فروپاشی شوروی و افول قدرت این کشور از سطح جهانی به سطح منطقهای موجب شد تا نخبگان سیاسی آن با تجدید نظر در تصمیمات خود بر منطقه «خارج نزدیک»، تمرکز کنند. به قدرت رسیدن پوتین در سال ۲۰۰۰ موجب توجه روسیه به منطقه راهبردی خاورمیانه شد. این منطقه به لحاظ موقعیت استراتژیک، وجود ذخایر قابل توجه انرژی و محور اتصال قاره آسیا و اروپا، به شدت مورد توجه روسیه به عنوان یک بازیگر جهانی قرار گرفته است.
خاورمیانه از لحاظ ژئوپلیتیک اهمیت ویژهای در سیاست خارجی روسیه دارد. تاثیرات ایدئولوژیک خاورمیانه بر منطقه، برای مسکو مهم است و این مساله میتواند بر تحرکات دیپلماتیک، امنیتی و سیاسی روسیه اثرگذار باشد. روسیه از سمت مرزهای جنوبی با خاورمیانه همسایه است. جمعیت مسلمان این منطقه توان اثرگذاری بر تحولات روسیه را دارند.
جایگاه خاورمیانه در سیاست خارجی روسیه
کارشناسان روابط بینالملل بر این باورند که تلاش روسیه برای حضور در خاورمیانه بهدلیل ضرورتهایی مانند احیای نقش آن بهعنوان یک ابرقدرت، رقابت با آمریکا، ایفای نقش تثبیتشده در تحولات منطقه، فروش تسلیحات به کشورهای منطقه، ترس از گسترش تروریسم و افراطیگری و درنهایت تجارت کالاها و خدمات با این کشورها است.
روسیه بهعنوان یک قدرت سکولار و غیرایدئولوژیک اعتقاد دارد که توان تعامل با همه دولتها در خاورمیانه را دارد و غرب فاقد این مزیت در منطقه است. برخی از کارشناسان معتقدند که سیاست روسیه در این منطقه عملگرایانه با نگاهی به آینده نزدیک است و برنامه بلندمدت با طراحیهای منطقهای ندارد. نگرانی امنیتی روسیه در منطقه گسترش تروریسم بینالملل است.مسکو درصدد ایجاد و حفظ روابط با همه بازیگران دولتی در خاورمیانه است.
روسیه در سال ۲۰۱۵باحضور در جنگ داخلی سوریه برای اولین بار پس از سقوط شوروی سابق به خاورمیانه برگشت. حضور روسیه در خاورمیانه راهی برای معرفی دوباره خود به عنوان یک قدرت بزرگ در عرصه جهانی است، آن هم در برههای از زمان که نفوذ ایالات متحده در منطقه رو به افول است.روسیه پیش از اعزام نیروی نظامی به سوریه در حال افزایش حضور خود در منطقه خاورمیانه بود. پوتین وقت زیادی را صرف دیدار از کشورهای منطقه خاورمیانه کرد و با تاکید بر حاکمیت دولتها ومخالفت هرگونه مداخله بیرونی به دنبال پیشبرد سیاست های خود در منطقه است.
مسکو عمیقا نگران پتانسیل گسترش افراط گرایی اسلامی و تروریسم به داخل خاک سوریه و کشورهای همسایه است.روسیه خود را در نقشی در تقابل با آمریکا و به مثابه یک شریک قابل اعتماد به منطقه معرفی میکند.این کشور پس از عبور از یک دوره گذار و فائق آمدن بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی و نیز دستیابی به نظم و ثبات داخلی، خود را در شرایط یک قدرت درحال بازسازی و تجدید حیات میبیند. کرملین در این شرایط میکوشد، تا بار دیگر جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار در نظام بین الملل بازیابد؛ تمایلی که آن را باید در گرایش تاریخی وفرهنگ سیاست خارجی روسیه جستجو کرد.
دغدغههای امنیتی روسیه در نگاه به خاورمیانه
موقعیت منحصر به فرد ژئوپولیتیک روسیه، در کنار ترکیب متنوع قومی، نژادی و مذهبی در این کشور موجب شده است، تا نگرش امنیتی، نقش تعیین کنندهای در سیاست خارجی روسیه داشته باشد. درحقیقت، احساس ناامنی تاریخی و آسیبپذیری سرزمینی روسیه موجب شده است، تا این کشور عقربه سیاست خارجی خود را نه برپایه رقابت با آمریکا یا منافع اقتصادی، بلکه براساس نگرانی از تهدیدات محیطی تنظیم کند.ثبات وامنیت روسیه، از تحولات امنیتی در خاورمیانه متاثر است. بروز هرگونه اختلال در صلح و ثبات منطقه، ممکن است بر امنیت روسیه تاثیرگذار بوده و قطع نظر از زیانهای اقتصادی، این کشور را وارد منازعاتی دامنه دار کند.
علت اصلی این نگرانی نیز آن است که بیش از بیست میلیون مسلمان در نوار جنوبی این کشور، به خصوص در بخش قفقاز شمالی ساکن هستند. افزایش نرخ زاد و ولد مسلمانان در روسیه، به موازات کاهش جمعیت اسلاوی- ارتدوکسی روسیه، این نگرانی را تشدید کرده است. جنگ و درگیری روسیه با جدایی طلبان چچنی درسالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۹، موجب رادیکالیزه شدن بخشی از این جمعیت مسلمان و گسترش اسلام سلفی در این کشور شده است.
از نظر تحلیلگرانی که برای سیاست خاورمیانهای روسیه، رویکردی امنیتی قائل هستند، سیاست این کشور تقویت ثبات منطقهای، برقراری روابط متوازن با تمامی دول خاورمیانهای و عدم جانبداری یک سویه از منافع گروههای درگیر در بحرانهای پیچیده خاورمیانهای است. طبق این دیدگاه، همان گونه که توسعه روابط با کشورهایی چون ایران و سوریه که دارای تعارض منافع با آمریکا هستند، برای روسیه واجد اهمیت است، برقراری مناسبات با دول محافظه کار و متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه، نظیر عربستان، قطر، امارات و اردن نیز از اولویت ویژه در سیاست خارجی آن کشور برخوردار است.
از این رو، یکی از دلایل اصلی مخالفت روسیه با اقدام نظامی آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳، احتمال تقویت جریانهای افراطی و حرکتهای تروریستی و جدایی طلب در منطقه خارج نزدیک و برخی نواحی داخلی آن کشور بود که بخش مهمی از جمعیت آنان را مسلمانان تشکیل میدهند.
به باور سیاست مداران روسی، هرچه آمریکا در بحرانها و مسائل مختلف خاورمیانهای، نظیر بیثباتی و ناامنی در عراق و افغانستان، برنامه هستهای ایران، فرآیند صلح خاورمیانه، تسلیحات کشتارجمعی و تروریسم غوطهور شود، انرژی سیاست خارجی آن کشور جهت مداخله در حوزه نفوذ سنتی روسیه در منطقه اوراسیا تحلیل خواهد رفت. از این نظر، مقابله با نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز، بالتیک و اروپای شرقی، به ویژه اوکراین، به آسانی امکان پذیر نیست؛ تنها با به چالش کشیدن منافع و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه است که مسکو میتواند، توجه واشنگتن را از نواحی یاد شده به دیگر نقاط سوق دهد.
رویکرد اقتصادی روسیه در خاورمیانه
حفظ و ارتقاء منافع اقتصادی روسیه در خاورمیانه یکی از اهداف اصلی سیاست مسکو در منطقه است. پس از اعلام تحریمهای غرب علیه روسیه در سال ۲۰۱۴تعاملات اقتصادی آن با کشورهای خاورمیانه رو به رشد نهاد. تلاش روسیه برای ایفای نقش عرضهکننده تسلیحات به کشورهای عرب منطقه و فروش تسلیحات به ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو این فرصت را برای روسیه به وجود آورد تا با کشورهای همانند آمریکا که تامین کننده سلاح کشورهای خاورمیانه هستند، رقابت کند.
نیاز مالی روسیه به کسب درآمد خارجی، نقش اصلی را در تصمیمات مقامات کرملین، درفروش تسلیحات به منطقه خاورمیانه داشته است. خاورمیانه پس از چین و هند، سومین بازار بزرگ روسیه در فروش تسلیحات است. این منطقه، ۱۷ درصد از صادرات جهانی تسلیحات روسیه را به خود اختصاص داده است. یمن، سوریه، کویت، سودان و ترکیه، دیگر بازارهای عمده روسیه در خاورمیانه محسوب میشوند. خاورمیانه برای کشورهای صادرکننده تسلیحات دارای اهمیت است، زیرا بسترهای بسیاری از نزاعها و بحرانها در منطقه، وجود دارد و کشورهای این منطقه از درآمدهای ارزی قابل ملاحظهای از فروش نفت بر خوردارند. فروش سلاح به کشورهای خاورمیانه میتواند در متوازنسازی روابط با غرب مفید واقع شود. در مجموع میتوان گفت روسیه در تحولات آینده سیاسی خاورمیانه نقش عمدهای را در رقابت با بقیه بازیگران ایفا میکند.
نظر شما