گلوله باران داستان حرکت چند نفر از نظامیان ایران و دو فیلمبردار است که از منطقه امن به سمت خط مقدم مبارزه با داعش حرکت می کند، اما اتفاقات جالب و پیش بینی نشدهای در فیلم می افتد. گلوله باران فیلم جسورانهای است که تماشاگران را به یاد نجات سرباز رایان میاندازد. فضایی بسیار واقعی که البته این بار در فیلم مستند آن را می بینیم، اما موضوع اینجاست که تماشاگر ممکن است تصور کند این سکانسها تماماً بازسازی هستند. اما حتی اگر این فرض محال را بگیریم فیلم به درستی کار خود را انجام داده است.
ولی این را می دانیم که حوادث فیلم واقعا اتفاق میافتد فیلمبرداران تیر می خورند و عملیات نجات به شکلی جذاب ادامه پیدا می کند. گلولهباران شخصیت های واقعی را به تماشاگر نشان می دهد. یکی از فیلمبرداران فیلم از ناحیه پا گلوله میخورد ممکن بود که به جای دیگر اصابت کند و باعث شهید شدنش بشود ، اما این اتفاق خوشبختانه نمیافتد و جالب اینجاست که کسی که گلوله خورده با طنازی فیلم را پیش می برد طنازی او در واکنش ها نسبت به اتفاقی است که برایش افتاده . فیلم با دو دوربین کوچک فیلمبرداری شده است که این دوربین خود جزء شخصیت های فیلم هستند به دلیل اینکه دو فیلمبردار از زوایای مختلف همدیگر را پوشش می دهند و خود دوربین به عنوان جسمی که می تواند دشمن را متوجه رزمندهها کند به عنوان یک کاراکتر در فیلم گنجانده می شود. آدمهای گلولهباران بسیار معمولی هستند منظور رفتارشان است که فارغ از کاری که دارند می کنند.
دقیقاً شبیه آدمهایی که می شناسید حرف می زنند و حتی می ترسند و از درد گلوله رنج می برند. هرچند فیلم وقتی به پایان خود می رسد کم کم طولانی می شود. دقیقاً در سکانس هایی که دو نفر منتظر گروه نجات هستند اما از ابتدای فیلم به حدی فیلم پویا و دارای ریتم سریع است که تماشاگر نمی تواند یک لحظه هم چشم خود را از روی پرده بردارد. مطمئناً از خود میپرسیم که این فیلم تحت چه شرایطی ساخته شده است. چطور دو فیلمبردار جرات کردند به منطقه بروند که از همه طرف تیراندازی در آن صورت میگیرد و هر آن امکان کشته شدن وجود دارد. فیلم به معنای واقعی کلمه طراحی شده است و کارگردان علیرغم قرار گرفتن در موقعیت دشوار قصه خود را پیش می برد.
هر چند ممکن است به خود بگویید که یکی از فیلمبرداران می تواند از یک گوپرو یا دوربین روی سر استفاده کند احتمالاً تبدیل به یک هدف متحرک برای قناسه دارها یا همان تک تیراندازان میشد. در فیلم موسیقی به معنای واقعی حضور ندارد چون ریتم خود فیلم کمی از یک موسیقی راک ندارد. نفس نفس زدن های فیلمبرداران نشان دهنده دشواری کار آنهاست که در فیلم دیگری در جشنواره امسال که در فضایی مشابه میگذرد نیز آن را می بینیم.
سیزدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت از ۱۸ تا ۲۵ آبان در پردیس سینمایی چارسو به عنوان پردیس اصلی و موزه سینما، به دبیری محمد حمیدیمقدم برپاست. این جشنواره در بخش مسابقه ملی شامل ۶۲ فیلم است.
از این تعداد ۲۷ فیلم به گونه مستند کوتاه، ۱۵ فیلم به گونه مستند نیمهبلند و ۲۰ فیلم به گونه مستند بلند اختصاص دارند که کامران شیردل، یونس شکرخواه، سیفالله صمدیان، پیروز کلانتری، حبیب احمدزاده، محمدحسین مهدویان و مونا زندی داوری برای انتخاب برترین مستندها را در این بخش به عهده دارند.
همچنین در بخش مسابقه بینالملل امسال که حدود شش هزار فیلم از بیش از ۱۰۰ کشور جهان متقاضی شرکت در آن بوده اند، ۵۴ فیلم در ۷ بخش مسابقه و غیررقابتی پذیرفته شدهاند. در بخش مسابقه بینالملل به تفکیک ۸ مستند کوتاه، ۸ مستند نیمهبلند و ۸ مستند بلند نمایش با یکدیگر رقابت میکنند. همچنین نمایشهای ویژه شامل ۸ فیلم و پرتره شامل ۸ فیلم است.
جایزه شهید آوینی ویژه نمایش و تقدیر از فیلمهای مستند منتخب حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت در منطقه نیز برای ششمین سال متوالی، به عنوان بخش ویژه جشنواره بینالمللی سینماحقیقت برگزار میشود و امسال ۲۹ فیلم در آن شرکت دارند و داوری این بخش به عهده محمدمهدی طباطبایی نژاد، مسعود فراستی و مهدی قربانپور است. بخش های دیگر شامل مستندهای کارآفرینی، مستندهای پرتره، نمایش های ویژه است ضمن اینکه کارگاه های تخصصی نیز در زمینه ساخت فیلم مستند برگزار می شود.
نظر شما