نامه بعد از اشاره به وصیت پیامبر(ص) مبنی بر لزوم وحدت کلمه در بین مسلمانان، اشاره می‌کند که این وحدت کلمه از طریق دو راه «وحدت فقهی» و «کوشش‌های عینی مشترک» صورت می‌پذیرد. او در وحدت فقهی تاکید بر نزدیک کردن جزییات فقهی و اشاره به تجربه تلاش‌های فقه تطبیقی و تاسیس دارالتقریب مذاهب اسلامی می‌کند. امام موسی صدر در ارایه مثالهای برای همکاری‌های عینی و عملی نیز به اهداف شرعی‌ای نظیر یکی کردن اعیاد و اذان و استهلال، به اهداف اجتماعی نظیر رسیدگی به بی‌خانمان‌ها و محرومین و تاسیس موسسات مشترکی در این زمینه و به اهداف ملی و میهنی در پشتیبانی از لبنان در برابر دشمنان اشاره می‌کند. در پایان هم مصادف بودن این نامه را با ماه مبارک رمضان فال نیکی برای شروع این پیوند و اتحاد برمی‌شمرد.

متن نامه

برادر بزرگوار حضرت شیخ حسن خالد مفتی محترم جمهوری لبنان

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

با درود و سلامی پاک، باری در این روزهای سخت که امت ما در نگرانی عمیقی فرو رفته و با خطراتی رویاروست که از هر سو منطقه را محاصره کرده و حال و آینده آن را در برابر طوفان قرار می‌دهد، نیاز مبرم مسلمانان را نسبت به یک وحدت فراگیر و به هم پیوسته، آشکارا و روز به روز بیشتر احساس می‌کنیم. وحدتی که صفوف از هم گسسته مسلمانان و کوششهای پراکنده‌شان را متحد سازد، چنان که زیر پای خود را خوب ببینند و در راه ساختن آینده و تاریخ خویش و انجام مسوولیت‌های خود به خویشتن اعتماد کنند.

وحدت کلمه و یکی کردن نیروها و رشد کارآیی‌ها، نه فقط از شریف‌ترین هدف‌های دینی و وصایای پیامبر عظیم الشان (ص) ماست. بلکه چیزی است که به موجودیت ما، شرف ما و موجودیت نسل‌های آینده ما بستگی دارد. بلی مساله است حیاتی. این وحدت کلمه نباید به صورت شعاری برافراشته یا سخنی مکتوب بماند، بلکه باید تابشی از فکر و تپیدنی از دل و راهی برای رفتن باشد و پایه‌ای در ساختن آینده باشد و این جز با تلاش فکری فوق العاده و اهتمام ویژه برخاسته از درون و کوشش و تلاش و شب زنده داری، می‌سر نخواهد شد. در این هنگام وحدتی خواهیم داشت نمونه که دیگران از آن الگو برخواهند گرفت.

برادر! اینک تجربه متواضعانه خویش را در برابر شما قرار می‌دهیم. من قبلاً در ملاقاتی که چهار ماه پیش در دارالافتاء دست داده بود، عرض کردم که ایجاد وحدت کلمه در میان مسلمین و میان عقول و قلوبشان و به تعبیری دقیق‌تر عمق بخشیدن به وحدت مسلمانان و قرار دادن آن بر پایه‌های فکری و عاطفی استوار، از دو راه تحقق می‌یابد:

۱- یکی کردن فقه

مبانی اسلامی که در شالوده خویش امری واحد است و امت اسلامی که در عقیده، کتاب آسمانی و آغاز و انجام خویش واحد است، در جزئیات نیز به وحدت نیاز دارد. ایجاد وحدت در این جزئیات یا نزدیک کردن آن‌ها به یکدیگر، چیزی است که پیشینیان صالح و دانشمندان نیک ما نیز رویاهای آن را در سر می‌پرورانده‌اند. چنانکه می‌بینیم، شیخ ابوجعفر بن محمد بن محمد بن حسن طوسی کتاب «خلاف» را در هزار سال پیش در زمینه «فقه تطبیقی» می‌نویسد. علامه حلی (حسن بن یوسف بن مطهر) با نوشتن کتاب «التذکره» راه طوسی را دنبال می‌کند.

فقه تطبیقی‌ همان بذر مبارکی است که روش «وحدت فقهی» بدان بسته است و وحدت احکام شریعت به آن کامل می‌شود. در روزگار ما، از سی سال پیش، تخبگانی فاضل و مجاهدانی از دانشمندان بزرگ اسلامی، مرکزی را با نام «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» در قاهره تاسیس کردند (که از جمله آنان) مرحوم استاد اکبر شیخ محمود شلتوت و مرحوم شیخ محمد مدنی، رئیس دانشکده شریعت در دانشگاه الازهر و دانشمندان بزرگ اسلامی در لبنان و ایران و عراق مانند، سید عبدالحسین شرف الدین، مرجع عالی شیعیان مرحوم آیت الله سید حسین بروجردی و علامه عالی قدر شیخ محمد تقی قمی دبیرکل دائمی دارالتقریب و استاد علامه طباطبایی در قمر را نام می‌برم. موسسه دارالتقریب علاوه بر خدمات گسترده خود در آرزوی طرحی بود که مرحوم پدرم امام سید صدرالدین اجرای آن را با نوشتن کتاب «لواءالحمد فی الاخبار و العامه» آغاز نمود، تلاشی بود در راه گردآوری همه احادیثی که فرق مختلف اسلامی از نبی اکرم (ص) در همه زمینه‌های عقیدتی و احکام شریعت روایت کرده‌اند. بدین منظور که پس از قرآن کریمف مرجع دوم مسلمانان باشد، به عبارت دقیق‌تر کوششی است که در راه یکی کردن سنت پاک پیامبر صورت گرفته است، در این مرحله بعضی از این دانشمندان و دیگران نیز تحقیقات و آثاری پیرامون فقه و مذاهب اسلامی ارائه کرده‌اند. آنگاه نوبت به نوشتن دایره المعارف فقهی می‌رسد، دانشگاه دمشق نوشتن «الموسوعه الفقهیه» و دانشگاه الازهر کار تالیف «موسوعه عبدالناصر الاسلامی» را آغاز می‌کند و استاد بزرگ سید محمد تقی حکیم کتاب ارجمندی درباره اصول کلی فقه تطبیقی پدید می‌آورد و ما نخستین ثمرات این کوشش‌های سازنده را در فتاوای فقهای فرق اسلامی آشکارا مشاهده می‌کنیم، چیزی که نشان می‌دهد ما به یاری خدا، در چند قدمی «وحدت فقهی» قرار گرفته‌ایم.

۲- کوششهای مشترک

این راه در شرایطی استثنایی مانند شرایط ما در لبنان مناسب‌تر است و سریع‌تر به نتیجه خواهد رسید. این راه‌ همان بسیج نیروهای مشترک در جهت تحقق هدف‌های گوناگون است، راهی است که خود به خود یک دستاورد وحدت جویانه به حساب می‌آید. کوشش مشترک برای تلاقی دو عامل و دو همرزم در یک میدان که در نتیجه آن، حسن اعتماد گسترش می‌یابد و دل‌ها به آرامش می‌رسند و یکی از مظاهر وحدت عقیده و عواطف، خود را نشان می‌دهد. به عنوان مثال پاره‌ای از این هدف‌ها را نام می‌بریم:

الف: هدفهای شرعی مانند یکی کردن اعیاد و شعایر دینی و تشکل پاره‌ای عبادات چون: «اذان» و «نماز جماعت» و غیره. مثلاً می‌توان این پیشنهاد را بررسی کرد که در رویت هلال به طرق نوین علمی و تعیین زاویه دید هلال در افق تکیه کنیم و روز عید را با دقت علمی مشخص کنیم تا همه مسلمانان در یک روز عید داشته باشند و در بسیاری دشواری‌ها صرفه جویی شود و از لحاظ تعطیل و دید و بازدید، دشواری‌های ناشی از تعدد روزهای عید را نداشته باشیم و نیز می‌توان شکلی از «اذان» را که برای همگان مورد قبول باشد بررسی نمود.

این وحدت کلمه نباید به صورت شعاری برافراشته یا سخنی مکتوب بماند، بلکه باید تابشی از فکر و تپیدنی از دل و راهی برای رفتن باشد و پایه‌ای در ساختن آینده باشد و این جز با تلاش فکری فوق العاده و اهتمام ویژه برخاسته از درون و کوشش و تلاش و شب زنده داری، میسر نخواهد شد.

ب: هدف‌های اجتماعی یکی از کوشش‌های مشترک، کوشش‌هایی است که می‌تواند در جهت مبارزه با بی‌سوادی، بی‌خانمانی، سرپرستی ایتام و بالا بردن سطح زندگی زحمتکشان صورت پذیرد، بسیار ساده است که موسساتی را به همین منظور تاسیس کنیم یا به موسسات موجود رسیدگی بیشتر کنیم.

ج: هدف‌های میهنی؛ آیا در وحدت احساسات میهنی ما شکی وجود دارد؟ لزوم مشارکت فعال در آزادی فلسطین، وظیفه پشتیبانی از لبنان در برابر آزهای دشمن مکار و وظیفه حمایت از نیروهای پایداری مقدس فلسطین و ضرورت آماده باش و همکاری کامل با کشورهای عربی برادر، برای رویارویی با تجاوزی که هر لحظه انتظار آن می‌رود و مساله مصونیت بخشیدن به جنوب لبنان و سراسر لبنان تا چون دژی استوار شاخهای اسرائیل در برخورد با آن درهم بشکند و استعمار طمع خود را در برابر آن به فراموشی بسپرد.

همه این‌ها هدفهایی است که کوچک‌ترین اختلافی در آن نداریم. با این حال وصول به این هدف‌ها به بررسی‌های دقیق و تعیین مسوولیت‌ها و ایجاد هماهنگی کوششهای همه فرزندان این کشور در میان خود و در میان مسوولین کشور و نیز با کشورهای عربی و نیز به بسیج نیروهای همه مسلمانان جهان و صاحبان وجدان‌های بیدار و نیات خیر در همه مکان‌ها نیازمند است و به خاطر مشارکت واقعی در این وظایف، یعنی بذل آنچه در توان داریم، بر ماست که برای تحقق این امور، برنامه‌ها و شیوه‌های اجرایی آن را مشترکاً بررسی کنیم تا هماهنگی در فعالیت‌ها پدیدار و مشکلات آن آسان گردد. این‌ها نمونه‌هایی بود که بر جناب عالی پیشنهاد کرده‌ام به این امید که مساله از همه جنبه‌های خود مورد بررسی قرار گیرد و دستور فرمایید تا اهل تخصص کمیته‌های مشترک تشکیل دهند و بی‌درنگ آغاز به کار کنند.

بزرگوار! پیش از آنکه این نامه را امضا کنم توجه آن جناب را به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان جلب می‌کنم. ماه مبارک چنانکه می‌دانید فرصت بی‌نظیری است برای پدید آوردن جو روحی و قهرمانی تا مسلمانان خاطرات تاریخی جاودانه خویش را بار دیگر زنده کنند و صحنه بزرگ تاریخ خود را در این ایام تجدید نمایند. از این رو، امیدوارم هرچه زودتر مسوولان «دارالافتاء» را ملکف فرمایید تا با اعضای کمیته انتشارات و تبلیغات «شورای عالی اسلامی شیعیان» تماس حاصل کنند، به طوری که پاره‌ای مومنان فعال و اهل تخصص در ادارات رسمی تبلیغات نیز شرکت کنند تا در نتیجه برنامه‌های کاملی به وجود آید که بتواند جوی متناسب با این ماه بزرگ را پدید آورد و شعله‌های خیر و حقیقت جویی و قهرمانی‌ها را در دل‌ها برافروزد. سلامت وجود آن برادر را برای اسلام و برای مطلق نیکی و برای برادران شما در شورای عالی شیعیان و برای برادر مخلصتان آرزو دارم.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha