محمد فاضلی، عضو گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی، از زمان بروز بیماری و اپیدمی کرونا در کشور، فعالانه در تولید محتوا درباره این پدیده نقش داشتهاست.
او در یک گفتوگو با مهدی ناجی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران که در پادکست سکّه نیز منتشر شد، ابعاد اجتماعی بحران کرونا را بررسی کردهاست.
وی در این مصاحبه نیز ابعاد اجتماعی گوناگون کرونا را بیان میکند و سخت امیدوار است که نظام حکمرانی و شهروندان، پیام این بحران را بشنوند و برای درسآموزی از آن خود را آماده کند.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
بحران کرونا به جامعهشناسی چه ارتباطی دارد، یعنی ابعاد اجتماعی شیوع کرونا چیست که شما وقت زیادی را در یک ماه گذشته صرف آن کردهاید؟
من قبلاً این سؤال را در جای دیگری با تفصیل پاسخ دادهام، اما اینجا میخواهم به نکته متفاوتی اشاره کنم. کرونا همه نظم اجتماعی متداول را به چالش کشیدهاست و رنجی که تحمل میکنیم، ناشی از همین است. اثرات کوتاه، میان و بلندمدت کرونا هم از همین ویژگی ناشی میشود. بگذارید صریحتر توضیح بدهم.
بیماری اگر فوت کند، مثلا با سکته قلبی، نظم اجتماعی ما مختل نمیشود. روال کفن و دفن، برگزاری مراسم و شیوه حمایت عاطفی از خانواده متوفی و هدایت آنها برای بازگشت به زندگی جاری، کاملاً در قالب نهاد خانواده، دوستی و مراسم مشخص، قالبریزی شدهاست. کرونا اما همه اینها را به هم ریختهاست.
کرونا بزرگترین مراسم باستانی ایرانیان – نوروز – را به چالش کشید. من شخصاً بزرگترین چالش نوروز که پیشتر تجربه کرده بودم، تجربه تداخل نوروز و محرم بود که البته نوروز را به این شکل تعطیل نکرد. کرونا روالهای نظم زندگی روزمره از قبیل دست دادن تا ابراز محبت آدمها را هم مختل کردهاست.
کرونا در سطح کلان، قشربندی اجتماعی را به چالش کشیدهاست. فقرا حتماً به امکانات بهداشتی کمتری دسترسی دارند و بیشتر در معرض بیماری قرار میگیرند. اقشار توانمندتر در گذشته نسبت به این امر کمتوجه بودهاند، اما حالا میدانند که فقرا اگر بیمار شوند، محیط به ویروسهای بیشتری آلوده میشود، فشار بر نظام بهداشت و درمان بیشتر میشود و آنها هم در خطر قرار میگیرند. بیتوجهی به فقر و نابرابری مثل گذشته برای اقشار فرادست، ظاهر کمخطری ندارد.
دقت کنید که نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی بر بنیان تداوم بازارها و اقتصاد متداول بنا شدهاند. کرونا آمده و همه نظم اقتصادی را مختل کرده و اگرچه در درجه اول فقرا و آنها که ثبات و امنیت اقتصادی کمتری داشتهاند زیان دیده و در رنج هستند، اما تداوم این وضع، به سقوط اقتصادی در عرصه جهانی میانجامد و آن وقت فرادستان هم به مشکل میخورند. من در طول عمر خودم و در کتابهایی که خواندهام، هیچ پدیدهای را سراغ ندارم که تا این حد موفق شده باشد به آدمیان نشان دهد همه در یک کشتی نشستهاند.
نکته جالب توجهتر اینکه کرونا در عین حال که تهدید میکند، راهحل هم نشان میدهد و این راهحل هم از طریق سازوکاری اجتماعی عمل میکند. کرونا میگوید «سرمایه اجتماعی»، «همبستگی اجتماعی» و فائق آمدن بر «پارادوکس کنش جمعی» راهکار نجات شماست. اینها را مجبورم مفصلتر توضیح بدهم.
سرمایه اجتماعی، از بحث تخصصی که بگذریم، یعنی صورتهای مختلف اعتماد بین مردم، مردم و نظام سیاسی، و مردمی که به نهادهای جامعه خود اعتماد دارند. سرمایه اجتماعی در عمل به آمادگی برای همکاری و همیاری بدل میشود. جامعهای که سرمایه اجتماعی دارد، همبستگیاش هم بالا میرود. همبستگی، مولد ظرفیتی برای عمل هماهنگ و سازنده است. تصور کنید اگر سطح اعتماد و همبستگی اجتماعی در جامعه ایران خیلی بیشتر از سطح آن در شرایط امروز بود، میلیونها نفر مسافرت نمیرفتند و بیشتر به توصیههای بهداشتی گوش میکردند. اگر جامعهای سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی بالا داشته باشد، میتواند بر «پارادوکس کنش جمعی» غلبه کند.
تصور کنید مقامات بهداشتی گفتهاند سفر نروید تا زنجیره انتقال بیماری قطع شود. هر فردی پیش خودش فکر میکند که دیگران به دلیل این توصیه، از خانه بیرون نمیآیند و من اگر بروم، در یک خیابان خلوت، هم به خواستهام میرسم و هم بیمار نمیشوم چون بقیه وارد خیابان نشدهاند. فکر کنید اگر همه این تصور را داشته باشند که خیابان خلوت است و من بیمار نمیشوم و با این تصور وارد خیابان شوند، خیابان از همیشه شلوغتر خواهد شد و عده زیادی بیمار میشوند. احتمالاً بسیاری از آنها که سفر رفتهاند همین تصور را دارند. آنها فکر میکنند اکثریت جمعیت که مسافرت نمیروند و بنابراین خطری وجود ندارد، حالا اگر ما برویم هم سفرمان را رفتهایم و هم بیمار نمیشویم چون بقیه سفر نمیروند. جامعهای که سرمایه اجتماعی و همبستگی اجتماعی بالا داشته باشد، به این نوع تناقض در عقل و محاسبات فردی و عواقب فاجعهبار جمعی نمیرسد.
کرونا پیشفرضهای حکومتها را هم به هم ریخته است. دولتها و بالاخص دولتهای اقتدارگرا همیشه از بروز آشوب و ناامنی سیاسی هراسناک هستند. آنها اغلب بر تقویت دستگاه امنیتی و نظامی و ظرفیتهای سرکوب خود اهتمام میورزند. کرونا به یکباره همه آن مفروضات را زیر سؤال بردهاست. کرونا چیزی نیست که با تفنگ و بازجویی سرکوب شود. غلبه بر کرونا، کیفیت حکومت، ظرفیت دولت، ظرفیت تصمیمسازی، سرمایه اجتماعی، اجماعسازی، دستگاه قدرتمند و مورد اعتماد رسانهای، ارتقای سطح عادات رفتار بهداشتی جامعه و همراهی عمیق شهروندان با حاکمیت سیاسی را طلب میکند. حکومتها معمولاً از حضور غیرعادی مردم در خیابان – مثل تجمع یا تظاهرات – بیم دارند و حالا این مفروض به چالش کشیده شدهاست. غیبت مردم حالا کل نظم اجتماعی و سیاسی را با وضعیت غیرعادی مواجه ساختهاست.
من نمیخواهم این بحث را به درازا بکشم، اما هر قدر این بحث را ادامه دهیم، ابعاد ناشناختهتری از کرونا و تأثیرات آن بر جهان ما آشکار میشود. کرونا واقعیتهای جهان را تغییر خواهد داد و تردید ندارم کتابها و مقالات متعدد درباره تأثیرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و روانشناختی آن، و تأثیراتش بر هر بعدی از زندگی بشری منتشر خواهد شد. فرقی نمیکند مذهبی، غیرمذهبی، سکولار، باخدا یا بیخدا باشید، و کرونا را پیام خدا، طبیعت یا حتی عوارض ناخواسته تمدن مادی جدید بدانید، در همه این شرایط باید به تأثیرات کرونا و جهان پس از آن فکر کنید. جوامع برای پاسخ دادن به مسألهای در قامت کرونا باید سازماندهی مجدد شوند و درک ماهیت این سازماندهی و ساختاردهی مجدد، چالش بزرگ جامعهشناسی هم هست.
رفتار مردم در ارتباط با کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
من به نظرسنجیها و تحقیقات میدانی درباره رفتار مردم دسترسی ندارم و اظهارنظر درباره این سؤال شما به تحقیقات تجربی نیاز دارد. ما باید بدانیم که برای مثال چند درصد خانوارهایی که سال گذشته سفر رفتهاند امسال این کار را انجام ندادهاند. این اطلاعات اکنون در اختیار من نیست. اما اگر مفروض بگیریم که درصد قابل توجهی از جامعه به پیامهای بهداشتی توجه نداشتهاند و مثلاً سفر رفتهاند، ترکیبی از عوامل مختلف را میتوان برای این رفتار از منظر جامعهشناختی برشمرد.
گروهی مسأله را جدّی نگرفتهاند و این بخش را میتوان به ضعف اعتماد – که در جامعه عمیق است – و ضعف اطلاعرسانی و فقدان مرجعیت رسانهای مرتبط دانست. اقتدار به چالش کشیدهشده دولت و حکومت هم در این مسأله آشکار است. گروهی هم رفتار عقلانیت فردی را نشان دادهاند. اگر به ظرفیت نظام اجتماعی و سیاسی برای کنترل بیماری اعتماد نداشته باشید و از طرف دیگر تصور کنید که برای مثال ویلایی در منطقهای با تراکم جمعیتی کم دارید که میتوانید آنرا از گزند ارتباطات اجتماعی و زنجیره انتقال ویروس در امان نگه دارید، ممکن است راهی سفر شوید.
بخش دیگری از جدی نگرفتن توصیهها ناشی از اجبار است. اگر کارگر روزمزدی باشید که معاشتان به کار روزانه بستگی داشته باشد یا دستفروشی باشید که برای کسب درآمد در آخر سال برنامهریزی کردهاست، نمیتوانید توصیه به ماندن در خانه را جدی بگیرید. ما به تحقیق روشمند و دقیقی درباره دلایل مردم برای سفر رفتن یا حاضر شدن در عرصه عمومی نیاز داریم. امیدوارم چنین تحقیقاتی انجام شوند زیرا نتایج آنها برای مدیریت بحران مشابهی نظیر کرونا در آینده که با توجه به ماهیت جهان ما محتمل است، بهکار میآید.
راهکارهای اجتماعی مواجهه و غلبه بر کرونا چه هستند؟
فکر میکنم بحثی که در ابتدا ارائه کردم راهکارهای اجتماعی را نشان میدهند. هر راهکاری که سرمایه اجتماعی را افزایش دهد، منجر به ارتقای همبستگی اجتماعی شود و نابرابری را کاهش دهد، در نهایت به افزایش ظرفیت جامعه برای کنش هماهنگ میانجامد و ما را از دام پارادوکس کنش جمعی میرهاند. من پیشتر درباره راهکار رسیدن به این نقطه نوشتهام و متونی را هم ترجمه کردهام. مهمترین راهکار، ارتقای کیفیت حکومت است. من امیدوارم نظام سیاسی و جامعه ایرانی پیام بزرگ کرونا را بشنود، پیامی که مهم نیست دیندار یا سکولار، اصلاحطلب یا اصولگرا، شهروند عادی یا مدیر و مقام مسئول باشید، مهم این است که بشنوید وارد دنیای جدیدی میشوید که کرونا خصایص آنرا آشکار کرده و ممکن است در جهانی که اولریش بک آلمانی آنرا «جامعه خطر» میخواند و مقولاتی از جنس کرونا احتمال بیشتری برای وقوع دارند و جهانیشدن احتمال همهگیر شدن آنها را افزایش داده است، باید ظرفیتهایی متفاوت از گذشته داشته باشید. شهروندان و حکومتها باید برای دنیایی که در آن کرونا معلوم نیست تا چه زمانی دوام میآورد و چه کروناهای دیگری هم در راه هستند، آماده شوند. نهادهای جهان ما و در سطح محلی، در کشور خودمان، باید آماده شنیدن پیام کرونا و کسب قابلیتهای لازم برای موفقیت در دنیا پساکرونایی شوند.
نظر شما