آن روی سکه کرونا

۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰
کد خبر: 83689896
دکتر محمداسماعیل اکبری| مشاور عالی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رییس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
آن روی سکه کرونا

اتفاقی که در ایران افتاده است، مصداقی از مضمون فرمایش شهید مدرس است که می‌گفت: "از ترس آمدن بُلشِویک‌ها خودکشی نکنیم! " قبل از حضور ویروس، غوغای رسانه‌ای هدفمندی شروع شد؛ آنقدر قوی و محکم که گاهی مسؤولان را به انفعال وادار کرد.

گفتیم که مبادی ورودی و خروجی را با تب کنترل می‌کنیم، تا کرونا کنترل شود و این انفعال به یک چماقی تبدیل شد که امروز بگویند ایرانی و وابسته به ایران، نیاید و نرود. انفعال ما همچون غالب اوقات به تعطیلی مدارس کشیده شد. هر آنچه شایعه بود را رسانه‌ای کردیم و میدان را به برخی مجریان رسانه‌ها سپردیم که گاهی بگویند آنچه نمی‌بایست.

از متخصصین در مسیر صحیح استفاده نکردیم که برخی نه عمق علم را می‌بینند نه فضای اجتماعی آن را. لازم به ‌ذکر است که در هنگام اپیدمی‌ها، متخصصین طب عمومی یا "بهداشت عمومی" و اپیدمیولوژیست‌هایِ اپیدمی‌ها با مشاوره متخصصان اقتصاد سلامت و مدیریت سلامت باید میدان‌دار باشند نه آن‌ها که تنها با بیمار و بیمارستان ارتباط دارند.

نظام قدرتمند و سطح‌بندی شده ارائه خدمات سلامت را در قالب مراقبت‌های اولیه بهداشتی آن طور که باید به میدان نیاوردیم و مردم را به چند بیمارستان هدایت کردیم که بدیهی است توان پاسخگویی مناسب کمی و کیفی را نداشته و منجر به بروز شایعات و اخبار درست و نادرست می‌شود.

طول کشید تا این‌ها را به مسؤولین واقعی آن سپردیم و به آنها اعتماد کردیم. متاسفانه هنوز نیز پیام‌های علمی و اجتماعی مسؤولینِ امر در اقلیت انتشار نسبت به شایعه‌ها و فرافکنی‌ها قرار دارد.

حاصل کار آن شده که به‌عنوان نمونه، نشست‌های علمی و قابل کنترل و حتی کمک‌کننده را تعطیل کرده‌ایم اما بازارهای شب عیدی، همچنان پر رفت و آمد است. در خیابان‌ها آنطور که باید اثری از رفتارهای علمی نیست و ذهن مشوش مردم را هر روز آشفته‌تر می‌بینیم.

متاسفانه روزانه حدود ۴۰ نفر تنها بعلت تصادف با وسائل نقلیه کشته می‌شوند، لکن چرا کسی برای این موضوع سر و صدایی راه نمی‌اندازد! چه اتفاقی افتاده است که غالب کشورها حتی آن‌هایی که حیاتشان به‌وجود ما وابسته است مرزهای خود را بر روی ایرانی بسته‌اند و تجارت را با ما محدود یا ممنوع کرده‌اند و این درحالی است که آن‌ها نه توان تشخیص بیماری را دارند و نه تمایل به ابراز آن.

طیاره‌ای نمی‌آید و نمی‌رود و کارهای اقتصادی بین‌المللی که خود تحت فشار سنگین‌ترین تحریم‌های ظالمانه هست، با فشار مضاعف روبه تعطیلی است. اگر یک کشتی چینی در بندر دَیّر پهلو بگیرد تا جنسی را ببرد همه کارشناس شده که چرا چنین شد و چنان نشد! اینکه گفته‌اند مرزهایشان را بر ما می‌بندند یا تجارت را تعطیل می‌کنند، با درنظر گرفتن حقارت ویروس، دوره نهفتگی (۱۴-۲ روز) و تب‌دار بودن یا نبودن بیمار، پشتوانه علمی متقنی ندارد.

امروز باید رسانه‌ها و بلندگوهای علمی این موضوع را به چالش بکشند و اجازه ندهیم شیطان بزرگ و شیطانک‌ها، فرشته زیبای ایران را خلع ید سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کنند.

دیپلماسی زنده، پویا و علمی یعنی توجه به این مطالب و امیدوارم دست واحده‌ای برای ادای دین به مردم باشیم. آن چیزی که آن را امروزه قدرت نرم می‌نامیم، بسیار پیچیده است. قافیه را باخته‌ایم اگر غفلت کنیم و باید دقت کرد که در نبرد امروز، تنها سلحشوری‌های سنتی کفایت نمی‌کند.

کشور چین به‌عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا و پرجمعیت‌ترین کشور جهان، قرار است در سال‌های آتی، تا حد زیادی خط بطلانی بر نظام اقتصاد سرمایه‌داریِ لیبرال بکشد و با سیر و پر نگه‌داشتن قریب ۱.۵ میلیارد نفر از جمعیت جهان، دیدگاه‌های غیرمردمی صاحبان زر و زور را به محکمه تاریخ ببرد.

یکباره اتفاقی می‌افتد اعجاب‌آور؛ ویروسِ همیشه حاضر کرونا، متحول می‌شود و آدمی‌زاد را گرفتار می‌کند؛ ویروسی بالنسبه کم‌خطر ولی پرهیاهو. تعدادی گرفتار می‌شوند و با نسبتی بسیار اندک، عده‌ای می‌میرند (very low fatality)؛ اما رسانه‌هایِ از قبل آماده جهان، کاری می‌کنند که از این ویروسِ حقیر، غولی بی‌شاخ و دم ساخته شود و جهان را بر تحریم و تحدید چین و چینی دعوت می‌کنند.

هدف، اقتصاد چین به‌نظر می‌آید؛ حتی از رفت و آمدهای کشتی‌های چینی بدون تبادل انسانی جلوگیری صورت می‌پذیرد. آنقدر تبلیغات عمیق و سنگین است که جمهوری خلق چین، توان مقابله متناسب را ندارد و در یک واکنش نسبتاً انفعالی، خود را به طوفان ایالات متحده می‌سپارد و در دام آنها گرفتار می‌شود. رفتارها گاهی خارج از عرف علمی و نحوه مقابله صحیح با ویروس کرونا است؛ ویروسی که قبلا با چهره‌هایی بسیار کشنده‌تر با نام‌هایی چون SARS و  MERS آمده و رفته بود و اقتصاد چین را چنین متاثر نکرده بود. به هر حال چین اگرچه اقدامات بهداشتی بسیار موثری انجام داد، لکن نتوانست مسائل اجتماعی و فرهنگی را بخوبی مدیریت کند که تشریح آن در این مقال نمی‌گنجد.

سراغ آمریکا برویم، کشوری که امروز با زور علمی، توان بالای رسانه‌ای و ذهنیت و استراتژی استثماری، دنیا را به بازی گرفته است. براساس گزارش CDC آمریکا (مرکز کنترل بیماری‌های واگیر آمریکا) در سال ۲۰۱۰ میلادی ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به آنفلوانزا مبتلا شدند و این رقم تا سال ۲۰۱۸ به ۴۵ میلیون نفر رسید. در سال ۲۰۱۰ تعداد ۱۴۰ هزار نفر از این بیماران در بیمارستان‌ها بستری شدند و تا سال ۲۰۱۸ این رقم به ۸۱۰ هزار نفر افزایش یافت. از این تعداد، در سال ۲۰۱۰ میلادی، ۱۲ هزار نفر و تا سال ۲۰۱۸ میلادی ۶۱ هزار نفر فوت کردند. در آخرین گزارش از آمریکا برای فصل آنفلوانزایی ۲۰۲۰-۲۰۱۹، ۲۹ میلیون نفر بیمار، ۲۸۰ هزار نفر بستری، ۱۶ هزار مرگ و ۱۰۵ مرگ کودک از آنفلوانزا گزارش شده است.

خواهش می‌کنم مجددا اعداد مذکور را با مداقه مطالعه کنید و به میزان کشندگی و گسترش این ویروس در آمریکا توجه نمایید. اما چه اتفاقی برای آمریکا افتاد؟ آیا کشوری مانع از رفت و آمد آمریکایی‌ها شد؛ آیا پروازی لغو شد؛ آیا کشتی‌ای از حرکت ایستاد؟

آنچه در اینجا مایل به بیان آن هستم، بیولوژی ویروس آنفلوانزا و یا کرونا و مسائل بهداشتی و پیشگیرانه مربوطه نیست، بلکه چهره اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی آنها است که ما یعنی بشر، برحسب سلیقه خود، برای آن می‌سازیم. تا این تاریخ جمیع کشته‌های کرونا در تمامی جهان به ۳ هزار نفر نمی‌رسد اما حداقل کشته‌های آنفلوانزا در آمریکا تنها در یکسال ۱۲۰۰۰ نفر بوده است. واقعا این مقوله را چگونه باید تفسیر کرد؟

در پایان مصرانه از دفتر سازمان جهانی بهداشت در تهران می‌خواهم که با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با این اقدام ناجوانمردانه که با هدف سیاسی- اقتصادی صورت گرفته است برخورد کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha