کتابفروشی یکی از مشاغل مهّم فرهنگیِ جامعۀ ماست. معمولاً چاپ، نشر، گردش کتاب، خرید وفروش و بازفروش کتاب و تسهیل مبادلات نوشتاری گوشهای از فعالیّت کتابفروشان است. هر چند گرایش نوینی نیز برای تفکیک نشر از فروش کتاب دیده میشود که موضوع مهم، در این رشته از فعالیّتِ فرهنگی، کتاب است.
عبدالحسین آذرنگ، ایرج افشار، سید فرید قاسمی و علی دهباشی تاریخ کتابفروشی در برخی شهرستانهای ایران را در کتابی تحت عنوان «کتابفروشیها» در دو جلد منتشر کردند؛ اما نام جهرم و کتابفروشیهای قدیمی آن در این کتاب از قلم افتاد. بعدها کریم اشراق مطلبی در همین باره برای نویسندگان این کتاب نوشت، اما سرانجامی نیافت.
از این رو به سراغ این دوستدار نسخ خطی اهل جهرم رفتیم که بیش از چهل سال است که در هلند زندگی میکند. محمد کریم اشراق جهرمی متولد سال ۱۳۲۵ جهرم است و در سال ۱۳۵۱ کتاب مرجع "بزرگان جهرم" را مشتمل بر شرح و احوال و آثار رجال، سخنوران، دانشمندان، خوشنویسان و طبیبان جهرم به عنوان اولین کتاب در حوزه شخصیتهای جهرمی، نوشت و منتشر کرد. وی کتاب های مختلفی را تألیف یا ترجمه کرده است.
وی سمتهای مختلفی را در گذشته در وزارت امورخارجه ایران داشته و با توجه به تسلط به چند زبان، هماکنون به عنوان محقق در کتابخانه لیدن هلند مشغول فعالیت است. وی از اهداکنندگان نسخ خطی و سنگی نیز است و ۳۰۰ نسخه کتاب خطی را به کتابخانه دانشگاه تهران و ۳۰۰ نسخه کتاب سنگی را به کتابخانه مجلس شورای اسلامی هدیه کرده است. اشراق طی چهل سال تحقیق در زمینه جهرمشناسی چند دههزار فیش جدید درباره جهرم از سراسر دنیا تهیه و جمعآوری کرده استو تصمیم به تدوین آن در قالب دانشنامه جهرم دارد.
این دیپلمات بازنشسته در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد: پیش از نهضتِ مشروطیت، گردش و مبادلۀ کتاب و فروش آن در جهرم، در دست علماء و طلّاب علوم دینی و فرهیختگانی مانند شعرا و حکما و اطّبای شهر بود و خرید کتاب از مراکزی مانندِ شیراز، اصفهان، تهران و حتّی بمبئی و کلکته در هند و عتباتِ عالیات بود.
محمدکریم اشراق افزود: برای نمونه کتابخانۀ خصوصیِ برادران سه گانۀ اشراق، علاوه بر خرید از دلّالان فروش کتاب در جهرم، حاصل سفارش از آن مراکزی بود که یاد شد.
وی ادامه داد: مرحوم نصرالله اشراق در مقدمۀ کتاب درسی خود، "جامع المقدمات" سنگی، مینویسد که آن را در سرای سورمق(اینک از توابع آباده فارس) و در سیزده سالگی در سال ۱۳۱۲ هجری قمری، خریده است.
این محقق حوزه نسخهشناسی ابراز کرد: بخش مهّمی از نسخِ خطّیِ کتاب خانۀ مرحوم نعمتالله احقاقی، عارف و حکیمی که به شغل زرگری در بازار جهرم مشغول بوده است، در ایام جوانی ایشان و در عتباتِ عالیات خریدهشده بود. قرآنهای چاپ سنگی و کتبِ ادعیّه بیشتر از هند میآمد که اتفاقی نبود و ناشر آن میرزا ابواطالب جهرمی از خطاطان جهرمی و ناشر چاپ سنگی در هند بود.
وی بیان کرد: پس از نهضتِ مشروطه، مکتبخانه ها کم کم به مدارس نوین مبدل شد. نخستین مدرسۀ دولتی نوین در جهرم ، موسوم به محمودیّه، در سالِ ۱۳۰۲ خورشیدی تاسیس شد. در همین هنگامه، فرهیختگان شهر نیاز به برپایی انجمنهای ادبی را دریافتند.
اشراق گفت:در این راه، "انجمن ادب"، با همتِ مربی و معلّمِ روحانی مرحوم سیّد محمّد احمدی و مرحوم حیدرعلی اشراق، مدرّسِ بعدیِ مدرسۀ خان شیراز و با شرکت شعرا و ادبای شهر که همگی اهل علم و ادب و کتاب بودند، مانند مرحوم نعمتالله احقاقی، امین ذوالقدر، سیّد عبّاس مصباح، و حکیم حاذق، و دیگردوستداران ادب و شعر بنیاد شد.
در سال ۱۳۰۷ شمسی، ابوالفضل حاذقی، کفیل مدرسه اسلامیه و نماینده چهار دوره مردم جهرم در مجلس شورای ملی، اولین گام را برای تأسیس قرائتخانه در جهرم برداشت و قرائتخانه و کتابخانه اسلامیه را برای استفاده کتابخوانها در منزل خود در محله صحرا، راهاندازی کرد.
اغلب محققان معتقدند وی اولین جهرمی است که در شهر جهرم، کتابخانه تأسیس کرده است و در آن مدتها به تعلیم قرآن مجید میپرداخته است.
اشراق در این زمینه گفت: دو پدیدۀ جدید، یعنی مدرسه و انجمن ادبی، توجه به کتاب و گردش آن و لزوم به دسترسیِ سادهتر به آن را در شهرِ ما، سرعت بخشید. در نتیجه، مرحوم ابوالفضل حاذقی، در جوانی پیش از رفتن به تهران، برایِ تحصیل در دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی، در منزل پدری خود، در محلّۀ صحرای جهرم، کتاب خانه و قرائتخانهای بر پا کرد که جوانان و علاقه مندان میتوانستند به آنجا بروند و کتاب بخوانند یا به مبادلۀ مباحث علمی و ادبی بپردازند.
به گفته وی بیشتر نسخ این کتابخانۀ یادشده، بعدها، توسط مرحومِ حاذقی، به آستانِ قدسِ رضوی، اهدا شد.
در دهه چهل، مرحوم آیتالله شیخ حسین شبزندهدار با کمک برخی دیگر از علمای جهرم مانند آیتالله حق شناس، کتابخانه عمومی اسلامیه را در ساختمانی جنب امامزاده ابراهیم(ع) جهرم در خیابان منوچهری در کوی سنان که محل اقامه نماز جماعت ایشان بود در سال ۱۳۴۴ برپا کرد.
این مرکز در آن سالها محل تجمع جوانان انقلابی و روشنفکر شهر بود، جلساتی برای فعالیتهای سیاسی و انقلابی در آن تشکیل میشد و عوامل رژیم شاه به این مرکز و افراد آن بسیار حساس بودند.
اگرچه هنوز هم در کتابخانه عمومی جهرم، کتابهایی با مُهر دهه چهل دیده میشود، اما اولین کتابخانه عمومی رسمی جهرم یا کتابخانه میرزانصیر جهرمی فعلی در سال ۱۳۵۱ به طور رسمی افتتاح شد.
صف برای خرید مجلات در جهرم
تأسیس مدارس بیشتر و توسعۀ حوزه علمی شهر جهرم و رفت و آمدهای مردم به شیراز و تهران، نیاز به وجود کتابفروشی را در شهر محسوس کرد.
اشراق گفت: در پی همین نیاز کتابفروشی صرافپور به همت مرحوم محمّدحسن صرّافپور و برادر وی مرحوم محمّد صرّافزاده، نخست با توزیع جراید آن روز مانند روزنامۀ "پارس" و "استخر" شیراز و هفته نامۀ توفیق و نشریاتِ " اطلاعات" و مجلات متعدد دیگری، در خود، در خیابان منوچهری، کار خود را شروع کرد.
این مغازه در واقع گوشهای از خانۀ مرحوم مشهدی حسین صراف، پدر این دو برادر بود. پس از چندی از این کار استقبال شد، به گونهای که برای خرید مجلات کیهان و کودکان، از کودک تا جوان جلو مغازه وی صف میکشیدند و تصاویر قدیم ازدحام خرید مجلات از این کتابفروش هنوز وجود دارد.
وی ادامه داد: به این ترتیب مرحوم محمّد حسن صرّافپور، در جوار فروش مطبوعات، کار فروش کتاب را هم آغاز کرد.
نویسنده کتاب بزرگان جهرم افزود: مرحوم صرافپور نه تنها کتابفروش بود و مجلات و نشریاتِ موسسۀ اطلاعات را، مانند اطلاعات کودکان، اطلاعات هفتگی، اطلاعاتِ ماهانه، اطلاعات روزانه و اطلاعات سالانه توزیع میکرد، کتاب هم به امانت میداد.
وی اظهار کرد: خود من، مثلاً و از جمله، داستان های متعدّد مرحوم حسینقلی مستعان را از ایشان کرایه میکردم و برای هر شب، یک قران میپرداختم. این کتابفروشی مشتری فراوانی داشت و شلوغ میشد. از کودک و نوجوان و جوان، تا کارمند و بازاری، برای خریدن مجلات جلو این مغازه صف میکشیدند.
وی ادامه داد: در کنار اینها کتابفروشی رجایی نیز کمکم شروع به فعالیت کرد. برادران رجایی، نخست در جهرم و سپس در جهرم و شیراز(بازار وکیل) به تاسیس کتابفروشی دست زدند و تواماً در جهرم، به توزیع کتاب و از جمله کتابهای درسی و نشریات "کیهان" مانند کیهان روزانه و کیهان بچهها پرداختند.
این دیپلمات بازنشسته ایرانی گفت: در کتابفروشی رجایی، نشریات مطبعۀ اسلامیّه و اقبال و علمی تهران و نشریاتِ کتاب فروشیِ محمدّی شیراز نیز به فروش میرسید. توزیع تقویم منجمباشی که خواستاران زیاد داشت نیز توسط این کتابفروشی به فروش میرسید. ضمناً، یک وجه تسمیۀ "بازار رجایی" جهرم، به دلیل حضورِ کتابفروشی رجایی، در این بازار بود.
کتابفروشی شاه اولیای جهرم
مرحوم سیدجلال مولازاهدی و کتابفروشی شاه اولیای جهرم، یکی از نوستالژیهای حال حاضر بسیاری از جهرمیهاست. این کتابفروشی با بنایی طاقی و سیاه در آخرین ضلع خیابان منوچهری به سمت بلوار معلم قرار داشت. بالای آن تابلو عبارت کتابفروشی شاهاولیاء با خط نسخ نوشته شده بود و تصاویر خوشنویسی بر اطراف آن خودنمایی میکرد که در پی تعریض خیابان منوچهری و بلوار معلم متأسفانه تخریب شد. این کتابفروشی به گونهای موروثی بود.
وی همچنین نخستین قرائتخانه و کتابخانه عمومی را در جهرم در منزل خود در محلهی گازران بنیان گذاشت.
کتابدوستی در خاندان مولازاهدی موروثی شد و نوه مرحوم عبدالحسین، سید جلال مولازاهدی، قدیمیترین کتابفروش جهرم و صاحب کتابفروشی شاهاولیا تا اوایل دهه هشتاد در مغازه قدیمی پستومانند خود در انتهای خیابان منوچهری جهرم به خرید و فروش کتاب مشغول بود.
اشراق در این زمینه گفت: در دهه چهل مرحوم سیّدعبدالحسینِ مولا زاهدی که نخست به عنوان بازرس تنباکو و تریاک، به شهر جهرم آمده و با دختر یکی از اعیان محلّۀ گازران، مرحوم سیّد احمد هکانی، ازدواج کرده و به عنوان عضو عالیرتبۀ ادارۀ دارایی در جهرم مانده بود، به اندیشۀ بنیاد کتابخانه و قرائتخانه عمومی اُفتاد.
وی افزود: مرحوم مولازاهدی در این راه خیر، کوشش و تلاشِ فراوان کرد. از جمله به یاد دارم که نخستین کتاب اهدایی برای این مؤسسه، از کتابخانۀ مرحوم حاج ملّاعبدالله اشراق، به آنجا منتقل شد. خود مرحوم مولازاهدی، که از دوستان نزدیک با برادران اشراق بود، به مرحوم اشراق رجوع کرد و موضوع تأسیسِ کتابخانه و قرائتخانه را مطرح کرد.
وی ادامه داد: از جمله کتب اهدایی مرحوم اشراق، نسخۀ نفیس سنگی کتاب چاپِ بمبئی بود به نام: "سیّد الانشاء نوظهور". نام این کتابخانه به احترام نام مقدس امیرالمؤمنین موسوم به "شاهِ اولیاء" بود. پس از مرحوم مولا زاهدی، تا مدتها فرزندان آن مرحوم، سیدجلال مولا زاهدی این موسسه را برپا نگاه داشتند.
اشراق ادامه داد: من با مؤسس آن دوست و نزدیک بودم و حتی ایشان مایل بود مرا در کتابخانه وصی قرار دهد که نپذیرفتم و سفر ماموریّتِ آمریکای من هم پیش آمد. من روزی نبود که به آن جا سر نزنم. در قرائتخانه به شعرخوانی و نقل مدایح و مراثی ائمۀ اطهار میپرداختند.
وی بیان کرد: پس از دو کتابفروشی صرّافپور و رجایی که پاتوق مشتریان و دوستداران کتاب بود، خدماتِ کتابخانه و قرائتخانۀ شاهِ اولیاء در بین طبقات باسواد و تحصیلکرده و نزد جوانان دانشآموز جهرمی و نیز توسعۀ فرهنگ و علم و ادب در شهر جهرم فراموششدنی نیست.
وی درباره سایر کتابفروشان قدیم جهرم گفت: مرحوم سیدحبیب مصباحی و پسر عمویش مرحوم سیدجواد مصباحی نیز پیش از دهه چهل در جهرم کتابفروشی داشتند. اینان به سوی آفاقهای تازه کتاب رو آورده بودند.
اشراق افزود: اینان کتابها و نشریات جدیدتری که نگرش نوینی داشتند عرضه میکردند. به نقل بازماندگان مؤسسان این کتابفروشی، بعد از پذیرفتهشدن سید جواد مصباحی در دانشگاه و مهاجرتِ وی، این کتاب فروشی به آقایی به نام گلستان واگذار شد و بعد نیز فعالیّت آن متوقف شد.
وی ادامه داد: من بسیاری از کتب نوین را از مرحوم سیّد حبیب مصباحی خریده بودم و هنوز هم برخی از آنها را در لاهه دارم. یکی از این کتابها که هنوز محل رجوع و استفادۀ بسیارمن است، فرهنگِ مهمِ "صحاح الفرس" محمّد بن هندوشاهِ نحجوانی است که با تصحیح مرحوم دکتر طاعتی در بنگاهِ ترجمه و نشر کتاب در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در تهران چاپ شده بود.
کتابفروشان قدیمی جهرم پس از انقلاب
غیر از این کتابفروشان، باید از مرحوم خاموشی یاد کرد که کتابفروشی سعدی را در فلکۀ مصلی برپا کرد که تا اندکی پس از انقلاب نیز برجا بود و مورد توجه علاقه مندان کتاب قرار داشت.
همچنین از کتابفروشان جدید در جهرمِ دهه شصت، به آقای خوشاندام و نیز به کتابفروشی فردوسی در خیابان فردوسی جهرم میتوان اشاره کرد که هنوز هم به صورت نوشتافزار برپاست.
داستان کتابفروشان جهرم به همین جا ختم نمیشود و هنوز گوشههای مختلفی در حوزه کتاب و کتابفروشان این شهر ناشناخته و مغفول مانده است.
کتابفروشی به نام رجایی نیز در بازاری به همین نام هنوز در جهرم برپاست که یادگار گذشته است. کتابفروشی شاهاولیاء جابهجا شد و با فوت مرحوم سیدجلال مولازاهدی با همت ورثه به صورت نوشتافزار برقرار است. کتابفروشی سعدی نیز هنوز به صورت نوشتافزار در فلکه مصلی برپاست و مدیریت آن تغییر یافته است.
جهرم در ۱۹۳ کیلومتری جنوب شرق شیراز است.