تشریفات نوروزی در ایران از چند روز مانده به عید آغاز میشد در روز تحویل سال به اوج خود میرسید. این مراسم در تمام بخشها و با توجه به توانایی مردمان دیار تشریفات ویژه و شکوهمندی داشت.
عَلَم نوروز، چوبی بلند بود که بر سر آن پارچههای رنگارنگ میبستند تا هنگام حرکت باد در آن بیافتد و تصویر باغ از گل را زنده کند زیر این علم، افرادی به نواختن سنج و دهل و سازهای مختلف میپرداختند که حلول سال نو را به مردم خبر بدهند، موسیقی و نواختن سازها از اجزای جداییناپذیر مراسم نوروزی بوده است، عبارتهایی چون طبل عید یا دهل عید در بیشتر آثار تاریخی و ادبی وجود دارد.
در کتاب روضةالصفا آمده است که فن موسیقی و خوانندگی را جمشید کشف کرد و خصوصاً در روز نوروز به آن میپرداخت.
نام برخی از نواهای مخصوص نوروز چنین است:
آیین جمشید که دهخدا آن را آهنگ ساخته جمشید برای نوروز میداند، ساز نوروز که نام لحن دوم از سی لحن باربد است، پرده نوروز که در جشنهای پیروزی سپاهیان ایران بر دشمنان نیز استفاده میشده است، چون نوروز پیروزی جمشید بر دیوان است، ناز نوروز که یکی از پردههای موسیقی بوده، نغمه عشاق که یکی از مشهورترین دستگاههای موسیقی تا دوره ساسانی بوده و بانگ عشاق یا پرده عشاق هم به آن میگفتند.
نوروز بیاتی، که یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدما بوده است، نوروز سلطانی که در فهرست پردههای ایرانی موسیقی عربی نیز وجود داشته است، نوروز خارا که نام نغمهای در مقام نوا بوده، نوروز رهاوی که گوشهای از شعبه عراق بوده، نوروز ساده که در مقام بوسلیک و حسینی نواخته میشده و جدیدتر است، نوروز صبا که نغمه ایست در همایون و راست پنجگاه نواخته میشده و نوروز کوچک که نوای طربانگیز نوروزی بوده و در آخر نوروز کیقبادی که یکی از الحان باربد بوده است.
رسم نوروزخوانی نیز یکی دیگر از آیینهای مهم نوروز بوده، نوروزخوانیهایی که در پارهای نقاط کشور به ویژه شمال و غرب همچنان رایج است، یادگاری از ترانههای متداول در روزگار پیش از اسلام به شمار میآید؛ اما این آیینها به پیش از دوران ساسانی بازمیگردند. اسناد معتبری از دوران هخامنشیان در دست نداریم اما از آن رو که میدانیم جشن نوروز در دوران هخامنشیان به طور گسترده و با تشریفات فراوان برگزار میشده و از اهمیت موسیقی در دوران هخامنشی اطلاع داریم، میتوان نوروزخوانی را تا آن دوره به عقب برد.
رسم نوروزخوانی این گونه است که پیش از فرا رسیدن نوروز، ۳ یا ۴ خواننده و نوازنده به در خانه مردم میرفتند و با خواندن اشعاری درباره فرا رسیدن بهار، استقبال از نوروز و دعای خیر برای ساکنان خانه، مراسم نوروزخوانی را برگزار میکردند.
ترانههای نوروزخوانی معمولا گونهای ترجیعبند است که خواننده متناسب با شأن صاحبخانه ابیاتی را بداهه میسروده و چون به ترجیعبند تکرار شونده آن میرسد، همه گروه دستهجمعی آن را تکرار میکنند، گاهی نیز تمام ترانه را گروهی میخوانند.
بزم عید نیز یکی دیگر از نشانههای مردمی نوروز است، این جشن از آغاز جشن ملی و مردمی بوده که همگان با رغبت تمام در آن شرکت میکردند، بزم ساختن که شامل سفرهای از غذا و انواع بازیها و سرگرمیها بوده، در نوروز رواج داشته است. در نوروزنامه خیام آمده است: هر که روز نوروز جشن کند و به خرمی بپیوندد، تا نوروز دیگر عمر در شادی و خرمی گذراند.
در این روزها برای کودکان ماسکهای حیوانات و شمشیر و سپر چوبین و تیر و کمان و فرفره و اسباببازیهای رایج هر دوره تهیه میشد، مکتبها تعطیل بودند و بچهها برای دویدن و شادی کردن آزاد گذاشته میشدند.
پوشیدن لباس نو، استفاده از زیورآلات و نیز بر سر گذاشتن کلاه نوروزی رایج بوده است، کشیدن سرمه به چشم برای زنان و مردان و استفاده از عطر و غالیه برای همگان، از رسوم نوروزی بوده است.
زنان نیز آنگونه که اکنون در جنوب ایران رسم است، به دست و پای خود حنا میبستند و با حنا نقش و نگار میکشیدند، حنا هم بیماری را دفع میکرد و هم برای آنان که توانایی خرید زیورآلات نداشتند، زیور به حساب میآمد. مراسم حنابندان نوروزی، در بسیاری شهرهای ایران تا همین سال های اخیر هم رواج داشته است.
یکی دیگر از رسومی که در نوروز حاکمان و پادشاهان انجام میدادند، آزاد شدن زندانیان بود، چنانکه در شاهنامه هم آمده است جمشید پس از پیروزی و دیوان برقراری حکومت داد در نخستین روز نوروز، زندانیان را از بند آزاد کرد. فردوسی میگوید: در نوروز چون آن زندانی آزاد کردند که گناهکار و بیگناه، هیچ اسیری در بند شاه نماند و از این بخشش گناهکاران نیز پشیمان و سرافکنده گشتند.
از ورزشهای مرسوم در عید نوروز، اسبدوانی، چوگان بازی، تیراندازی و کشتی است که این مراسم در حضور پادشاهان و بزرگان انجام میشده و حکم مسابقات سالیانه را داشته است. کشتی گرفتن، آیینی مهری دانسته شده و به نبرد او با گاو نخستین اشاره دارد چنانکه آیینهای پهلوانی ایران به آداب مهر پیوند دارند. این ورزشها مظهر دلاوری جنگاوری و توانایی شهریاری است و حتی پادشاهان از دوران اساطیری تا دوران تاریخی، باید در این رشتهها سرآمد باشند.
نظر شما