سفر هیات ۴۵ نفره افغانستان به تهران به ریاست محمد حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه و چندین مقام عالی رتبه کشوری از وزارت خانههای مختلف افغانستان انجام شد و قرار است طیف گسترده ای از موضوعات مورد علاقه دو طرف، به ویژه برای رفع ابهامات هدایت شده از سوی دشمنان دو ملت دوست و برادر ایران و افغانستان و رفع کدورت های به وجود آمده ناشی از این ابهامات میان دو طرف مورد بررسی قرار گیرد.
این سفر دو روزه که به دعوت دکتر محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران، از دیروز آغاز شد؛ با هدف اصلی طراحی آینده روابط و بررسی مسائل بین دو کشور و مسائلی پیرامون تدوین و امضای سند همکاری جامع میان ایران و افغانستان انجام میشود.
آنچه این سفر را از دیگر دیدارهای سیاسی متمایز میکند، حوادثی است که اخیراً منجر به چالشهایی در روابط میان ایران و افغانستان شده است، حوادثی که موجب برخی موضعگیریهای غیرسازنده از سوی مقامات افغانستان شد، اما اقدامات ایران نشان داد که نهادهای مسئول کشورمان هیچ ابایی از بررسی دقیق و بیطرفانه موضوعات و اعلام صریح نتایج ندارند.
بعد از آنکه هیات مشترک ایران و افغانستان در چند دور مذاکره در کابل برای کشف حقایق پشت پرده اختلاف افکنیها موفق نشدند در باره حادثه هریر رود به نتیجه برسند، این هیات بهتر آن دید که با سفر به تهران موضوع را از نزدیک بررسی و پیگیری کند، چرا که بعد از آن رخداد، حادثه ناگوار دیگری هم در یزد رخ داده بود که در آن نیز چند مهاجر قاچاق افغان جان خود را از دست داده بودند.
روز جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ بود که ۱۸مهاجر افغان در رودخانه مرزی هریرود جان باختند. اما موضوع صرفا به این «خبر ساده» ختم نشد. زیرا سایر مهاجران که مجبور شده بودند به کشور خود بازگردند، مرزبانی ایران را عامل مرگ همراهان خود دانستند و ادعا کردند که ماموران مرزبانی ایران آنها را مجبور به عبور از رودخانه کردهاند.
روایت آنها از این ماجرا باعث شد تا چند روز بعد، سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان خبر از تشکیل هیأتی مشترک میان ایران و افغانستان به منظور کشف حقیقت دهد. هیأتی که به گفته یک کارشناس مسائل افغانستان به جمع بندی مشخصی نرسیده بودند.
متعاقب آن، در حادثه ای که در یزد رخ داد نیروی انتظامی ایران به سوی خودرویی که تعدادی از مهاجرین افغان را به صورت قاچاقی حمل میکرد، شلیک کرد که این موضوع هم نیاز به قضاوتی منصفانه دارد.
قضاوتی که پیش نیاز آن داشته حافظه تاریخی قوی از پیشینه تعاملات دو ملت ایران و افغانستان به لحاظ فرهنگی، تاریخی، زبانی و مذهبی و روابط بسیار نزدیکی که با هم دارند، هست.
چرا که هیچ ملتی را نمی توان نام بُرد که مانند افغانها با ایرانی ها با هم هماهنگ بوده باشند. بنابراین فارغ از اینکه چه حکومت هایی بوده و یا هستند، باید روابط دوستانهای میان این دو کشور برقرار باشد.
البته ممکن است در مقاطعی یکسری مشکلات موقتی، روی دیدگاه های حاکمیت ها و دو ملت تاثیرگذار باشد، اما اختلاف نظرهایی که ایجاد میشود از دید ملت ها چندان مطلوب نیست و آنها به عمق روابط تاریخی خود نگاه می کنند؛ ولو اینکه دولتها بخواهند تحت تاثیر معادلات منطقهای و بین المللی مناسبات خاص خود را داشته باشند.
بنابر این دو ملت و به طریق اولی، دولت های برآمده از این دو ملت ایران و افغانستان به خوبی میدانند که نباید اجازه دهند اراده دیگری به ویژه اگر از خارج از دو ملت تحمیل شده باشد بخواهد و یا بتواند در این دوستی دیرینه خللی وارد کند.
دو ملت ایران و افغانستان به خوبی میدانند که باید به بهترین نحو از این دوستی پایدار صیانت کنند و به همین دلیل به راحتی میتوانند توطئه ها را شناسایی کرده و موضعی قاطع در برابر آن اتخاذ کنند.
به عنوان نمونه ملت افغانستان به خوبی میداند نیرویی که طی چند ماه اخیر قصد توطئه و نفاق افکنی در میان هموطنان آنها از طریق زبان، قومیت و مذهب داشته، مرجعی جز وزارت خارجه آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی این کشور (سیا) نبوده و نیست، چرا که این ملت با حافظه تاریخی خود به خوبی می داند که پیشتر استعمار پیر (انگلیس) نیز بارها سعی کرده بود نه تنها دو ملت ایران و افغان را از هم جدا کند، بلکه حتی افغانستان را نیز به تفرقه و تجزیه قومی وا داشته بود.
در ۲۷ خرداد ماه امسال بود که سازمان سیا آمریکا در گزارش مجعولی، فارسی را زبانی خوانده بود که تنها در شمال افغانستان رواج دارد.
البته این شیطنت هدفمند آمریکا با واکنش مردمی و بسیاری از مقامات افغان رو به رو شد. بطور نمونه معبدالطیف نظری آگاه روابط بینالملل و سیاستمدار افغان، انتشار این گونه گزارش ها را رویکرد نژادپرستانه و حذفی در وزارت خارجه آمریکا خوانده و تاکید کرد که علاوه بر هزارهها، قزلباشها، بیاتها و عدهای از تاجیکها و پشتونها نیز شیعه مذهب هستند.
حزب وحدت اسلامی افغانستان به رهبری «محمدکریم خلیلی» نیز با صدور اعلامیهای به انتشار این گزارش نادرست وزارت خارجه آمریکا واکنش نشان داد.
علاوه براین حزب حراست اسلامی به رهبری محمداکبری، حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به رهبری محمد محقق و شمار دیگری از احزاب و سیاستمداران افغان نیز به این گزارش اعتراض کرده و نشر آن را مغرضانه، غیر واقعی و با هدف ایجاد نفاق در میان مردم افغانستان خواندند.
همه این واکنش ها در افغانستان موید آن است که مقامات افغان نیز به خوبی میدانند دست هایی پنهایی قصد دارند بار دیگر آتش فتنه را هم در میان ملت افغانستان و هم بین دو ملت دوست و برادر ایران و افغانستان شعله ور کنند.
آنها به خوبی می دانند ایرانیان نه تنها از خودشان هستند، بلکه سال ها است که از موهبت های عاطفی و اقتصادی آنها به ویژه در زمینه میزبانی از میلیون ها مهاجر افغانی مقیم و یا در تردد به ایران بهره مند هستند و ملت و دولت ایران همواره نسبت به افغانستان در نهایت رفق و مدارا و برادری رفتار کرده است.
بنا براین نه تنها ملت و دولت ایران بلکه دولت و ملت افغانستان انتظار دارند مقامات افغانستان با فاصله گرفتن از فضاهای احساسی و تمرکز بر سند جامع همکاریها، تلاشی مضاعف را برای حل مجموعه موضوعات موجود میان دو همسایه در دستور کار قرار داده و اجازه ندهند روابط گرم و تاریخی دو کشور تحت تاثیر سوءتفاهمهای ناخواسته قرار گیرد.
در هر حال چشم دو ملت ایران و افغانستان به نتیجه سفر این هیات بلند پایه افغانستان به تهران دوخته شده است تا ببیند زمینه اصلی تدوین و آماده سازی سند جامع راهبردی همکاری های دو کشور آماده میشود تا بتواند در کمیسیون های مشترک پنج گانه طرح و بررسی شود تا از این پس نه تنها شاهد افزایش همکاری های دوجانبه در همه حوزه ها باشیم بلکه دیگر شاهد حوادث ناگواری شبیه آنچه در هریررود و یا یزد اتفاق افتاده است هم، نباشیم.
نظر شما