آنهماری شیمل (۱۹۲۲–۲۰۰۳) اسلامپژوه،خاورشناس و مولویشناس سرشناس آلمانی بود. او بهعنوان تنها فرزند در ماه آوریل سال ۱۹۲۲ میلادی در شهر ارفورت آلمان بهدنیا آمد. شیمل در رشته زبان و ادبیات عرب و علوم اسلامی دانشگاه برلین تحصیل کرد و آثار فراوانی را در حیات علمی خود در حوزه فرهنگ مسیحی، ایرانی، هندی و اسلامی به نگارش درآورد. از جملۀ این آثار کتاب راز اعداد است که او در آن به تحلیل نقش پُررنگ اعداد در رفتارهای فرهنگی و دینی میپردازد. تاثیر و تصوری که در دنیای جدید نیز از بین نرفته است.
شیمل در بخشی از کتاب راز اعداد خود به عدد سیزده پرداخته است. او در این جستار از فرهنگ سیزدهگریزی یاد میکند و به این نکته میپردازد که آیا این عدد در فرهنگهای مختلف همیشه نماد نحس بوده است؟ شیمل در این فصل نشان میدهد که برخلاف تصور عدد سیزده همیشه هم نماد نحس نبوده است و به عکس، سعد و سعادت را هم نمایندگی کرده است.
کتاب راز اعداد با ترجمۀ فاطمه توفیقی و به همت انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب منتشر و در سال ۱۳۹۸ به چاپ دهم رسیده است.
در سطور زیر بخشهایی از کتاب در بررسی سعد و نحس عدد سیزده را مرور میکنیم؛
پاول هافمن در مقاله ای جالب با عنوان "Triskaidekaphobia" (یعنی سیزدهگریزی) به خوانندگان مجله اسمیتسُنیان در فوریه سال ۱۹۸۷ می گوید که ترسی با این نام دشوار به سبب «غیبت، لغو بلیت قطار و هواپیما و کاهش بازرگانی در روز سیزدهم هر ماه در آمریکا ضرری معادل سالانه یک میلیارد دلار به بار می آورد.»
اصولا در طول قرون، عدد ۱۳ در عقاید عامیانه جنبهای بسیار منفی پیدا کرده است. انسان ها نمی دانند که آیا می توانند ۱۳ نفر را برای شام دعوت کنند . حتی ناپلئون، جی. پول گتی [ثروتمندترین مرد امریکایی در سال ۱۹۵۷ میلادی] و فرانکلین دلانو روزولت [سیودومین رییس جمهور آمریکا] از شام خوردن با ۱۳ نفر سر یک میز می ترسیدند.(ظاهراً آنان نمی دانستند که این خرافه فقط به قرن هفدهم برمی گردد.) برخی هتل ها شمارۀ ۱۳ را روی یک اتاق یا حتی طبقه نمی گذارند و ایستگاههای قطاری داریم که سکوی شماره ۱۳ ندارند. و هنگامی که سیزدهمین روز ماه بر روز جمعه (روز وفات مسیح) می افتد، آن روز ترسناکتر است.
سنت مسیحی این نفرت از عدد ۱۳ را یادآوری شام آخر می داند. زیرا در آن یکی از شاگردان - سیزدهمین نفر - عیسی را لو داد. اما نقش منفی ۱۳ در تمدنهای خاور نزدیک و فرهنگ های برگرفته از آن بسیار عقب تر هم میرود. عدد ۱۳ مانند عدد ۱۱ از نظامی بسته تجاوز می کند و آن نظام بسته در این مورد ۱۲ (عدد منطقة البروج[بُرجهای فلکی دوازدهگانه]) است: [به این معنا که] خورشید هیچگاه کنار برج قرار نمی گیرد تا ۱۳ حاصل شود، بلکه جلو یکی از آنها میایستد. این مفهوم در داستانهای پریان و اساطیری بازتاب داشته است که در آنها گفته می شود قهرمان نباید درِ سیزدهم را باز کند و با این کار عدد کاملاً حلقوی ۱۲ را بشکند. در[تمدن] بابل ۱۳ به خاطر نقشش در اخترشناسی جنبه خاصی داشت و در چین نیز آن را با تقسیم سال مرتبط می دانستند. آنان هنگامی که سال کاملا قمری ۳۵۴ روزه را به کار می بردند، پس از چند سال ماه سیزدهمی به تقویم می افزودند تا آن را با سال شمسی هماهنگ کنند. آنان این ماه را «خداوند اندوه» یا «ظلم» می نامیدند.
در سنت مسیحی که بر اساس ۱۲ شاگرد به علاوه ۱ استاد (عیسی) در شام آخر بنا شده بود، تصور می کردند که دوزخ ۱۳ رتبه دارد؛ همینطور ساحرها غالباً در گروه های ۱۳ نفره قرار می گیرند. همان طور که پیش بینی می شود این عدد بیشتر به سحر و جادوی سیاه مربوط است. زیرا عدد مرکزی این جدول ۱۳ و مجموع اعداد آن ۵x۱۳ است. همین طور هنگامی که در آلمانی می گوییم Jetzt schlagt ' s dreizehn (الآن ساعت ۱۳ را میزند) به این معناست که از حلقه بسته ۱۲ ساعت تجاوز شده و «زیاد آمده» است.
دانشمند آلمانی ارنست بوکلن عدد به اصطلاح نحس ۱۳ و معنای عرفانی آن را در تحقیقی کامل بررسی کرده است (احتمالا تصادفی نبوده که کتابش در سال ۱۹۱۳ در لایپزیگ منتشر شده است!). او نشان میدهد که گروههای ۱۳ تایی در باستان قدیم و قرون وسطا معمولاً طبق الگوی ۱+۱۲ درست شده اند.
گروه هایی مرکب از ۱+۱۲ شخصیت غالبا در داستانهای عامیانه اروپایی دیده می شوند، مثلا در بسیاری از آنها ۱ خواهر و ۱۲ برادر (که معمولا به حیواناتی تبدیل می شوند تا خواهرشان رهایشان کند) وجود دارد. در داستانهای سنتی یونانی ناخدا ۱۳، آخرین فرد از خدمه کشتی است که به پرتگاه انداخته می شود و از این رو زنده می ماند. در فرانسه می گویند ابلیس از هر ۱۳ نفر یکی را از پُلی می رباید تا اینکه سیزدهمین عضو یک گروه از مردان بر او چیره شود. گروههای ۱+۱۲ عضوی در موارد بسیاری به صورت والدی با ۱۲ فرزند ظاهر می شود، از یعقوب در کتاب مقدس با ۱۲ پسرش تا قصه های عامیانه درباره مرغی زرین با ۱۲ جوجه یا خوکی موطلایی با ۱۲ بچه خوک. حتی در دادگاه های آلمان، نظام قدیمی گروه بندی ۱۳ تایی را در شکل قاضی و ۱۲ دادیار حفظ شده است.
معانی مثبت و سعد سیزده
در حالی که ۱+۱۲ به تفکرات نجومی بابلی برمی گردد، این عدد در رابطه با اهلۀ (هلال ماههای نو) قمر معنایی مثبت دارد. در مکزیکِ باستان ماه های قمری به ۱۳ روز محاق، ۱۳ روز بدر و ۱۳ روز هلال تقسیم می شدند. به عبارت دیگر، هر یک از ۲ دورۀ بزرگ شدن و کوچک شدن ماه را ۱۳ روز میشمردند. همانطور که قبلا اشاره شد، در این فرهنگ، انسان ها ۱۳ آسمان را (بالاتر از ۹ جهان زیرین و زمین) فرض می کردند و در نتیجه این تفکر ۱۳ خدا داشتند. بدین ترتیب ۱۳ به عنوان عدد افلاک آسمان نماد حیات، خورشید و قدرت مذکر و از این رو بسیار مثبت و سعادت بخش بود.
جنبههای بیشتری از ۱۳ در دین باستانی مایاها وجود دارد. در یک صورت نمایش ۱۹ به علاوۀ صفر به نام نمایش سر، ۱۳ عدد را با نشان ۱۳ سر گوناگون خدایان مشخص می کردند. همچنین ۲۰ نشان برای روزهای ماه با اعدادی از ۱ تا ۱۳ ترکیب می شدند و بدین شیوه تقویمی ویژه برای استفاده در پیشگویی ایجاد شد. زمان به دوره های ۵۲ (۱۳*۴) سال شمسی ۳۶۵ روزه تقسیم می شد. این سال ها نیز به نوبه خود در ۷۲ سال مقدس جمع می شدند که هر یک ۵۲ هفته و ۵ روز داشت.
سنت عبرانی نیز مانند فرهنگ باستانی مایاها جایگاه مقدس و سعادت بخشی برای عدد ۱۳ قائل است. قبالا آن را عددی سعد می داند؛ زیرا ارزش عددی آن در عبری (مانند عربی!) برابر با واژه «احد» یعنی مهم ترین صفت خداست. در سِفر خروج ۳۴: ۷-۶ می توان ۱۳ صفت الاهی را دید «سیزده را که میداند؟ سیزده را من میدانم. سیزده عدد صفات خداست...».
یک سخن غیبی در تَلمود (تورات شفاهی) آمده است که: «روزگاری سرزمین اسرائیل به ۱۳ بخش تقسیم خواهد شد که سیزدهمین آنها به دست پادشاه مسیحا خواهد افتاد.» قبالا (یا کابالا، یک سنت عرفانی یهودی) نیز از ۱۳ چشمۀ آسمانی، ۱۳ درِ رحمت، ۱۳ رود که پارسایان در فردوس خواهند یافت، سخن می گوید. زوهر هنگام توصیف قدیمالایام مقدس سه سَر، اهمیت ۱۳ را می گوید: «او را می توان در ۱۳ راه انواع عشق یافت؛ زیرا حکمت نهفته در او ۳ بار در ۴ جهت تقسیم می شود و او یعنی آن قدیم الایام همۀ آنها را در بر می گیرد.» باز هم اینجا به اصل فراگیری که جهان آفرینش را احاطه می کند و با ۱۲ برج منطقةالبروج مشخص می شود، می رسیم. آنان تا جایی پیش می رفتند که در ۱۳ شکل ریش مقدس الوهیت تأمل می کردند؛
اما استفاده از ۱۳ به شکل کاربردیتر که چندان هم باطنی نیست در این امر دیده می شود که پسران یهودی در ۱۳ سالگی برمیتصواه (جشن تکلیف پسران در یهودیت) را جشن می گیرند و از آن هنگام تکلیف شرعی دارند.
کمی عجیب است که الاهیات مسیحی قرون وسطا غیر از موقعیت مربوط به ۱۲ رسول و «تجاوز» از عدد مقدس، سخن زیادی دربارۀ جنبه های منفی ۱۳ ندارد. آنان بیشتر ۱۳ را ترکیب ۱۰ (فرمان) و ۳ (تثلیث) یا با منطقی متفاوت، ترکیب اسفار پنج گانه (۵) با رستاخیز مسیح (۸) می دانستند. از این رو، تصور می کردند که ۱۳ به رابطه میان عهد عتیق و عهد جدید که به گمان آنان در ترکیب عمل و ایمان تجلی می یابد، اشاره می کند.
در حالی که اروپای پس از قرون وسطا بیشتر به سمت نفرت از عدد ۱۳ پیش می رفت، پادشاه فرانسه لویی سیزدهم آنقدر زیرک بود که آن را محبوب خود اعلام کرد؛ او حتی با آنای اتریشی ۱۳ ساله ازدواج کرد! بنابراین ۱۳ ظرفیت های گوناگونی را برای محققان فراهم می آورد و شاید جنبه های مثبت باستانی آن به درمان برخی از خوانندگان از درد سیزده گریزی کمک کند!
نظر شما