اقتصاد، معیشت و جهان پساکرونایی

تهران- ایرنا- ویروس کرونا با توانایی زنده ماندن طولانی‌تر از دیگر ویروس‌ها و سرعت انتشار برق‌آسا، این روزها زندگی را در دنیا دشوار کرده‌است. به گونه‌ای که اقتصاد، اجتماع و سیاست درگیر آن شده‌اند و مهمترین دغدغه رهبران جهان چگونگی مواجهه با آن است. به همین دلیل هم این ویروس نشان داد که بینش‌ها باید به زندگی تغییر کند و در پساکرونا ذهن و رفتار جامعه اصلاح شود.

همه‌گیری ویروس کرونا و ابعاد پنهان و ناشناخته این ویروس مرموز، دنیا را در شرایطی قرار داده که پیش‌بینی زمان پایان آن یا پیش‌بینی چگونگی زندگی در دوران پساکرونا را برای همه دشوار کرده است. سیل، زلزله و جنگ که تاکنون از حوادث فراگیر جهان بوده‌اند، هیچ گاه به صورت همزمان همه جهان را دربر نگرفته‌اند اما شیوع ویروس کرونا آن را به مساله اصلی همه افراد و کشورهای جهان تبدیل کرده و پیامدهای فراگیری به دنبال داشته است. بررسی روزنامه‌ها، تارنماها و خبرگزاری‌های داخلی نشان می‌دهد که رسانه‌های داخلی به شیوع آن در کشورهای مختلف و چگونگی پیشگیری از آن پرداخته‌اند.

رسانه‌های اصلاح‌طلب

کرونا، اقتصاد و اشتغال

روزنامه ایران در گزارشی می نویسد: روزنامه ایران: از سیگار و فندک و لوازم التحریر بگیر تا روسری و تخته شاسی و فرفره در خیابان  فروخته است. قبل از کروناهم بساط کلاه‌فروشی داشت. بابک، دانشجوی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه بوعلی سینای همدان را می‌گویم. از دستفروشان چهارراه ولی‌عصر تهران که بساطش را کرونا مثل بقیه دستفروشان جارو کرده است. خودش می‌گوید: از اواسط بهمن که خبرهای کرونای چین را دنبال می‌کردم، خواب دیدم کرونا گرفته‌ام. آنقدر از این خواب استرس گرفتم که فردایش با ماسک رفتم سر بساط. دوستانم می‌گفتند چرا شلوغش می‌کنی، خبری نیست. چون من چهارراه ولی‌عصر دستفروشی می‌کنم چینی‌های زیادی آنجا می‌بینم. حتی سر بساطم هم آمده بودند که بعدش همه جا را ضدعفونی کردم. همین برای من نگران کننده بود. تا اینکه بالاخره کرونا از راه رسید و بساط ما را برچید. به گفته او در این شرایط دستفروشان به دلیل پراکندگی از یک سو و فشارهای بیرونی از سوی دیگر و همین طور مضیقه‌های معیشتی، توان پیگیری و کسب حمایت ندارند. دستفروشان نگرانی‌های زیاد دارند؛ آنها سرگردان و بلاتکلیفند و اغلب در جست و جوی شغلی دیگر. دستفروش‌های جوان برای هم صنفی‌های مسن خود بیشتر نگرانند و می‌گویند خیلی‌ از آنها بیماری‌های مختلفی دارند و بیش از بقیه در معرض خطرند. از سوی دیگر شاید تا ماه‌ها نتوانند به دستفروشی فکر کنند، اما زندگی‌شان چطور باید بگذرد؟ چطور در خانه بمانند و چطور در خانه نمانند؟

خبرگزاری ایلنا در گزارشی می آورد: گرچه اقتصاد کشور زیر قدرت‌نمایی کرونا، ملتهب و غیرشفاف‌تر از گذشته به نظر می‌رسد؛ اما برای عده‌ای که پیش از نفوذ این ویروس به ارکان اقتصادی کشور، معیشت متزلزلی را تجربه می‌کردند و با حساب بانکی خالی، «شبانه‌روز» را دقیقه به دقیقه تا لحظه‌ی اتمامش می‌شماردند، تفاوتی چندانی میان روزهای کرونایی و غیرکرونایی وجود ندارد؛ هرچند در تحلیل کلی، کرونا نان همه را آجر کرده است. البته زمانی که می‌گوییم «عده‌ای...» شاید تصور کنید که موضوع صرفا به ۵۰۰ یا نهایت هزار نفر مربوط می‌شود؛ اما نه، صحبت از ۲۰ هزار استاد حق‌التدریس است که با مدرک دکترا و کارشناسی ارشد، کارگر پاره‌وقت دانشگاه‌های ثروتمند ایران شده‌اند؛ دانشگاه‌هایی که حرف «آقا بالاسر» شان یعنی «وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری» را در مورد ارتقای معیشت اساتید نمی‌خوانند.

خبرگزاری ایسنا در گفت و گو با عبدالوهاب سهل آبادی رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت ایران نوشت: هنوز در ایران و سایر کشورها زمان دقیقی برای مهار ویروس کرونا اعلام نشده و به طور قطع کنترل آن نیازمند کمک همگانی و رعایت تمام پروتکل های بهداشتی در سطح شهر، محیط کار و تولید و حتی خانه است. به دلیل کاهش شدید بهای نفت، کشور دیگر نمی تواند به این پشتوانه متکی باشد، بنابراین تولیدکنندگان و بخش تولید باید برای حفظ تولید خود در سایه حمایت دولت به صورت جهادی وارد عمل شوند تا بتوانیم با هزینه ای کمتر از بیماری کرونا رها شده و جهش تولید ایجاد کنیم. به طور قطع می توانیم کرونا را به فرصت تبدیل کنیم چرا که حتی سایر کشورهای دنیا پیش از این  ویروس با ایران در تعاملات تجاری نبودند و کشورمان را از لحاظ اقتصادی ضعیف کردند.

زشت و زیبای کرونا

روزنامه ایران در یادداشتی به قلم مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاح طلب می آورد: شرایطی که در حال حاضر بر کشور ما همچون کل کشورهای جهان حاکم است، می‪‌تواند توأمان، تبعات «ناخوشایند و منفی» و «خوشایند و مثبت» به همراه داشته باشد. ابتلای تعداد قابل توجهی از مردم به ویروس کرونا و به   دنبال آن اعمال قرنطینه –ولو با وجود انتقاداتی- آثار سوء اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از خود برجای گذاشته و با روندی که پیش رو داریم، طبیعی است که در آینده هم تداوم آن را شاهد خواهیم بود. یکی از اقتضائات چنین شرایطی باز گذاشتن دست دولت و اقتدار بیشتر او برای کنترل بحران است که البته محقق هم شد. اما در کنار این مأموریت قوه اجراییه کشور، سایر نهادها هم بیکار ننشسته‌ و وارد میدان شده‌اند. هرچند حضور آنها در این دوران، بسیار لازم و ضروری به نظر می‌رسد اما، اگر چنین شرایطی بخواهد پایدار بوده و به دوران پس از کرونا هم منتقل شود، آسیب های خاص خود را داشته و با اقتدار دولت در تضاد خواهد بود. با وجود نگرانی در این مورد، نباید پنداشت آنچه  تا کنون از آسیب‌ها و بدی‌های کرونا دیده‌ایم تنها صورت سکه این ویروس است. در وجه مثبت آن می توان به تلنگری اشاره کرد که کرونا به حکومت‌ها در جهان زد و اینکه نشان داد، سیستم‌های حکمرانی چقدر آسیب‌پذیر هستند وبعضاً سوء استفاده از قدرت، اقتدارگرایی‌ها، چسبیدن به صندلی ریاست‌ها و هوای نفسانی از سوی برخی مقامات و مسئولان پوچ و باطل است

روزنامه دنیای اقتصاد در یادداشتی به قلم محمد سالاری عضو شورای شهر تهران نوشت: دهه‌هاست که بشر متکبرانه با سوءاستفاده از ابزار فناوری در مسیری می‌تازد که به پرتگاه کنونی ختم شده است. محیط‌زیست جهانی حداقل آن‌طور که گونه بشر میلیون‌ها سال با آن تطابق پیدا کرده بود، در حال ازبین رفتن است. شکاف فقیر و غنی در مقیاس جهانی عمیق‌تر از هر زمان دیگری در طول تاریخ شده است، جنگ و تروریسم و ناامنی و کشتار بی‌گناهان خبر ثابت و عادی‌شده رسانه‌ها است. شهرهای کنونی نتیجه ایده‌ها و مناسبات جهان پیشاکرونایی هستند و با تغییر آن ایده‌ها و مناسبات این شهرها نیز تغییر خواهند کرد. اما هنوز توافقی بر سر اینکه این تغییر از کجا و به چه صورت و به چه سمت و سویی باید صورت بگیرد وجود ندارد. بدون شک این تغییرات در ماه‌ها و سال‌های آینده موضوع داغ بحث‌های دانشگاهی در سرتاسر جهان خواهد بود و باید دید از دل آنها چه رهنمودهایی بیرون می‌آید و آیا رهبران جهانی تن به این رهنمودها خواهند داد یا خیر؟ آیا کرونا ما را از دیستوپیای موجود نجات می‌دهد یا دیستوپیای ترسناک‌تری ایجاد می‌کند؟ انتخاب با ماست.

زندگی پساکرونا

روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم حسن هانی زاده تحلیلگر مسائل بین الملل آورد: گسترش ویروس کرونا در جهان معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی را در سال‌های آینده کاملا دگرگون خواهد ساخت. با توجه به شرایط موجود و صرف نظر از اینکه این ویروس ساخته دست بشر هست یا به طور طبیعی در طبیعت منتشر شده، این ویروس برای چند دهه آینده تغییرات اساسی ایجاد خواهد کرد. نخست، برهم خوردن معادلات بین‌المللی خواهد بود و شرایطی ایجاد خواهد کرد که آمریکا مجبور خواهد شد رفتار خود را در جهان تغییر دهد. در مقوله اول، اقتصاد سرمایه‌داری غرب دچار فروپاشی خواهد شد و آمریکا در طول چند هفته گذشته متحمل خسارت‌های اقتصادی شدیدی شده به‌اضافه اینکه در جهان ثابت شده قدرت‌های بزرگ غربی از مدیریت بحران بالایی برخوردار نیستند.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت: آخرین روز بهمن ماه سال گذشته بود که سخنگوی وزارت بهداشت برای نخستین بار خبر فوت دو شهروند قمی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا را رسانه ای  کرد. اخباری که در ابتدا شاید خیلی جدی گرفته نمی‌شد اما بتدریج  و با انتشار تصاویر عجیب از مبتلایان به این بیماری نوپدید و ضد عفونی کردن استان های قم و گیلان هراس و نگرانی گسترده ای بین مردم ایران و جهان  ایجاد کرد. از همان روز های نخست رسانه‌ای شدن این ماجرا تاکنون، کمتر لحظاتی است که برخی چهره‌های مرتبط با نظام سلامت را در رسانه ها نبینیم. ایرج حریرچی ناظر اجرای طرح بسیج ملی مبارزه با کرونا می گوید: در شرایط کنونی که شیوع ویروس کرونا کشور را درگیر خود کرده و روی مسائل اقتصادی و معیشت مردم تأثیر گذاشته است ما شاهد هستیم که مردم در دو جبهه کرونا و تحریم در حال مبارزه‌اند آنچه بنده را به عنوان ناظر بر اجرای طرح بسیج ملی مبارزه با بیماری کرونا شگفت زده کرد روند همکاری مردم در طرح فاصله گذاری اجتماعی بود. مینو محرز
عضو کمیته کشوری بیماری‌های عفونی وزارت بهداشت «ناقلان بی‌علامت»؛ شاید بتوان این عبارت را یکی از کلیدی‌ترین و خطرناک ترین مسائل مربوط به ویروس کرونا دانست. افرادی که بدون هر گونه علائم بیماری حامل ویروس هستند  و زنجیروار دیگران را آلوده می‌کنند. داستان ابتلای من به کووید ۱۹ هم از پنهان بودن ویروس کرونا شروع شد. کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز می گوید: بگذارید اینگونه شروع کنم شما از من سؤال کردید آیا اعلام خبر مرگ آن هم هر روز روی روحیه شما تأثیر نمی‌گذارد؟ باید بگویم؛ پزشکی مقوله‌ای است که اگرچه غالباً با سلامت ارتباط دارد ولی اتفاقی که در سال‌های میانی برای هر دانشجوی پزشکی خواهد افتاد مواجهه با پدیده مرگ و رنج بیماری مردم است البته هر اندازه بنا به توصیه‌های اخلاق پزشکی نخواهیم رابطه اخلاقی و عاطفی با مریض داشته باشیم قاعدتاً در ماه‌های ابتدایی دوره پزشکی نمی‌توان از این درگیری‌های عاطفی دور ماند اما کم‌کم هضم چنین موضوعات برای افراد با مکانیسم‌های مختلف دفاعی ساده‌تر می‌شود.

روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم حسن عشایری روانشناس و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران می نویسد: بسیاری از متفکرین همچون هابرماس فیلسوف آلمانی و کیسنجر استراتژیست آمریکایی درخصوص شرایط پساکرونایی جهان و تاثیرات وضع فعلی بر پساکرونا اظهارنظر کرده‌اند. اما در مورد شرایط پساکرونایی جامعه ایران به‌نظر می‌رسد که اگر شرایط حادی که اکنون حاکم است کاهش یابد و قابل کنترل شود دولتمردان و مسئولان چاره‌اندیشی خواهند کرد. گرچه به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان کرونا در آینده پساکرونایی نیز تاثیرات اقتصادی خود را در اغلب کشورها خواهد گذاشت منتها به احتمال قوی در شرایط پساکرونا به پساسرمایه‌داری خواهیم رسید. البته تاثیرات اقتصادی پساکرونا بر کشور اینگونه نخواهد بود که عده‌ای برای جبران شرایط گذشته دوباره دست به برخی فعالیت‌های اقتصادی همچون اختلاس بزنند. در پساکرونا با اصطلاحاتی همچون آستانه فقر و آستانه بقا مواجه خواهیم بود که شرایط به مراتب دشوارتری را رقم خواهد زد.

روزنامه همدلی در سرمقاله خود به قلم ولی الله شجاع پوریان می آورد: ورود و شیوع ویروس کرونا به ایران همچون سایر کشورهای جهان دارای پیامدها و تبعات متعددی بوده است. برای روزهای آینده نیز دو رویه قابل پیش‌بینی است: اول این‌که در حالت خوش‌بینانه به هر دلیلی مثل ضعیف شدن خود ویروس کرونا یا کشف واکسن آن، ماجرای کرونا تمام شود. دوم ‌این‌که بشر مجبور شود کرونا را در کنار بیماری‌هایی چون ایدز، سرطان و سایر بیماری‌ها بپذیرد و با شرایط جدید کنار بیاید. در صورت تداوم بیماری کرونا به طور حتم جهان شاهد تغییر و تحولات عمیقی در بسیاری از عرصه‌های جامعه خواهد بود، این تغییرات می‌تواند در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سایر زمینه‌ها مثل هنر، ورزش یا گردشگری رخ دهد؛ به طور مثال برخلاف تسلط تئوری بازار آزاد در اقتصاد سیاسی بین‌الملل در مسیر تحقق دهکده جهانی، باید شاهد کمرنگ شدن بازار آزاد و حرکت کشورها به سمت محدودکردن مرزها به‌ویژه در زمینه امنیت غذایی و تشدید رویکردهای ملی و ناسیونالیستی باشیم، چه بسا بسیاری از کشورها مجبور شوند سیاست‌های شبه‌سوسیالیستی را دنبال کنند تا بتوانند امنیت غذایی جامعه و مردم خود را حفظ کنند. هنر اصلی حکمرانان هر کشور در چنین وضعیت، پیش‌بینی دقیق شرایط و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بر اساس ملزومات و مقتضیات عصر کرونایی است.

روزنامه جهان صنعت در یادداشتی به قلم ناصر ایمانی کارشناس مسائل سیاسی می نویسد: تردیدی نیست که بهترین راه مقابله با ویروس کرونا، قرنطینه کامل شهرها و کشورهاست. بر صحت این موضوع شکی نیست. اگر از هر کدام از متخصصان و پزشکان در سراسر جهان هم بپرسیم که بهترین راه‌حل چیست می‌گویند مردم در خانه بنشینند و حتی به خیابان‌ها هم نیایند. این پاسخ اصلی است. منتها صحبت این است که این قرنطینه کامل تا چه حد امکان‌پذیر است؟ اگر قرنطینه کامل بخواهد انجام بدهد آن وقت در دوران پساکرونا با اقتصاد کاملا ورشکسته مواجه خواهیم شد و اینکه دیگر دولت به هیچ‌وجه نمی‌تواند کشور را اداره کند. در این صورت افراد فقیر بسیار زیادی هم خواهیم داشت. بیکاری و اعتراضات زیاد می‌شود و در نتیجه کشور از هم متلاشی می‌شود. اگر هم کشور را کامل آزاد بگذارد و هیچ قرنطینه‌ای نباشد و به روزهای قبل از کرونا برگردیم مخالف دستورالعمل بهداشتی برای مبارزه با این بیماری عمل شده است. بنابراین تنها کاری که دولت می‌تواند بکند این است که بخشی از هر دو سناریو را اجرا کند یعنی باید اجازه دهد دستگاه‌ها بر اقتصاد کشور کار کنند منتها به مردم توصیه‌های شدید کند که مراقبت بهداشتی داشته باشند.

روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله خود به قلم پویا جبل عاملی می آورد: به دو علت پس از شیوع کرونا، مداخله دولت‌ها در اقتصاد قابل توجیه بوده است. اول آنکه دولت مسوول عرضه کالاهای عمومی چون امنیت است که بدون آن فعالیت و حیات شهروندان به خطر می‌افتد. دوم آنکه در وضعیتی که کنش عاملان اقتصادی آثار خارجی داشته باشد، نیاز به تنظیم‌گری دولت وجود دارد. ویروس کرونا به‌گونه‌ای است که حضور افراد در جامعه بدون مراعات مسائل بهداشتی می‌تواند برای دیگری خطرناک باشد.

طرح فاصله گذاری و درمان کرونا

روزنامه آرمان ملی در گزارشی می نویسد: این روزها امیدواری وزارت بهداشت این است که ظرف ۹ ماه تا یک سال و نیم آینده واکسن کرونا تولید کند که البته احتمالی است. از سوی دیگر ستاد ملی مدیریت کرونا در ایران و وزارت بهداشت پیشتر و به ترتیب به دانشگاه‌های علوم پزشکی قم، تهران، اصفهان و اردبیل مجوز انجام پلاسما درمانی را داده بودند و شهر مشهد و استان خراسان‌رضوی پنجمین منطقه‌ای است که پلاسما درمانی در مورد بیماران مبتلا به کرونا در آن انجام می‌شود. ناصر ریاحی، رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو و مدیرعامل چند شرکت داروسازی در ایران، روز بیست و دوم فروردین ماه از پایان آزمایش پلاسما درمانی روی ۲۰۰ بیمار در تهران خبر داد و گفت که نتایج دقیق تحقیقات در روزهای آینده از سوی محققان منتشر خواهد شد، اما براساس تحلیل‌های اولیه ده‌ها بیمار تحت درمان از جمله تعدادی از بیماران بدحال با این روش بهبود پیدا کردند.

روزنامه مردم سالاری در گزارشی آورد: طرح فاصله‌گذاری اجتماعی می‌خواهد بستر را برای بازگشت جامعه به شرایط عادی مهیا کند. یعنی به‌جای اینکه همه مردم فاصله فیزیکی را رعایت کنند، افراد، مشاغل و گروه‌های جمعیتی کم‌خطر از نظر ابتلا (یا در صورت ابتلا از نظر بروز عوارض جدی و مرگ) شناسایی شوند و فعالیت این گروه‌ها به‌تدریج آغاز شود و سایر افراد و گروه‌ها به‌ویژه گروه‌هایی که بیشتر در معرض آسیب هستند همچنان فاصله فیزیکی را رعایت کنند.

پایگاه خبری-تحلیلی فرارو در گزارشی نوشت: پژوهشگران در سراسر جهان در حال تحقیق درباره این نکات هستند که ویروس کرونا چگونه رفتار می‌کند و چه عوامل بهداشتی افراد را در معرض خطرات بیشتری قرار می‌دهند. همچنین، پژوهشگران در پی فهم این مسئله هستند که آیا ویژگی‌های ژنتیکی وجود دارند که ممکن است باعث شوند برخی افراد نسبت به دیگران، واکنش متفاوتی به بیماری نشان دهند. در خصوص اینکه چرا ویروس جدید کرونا، یا همان کووید-۱۹، اینقدر غیرمعمولی و به نحو مرگباری گزینشی است، نظریات متعددی مطرح شده است. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت طی گزارشی به قلم هری کاکبرن، به برخی از این نظریات پرداخت. به نوشته این روزنامه، برخی دانشمندان گفته اند که حجم آلودگی به ویروس –یا اصطلاحا «بار ویروسی» - می‌تواند در نحوه پاسخ بدن به ویروس تفاوت زیادی ایجاد کند. 

رسانه‌های اصولگرا

درمان و آمار و ارقام کرونایی

روزنامه صبح نو در گزارشی می آورد: روزنامه صبح نو: آمار ارائه‌شده از سوی مسوولان وزارت بهداشت درباره تعداد مبتلایان جدید به ویروس کووید ۱۹ نشان می‌دهد که خوشبختانه در روزهای اخیر تعداد بیماران روند افزایشی نداشته است. سخنگوی وزارت بهداشت دیروز تعداد مبتلایان جدید به بیماری کرونا در فاصله ظهر روز یکشنبه تا ظهر روز دوشنبه را ۱۶۱۷ نفر اعلام کرد. این در حالی است که این تعداد در ۲۴ ساعت قبل‌تر ۱۸۳۷ مورد بوده است. اگرچه آمار ارائه‌شده از سوی آقای کیانوش جهانپور نشان می‌دهد که تلاش‌های کادر درمانی کشور و رعایت موازین بهداشتی از سوی مردم نتایج خوبی داشته است اما وضعیت برخی استان‌های کشور نیز نشان می‌دهد که احتمال بروز پیک مجدد بیماری در آنها وجود دارد.

خبرگزاری دانشجو در گفت و گو با حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی می نویسد: وزارت بهداشت و حوزه بهداشت و درمان کشور انصافا در این روزهای کرونایی به خوبی عمل کردند و توانستند این اپیدمی را شکست بدهند. خوشبختانه کشور در بحث طرح تحول سلامت به زیرساخت های خوبی دست پیدا کرده است از جمله افزایش تخت های ICU و ...، شاید در برخی از استان ها به مشکل کوچکی برخورد کرده باشیم ولی خوشبختانه امکانات به حدی بود که مریضی به خاطر کمبود امکانات مشکلی پیدا نکند. کشور ما برخلاف کشورهای به اصطلاح جهان اولی در مسئله کرونا به خوبی عمل کرده است و حتی همان کشورها در نبود یا کمبود دستگاه های تنفسی به مشکل خوردند اما ایران در این زمینه به مشکل نخورد زیرا ما در کشور خط تولید این دستگاه ها را داریم و نیازهای کشور را خود تامین می‌کنیم.

خبرگزاری فارس در گفت و گو با علی اکبر آتشی جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس نوشت: واقعاً می‌گویم باید دست و پای کارکنان بیمارستان‌ها، از پزشکان و پرستاران تا خدمه‌های زحمتکش را بوسید. آن‌ها نه‌تنها خودشان در معرض ابتلا به ویروس کرونا هستند، بلکه خانواده‌هایشان هم در این خطر، شریک‌اند و تمام لحظاتشان در دلهره و اضطراب می‌گذرد. با این حال، میدان را خالی نکرده‌اند و همچنان مشغول خدمت‌اند.

کرونا و جنگ روانی

روزنامه جوان در سرمقاله خود به قلم عبدالله گنجی مدیر مسوول آورد: ایرانی‌هایی که پیاده نظام جنگ روانی غرب هستند بعضاً در بستر کرونا یک جو عرق ملی پیدا کرده‌اند و جایی که آش غرب خیلی شور است از زیر بار عملگی فرار می‌کنند تا پرستیژ روشنفکری و کراوات و مانکنی خود را محفوظ نگه دارند. شاید در بین کشورهای مستقل و ناهمسوی جهان با سیاست‌های غرب، هیچ کشور و ملتی به اندازه ایران و ایرانیان آماج حملات رسانه‌ای و جنگ روانی نبوده و نیست. به‌ویژه اینکه کشوری، چون ایران به دلایل مختلف ازجمله تحریم، دارای مشکلاتی است که مقام معظم رهبری از آن به‌عنوان «زخم» یاد کردند و جنگ روانی دشمنان را به «نشستن مگس» بر این زخم تفسیر کردند. رکود اقتصادی، بیکاری، تورم، تا مرگ مشکوک یک پیرزن در فلان روستا بالفعل و بالقوه می‌تواند و می‌توانست محور جنگ روانی باشد. جنگ شناختی نیز بعد پیچیده و جدیدی از این مبارزه است.

زندگی پس از کرونا

روزنامه جوان در گزارشی می نویسد: حالا قرار است یک روزگار جدید با بینشی تازه آغاز کنیم. شاید توی زندگی اسمش را بگذاریم دوره پساکرونایی. خیلی از ما بعد از این، سال‌های‌مان را این‌گونه تعریف می‌کنیم و کرونا برایمان خاطره می‌شود. حالا وقت آن است که سال جدید را با دقت و تفکر بیشتری برنامه‌ریزی کنیم. شاید توی برنامه جدید جای خیلی از اولویت‌ها تغییر کند. شاید عده‌ای بخواهند بیشتر به والدین خود سر بزنند و وقت بیشتری برای سالخوردگان بگذارند. شاید عده‌ای بخواهند بعد از این وقت بیشتری برای فرزندشان بگذارند و بازی‌های جمعی را جزو برنامه‌های خانوادگی قرار دهند. شاید عده‌ای یاد گرفته باشند بدون سفر و با صرف کمترین هزینه اوقات خوشی بسازند. این روزها هم می‌گذرد و ما کرونا را شکست می‌دهیم.

روزنامه صبح نو در یادداشتی به قلم حامد حاجی‌حیدری عضو هیات علمی دانشگاه تهران می آورد: ایده «پساکرونا!» مطلقاً قطعی نیست، حتی چندان محتمل هم نیست؛ می‌شود گفت که دورانی به عنوان «پساکرونا»، به احتمال بسیار، وجود نخواهد داشت. توضیح اینکه، ویروس کووید۱۹، سومین نسخه دگردیسی و تغییریافته ویروس کرونا، عامل عمومی بیماری بسیار متنوع سرماخوردگی است. باید از استعمال شتابزده و نامدلل عبارت «پساکرونا» پرهیز کنیم. بخشی از قصور روحیه‌ای که موجب می‌شود به سهولت به سمت اصطلاح «پساکرونا» بغلتیم، روحیه مدیران برای «عبور از بحران» است. مدیران، علاقه‌مند هستند که با عافیت به «وضع عادی» بازگردند؛ غافل از اینکه سیاست امروز، لاجرم به دلیل پیوستگی بی‌سابقه جوامع، به طور روزمره با بحران مواجه است و «وضع عادی» در آن معنا ندارد. سیاستمدار موفق در چنین فضای زیست اجتماعی، باید بتواند به‌جای جستن مداوم وضع عادی، بکوشد تا وضع عادی را به‌عنوان مصالحی برای توفیق‌های تازه استفاده کند. این، فقط یک فرض قابل بررسی است که ویروس کرونا می‌تواند بشر را هل دهد تا از یک جوی بپرد. آن سوی جوی، زندگی سایبر است.

روزنامه رسالت در گفت و گو با عمال افزوغ جامعه شناس می نویسد: می‌توان حدس زد که در این شرایط کرونایی، تغییراتی در سبک زندگی انسان‌ها در سرتاسر جهان و از جمله ایرانی‌ها ایجاد شده و این مسئله یکسری وجوه عام دارد که فرقی نمی‌کند ایرانی باشید یا غیرایرانی اما تصور می‌کنم آن وجهی که مربوط به ایرانی‌هاست یعنی آن سبک زندگی تاریخی- فرهنگی به‌گونه‌ای بوده که فاصله‌گیری از آن، مقداری به ایرانی‌ها فشار آورده، چون مردم ما قوم سفرند و از کوچک‌ترین فرصتی برای گشت و گذر و سفر بهره می‌گیرند. به‌هرحال مراودات خانوادگی و بین فامیلی آنان برخلاف کشورهایی که با فردگرایی انس گرفته‌اند، زیاد است و همان موقع که طرح فاصله‌گیری فیزیکی مطرح شد (که به‌غلط آن را با عنوان فاصله‌گیری اجتماعی رواج دادند)، بر این مسئله تأکید کردم که نمی‌توان به‌طور کامل کشور را به‌سوی قرنطینه برد. این امر به لحاظ فرهنگی جواب نمی‌دهد و می‌تواند به یک بازخوردهای هیجانی و خشونت‌آمیز بینجامد اما در هرحال، کشور هم زیر قرنطینه سنگین نرفت و می‌شد منع رفت‌وآمدها را بیشتر کرد و یکسری مسائل را به‌اصطلاح کنترل‌شده تر و مدیریت‌شده تر انجام داد. پس یکی از وجوه سبک زندگی که برمی‌گردد به همین آمدوشدها و گشت و گذر کردن‌ها باعث تغییراتی می‌شود اما به نظر می‌رسد این تغییرات درازمدت نیست، چون امری که ته‌نشین شده و فرهنگی و تاریخی است، به این راحتی‌ها فراموش نمی‌شود و ‌بموقع در جای دیگری ظهور می‌کند.

کرونا و بیکاری

روزنامه کیهان در گزارشی می آورد: در این روزهای هجوم کرونا، حتی کسانی که درآمد ثابتی داشته اند، خانه نشین شده و عایدی ندارند؛ چه برسد به وضع آن کارگر ساده فصلی و یا آن دستفروشی که تنها راه معیشت خود را از دست داده است. در این بین چشم امید افراد صاحب مشاغلی که متضرر شده اند، به تسهیلات و کمک‌های دولت، مردم و خیرین است. مصطفی قلی خسروی رئیس‌اتحادیه مشاوران املاک استان تهران صراحتا می‌گوید: میزان معاملات اسفند ۹۸ نسبت به ۹۷ حدود ۳۸ درصد کاهش داشته است. حقوق فروردین کارمندان اتحادیه مشاوران املاک را نداریم، بدهیم. یک قشر بی‌نام و نشان و آسیب‌پذیر دستفروشان هستند، که این روزها اگر چه با خانه نشینی آنها در خیلی از مکان‌های عمومی آرامش حکم فرما شده، ولی در جانب انصاف باید بگوییم، تکلیف خانواده‌های این افراد که تنها راه امرار معاششان بسته شده، چه خواهد شد؟

روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت: همه محدودیت‌ها، قرنطینه‌ها و فاصله‌گذاری‌های اجتماعی برای کنترل ویروس کرونا در وهله اول کسب‌وکارها را هدف قرار داده و سپس با کند کردن فرایند گردش مالی بین کسب‌وکارها، اقتصاد را وارد رکود خواهد ساخت. این رکود از جایی آغاز خواهد شد که عده‌ای چه به دلیل محدودیت اجباری و چه محدودیت احتیاطی از کار بیکار و محروم شده و به تبع آن، درآمد هم در ادامه کاهش خواهد یافت. افزایش بیکاری، کاهش درآمد مردم، کاهش تقاضا و نکول اعتبارات بانکی (عدم بازپرداخت اقساط و تسهیلات) می‌توانند اولین جرقه‌های بروز رکود در هر کجای دنیا باشند و سیاستگذاران به محض شناسایی ‌بخشی از این نشانه‌ها هرچه سریع‌تر باید با سیاست‌های مالی و پولی به مقابله بپردازند.  اولین آسیب محدودیت دسترسی به سرمایه است. درواقع در شرایط فعلی ‌بخشی از نقدینگی شرکت‌ها به‌دلیل عدم فروش محصولات یا خدمات به نسبت قبل کاهش پیدا می‌کند. از سویی دیگر نگرانی سرمایه‌گذاران از این شرایط باعث خواهد شد، شرکت‌ها در دسترسی به سرمایه از این طریق نیز دچار مشکل شوند. تعطیلی یا کاهش فعالیت‌های بانکی نیز یکی از مهم‌ترین کانال‌های تامین مالی را برای کسب‌وکارها متوقف ‌کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha