« ایشان تارور » نویسنده این مطلب، به گزارش دو هزار صفحهای منتشر شده از حضور نظامی آمریکا در افغانستان و زوایای تکان دهنده آن اشاره کرده و آن را «تاریخچه سری» جنگ افغانستان نام نهاده است.
در آن گزارش، صدها مقام آمریکایی و نخبگان خودی درون دولت اعتراف کردهاند که سردرگم مانده و نمیدانند با این جنگی که ۱۸ سال طول کشیده و هیچ بُردی برایش متصور نیست، چه کنند.
این مقامها با ابراز تاسف، استراتژی آمریکا برای به عقب راندن طالبان در جنگ افغانستان را شکست خورده دانسته و از این بابت که همه پولهایی که آمریکا برای کمک به دولت افغانستان داده فقط به گسترش فساد در بدنه حکومت کمک کرده است، بشدت خشمگینکاند.
در گزارش یادشده، همه مقامهایی که با آنها مصاحبه شده، این پرسشهای اساسی برایشان مطرح بوده که چرا این همه آمریکایی در این جنگ کشته شدهاند؟ چرا شمار زیادی افغان در این جنگ کشته شدهاند؟ چرا میلیاردها دلار در دولتهای جمهوریخواه و دموکرات برای جنگی که پایانی برایش متصور نیست و برای ساختن «ملت در افغانستان» هزینه شد؟
« داگلاس لوت » ژنرال سه ستاره نیروی زمینی ارتش آمریکا که در دولتهای جورج بوش و باراک اوباما که مقام «سزار جنگ افغانستان» را در کاخ سفید داشت درباره این موضوع گفته، «ما اصلا درک عمیقی از افغانستان نداشتیم و نمیدانستیم داریم چه میکنیم.»
در این گزارش، مقامهای یادشده اعتراف کردهاند در دوران جنگ همه آنها همیشه خبرهای خوش از روند پیشرفت جنگ سر میدادند در حالیکه خود نیز میدانستند دروغ است.
آنها همیشه سعی میکردند این حقیقت را از همه مخفی نگهدارند که «جنگ افغانستان پیروز شدنی نیست.»
یک مقام برجسته شورای امنیت ملی در سال ۲۰۱۶ به افرادی که از سوی دولت با او مصاحبه کرده بودند گفته بود، «امکان ایجاد معیارهایی خوب برای سنجش اوضاع وجود نداشت. ما فقط میتوانستیم سربازان آموزش دیده، سطح خشونتها و کنترل قلمرو را آمارگیری کنیم و یک سنجش دقیقی از آن داشته باشیم؛ اما هیچکدام از این معیارها تصویری دقیق از اوضاع جنگ را ترسیم نمیکرد.» «این معیارهای سنجش همیشه دستکاری میشد تا جنگ، همچنان استمرار داشته باشد.»
« باب کراولی » سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا که در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ مشاور ضد شورش دفتر دستگاه نظامی آمریکا در کابل بود نیز گفته، «همه دادهها جرح و تعدیل میشد تا بهترین تصویر از جنگ ارائه شود.»
طبق یادداشتها و اسناد مکتوب مندرج در گزارش، در سال ۲۰۱۴ «دفتر بازرس کل ویژه در امر بازسازی افغانستان» (SIGAR) که متولی بررسی موضوع اتلاف هزینه، اختلاس و کلاهبرداری در منطقه جنگی افغانستان است، کار رسیدگی به یک پروژه جانبی ۱۱ میلیون دلاری را آغاز میکند.
کارکنان این دفتر با بیش از ۶۰۰ نفر از افرادی که هرکدام به نوعی با سیاستهای آمریکا در افغانستان ارتباط و نزدیکی داشتند مصاحبه میکنند. شماری مقام اروپایی و افغان نیز در میان این افراد بودند. این یک کار حسابرسی داخلی بود برای محاسبه اشتباهات و گامهای غلط در امر جنگ و بازسازی افغانستان. این اسناد به حکم قانون آزادی دسترسی به اطلاعات بدست آمده است.
مقامهای آمریکایی اعلام کردند که استراتژیهای جنگی آنها بسیار معیوب از کار درآمد و واشنگتن در افغانستان هم پول هنگفتی تلف کرد و هم تعدادی از شهروندانش را از دست داد و نتوانست از افغانستان یک کشور متجددی بسازد که خود را با واقعیات عصر معاصر وِفق دهد.
در این گزارش، به «طبل توخالی» که مقامهای دولت بوش از جنگ افغانستان برای افکار عموی ساختهاند اشاره و تصریح شده است که این جنگ فقط یک «باتلاق» بود.
گزارش یادشده همچنین به این نکته اشاره میکند که هزاران مقام آمریکایی از دولت بوش میخواستند از فکر ساختن «ملت» در افغانستان بیرون بیاید چون این کشور همچنان درگیر منازعات داخلی میان دولت کابل با گروه طالبان است و این گروه قلمرو زیادی از خاک کشور را در تصرف خود دارد.
یک مقام وزارت خارجه در سال ۲۰۱۵ به مصاحبهکنندگان دولت گفته بود، «سیاست ما این بود که یک دولت مرکزی قوی در افغانستان بسازیم چون این کشور هیچگاه در تاریخ خود یک دولت مرکزی قوی نداشته است.»
جمعی دیگر از مقامها نیز گفتهاند که فساد شایع که پولهای ارسالی آمریکا هم به آن دامن زد، در عمل جلوی پیشرفت برنامه مبارزه با تروریسم آمریکا در افغانستان را گرفت. ضمن آنکه همه تلاشهای آمریکا برای تربیت نیروهای امنیتی افغانستان فلج شد. حتی خود مربیان آمریکایی نیز به این قضیه پی برده بودند.
۱۸ سال از تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان میگذرد و نیروهای بومی همچنان در این جنگ تلفات میدهند. برخی مواقع فقط در یک هفته صدها تن از این نیروها جان باختهاند. سال ۲۰۱۸ مرگبارترین سال از نظر تلفات غیرنظامیان افغان بود.
« کیت کیزر » مدیر سیاستگذاری در گروه حقوقدانان «پیروزی بدون جنگیدن» گفته است، « روزنامه واشنگتن پست حقایقی را برملا کرد که ما مدتهاست آن را میدانیم. شکی نیست که میراث جنگ افغانستان را اینگونه میتوان تعریف کرد: از دست رفتن غیرقابل تصور جانها، تلف شدن دلارهای مالیاتدهندگان، باقیماندن افغانستان بر همان شکل و ساختار همیشگیاش یعنی کشوری با یک فساد نهادینه شده که رفتار بومی آن است و پخش و گسترده شدن تجارت تریاک در آن.»
با همه این اوصاف، هنوز هم در واشنگتن، از کاخ سفید تا کنگره، نخبگانی وجود دارند که حضور آمریکا در افغانستان را میستایند و معتقدند عقبنشینی از این کشور یعنی دعوت به فجایع بیشتر.
اما خود سند منتشر شده گواهی میدهد که بسیاری از مقامهای آمریکایی دیدگاهشان در مورد جنگ افغانستان، در محافل عموم و در محافل خصوصی متفاوت است. بسیاری حتی آنهایی که موافق ادامه جنگ و ورود آن به دهه سومش هستند، گفتههایشان در محفل خصوصی، نظرات مطرح شده آنها را در محافل عمومی رد میکند.2023
نظر شما