جشنواره حقیقت مهمترین رویداد سینمایی در حوزه فیلم مستند در ایران است و شما در آن محصول تفکر و نگاه و تلاش مستندسازان را می توانید ببینید؛ یعنی محصول یک سال کار سینماگران و دست اندرکاران سینمای مستند، در جشنواره سینما حقیقت رونمائی می شود. بنابراین ما در رویارویی با آن باید با یک جشنواره جدی و روبه رشد مواجه باشیم. این جشنواره در هر دوره، ضعفها و نقاط قوتی را دارد که این نکات ممکن است یکسالی باشند یا رفع شوند و یا در دوره بعد با گذشت زمان دوباره تغییر کنند.
جشنواره سینما حقیقت مشکل کم ندارد و فقط بیان آن کافی نیست باید در رفع این مشکلات عمل کرد و مصصم بود؛ مهمترین مسئله آن این است که این جشنواره باید یک انسجام رو به رشد پیدا کند و این انسجام اتفاق نمیافتد مگر در صورتی که نوعی از استقلال فکر و نو اندیشی و خلاقیت برای اجرای جشنواره رخ دهد و جشنواره یک دبیر ثابت و خوش فکر و با تجربه داشته باشد که این دبیر با عوض شدن مدیرعامل مرکز گسترش، تغییر پیدا نکند. در هر دوره وقتی مدیر عامل مرکز گسترش ماموریتش تمام می شود، دبیر هم می رود چراکه دبیر جشنوارۀ حقیقت همان شخص مدیرعامل مرکز گسترش است. حال این سووال پیش می آید که وظایف یک دبیر جشنواره ی بین المللی چیست؟ و وظایف مدیر عامل مرکز گسترش چیست؟
اساسا این یکی بودن دبیر و مدیرعامل، یک حرکت اشتباه است چراکه دبیر جشنواره یک تعریف مشخص دارد و مدیر عامل مرکز گسترش بودن، تعریفی دیگر. مدیرعامل مرکز گسترش بودن خود به اندازه کافی مسئولیت بسیار سنگینی است؛ این که شما باید واحدی را مدیریت کنید که قرار است فیلمهای مستند، تجربی و انیمیشن و فیلمهای اول را در تولید مدیریت کند و به نوعی به بخشی از سینمای مستند سر و سامان بدهد و حال آنکه که با قبول کردن مسئولیت دبیری جشنواره خودش و اعضای مرکز گسترش را برای چندین ماه درگیر جشنواره کند و از کار اصلیش باز بماند؛ اما اگر مانند بسیاری از فستیوال های معتبر مستند جهان، یک دبیر ثابت وجود داشته باشد، این دبیر سال به سال عملکرد خود را اصلاح می کند، آیین نامه جشنواره سال به سال ترمیم می شود، تیم اجرایی اش تیمی است که بر طرف کردن مشکلات را سال به سال ترفیع میکنند و این دبیر کسی است که هرسال فیلم های تولید شده سینمای مستند را می بینید.
(چه در بخش خصوصی، چه برای تلویزیون، چه برای مرکز گسترش، و هرجای دیگری که فیلم مستند تولید می کند) و با صنوف و فیلمسازان در ارتباط است، فیلمها را انتخاب می کند و یک شناخت کامل از بدنه سینمای مستند ایران و جهان دارد؛ یک دبیر خانه دائمی فعال برای امورات جشنواره دارد و هر سال خودش را برای جشنواره پیش رو آماده تر می کند؛ به جشنوارهای معتبر خارج از ایران برای انتخاب مستندهای خوب و دعوت از مستندسازان برجسته سفر میکند و... اگر شرایط را عوض کنیم، می بینیم که جشنواره سرو شکل و اعتبارخود را باز پیدا می کند و نقاط ضعف، رفع و پوشیده و نقاط قوت برجسته می شود و جشنواره دارای «نگاه» خاص خود می شود -مانند بسیاری از جشنوارههای جهان.
جشنواره باید یک جریان محکم و سازنده پویا داشته باشد یعنی باعث ارتقای رشد سینمای مستند باشد و بستری را فراهم کند که فیلمسازان مستند در آن فضا بتوانند یکدیگر را به نقد بکشند یا مخاطبان و منتقدین بتوانند فیلمسازان را در بوته نقد قرار دهند، نکات مثبت و منفی فیلم ها را به آنها بگویند و این باعث می شود که فیلمساز وقتی فیلمی را در جشنواره ارائه می دهد، خود فیلمساز رشد کند. متاسفانه در حال حاضر جشنواره حقیقت از این نگاه و تفکر کمی دور شده و بیشتر به سمت رقابت رفته است؛ یعنی تمام بحث ها بر حول محور گرفتن جایزه بین فیلمهای منتخب است. فضا به گونه ای است که افراد را به این سمت سوق داده و این فضا باید درست و بهتر شود. در سینمای مستند رقابت نباید آنقدر اهمیت پیدا کند چون فیلم مستند رسالتش چیز دیگری است؛ انسان را سرگرم میکند به وجد می آورد و به تفکر وامیدارد.
مسئلۀ بعدی مشارکت و همکاری و همفکری اصناف در جشنواره است. ما دو انجمن صنفی کارگردانان و تهیه کنندگان سینمای مستند داریم که آنها در خانه سنیما فعال هستند و امسال هم با دعوت از مدیرعامل مرکز گسترش نمایندگانی را برای شورای سیاست گذاری و مشارکت در اجرای جشنواره داشتند؛ اما فکر می کنم (یعنی تقریبا می شود گفت)امسال این اتفاق به صورت نمادین رخ داده است. باید نگاه هیات مدیره ها که این نگاه برگرفته از نگاه اعضای صنوف هست، در شورای سیاست گذاری جشنواره اعمال شود و اگر قرار باشد صرفا به صورت نمادین ما یک نماینده در شورای سیاست گذاری داشته باشیم و هیچ اتفاقی نیفتد، این موضوع را مثبت نمی دانم. ما حتما باید در هیات انتخاب و هیات داوری نمایندگانی داشته باشیم که این نمایندگان از طرف دو صنف انتخاب شوند؛ حتما صنوف باید در اجرای اصلی جشنواره مشارکت داشته باشند و در برگزاری جلسات و کارگروه ها یا انتقال تجربه یا هرچه اسم آن را بگذاریم و... مشارکت داشته باشند.
افرادی که برای هیات انتخاب یا داوری، برگزیده می شوند حتما باید براساس سوابقشان و کارنامۀ کارهایی که انجام داده اند انتخاب شوند و بالاخره باید در حوزه سینمای مستند به روز و فعال باشند و از بدنه ی سینمای مستند. ما مستندسازان خوش فکر و جسور و فعال کم نداریم که از فیلمسازان سینمای داستانی که تجربه ای هم در سینمای مستند داشته اند دعوت می کنیم تا در شورای داوری ما باشند چون واقعا مهمترین بخش، بحث هیات انتخاب و بحث داوری در جشنواره است. به همین خاطر این نکته نیاز به تکرار دارد که حضور صنوف مستند بسیار مهم است و آنها باید هم در بخش مشارکتی و هم در بحث نظارتی حضور فعالتری داشته باشند؛حال اگر دبیر جشنواره و تیم اجرائیاش پذیرای این نقدها باشند، به نفع خود جشنواره و سینمای مستند خواهد بود و می تواند بسیار برای دورههای بعدی جشنواره مفید باشد.
یکی از بخشهای مثبت جشنواره امسال فروختن بلیط به مخاطبین و نظم دادن به سالنها بود. البته این موضوع فروش بلیط را از سال ۹۵ گروهی از مستندسازان مطرح کرده بودند و به دبیر جشنواره اعلام کردند که باید بلیط بفروشید و پول آن را به تهیه کننده کار برگردانید و یک نظمی برای دیدن فیلمها در سالنهای نمایش بدهید؛ چون هرسال آنقدر هجوم تماشاگران برای دیدن فیلم وجود داشت که نظم سالن مختل می شد. فکر می کنم این سازوکاری که امسال برای دیدن فیلم ها گذاشته شده است، سازوکار خوبی هست و البته می تواند کاملتر و بهتر شود و قطعا نقاط ضعفی دارد که می تواند در ادوار بعدی رفع شود.
یکی دیگر از بخش های مهم، بخش بازار بین الملل جشنواره است که متاسفانه جشنواره حقیقت در این باره هیچ وقت درست و پویا و شفاف عمل نکرده است؛ در بازار جشنواره باید تهیه کنندگان و خرید داران مهم فیلم های مستند حضور داشته و فیلمسازان و تهیه کنندگان ایرانی در این فضا فیلمهایشان را برای فروش ارائه دهند؛ یعنی این تبادل فروش و ارتباط باید به درستی انجام و مدیریت شود، این حوزه نیاز به تمرکز و تقویت دارد.
مرکز گسترش شورایی به اسم شورای تولید فیلم دارد که وقتی که شما می خواهید یک فیلم مستند را بسازید، این شورا باید کار را تایید کند؛ یعنی توسط این شورا طرح یا فیلمنامه شما تایید، ارزیابی و برآورد و سپس تولید می شود. و دوباره بعد از تولید ارزیابی می شود. برای خود من جای سوال است که بدانم چند درصد از این فیلمهایی که به دقت کنترل و نظارت می شوند و از سلیقۀ این شورا عبور می کنند، در جشنواره حقیقت و فجر حضور دارند؟ و آیا بخش خصوصی و یا تلویزیون هم با آنها رقابت می کند یا نه؟
به عبارت دیگر برای من مهم است که بدانم بخش خصوصی یا ارگان های دیگری که این شورا را ندارند، در جشنواره موفق تر هستند یا فیلم هایی که در شورای مرکز تایید و ساخته شده اند؟ فکر می کنم مرکز گسترش باید یک بازنگری در باب تولید پروژههایش انجام دهد و این بازنگری مستلزم دعوت از فیلمسازان و مستندسازان حرفه ای است که خود این بچه ها برای کار بیایند و این اطمینان و اعتماد برای آنها باشد که فیلم های خود را بسازند و مشارکت کنند.
نظر شما